جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

امتحان حال


امتحان حال
در هفته‌ای که گذشت مجلس شورای اسلا‌می عرصه تهاجم یکجانبه نمایندگان اصولگرای آن بر ضد اصلا‌ح‌طلبان بود. دستاویز آنان، پاسخگویی به نطق‌های معدود نمایندگان اصلا‌ح‌طلب حاضر در آن مجلس است. چند روز قبل از آن هنگامی که شجاع‌پوریان نماینده اصلا‌ح‌طلب بهبهان در مجلس هفتم، سفرهای استانی رئیس‌جمهور و هیات دولت را فاقد تاثیر مثبت و جدی در زندگی مردم دانست و آنها را برخاسته از انگیزه‌های سیاسی و تبلیغاتی به شمار آورد، می‌رفت تا کاسه صبر نمایندگان اصولگرای حاضر لبریز شود که حدادعادل آنها را دعوت کرد تا پاسخ نماینده معترض را در نطق‌های قبل از دستور خود بدهند.
به دنبال این دعوت، تریبون مجلس آوردگاه هجوم تبلیغاتی بر ضد حریفی شد که به دلیل فرآیند خاص انتخابات مجلس هفتم حضور عمده‌ای در آن مجلس ندارد. سوال این است ‌که چه انگیزه‌ای در پشت این تهاجم به اصلا‌ح‌طلبان در واپسین ماه‌های حیات مجلس هفتم نهفته است؛ تبلیغات زودهنگام، وحشت از رویکرد مردم به اصلا‌ح‌طلبان، احساس تکلیف برای بیان حقایق، تلا‌ش برای ایجاد چتر وحدت در اردوگاه اصولگرایان، همبستگی درون‌جناحی یا ...؟ ‌
نخست اینکه شایان توجه است که قریب به چهار سال پیش برخی از اصولگرایان بر این تصور بودند که جریان اصلا‌ح‌طلبی برای همیشه از میدان علا‌یق مردم رخت بربسته و این ریشه را می‌توان با تکانی از خاک برکشید. اکنون مجلس هفتم به پایان راه خویش نزدیک می‌شود و دولت نهم نیز در حال عبور از نیمه راه است. در این مدت نه چندان طولا‌نی از سویی آثار منفی برخی ‌عملکردها به ویژه در حوزه‌های اجتماعی و اقتصادی رویای شیرین انجام معجزات مدیریتی در پرتو حاکمیت یکدست را بر باد داد و از سوی دیگر نیز وجدان عمومی جامعه و نخبگان آن و حتی برخی از منصفان جریان اصولگرا ناخودآگاه نسبت به محروم شدن فضای سیاسی و اداری کشور از نظرات، دیدگاه‌ها و راه‌حل‌های طیفی از منتقدان مستقل، دلسوز و اصلا‌ح‌طلب در تصمیم‌گیری‌ها نگران شد. به هر تقدیر جریان اصلا‌ح‌طلبی علی‌رغم آن تصورات زنده است و ریشه‌های آن در عمق جامعه گسترده است. ‌
حملا‌ت شدیداللحن برخی نمایندگان اصولگرای مجلس هفتم در روزهای اخیر پیش از هر چیز گویای آن است که چیزی برای حمله کردن وجود دارد. وقتی نامنصفانه انگشت‌های اتهام به سوی آنان که محروم از دسترسی جدی به فضای رسانه‌ای هستند نشانه می‌رود، چشم‌های ناظران، ناخودآگاه به جای توجه به چهره‌های خشمگین عتاب‌کنندگان متوجه آماجی می‌شود که آنها به سویش درشتی می‌کنند. بنابراین طبیعی‌ترین سخن این است که این چه جریان مرده و بی‌روحی است که کمترین تحرک تک‌عناصر باقیمانده‌اش در مجلس یک‌سویه هفتم، اینچنین خشم و عکس‌العمل اقتدارگرایان را در آن برانگیخته است. عقل حکم می‌کند که بر مرده نتازند!
نکته دیگر آن است که اصولگرایان درگیر و دار شکاف‌های عمیقی که برخی قدرت‌طلبی‌ها، افزون‌خواهی و اقتدارگرایی‌ها در درون جبهه اصولگرا ایجاد کرده است، و در غیاب برنامه و هدفی وحدت‌بخش، تنها راه برای دستیابی به همگرایی درون جناحی را تشدید فضای تقابل با اصلا‌ح‌طلبان یافته‌اند. آنها برای اقناع گروه‌های زیرمجموعه اردوگاه اصولگرایان برای دست برداشتن از ادعاهایی که منجر به واگرایی آنها می‌شود چاره‌ای ندارند جز آنکه اصلا‌ح‌طلبان را لولو کنند و برای آنکه احتمال قدرت گرفتن نسبی اصلا‌ح‌طلبان به اندازه کافی وحشت‌آفرین باشد گریزی ندارند جز اینکه این لولو را تا جایی که می‌شود زشت و ترسناک جلوه دهند.
سردمداران جریانی که با در پیش گرفتن شیوه‌های حذفی و با تکیه بر اهرم‌هایی که قاعدتا در جریان رقابت‌های سیاسی باید بیطرف باشند، توانستند اصلا‌ح‌طلبان را برای مدتی از صحنه بیرون کنند، به طور دائم در برابر این سوال قرار می‌گیرند که مگر آنها (اصلا‌ح‌طلبان) به غیر از خواست‌های قانونی و برنامه‌هایی که حاصل کار کارشناسی متخصصان بیطرف بوده و یک به یک در جریان عمل درستی آنها در حال محرز شدن است، چه چیزی می‌خواستند؟ آیا بالا‌ترین درجه کفر آنها (از دید آقایان) مثلا‌ این نبود که می‌گفتند برای حفظ منافع ملی با دشمن هم می‌توان مذاکره کرد و یا اینکه فناوری هسته‌ای یک وسیله برای کسب منافع بیشتر برای جامعه است و نه یک هدف مقدس و... اکنون که بعد از فراز و فرودی ماجراجویانه، شرایط دشوار روزگار آقایان را وادار کرده است که به همان واقعیت‌ها که دیروز گفته می‌شد توجه کنند، چاره‌ای جز این ندارند که به جامعه پاسخ دهند که آن کفر ابلیسی اصلا‌ح‌طلبان چه بود.اینجاست که بعد از گذشت سه سال به ناچار یک به یک پشت تریبون می‌آیند و در مذمت مجلس ششم داد سخن می‌دهند. به راستی چرا همان ابتدای کار این بحث‌ها مطرح نبود، که اکنون در آستانه رقابت سیاسی برای کسب کرسی‌های مجلس هشتم، آقایان به یاد نقد عملکرد مجلس ششم افتاده‌اند؟
البته هرچند هیچ نهادی عاری از عیب و نقص نیست، اما گمان من این است که عمده اصلا‌ح‌طلبان آمادگی آن را دارند تا در فضایی منصفانه و در گفت‌وگوهای رودررو به دفاع از کلیت عملکرد مجلس ششم و دولت اصلا‌حات بپردازند و در بحثی عادلا‌نه در مورد طرح‌ها و لوایح افتخارآمیز ارائه شده شرکت کنند اما نکته اساسی جای دیگری است.
بدون شک در میدان عمل و در مقایسه‌ای ساده، عمده مردم قادر خواهند بود تفاوت دوگونه نگاه و عملکرد جناح‌های اصلا‌ح‌طلب و اصولگرا را با هم مقایسه کنند و اختلا‌ف کیفیت‌ها را در زندگی خود دریابند. ما در این باب نگران شیوه‌های پوپولیستی و عوام‌گرایانه هم نیستیم، چون جامعه به سرعت قادر است به سنجش حرف‌ها و وعده‌ها در مقایسه با نتایج و دستاوردها بپردازد.
درست به همین دلیل است که سخنوران جناح حاکم ناتوان در دفاع از عملکرد خویش از پاسخ به پرسش‌های اساسی طفره می‌روند و به جای پاسخگویی ترجیح می‌دهند در مذمت رقیبی که معتقدند جامعه به او اقبالی ندارد، سخن بگویند.ترجیع‌بند دفاع مدافعان دولت و مجلس اصولگرا در برابر انتقاد از شیوه‌های ناکارآمد و تبلیغاتی آن است که بگویند <شما بدتر از ما بودید.>
سخن این است: گیرم ایرادها و انتقادهایی به اصلا‌ح‌طلبان وارد باشد. شما مطمئن باشید جامعه قضاوتی کلی نسبت به آن ایرادها و انتقادها و منشاء مشکلا‌ت اصلا‌ح‌طلبان دارد. حال شما خوبان از عملکرد خود دفاع کنید. اصلا‌ح‌طلبان اگر دوباره مورد اقبال مردم قرار گیرند مسلما امتحانی که پس داده‌اند در آن دخیل خواهد بود. شما نگران امتحانی باشید که اکنون دارید پس می‌دهید!
احمد شیرزاد
منبع : روزنامه اعتماد ملی