پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

آنچه که مردم برای آن می‌میرند


آنچه که مردم برای آن می‌میرند
درکنفرانس مطبوعاتی ای که در آن پسر ۱۹ ساله بی نظیر بوتو به عنوان رئیس حزب مردم پاکستان معرفی گردید، یک نکته، قابل توجه بود. اظهارات کوتاه «بیلا وال بوتوزرداری» (Zarbari Bhutto Bilawal) که بادقت انتخاب شده بود، با سوگندی برای ایستادگی به نشانه اتحاد آغاز شد. عمیق ترین شکاف در پاکستان، بین افراط گرایی مذهبی و لیبرالیسم یا حتی دیکتاتوری و دموکراسی نیست. بلکه بیشترین گسستگی بین قومیت ها و اقوام مناطق مختلف در این کشور وجود دارد.
با توجه به این مطلب، پاکستان جزئی از یک پدیده در حال رشد است یعنی دوام و افزایش قدرت گروه های خرده ملی (Sudnational). با پایان عصر جنگ ایدئولوژی ها (کمونیسم، سوسیالیسم و لیبرالیسم) کهن ترین شناسه های بشری به درون سیاست نقل مکان کرده اند. به همین خاطر است که مردم در انتخابات و فعالیت های سیاسی شرکت می کنند و در این راه نیز جان خود را از دست می دهند.
بی نظیربوتو مورد تحسین، احترام و علا قه مردم سراسر پاکستان قرار داشت. اما او اهل استان سند (Sinbh) که در بردارنده حدود ۲۰ درصد جمعیت کشور است، بود. بیشتر آشوب ها و تظاهرات بعد از قتل وی در این استان رخ داد. پنجاب (Punjad) بزرگترین استان پاکستان، با تقریبا ۵۰ درصد جمعیت کشور، به طور سنتی حاکم کشور و نیروهای نظامی آن بوده است و اکنون غیرپنجابی ها (سندی ها، پشتون ها و بلوچ ها) تقاضای نمایندگی، احترام و استقلا ل بیشتری نسبت به وضعیت موجود دارند. آصف علی زرداری (Zarbari Ali Asif) همسر بی نظیر بوتو، رئیس حزب مردم پاکستان و یکی از دو قدرت اصلی این حزب، در حضور مطبوعاتی اخیرش توسط سیاستمداران پنجابی مورد حمله و اعتراض قرار گرفت. او اولین نشست خود را به عنوان رئیس حزب با گرامیداشت یاد محافظینی که برای محافظت از جان بی نظیر بوتو کشته شده بودند آغاز کرده واشاره نمود که همه آنها پنجابی بوده اند.
بسیاری از غربیان امیدوارند که برگزاری انتخابات پاره ای از این تفرقه ها را بهبود خواهد داد اما انتخابات هفته گذشته در کنیا تاثیر معکوسی داشت. کنیا مجموعه ازهم گسیخته ای از ۴۰ قبیله است که از زمان استقلا لشان از انگلیس در صلح و آرامشی نسبی زندگی کرده اند. اما مبارزات انتخاباتی اخیر، خطوط و محدوده های قومی را در هم شکست. رئیس جمهور «موای کیباکی» (Kidaki Mwai) در یک رقابت نزدیک و فشرده پیروز شد که این امر باعث بروز اقدامات خشونت آمیز و تلافی جویانه علیه کیکویو (Kikuyu)، قبیله وی، گردید. این قبیل اتفاقات غیرمعمول نبوده است. انتخابات عراق که سازماندهی مناسبی نداشته و پیش از موعد مقرر نیز برگزار گردید، خونین ترین نمونه انتخابات در کشوری با تفرق و گسستگی های فراوان، محسوب می شود. این مشکلات و درگیری ها توسط دموکراسی ایجاد نشده، اما برگزاری انتخابات می تواند عامل موثری در تشدید این اختلافات باشد.
دو هفته پیش یکی از در حال رشد ترین ایالات هند یعنی گجرات، یک هندوی گستاخ را برای سومین بار به عنوان نماینده اصلی خود برگزید. در سال ۲۰۰۲ «نارندرامودی» (Mobi Narenbra) اولین کشتار دسته جمعی در تاریخ استقلال هند را رهبری کرد، که در آن دولت به طور موثری درقتل، هتک حرمت و آواره کردن ده ها هزار مسلمان، به هندوها کمک کرد. مبارزات انتخاباتی مودی به طور وسیعی پیرامون مساله هویت منطقه ای سازماندهی شده بود. او موضوعاتی از قبیل توسعه، اقتدار و فرقه گرایی را اطراف ایده اصلی «غرورگجراتی» در لفافه قرار داد. در سراسر هند قومیت، منطقه و زبان بسیار بیشتر از هر اندیشه ملی در ایجاد منابع هویتی و قدرت سیاسی موثر هستند.
خرده ملی گرایی (Sudnationalisn) حتی در اروپای پست مدرن نیز در حال پیشرفت است. یکی از موضوعات سیاسی بسیار مهم این روزها، در مواجهه سیاسی اروپا و ایالات متحده وضعیت کوزوو (Kosovo)، قسمت جدایی طلب صربستان، است. سال گذشته بلژیک، به این دلیل که جمعیت فرانسوی زبان و فلاندری زبان آن نظرگاه های بسیار مختلفی در مورد آینده کشورشان دارند، شش ماه را بدون دولت گذراند. و در بریتانیا، اسکاتلند برخلاف اعلامیه اتحاد سال ۱۷۰۷ که پادشاهی متحده انگلستان را با پیوستگی بریتانیای کبیر، اسکاتلند وولز بنیان نهاده است، یک گروه سیاسی رابا وظیفه پیگیری استقلال این کشور به کار گماشته است.
چرا این اتفاقات می افتد و چرا در این زمان؟ جهانی سازی و تمایل به دموکراسی، گرایشات گسترده این عصر هستند که هر دوی آن ها در به قدرت رسانی گروه های کوچک در کشورها و تضعیف قدرت ملی و مرکزی موثرند.گجرات می تواند بدون نیاز و کمک دهلی نو موفق باشد. امروزه هندی ها می توانند با ابزارهایی از قبیل تلویزیون محلی، ارتباطات اینترنتی و دیگر وسایل ارتباط جمعی ارزان قیمت، بسیار بیش از قبل، احساسات قومی منطقه ای خود را تقویت کنند. اسکاتلندی به خوبی می داند که ملت کوچک پنج میلیون نفری شان با وجود اتحادیه اروپایی و اقتصاد آزاد جهانی به راحت می تواند به حیات خود ادامه دهد. در چنین شرایطی هویت های قدیمی که تمامی شان کهن تر از احساس حاکمیت حکومت ملی هستند بر سیاست حکمفرما می شوند.
ایالا ت متحده همواره کوشیده است برداشت شخصی خود از رویدادها و اتفاقات سرزمین های دیگر را به همگان تحمیل کند. اما اغلب اوقات موضوع اصلی، به طور مثال کشمکش بین بنیادگرایان اسلا می و دموکرات های سکولا ر، پوششی برای درگیری های اساسی تر محسوب می شود. با ناکامی رییس جمهور پاکستان «پرویز مشرف»، قائم مقام وی مجبور خواهد شد به طور محتاطانه با جنبش ملی گرایی پشتون که متضمن حمایت از طالبان اند، معامله کند. با وجود کاهش خشونت در عراق، تقسیم قدرت بین سه گروه اجتماعی اصلی، مساله سیاسی اصلی این کشور محسوب می شود. به غیر از کار سخت و طولا نی مدت در زمینه معاملا ت و توافقات سیاسی- ملی و ایجاد اصول قضایی مطلوب، هیچ پاسخ مناسبی برای این مشکل وجود ندارد و این راه حل نیز به سادگی توسط عوامل بیرونی قابل اجرا نمی باشد. همه این عوامل ما را به سمت جهانی ثروتمند، پرقدرت و غیر قابل مدیریت سوق می دهد.
منبع: ۲۰۰۸.jan,Newsweek
نویسنده : ترجمه: محمد هادی دهرویه
منبع : روزنامه مردم سالاری