چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا


نگاهی به سند چشم‏انداز ۲۰ساله از منظر اقتصادی


نگاهی به سند چشم‏انداز ۲۰ساله از منظر اقتصادی
تهیه و تدوین سند چشم‏انداز توسعه بلند مدت كشور و ابلاغ آن توسط رهبر فرزانه انقلاب را شاید بتوان نقطه عطفی در تاریخ ۵۰ساله برنامه‏ریزی و سیاست‏گذاری در ایران و نیز راهنمای عمل و حركت جمعی كشور تلقّی نمود. طراحی و تبیین ویژگی‏ها و ترسیم موقعیت جامعه‏ای كه نسل‏های امروز و آینده بتوانند آگاهانه و با اتّكای به نفس در مسیر تحقق آن گام بردارند، نه تنها لازمه پویایی و امید در جامعه، بلكه برآمده از اصول و آرمان‏هایی است كه در اندیشه و فرهنگ اسلامی و انقلابی جای دارد و رویكرد و رفتار دولت و دستگاه اجرایی كشور را در چارچوب آن، هدفدار و معنادار می‏كند. بر این اساس، چشم‏انداز، تصویری از آینده مطلوب را ترسیم می‏نماید كه هرگاه در ذهن آحاد جامعه جای بگیرد، مسیر تحولات و دگرگونی‏های جامعه را هموارتر می‏نماید. این افق بلندمدت به پیش‏بینی فرایند توسعه اقتصادی ـ اجتماعی كشور و تعامل آن با جریان‏های منطقه‏ای و جهانی می‏پردازد. در چارچوب چشم‏انداز مطلوب است كه برنامه‏ریزی‏ها و حركت‏های فردی و اجتماعی به سوی آینده‏ای آرمانی جهت می‏یابند. به بیانی دیگر، چشم‏انداز موجب تجمیع انرژی‏ها و فعالیت‏ها، جلوگیری از اصطكاك و نیز اقتدار ملی می‏گردد. سند چشم‏انداز در واقع رهیافتی استراتژیك در مباحث اقتصادی و برنامه‏ریزی كشور است كه ایران ۱۴۰۴ را ایران توسعه ‏یافته، فعّال و تأثیرگذار در اقتصاد جهانی معرفی می‏كند. باید توجه داشت كه سند چشم‏انداز ـ همان‏گونه كه از عنوان آن برمی‏آید ـ در سطح استراتژی بلندمدت تدوین گشته و سطوح دیگر خواسته‏های برنامه‏ای همچون مأموریت‏ها و اهداف كلان را باید در برنامه‏های چهارگانه‏ای كه در مقطع ۲۰ساله موردنظر تدوین می‏گردد، تعریف و تبیین نمود. بدیهی است كه بین چشم‏انداز، مأموریت‏ها و اهداف كلان برنامه‏ها، باید سازگاری وجود داشته، به گونه‏ای كه اهداف برنامه‏ها از چشم‏انداز ۲۰ساله نشأت بگیرد. آنچه در این نوشتار مورد بررسی و كنكاش قرار می‏گیرد، آن دسته از ویژگی‏هایی است كه در آن، افق ۱۴۰۴ایران اسلامی را به لحاظ اقتصادی و علمی واجد مشخصات زیر معرفی می‏نماید:
۱. قدرت اول منطقه به لحاظ اقتصادی، فنی و علمی؛
۲. رشد پر شتاب و مستمر اقتصادی، ارتقای نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال كامل؛
۳. یك رقمی شدن نرخ تورم و بیكاری.
همچنین در این نوشتار سعی شده است با تبیین برخی روندهای اقتصادی كشور طی سال‏های گذشته، به اجمال چالش‏ها و فرصت‏های فراروی تحقق اهداف چشم‏انداز و نیز الزامات آن مورد بررسی قرار گیرد.
الف. ویژگی‏های سند چشم‏انداز
از جمله ویژگی‏هایی كه سند چشم‏انداز را از برنامه‏های پنج‏ساله ممتاز ساخته است رویكرد تلفیقی و جامع آن به مسئله اقتصادی می‏باشد.
رویكرد درونگرایی صرف به همان اندازه رویكرد برونگرایی صرف خطرناك و هشداردهنده است. درونگرایی اقتصاد ایران را دچار حذف و انزوا خواهد كرد و برونگرایی، هضم و استحاله را در پی دارد. تلفیقی مناسب از این دو و متناسب با موضوعات و فرهنگ اصیل و ریشه‏دار اسلام می‏تواند از این افراط و تفریطها جلوگیری نماید. از دیگر وجوه جامعیت سند می‏توان به مطرح كردن همزمان سه گفتمان اصلی در آن اشاره كرد. در طراحی این سند گفتمان صلح، گفتمان آزادی و دموكراسی و گفتمان توسعه و پیشرفت در كنار هم به عنوان اهداف سند مطرح شده‏اند.۱
وجه دیگر جامعیت سند عبارت است از: همراهی رشد با عدالت و به تعبیری، جایگزینی توسعه عدالت محور به جای تك‏بعدی نگری‏هایی كه در برنامه‏های قبلی اعمال می‏گردید. روح حاكم بر برنامه چشم‏انداز رسیدن به رشد و رونق و ترقّی همراه با حفظ معنویات و رشد كمالات انسانی است. به عبارت دیگر، در بعد مادی، برنامه ۲۰ساله بر آن است تا عدالت و رشد را باهم محقق سازد. تحقّق همزمان عدالت و رشد، تنها در نظام اقتصادی اسلام امكان‏پذیر می‏باشد. هیچ‏یك از دو نظام مشهور اقتصادی امروز (سرمایه‏داری و سوسیالیسم) قادر به تضمین رشد و عدالت همراه باهم نیستند. واقعیت این است كه بدون رشد اقتصادی و خلق ثروت جدید، رفاه عادلانه در بلندمدت دست‏نیافتنی است. آنچه كه در نظام سرمایه‏داری و الگوهای غربی توسعه مورد انتظار می‏باشد، مسئله رشد نیست، بلكه درباره «مجموعه سیاست‏های رشد بنیانی» است كه نسبت به توزیع درآمد بی‏اعتناست و تنها بر افزایش درآمد سرانه تأكید داشته، عدالت را امر ثانوی تلقّی می‏كند.ویژگی دیگر سند، رویكرد درون نسلی ـ برون نسلی آن می‏باشد. این سند با محور قرار دادن تولید و توسعه از سویی و توجه به منابع طبیعی و زیست محیطی از سویی دیگر، رویكردی درون نسلی ـ برون نسلی اتخاذ نموده است. در واقع، موتور سند را باید در تسلّط گفتمان پیشرفت و توسعه پایدار جست‏وجو نمود. وجه دیگر جامعیت سند را باید در توجه آن به ویژگی «توسعه متوازن» مورد ارزیابی قرار داد. سند چشم‏انداز علاوه بر آنكه افق سیاستگذاری‏های كشور را از بازه‏های زمانی ۵ـ۴ ساله افزایش می‏دهد، نوعی همه‏جانبه‏گرایی و جامعیت نظام تصمیم‏سازی كشور در فرایند را نیز اتّخاذ می‏كند. در حقیقت، نگاه سند نه نگاهی تك بعدی (سیاسی یا اقتصادی و...) بلكه به شكل همزمان توسعه پایدار و به تناسب اولویت، اهدافی را در حوزه‏های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دنبال می‏كند. بر همین اساس، تخصیص منابع به تناسب اولویت صورت خواهد گرفت و از هدر رفتن منابع ملی پیشگیری خواهد شد. این در حالی است كه تفكر حاكم بر سیاستگذاران و مجریان برنامه‏های قبلی توسعه از نوعی رویكرد تك بعدی به مقوله توسعه رنج می‏برد، به گونه‏ای كه توسعه سخت‏افزاری دولت كارگزاران با تمركز صرف بر توسعه اقتصادی و غفلت از ابعاد دیگر توسعه و در نهایت، نارضایتی بدنه اجتماعی، منجر به شكل‏گیری دوم خرداد ۷۶ گردید. و از سویی، در دولت اصلاحات نیز توسعه فرهنگی متناسب با ارزش‏های اسلام و انقلاب مورد بی‏مهری جدّی قرار گرفت، توسعه اقتصادی در محاق افتاد و توجه مطلق به اصلاحات و توسعه سیاسی معطوف گردید.
ب. تبیین روندهای اقتصادی كشور طی دو دهه اخیر
مروری بر روند شاخص‏های كلان اقتصادی طی سال‏های گذشته قدری ما را در ترسیم واقعی‏تر چشم‏انداز یاری می‏نماید؛ زیرا چشم‏انداز هر اندازه هم در برگیرنده تمامی متغیرهای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی كشور باشد، اما در هر حال، ناگزیر باید از وضع موجود آغاز كند و با اتّكا بر نقاط قوّت، امتیازات و امكانات كشور، با اتّخاذ سیاست‏های مناسب بر نقاط ضعف و تهدیدها غلبه نماید. نگاهی به وضعیت شاخص‏های كلان اقتصادی و شاخص توسعه انسانی و نیز روند این شاخص‏ها طی سال‏های پس از انقلاب نشان می‏دهد كه وضعیت موجود، وضعیتی چالشی و نابسامان بوده و در واقع، سند چشم‏انداز تلاشی هدفمند برای غلبه بر این وضعیت می‏باشد. البته با توجه به پتانسیل‏ها و توانمندی‏های بالقوه و در واقع، فرصت‏هایی كه درون جامعه موجود است اهدافی فراتر از وضع این چالش‏ها نیز مطرح شده است. روشن است كه اهداف مزبور دست‏یافتنی و قابل تحقق می‏باشند؛ زیرا اولا، این مهم (دستیابی به اهداف موردنظر سند) با وجود دشواری و پیچیدگی‏اش، بنا به ضرورت‏های حیاتی برای شكوفایی اقتصاد كشور در این مرحله و حفظ ثبات و امنیت و ارتقای جایگاه ایران در منطقه امری اجتناب‏ناپذیر است. ثانیا، تجربه كشورهایی كه این مسیر ر ا پیموده‏اند، نشان می‏دهد كه نیل به هدف‏های مطرح شده در این چشم‏انداز در پرتو تدبیر با تلاش و انسجام قابل دستیابی است. در ادامه، روندهای مورد اشاره از منظر فرصت‏ها و چالش‏ها مورد بررسی اجمالی قرار می‏گیرند.۲
۱. رشد اقتصادی
رشد اقتصادی محصول و كاركرد تمامی عوامل اقتصادی و غیراقتصادی بوده و از شاخص‏های مهم و اساسی برای ارزیابی توانمندی‏های اقتصادی در ایجاد فرصت‏های شغلی و تغییر سطح رفاه جامعه است.
بر اساس آخرین برآوردها، در فاصله سال‏های ۱۳۸۱ـ۱۳۵۷ محصول تولید ناخالص داخلی از متوسط رشد سالانه ۱/۶درصد به صورت واقعی برخوردار بوده است. البته متوسط رشد سالانه در دوره‏های مختلف متفاوت بوده است. در فاصله سال‏های ( ۱۳۶۷ـ۱۳۵۷ انقلاب و جنگ) از متوسط رشد سالانه ۲/۴ـ درصد؛ در فاصله برنامه اول از متوسط رشد سالانه ۷/۴درصد؛ در فاصله برنامه دوم از متوسط رشد سالانه ۳/۲درصد و در فاصله سال‏های ۱۳۸۱ـ۱۳۷۹ از متوسط رشد سالانه ۵/۲درصد برخوردار بوده است. بر این اساس، عملكرد رشد اقتصادی سالانه ایران طی دو دهه اخیر پایین و همراه با نوسانات بسیار زیاد مبتنی بر منابع طبیعی (درآمد حاصل از فروش نفت) بوده است. همچنین سطح درآمد سرانه و تولید سرانه در اقتصاد ایران پایین بوده است. در طی ۲۵سال گذشته رشد سالانه درآمد سرانه معادل ۸ درصد بوده است. همچنین تولید سرانه به طور متوسط ۹ درصد و درآمد ملی ۴ درصد رشد داشته است. بنابراین، می‏توان نرخ پایین و نوسانی رشد اقتصادی كشور را از اصلی‏ترین چالش‏های فراروی تحقّق اهداف سند دانست كه با توجه به منابع طبیعی غنی و سایر فرصت‏های ارزشمندی كه در اختیار اقتصاد كشور می‏باشد باید با تلاش و برنامه‏ریزی‏های دقیق آن را برطرف نمود.
۲. بهره‏وری كل عوامل تولید (TPF)
در ادبیات اقتصادی، بهره‏وری یكی از عوامل مهم منابع رشد اقتصادی است. سولو(Solow) از اقتصاددانان توسعه، در یك چارچوب نظری به نام «حسابداری رشد» منابع رشد اقتصادی را انباشت عامل (Factor accumulation) و رشد بهره‏وری معرفی می‏كند و بدین‏وسیله، به بررسی تغییرات بلندمدت در محیط اقتصادی و سیاست‏های اقتصادی می‏پردازد.۳ بدین‏سان، رشد بهره‏وری كامل عوامل تولید و اجزای آن، یعنی رشد بهره‏وری نیروی كار و سرمایه، مهم‏ترین عامل مؤثر بر رشد اقتصادی به حساب می‏آیند. همچنین بهره‏وری كل عوامل تولید، استفاده بهینه از عوامل تولید در تولید محصول یا محصولات را نشان می‏دهد. اكنون این سؤال مطرح می‏شود كه سهم رشد بهره‏وری كل عوامل تولید در رشد اقتصادی در ایران چه مقدار است؟ بر اساس محاسبات انجام شده در دوره زمانی ۱۳۷۶ـ۱۳۸۱ سهم مذكور بسیار كم و در حد ۱درصد بوده است. البته در سال‏های اخیر عملكرد شاخص بهره‏وری نیروی كار روند صعودی داشته و از متوسط رشد سالانه حدود ۲/۶درصد برخوردار بوده است كه علت آن را باید در افزایش كیفیت نیروی كار جست‏وجو نمود. لكن شاخص رشد بهره‏وری سرمایه همچنان منفی (۱/۸ـ درصد) بوده است.۴
بنابراین، در مجموع می‏توان وضعیت بهره‏وری كل عوامل تولید را از دیگر چالش‏های اصلی فراروی سند چشم‏انداز به حساب آورد.
۳. تورم
تورم یكی از مهم‏ترین و مخرّب‏ترین عوامل مؤثر بر اقتصاد ملی است. این پدیده پیامدهایی نظیر افزایش نابرابری در توزیع درآمد، انتقال درآمد از پس‏اندازكنندگان به وام‏گیرندگان، افزایش ریسك و ایجاد عدم اطمینان به دنبال دارد. مروری به آمارهای موجود نشان می‏دهد كه طی چند دهه گذشته تورم یكی از مسائل گریبان‏گیر اقتصاد كشور بوده كه متوسط آن از یك روند صعودی نیز برخوردار بوده است. همان‏گونه كه از جدول پیداست طی سال‏های پس از انقلاب كشور همواره از نرخ تورم دورقمی و بالا برخوردار بوده است. نكته قابل توجه در بحث تورم و در واقع، ویژگی چالشی بودن آن را باید در ویژگی مزمن بودن آن دانست.
بنابر نظر هاربرگر (A. Harberger) هنگامی تورم در كشوری مزمن است كه آن كشور برای مدتی حدود ۱۰ سال نرخ تورم متوسطی بیش از %۲۰ داشته باشد. بنابراین، با استناد به نظر هاربرگر تورم در كشور ما به صورت مزمن درآمده است.۵
۴. بیكاری
شكی نیست كه بیكاری از مهم‏ترین چالش‏های اقتصادی كشور است كه اگر درمان نشود ابعاد اجتماعی و سیاسی وسیعی پیدا خواهد كرد. بنابراین، لازم است همواره افزایش اشتغال و كاهش بیكاری به عنوان یكی از اصلی‏ترین اهداف برنامه‏های اقتصادی مدنظر سیاستگذاران باشد. از مهم‏ترین نكاتی كه در مورد بیكاری مورد توجه قرار دارد این است كه جمعیت جویای كار در سال‏های اخیر به صورت یك موج وارد صحنه شده و مشكل‏ساز گردیده است.علت ایجاد این موج، وجود یك دوران كودك انبوهی است كه در اوایل دهه شصت ایران را فرا گرفت. در آن سال‏ها رشد سالانه افزایش جمعیت كشور به حدود ۳/۶درصد رسید، اما در اواخر دهه شصت رو به كاهش گذاشت تا آنكه اكنون به حدود ۱/۷درصد رسیده است. موجی كه در دهه شصت ایجاد شد ابتدا در اوایل دهه هفتاد به مدارس و آموزش و پرورش فشار آورد و باعث هجوم دانش‏آموزان جدید به مدارس شد، سپس در نیمه دهه هفتاد به كنكور و دانشگاه فشار آورد و اینك چند سالی است كه این موج به بازار كار فشار می‏آورد. كودكان دوران كودك انبوهی اوایل دهه شصت اكنون به سن كار رسیده‏اند و جویای كار هستند، می‏خواهند تشكیل زندگی بدهند، نیازمند وسایل اولیه زندگی و مسكن هستند و به شهرهای بزرگ روی می‏آورند و باعث شلوغی و ازدحام شهرها شده‏اند. بنابراین، چالش اقتصادی و اجتماعی اساسی فراروی دولت و برنامه‏های توسعه و به ویژه سند چشم‏انداز این است كه برای این فرزندان دهه شصت، كار، وسایل اولیه زندگی و مسكن مناسب ایجاد نماید.
طی سال‏های ۱۳۸۱ـ۱۳۷۵ نرخ بیكاری از روند روبه رشدی برخوردار بوده است.
۵. شاخص توسعه انسانی
توسعه انسانی بر اساس سه بُعد توسعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی استوار است. بنابراین، شاخص توسعه انسانی متشكل از سه مؤلفه درآمد، آموزش و امید به زندگی است. عناصر ضروری در رشد این شاخص چهار عامل برابری، پایداری، بهره‏وری و توانمندسازی افراد جامعه است.
بنابر گزارش توسعه انسانی سال ۲۰۰۳ سازمان ملل، جمهوری اسلامی ایران در بین ۱۷۵كشور جهان از نظر رشد شاخص توسعه انسانی، در رتبه ۱۰۶قرار گرفته و درآمد سرانه ایران در سال ۲۰۰۱معادل ۶۰۰۰دلار و شاخص توسعه انسانی %۷۱۹ ذكر شده است. بر این اساس، ایران از نظر رتبه توسعه انسانی دارای توسعه انسانی متوسط است و این در حالی است كه كشورهایی همچون مكزیك، كویت، آرژانتین، بحرین و كره جنوبی از جمله كشورهای در حال توسعه‏ای هستند كه دارای توسعه انسانی بالا هستند.
بر طبق این آمار، جایگاه ایران در جدول شاخص‏های توسعه انسانی و در میان كشورهای همجوار و منطقه بیانگر این است كه كسب رتبه اول در منطقه حتی وقتی محدود به كشورهای همسایه باشد تا چه اندازه نیاز به تلاش دارد.
ج. چالش‏های فراروی تحقق اهداف سند چشم‏انداز
یكی از مهم‏ترین اصول برنامه‏ریزی، توجه به چالش‏های موجود و آتی جامعه است. در تدوین سند باید به نحوی برای حل چالش‏ها تمهیداتی فراهم شود تا در میانه راه با مشكل مواجه نشویم. اقتصاد ایران علی‏رغم دارا بودن ظرفیت‏های قابل توجه، با چالش‏های گوناگونی روبه‏رو است. در ذیل به برخی از این چالش‏ها اشاره می‏گردد:
۱. تعامل ضعیف بااقتصاد جهانی
نگاهی به وضعیت كشور در چند دهه اخیر به ویژه در سال‏های پس از انقلاب حاكی از آن است كه كشور ما تا حد زیادی از فرایند جهانی شدن دور مانده است. كاهش سهم ایران در تجارت جهانی كالا، كاهش سهم تجارت در تولید ناخالص داخلی، ناچیز بودن سهم ایران در سرمایه‏گذاری مستقیم خارجی و عدم حضور در ترتیبات تجارت جهانی از جمله محدودیت‏های موجود در این زمینه است كه در صورت ادامه وضعیت موجود برخی مؤلفه‏ها تحمیل می‏شوند. واقعیت این است كه نمی‏توان از اقتصاد جهانی كناره‏گیری كرد. باید در یك تعامل معنادار و خلّاق، مبتنی بر درك و تفاهم متقابل «دو سویه و چند سویه» چالش‏های این حوزه را به فرصت تبدیل نمود.
۲. اتّكا به صادرات نفت
اقتصاد ایران از چند جهت در برخورد با مسئله نفت با چالش مواجه است:
الف. ساختار و برنامه‏ریزی صنعت نفت كشور، ساختار برون‏گرایی برنامه‏ریزی است و بومی نشده است. به عبارت دیگر، توسعه صنعت نفت عمدتا در راستای تأمین تقاضای بین‏المللی صورت گرفته است. از این‏رو، این صنعت نتوانسته با دیگر بخش‏های اقتصاد ملی و پیكره آن تعامل لازم را برقرار نماید.
ب. نگرش ما به نفت نگرش اقتصادی و استراتژیكی نبوده است.
ج. نوع نگاه به نفت تاكنون به عنوان یك منبع درآمد بوده است و هرگز به عنوان منبع ثروت بدان نگریسته نشده است.
سایر چالش‏های اقتصادی سند چشم‏انداز عبارتند از:
ـ نازل بودن سطح درآمد سرانه و پایین بودن میزان رشد اقتصادی طی دو دهه گذشته، كه به طور متوسط ۳/۹ درصد بوده است.
ـ عدم شكل‏گیری بنیان‏های تولید مبتنی بر اقتصاد دانایی در راستای دستیابی به رشد مستمر اقتصادی.
ـ پایین بودن بهره‏وری عوامل تولید و عدم توجه جدی به نقش بهره‏وری در توسعه پایدار.
ـ بالا بودن جمعیت بیكار، ساختار نامتعادل بیكاری معطوف به جوانان و زنان.
ـ ساختار انحصاری فعالیت‏های تصدی‏گری دولت و اندازه غیر بهینه دولت.
ـ توسعه نامتوازن منطقه‏ای و عدم استفاده از ظرفیت‏های بالقوه مناطق.
ـ ناكارآمدی نظام اداری و اجرایی كشور و بزرگ و بی‏قواره شدن دولت و اتّكا به ساختارهای انگیزشی غیر مؤثر و تفكر غیرعلمی در اداره امور و... .
د. فرصت‏های فراروی تحقق اهداف سند
در خصوص فرصت‏های فراروی تحقق اهداف سند به طور اجمال می‏توان به موارد زیر اشاره نمود:
ـ نیروی كار ماهر، جوان، خلّاق، تحصیل‏كرده و هوشمند؛
ـ استقلال سیاسی كشور؛
ـ دسترسی به بازارهای منطقه‏ای و جهانی و امكان نقش‏آفرینی منطقه‏ای؛
ـ ذخایر ارزشمند نفت و گاز و منابع طبیعی دیگر.
همچنین اهمیت منطقه خلیج فارس از نظر جغرافیای اقتصادی و جغرافیای سیاسی به دلیل وجود ذخایر عمده انرژی جهان در این منطقه، یك امتیاز اساسی برای كشورهای این حوزه محسوب می‏شود. از این‏رو، فرصت مشاركت فعال در نظم نوین اقتصادی و تقسیم بین‏المللی تولید و تجارت به كشورهای این حوزه فراهم آورده است. حوزه نفتی دریای خزر نیز از ابعاد مشابهی قابل تعمق است.ه. الزامات تحقق اهداف سند چشم‏انداز
تحقق اهداف سند نیازمند پیش‏بینی الزامات آن است تا بتوان با تمهیدات لازم، الزامات مورد نیاز را فراهم نمود. این الزامات باید بر مبنای نقاط قوت و ضعف و فرصت‏ها و تهدیدهای موجود در محیط افراد جامعه پیش‏بینی و تبیین گردد. در واقع، این الزامات به مثابه مقدمه واجب می‏باشند كه به طور اجمال عبارتند از:
۱. الزام اول شكل‏گیری اجماع عام در سطح سیاستگذاری ـ برنامه‏ریزی و از همه مهم‏تر، در ذهن آحاد جامعه است، به گونه‏ای كه یك اراده معطوف به پیشرفت در كلیت جامعه ایجاد شده و با به وجود آوردن یك تحول فرهنگی مثبت، بستر زاینده‏ای در كشور ایجاد شود. باید یك باور عمومی در مورد چشم‏انداز در جامعه به وجود آید.
تضمین آینده‏ای معقول و انسانی برای مجموعه ملی تنها از طریق و در شرایط نیل به توسعه فراگیر و بلندمدت ممكن و میسّر است كه به نوبه خود محتاج و در گرو نیل به درجه‏ای از اجماع ملی پیرامون اهداف توسعه و نیز راهبرد لازم برای تحقق آن است.
۲. مهندسی مجدد ساختار اقتصادی كشور؛
۳. ارتقای بهره‏وری كل عوامل تولید؛
۴. ظرفیت‏سازی و توانمندسازی جامعه، با تكیه بر علوم و فناوری نوین؛
۵. ایجاد ساختارهای انگیزش مناسب فردی و اجتماعی برای شكل‏گیری رشد پایدار و تحقق اهداف امنیت انسانی؛
۶. نظام دولتی منعطف و توانمند نسبت به الزام‏های رشد و توسعه همه‏جانبه در فضاهای ملی و بین‏المللی؛
۷. گسترش فرهنگ توسعه‏ای مشتمل بر قبول ارزش‏های ذاتی كار و تولید، نهادینه شدن تقدم اهداف مملكتی بر اهداف فردی و گروهی و...؛
۸. تحول در ساختارها و نگرش‏ها.
و در نهایت، الزام نهایی سند را باید این‏چنین بیان داشت كه:
«حاكمیت باید واجد ویژگی‏هایی گردد و از جمله مجهز به بافت فكری شفاف و منسجم و اجماع در نظر و ثابت در عمل».
تنها فرهنگ و تفكر و ایده‏ای كه بتواند انرژی‏های پراكنده در سطوح و لایه‏های اقشار و طبقات اجتماعی را بر حول محور توسعه متمركز كرده و توسعه را به یك تصمیم جمعی نهایی بدل كند فرهنگ و تفكر دینی است؛ زیرا آموزه‏های دینی در بردارنده وحدت و انسجام و اراده جمعی است.
پی‏نوشت‏ها
۱ ـ محمدكاظم انبارلویی، «سه گفتمان اصلی چشم‏انداز ۲۰ساله»، روزنامه رسالت۱۸/۸/۱۳۸۲.
۲ ـ به عنوان مثال، بر طبق گزارش توسعه انسانی ۲۰۰۳ در سال ۱۹۷۵ درآمد سرانه كره جنوبی ۱۴۶۱دلار بود، اما در سال ۲۰۰۱این شاخص برای كره‏ای‏ها به ۸۹۱۶ دلار رسیده است و همچنین طی این دوره این كشور از رشد اقتصادی متوسط ۸/۴درصد برخوردار بوده است و این در حالی است كه كشور كره هرگز از نظر منابع طبیعی و پتانسیل‏ها با كشور ایران قابل مقایسه نیست.
۳ ـ ر.ك: مایكل تودارو، توسعه اقتصادی در كشورهای در حال توسعه، ترجمه غلامرضا فرجادی.
۴ ـ ر.ك.به: گزارش برنامه سوم توسعه، سازمان مدیریت و برنامه‏ریزی.
۵ ـ محمدمهدی بهكیش، اقتصاد ایران در بستر جهانی شدن، تهران، نشر نی، ۱۳۸۰، ص۱۷۹ـ۱۸۲.
۶ ـ بر اساس آمار مركزی ایران نرخ بیكاری طی سال‏های ۷۵ـ۷۹ به ترتیب ۱۴/۳، ۱/۱۲، ۱/۹ و ۱۶و ۱۶/۴ گزارش شده است.

نویسنده:مجید نوریان
منبع : خبرگزاری فارس