شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

فوتبال ایران، در انتظار تبعات تصمیمات سرمربی جوان


فوتبال ایران، در انتظار تبعات تصمیمات سرمربی جوان
در فضای کنونی ورزش کشور، چندان دور از ذهن نبود که انتخاب سرمربی تیم ملی فوتبال، همچون انتخابات این فدراسیون، به حالتی فرسایشی مبدل شود و در نهایت گزینه‌ای خارج از اعلانات رسمی فدراسیون فوتبال، هدایت نیمکت تیم ملی کشورمان را بر عهده بگیرد.
گزینه‌ای که در بدو ورود به تیم فوتبال ملی، همچون هنگامه حضور کلمنته در ایران، مورد حمایت قاطع رسانه‌ها قرار گرفت و نگین انگشتری فوتبال ایران خوانده شد و نقادین حایز صراحت قلم نیز برای پیشگیری از متهم شدن به تخریب سرمربی تیم ملی، تنها بخشی از آنچه باید بیان می‌شد را مرقوم کردند تا همچنان فضای رسانه‌های ورزشی سیاه و سفید باقی بماند.
سکان‌دار تیم ملی فوتبال در چنین اوضاعی یا قهرمان است و یا خیانتکار، چرا که میانه این دو رویکرد برای بسیاری از قلم‌به‌دستان حوزه ورزش تعریف نشده و هنوز تصویری از انسان‌های خاکستری در ذهن‌ها قابل ترسیم نیست.
علی دایی یک روز بزرگترین عامل زمین خوردن فوتبال ملی می‌شود و حتی برای دوره‌ای، میان نیمکت‌نشینان تیم ملی نیز جای نمی‌گیرد و دوره‌ای دیگر برابر با یک اسطوره جهانی مربیگری، هدایت فوتبال ملی را برعهده می‌گیرد و در این اوضاع بازیکنان ملی پوش، مربیان و به طور خاص بلاشغل‌ها، پیشکسوتان و در برخی موارد کارشناسان از دایی بت می‌سازند تا بدین ترتیب حمایت بدون چون و چرا از سرمربی جوان حکم وظیفه را داشته باشد.
اما همانگونه که انتظار می‌رفت، با عدم کسب نتیجه مقابل تیم ضعیف بحرین و تساوی دو بر دو ملی پوشان ایران برابر تیم ملی فوتبال کویت، به نظر می‌رسد فضای مستطیل سبز به آن سو می‌رود که دایی یک بار دیگر در معرض شدیدترین نقدها قرار گیرد و حاشیه، دامان تیم ملی را سخت بفشارد.
در این فضا نقدی منصفانه که در برگیرنده نقاط ضعف و قوت تفکرات و تصمیمات شهریار فوتبال ایران باشد، به مثابه «خیر الامور اوسطها» است. از این رو فرصت را مغتنم شمرده و پیش از آتش تهیه‌ای که دیر یا زود برای مقلوع ساختن دایی از مسئولیت کنونی اش در سطح رسانه‌ها و سایر حوزه‌ها خرج خواهد شد، فرصت‌ها و تهدیدهای پیش روی نیمکت تیم ملی فوتبال مدلل مورد بررسی قرار گرفت و با این صریر، نیم نگاهی به راه‌های بهره برداری از ظرفیت‌ها و تبدیل یا تعدیل تهدیدها به فرصت‌ها همراه شده است.
● نمای خارجی فوتبال ایران فارغ از دانش آکادمیک
ابتدا باید به بررسی سوابق و شخصیت حرفه‌ای علی دایی پرداخت. او فوتبال را از تیم استقلال اردبیل آغاز کرد و پس از آن به ترتیب پیراهن تیم‌های تاکسیرانی، بانک تجارت، پرسپولیس، السد قطر، آرمینا بیله فلد، بایرن مونیخ، هرتابرلین، الشباب امارات، پرسپولیس، صبا باتری و سایپا را بر تن کرد. دایی در سطح ملی نخستین بازی رسمی خود را در رقابت‌های مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴ آمریکا مقابل عمان تجربه کرد و پس از آن با رکوردی نزدیک به ۱۵۰ بازی ملی و به ثمر رساندن ۱۰۹ گل، عناوین برترین گلزن دیدارهای ملی، برترین بازیکن گلزن آسیا، قهرمانی در لیگ آلمان، نایب قهرمانی جام قهرمانان اروپا، قهرمانی در لیگ و جام حذفی ایران به انضمام عضویت در باشگاه صد گله‌های جهان و عضویت در کمیته فنی فدراسیون جهانی فوتبال را در ویترین افتخاراتش گردآوری کرده است.
این افتخارات، نشان از شایستگی‌های غیرقابل‌انکار دایی به عنوان یکی از بازیکنان تراز اول جهان دارد و بر این مبنا شاید برگزیدن نمای خارجی فوتبال ایران برای سکانداری فوتبال ملی را بتوان با کاری که در آلمان با «کلینزمن»، در ایتالیا با «دونادونی» و در هلند با «فان باستن» تجربه شده، مقایسه کرد. علی دایی با وجود سوابقی که بدان اشاره شد، فاقد مدرک مربیگری بین‌المللی به عنوان دانش آکادمیک هر مربی می‌باشد و قطعاً منشأ انحاء هدایت تیم ملی ایران توسط او، بیشتر به تجربیاتش در طول یک دهه اخیر باز می‌گردد.
البته باید اشاره داشت نمونه‌های خارجی همچون دونادونی نیز بدون مدرک مربیگری این مسئولیت را پذیرفته‌اند، اما در اینجا این مسئله مطرح می‌شود که آیا این بیان نمونه‌های خارجی موفق می‌تواند عدم گذراندن دوره‌های آکادمیک را برای مرد شماره یک نیمکت تیم ملی فوتبال توجیه کند؟ او می‌بایست در حاشیه هدایت تیم ملی، با دانش روز مربیگری آشنایی کامل یابد و تعاملاتش را با مربیان موفق جهان با هدف بهره‌برداری از تجربیاتشان، مرتب افزایش دهد.
از دیگر ویژگی‌های دایی عدم برخورداری از روابط آنچنانی با پورسانت گیرها، دلال‌ها و واسطه‌هاست و حداقل فایده‌ای که حضور او در تیم ملی دارد، این است که دیگر در لابی هتل محل اقامت ملی‌پوشان فوتبال، شاهد مراودات سرمربی تیم ملی با این قبیل اشخاص نخواهیم بود و انتظار می‌رود با آمدن او به راس تیم ملی، بازیکنان با نظر مستقیم سرمربی انتخاب شوند، نه توصیه یا مراودات معمول با واسطه‌ها. همچنین او جزو معدود اشخاص دارای صراحت لهجه در فوتبال کشورمان است و بازیکنان با مردی تمرین می‌کنند که رودررو مشکلاتش را بیان می‌کند. شاید همین موضوع که عدم پیچیدگی دایی را به اثبات می‌رساند، موجبات قابل پیش بینی بودن تصمیمات و عکس‌العمل‌هایش را فراهم ساخته است.
● از آستانه تحمل تا برخوردهای چکشی
اگرچه برخی مدعی هستند علی دایی پس از پذیرش نقش سرمربی تیم سایپا و پس از آن تیم ملی به کلی متحول شده و برخی رفتارهای گذشته‌اش را به فراموشی سپرده است، اما برخی برخوردها و اظهارنظرهای این سرمربی جوان در ایام پایانی سال ۸۶ ثابت می‌نماید او باید هنوز در برخی موارد به صورت جدی تجدیدنظر کند. آستانه صبر و تحمل دایی پایین است و این امر مدتهاست آشکار شده است. دایی در پاسخ به گفت و گوی مهدوی کیا با یکی از رسانه‌ها پیرامون عدم تماس فدراسیون با او در اظهارنظری تند عنوان داشت: قرار نیست با تک تک بازیکنان تماس بگیرم، مگر آن زمان که من دعوت نشدم، کسی با من تماس گرفت؟! البته این اظهارنظر دایی ناقض حرف‌های گذشته‌های نه چندان دورش است که توقع داشت فدراسیون فوتبال جویای احوال لژیونرهای ایران که یکی از آنها خودش بود، باشد و این امر نشان می‌دهد دایی در برخی لحظات، حتی مسائلی خلاف تفکراتش بیان می‌کند. او به دلیل همین آستانه پایین نتوانسته با خبرنگاران نیز رابطه‌ای دوستانه و مسالمت‌آمیز برقرار کند و برخی موارد این مواجهه به برخوردهای چکشی منتهی شده، کما این‌که در پاسخ به گفته‌های مجری برنامه ۹۰ چندین بار الفاظ تندی را نثار این مجری کرد.
دایی اکنون که هدایت تیم ملی را در اختیار گرفته، باید آستانه تحملش را ارتقاء ببخشد و حتی برابر نقدهای غیرمنصفانه و رفتارهای غیر منطقی با سعه صدر برخورد کند و بدین شکل پاسخگوی انتظاراتی باشد که در موقعیت تازه او دو چندان شده است. دایی می‌بایست فرابگیرد که حتی تماس‌های بدترین دشمنانش را بی پاسخ نگذارد و با آرامش بدون آنکه کاسه صبرش لبالب شود، پاسخگوی آنها به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال باشد و اجازه ندهد به واسطه کلامی که ادا می‌کند، فوتبال ملی به صعوبتی گرفتار شود.
● هدایت تیم ملی، شغل دوم شهریار و دستیارانش!
مشکل دیگر کادر فنی تیم ملی که تنها متوجه علی دایی نمی شود، حضور سرمربی و دستیاران یا مربیان زیرمجموعه اش بر روی نیمکت یکی از تیم‌های لیگ فوتبال است. به عبارت ساده تر هدایت تیم ملی شغل دوم شهریار فوتبال ایران و دستیارانش تلقی می‌شود. برخی شواهد و قرائن نشان می‌دهد علی دایی که پیش از گرفتن حکم سرمربیگری تیم ملی هدایت سایپا را برعهده داشت، قصد ندارد افتخار حضور در لیگ قهرمانان آسیا را با خودروسازان از دست دهد و تا پایان این رقابت‌ها دوشغله باقی خواهد ماند. محمد احمدزاده سرمربی ملوان بندرانزلی که استعفایش در زمان ورود به اردوی تیم ملی پذیرفته نشد، نخستین دستیار دایی است که با دوشغل اوقاتش را حداقل تا پایان فصل دنبال می‌کند و بهزاد غلامپور دروازه بان سابق تیم ملی و مربی فعلی دروازه بانان تیم ملی در باشگاه سرخپوشان مشغول است.
آنچه مسلم است، اگر دوشغله بودن مربیان تیم ملی از پروازی بودن آنها بدتر نباشد، بهتر نیست چرا که مربی پروازی حضور فیزیکی در کنار تیم ملی ندارد ولی مربی دوشغله حضور ذهنی کنار تیمش ندارد و دوپارگی ذهنی به مثابه عاملی بازدارنده برای طراحی دو استراتژی مستقل برای پیروزی تیم باشگاهی و تیم ملی روبرو است.
از این رو ضروری است، کادر تیم ملی فوتبال ظرفیت فکری شان را در یکی از دو جبهه متمرکز کنند و با پایبندی به قواعد و اصول حرفه‌ای گری، ارزش و اصالت تلاش‌های خویش را محفوظ دارند. آنچه مسلم است با تمرکز رسانه‌ها بر روی این مسئله، مربیان تیم ملی مجبور به انتخاب یکی از دو نیمکت خواهند شد، اما ضرورت آن است که سرعت عمل در این ارتباط مدنظر قرار گیرد و کادر فنی پیش از وقوع برخوردهای ایجابی، تصمیم نهایی را اعلام نماید.
● فوتبال ملی و برنامه‌محوری
هنوز فراموش نکرده‌ایم علی دایی پس از انتخاب به عنوان سکاندار فوتبال ملی، در گفت‌وگو با برنامه ۹۰ پیرامون عدم ارائه برنامه برای هدایت تیم ملی به فدراسیون کشورمان، از زندگی در ایران سخن به میان آورد و به نحوی الفاظ را گردهم آورد که تصور شد در سطح ورزش کشور برنامه محوری کوچک ترین معنا و مفهومی ندارد و تنها در شعار خلاصه می‌شود و با چنین طرز بیانی این ذهنیت را پررنگ تر نمود که فوتبال ملی فارغ از برنامه محوری پیش می‌رود . او ملزم به تجدیدنظر پیرامون برنامه محوری است، چرا که چنانچه حداکثر تلاش برای دستیابی به یک هدف بزرگ به کار گرفته شود، اما خط مشی لازم جهت رسیدن به هدف مدنظر تبیین نشود، جز بیهودگی ارمغانی به کف نخواهد آمد.
● تبدیل جاده دوطرفه تیم ملی و باشگاه‌ها به خط ویژه با مجادله!
تمامی بازیکنان تیم ملی فوتبال، پیش از آنکه اردونشین شوند، در باشگاه‌های متبوعشان توپ می‌زنند و تابع دستورات آن باشگاه عمل می‌کنند چرا که درآمدشان براساس قراردادی که با باشگاه دارند تامین می‌شود و حضورشان در ترکیب تیم ملی، جز افتخار، حاصلی برای گذران ایام به همراه نخواهد داشت. از این لحاظ در صورتی که قرار باشد بازیکنان فوتبال میان تیم ملی و باشگاهشان ملزم به انتخاب یک گزینه باشند، به اتفاق راهی تمرینات تیم باشگاهی شان خواهند شد. این موضوعی است که همه چیز را برای باشگاه‌ها و ملی پوشان بغرنج کرده و تشنج را به ارمغان می‌آورد. در این اوضاع اگر چه باشگاه‌ها ملزم هستند بازیکنانشان را برای اردوهای تیم ملی در اختیار فدراسیون فوتبال قرار دهند، اما در صورت عدم رضایت باشگاه‌ها از این امر و موافقت اجباری با این مسئله، این بازیکنان هستند که برای حفظ جایگاهشان در تیم باشگاهی شان، از موقعیت ملی‌شان می‌گذرند.
علی دایی در موضع گیری‌های ابتدایی اش پیرامون این موضوع با ادبیاتی تاکیدی این نکته را یادآور شد بازیکنانی که تیم ملی برای آنها ارجحیت داشته باشد مورد بیشتر مورد توجه واقع می‌شوند و به نوعی به استقبال تقابل با باشگاه‌ها رفت. او در ادامه رسماً اعلام کرد استقلال تهران در دیدارهای حساس لیگ فوتبال بدون جباری و صادقی، دو بازیکن موثر آبی‌پوشان بازی می‌کند. اگر رفتار دایی در خصوص بازیکنان سایر باشگاه‌ها نیز تکرار شود، دور از ذهن نیست باشگاه‌ها بازیکنانشان را تحت فشار بگذارند تا قید تیم ملی را بزنند و با این روش به مقابله با دایی بپردازند که در این موقعیت فوتبال در حیطه ملی بیش از حوزه باشگاهی متضرر می‌شود.
بدون شک دایی می‌بایست به رسم تمامی مربیان تیم‌های ملی، تعاملی پایدار را با باشگاه‌ها برقرار نماید و رویه مجادله برانگیز در این مورد، زمینه ساز تبدیل جاده دوطرفه تیم ملی و باشگاه‌ها به خط ویژه برای تیم ملی نشود، چرا که باشگا‌ها در این خط ویژه آنقدر سرعت گیر خواهند گذاشت که این یکسویه‌نگری بازدهی به همراه نداشته باشد!
● جوانگرایی بهانه محذوف ماندن بزرگان تیم ملی
دایی در حالی برای برخی چهره‌های با سابفه تیم ملی فوتبال به بهانه جوانگرایی جایی در لیست سی نفره در نظر نگرفته که خود در دورانی با ۳۵ سال سن بازیکن بود و نهایتاً جو مسموم فوتبال ایران نسبت به او، زمینه ساز خداحافظی اش از مستطیل سبز شد. البته «فابیو کاپلو» نیز از فوتبالیست‌های توانمندی همچون دیوید بکام عبور می‌کند و به این موضوع نمی‌توان ایراد گرفت چرا که مربی حق انتخاب دارد و باید به تفکراتش احترام گذاشت. مربی براساس شاکله فکری اش، سیستم مسابقاتی و تاکتیک بازی را با در نظر گرفتن نحوه برنامه ریزی حریفان طراحی می‌کند و با توجه به نیاز تاکتیک مورد نظرش به انتخاب بازیکنان و چینش آنها در زمین می‌پردازد، با این حال آیا اصلاحات و جوانگرایی در اوج رقابت‌های مقدماتی جام جهانی فوتبال منتج به آثار مثبت خواهد شد و مدعوین جوان می‌توانند خلع مهره‌های کلیدی و باتجربه همچون رضایی، مهدوی‌کیا، ‌هاشمیان، عنایتی، نکونام، خطیبی، سامره، کاظمیان و طالب لو را بگیرند؟! انتخاب ۵ بازیکن از سایپا و ۶ بازیکن از پرسپولیس این تفکر را القاء می‌کند که برگزیدن هر مربی داخلی برای تیم ملی به مفهوم حضور گسترده هم تیمی‌های دایی در لیست سی نفره است، کما این‌که علی دایی نیز با اختصاص بیش از یک سوم لیست به تیم‌های فعلی و سابقش به این شائبه قوت بخشیده است.
در زمان حضور برانکو توجه بیش از حد به لژیونرها باعث تبعیض میان داخلی‌ها و خارجی‌ها شده بود ولی این بار به نظر می‌رسد دایی از عقب پشت بام افتاده و این بار نسبت به لژیونرها تبعیض شده است. سکاندار تیم ملی فوتبال باید اسامی تمامی آنهایی که روزگاری در چشمانش خیره می‌شدند و مقابلش جبهه تشکیل داده بودند به فراموشی بسپارد تا احیاناً تیم ملی فوتبال که دارای وجهه ملی و متعلق به همگان است مستمسک رفتارهای شخصی قرار نگیرد. البته اگر او ۳۰۰۰ انتخاب هم داشت، اشکال تراشی وجود داشت اما این لیست می‌تواند سرآغاز انتقادات و جدل‌های گسترده نسبت به دایی باشد. در حال حاضر در اردوگاه محذوفین سکوت حرف اول را می‌زند، اما در صورتی که هیچکدام ازاین بازیکنان در لیست ۳۰ نفره تیم ملی فوتبال برای بازی امارات متحده عربی قرار نگیرند، شمشیرها از رو بسته خواهد شد و حرف‌های مکتوم باقی مانده از لسان غایبین فعلی شنیدنی خواهد بود!
به هر شکل امید می‌رود سرمربی جوان تیم ملی فوتبال پیش از آنکه اسیر پاسخگویی به نتایج منفی عدم توجه به موضوعات فوق الذکر شود، در نشانه گذاری‌هایش برای جام جهانی قدری تجدیدنظر کند چرا که با این هدف گیری امکان وصول به هر نقطه‌ای جز آفریقای جنوبی وجود دارد و با اتصال این چالش‌ها به مشکلاتی که در راه است می‌بایست حضور در جام جهانی ۲۰۱۰ را به فراموشی بسپاریم و از احتمال قرار گرفتن ملی پوشان ایران کنار سایر تیم‌های آسیایی حاضر در این رویداد بزرگ ورزشی بکاهیم.
مهدی خرم‌دل
منبع : پایگاه خبری دیلم


همچنین مشاهده کنید