سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

روحانیت و تحجر


روحانیت و تحجر
درباره‏ی تحجرگرایی اظهارنظرهای مختلف و متنوعی صورت پذیرفته است. در این جا به بررسی و نقل پاره‏ای از آن‏ها، با توجه به جنبه‏ی آسیب‏شناسانه‏ی پدیده می‏پردازیم.
▪ امام خمینی (ره): در حوزه‏ها و دانشگاه‏ها، مقدّس‏نماها را که خطر آنان را بارها گوشزد کرده‏ام، اینان با تزویرشان از درون، محتوای انقلاب و اسلام را نابود می‏کنند. این‏ها با قیافه‏های حق‏به‏جانب و طرفداری از دین می‏پردازند و ولایت همه را بی‏دین معرفی می‏کنند.۱
▪ آیت‏اللّه خامنه‏ای ـ مد ظله‏العالی ـ : اگر در رأس نظام‏های سیاسی که بر اساس اسلام تشکیل شده، یا در آینده تشکیل خواهد شد، چنین روحیه و تحجرگرایی وجود داشته باشد، یقیناً اسلام بدنام خواهد شد و نخواهد توانست منبع لایزال معارف احکام اسلام جامعه را پیش ببرد.۲
▪ سیداحمد خمینی (ره): آنجا که امام به ذکر نمونه‏هایی از مظاهر تفکر گذشته‏ی حاکم بر بخش وسیع حوزه‏ها می‏پردازد و مواردی از متحجّرین و مقدّسین را یادآور می‏شود، درصدد قصه‏گویی و صرفاً نقل گذشته نیست... او نگران ادامه‏ی راه است.۳
امام تحجرگرایی را به عنوان یک خطر و آفت در مقابل نهضت و دولت جمهوری اسلامی می‏دانست و مطالبی که موفق به طرح آن شد، تنها بخشی از آن چیزی است که مورد نظرشان بوده است، به همین دلیل محققان خواسته‏اند در نگارش و تدوین انقلاب، این پدیده را مورد بررسی قرار دهند.
تحجرگرایی در منطق امام بزرگوار محدود به گروه خاصی نمی‏شود. گرچه به تناسب و مناسبت‏های مختلف خطاب به قشر خاصی نیز بوده است، امّا دیدگاه ایشان در موضع مباحث سیاست و حکومت و معرفی اسلام به عنوان راه‏حل بی‏بدیلِ معضلات بشر، ظرافت بیشتری پیدا می‏کند که با نظریه‏ی عدم کفایت اجتهاد مرسوم در حوزه‏ها و ضرورت توجّه به نقش زمان و مکان و عنصر مصلحت در اجتهاد و تصمیم‏گیری‏ها، باب وسیعی گشوده شد که هم‏چنان شاهد به بار نشستن ثمرات این نظریه هستیم.
در نگاه امام(ره) هر عامل؛ چه مادی و چه معنوی که سدّ راه دست‏یابی، به عمق معارف و احکام دینی و شناخت پدیده‏ی مستحدثه و اجتهاد متناسب با شأن دین شود، نوعی تحجرگرایی به‏حساب می‏آید. که از طریق مفتوح بودن باب اجتهاد این معضل اجتماعی رفع خواهد شد؛ زیرا امام معتقدند: هیچ‏کس مطلق و مبرای از انتقاد نیست و هیچ‏کس نمی‏تواند جلوی اجتهاد را بگیرد.
● ویژگی‏های تحجّر و تحجّرگرایی
▪ بعد علمی و معرفتی؛ روحیه‏ی ضدتحقیق
تحجّرگرایی دارای ریشه‏ها و علل مختلف روانی ـ اجتماعی، فرهنگی و معرفتی است. از دیدگاه علّت اخیر «علمی و معرفتی» داشتن روحیه‏ی ضدتحقیق دلیل اصلی تحجرگرایی است. روحیه‏ی ضدتحقیق؛ یعنی تنبلی فکری «قلّت تفکر و تعقل»، اکتفا به تعبدیات و گسترش دامنه‏ی آن، تکیه نمودن به ظاهر متون و بی‏خبر ماندن از عمق آن، زود قضاوت کردن و دیر فهمیدن و بالأخره این که به یافته‏های پیشینیان بسنده نمودن و آن را آخرین دستاورد علمی انگاشتن.
مدعیان پیروی از ادیان الهی ـ بخصوص دین اسلام ـ موظّف هستند که به دین تفقه «شناخت دقیق و عمیق» یابند، تا بتواند غایات دینی را در هر زمانی پیش برند. قرآن که کتاب راهنمای زندگی انسانها است، مردم را به این امر فرامی‏خواند که «لاتقف مالیس لک به علم»۴.
▪ بعد علمی و معرفتی، عدم اهمیت عقل و اجتهاد
در منظومه‏ی فکری متحجران، عقل و اجتهاد نقش مهمّی ندارد. ظاهرگرایی، روحیه‏ی ضدتحقیق و تقلیل‏گرایی در منابع شناخت، خودبه‏خود، جایگاه عقل و اجتهاد را در زندگی علمی و اجتماعی تنگ می‏کنند؛ زیرا اگر اجتهاد که تلاش سخت برای پاسخ‏گویی به مسایل جدید است حائز اهمیت باشد، لازمه‏ی آن تحقیق جدی و استفاده از منابع متعدد است.
بدین ترتیب عدم اهمیت عقل و اجتهاد منجر به عدم درک زمان و مکان می‏گردد و عدم شناخت زمان و مکان و خرد شدن در مقابل حوادث را در پی خواهد داشت. همان‏طور که امام صادق(ع) فرمود: «العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس؛ کسی که آگاه به زمان خود باشد از هجوم حوادث درنمی‏ماند. بلکه با تدبیر از خود دفاع خواهد کرد.»۵
▪ بعد اخلاقی
از جنبه‏ی اخلاقی، تحجرگرایان دارای سه ویژگی هستند:
الف) تکفیر و تفسیق؛
ب) کبر و غرور؛
ج) نگاه ابزاری به دین «هدف وسیله را توجیه می‏کند.»
قشریگری، جدایی تدیّن و تعقل، جهل، روحیه‏ی غیرمنعطف، جزم‏اندیشی، روح ضدتحقیق همه‏ی این‏ها باعث می‏شود که متحجرین، مخالفان فکری و سلیقه‏ای خود را به کفر و فسق متهم می‏سازند.۶
آثار آنها در اخلاق بدین صورت تجلی می‏کند که مخالفان واپسگرایی، مورد سخت‏ترین تکفیر، نظیر کفر و بی‏ایمانی قرار گیرند. بدیهی است اگر متحجران به قدرت دست یابند، به‏راحتی مخالفان خود را مهدور الدم می‏کنند، چنان‏که امام‏علی(ع) محکوم از ناحیه‏ی مقدس‏مآبان شد. به منظور اطلاع از روش اخلاقی متحجران، جمله‏ای از آیت‏اللّه مشکینی نقل می‏کنیم.
شما در قم نبودید تا ببینید در دو ماه محرم و صفر، روی منبرها، چقدر به ما فحش دادند و هتاکی کردند... ما را وهابی، ضددین، ضد امام حسین و ضد اهل‏بیت(ع) معرفی کردند و کار به جایی رسیده بود که وقتی از کوچه‏های قم عبور می‏کردم، زنان مرا با انگشت به همدیگر نشان می‏دادند. و آب دهن... به طرف من می‏انداختند.۷
کبر و غرور نیز از دیگر ثمرات اخلاقی آنها خواهد بود؛ یعنی علم خود را کامل‏ترین علم و خود را شایسته‏ترین و صالح‏ترین انسان، و راه خود را بعنوان بهترین راه به‏حساب می‏آورند. نتیجه این که به وادی کبر و استکبار سقوط می‏کنند، وقتی چنین شد، پنداشته‏ها، روش‏ها، منافع، و علایق، آنها مطابق دین به‏شمار رفته، و در همه‏ی امور مواضع خود را به عنوان یگانه موضع دینی ممکن تلقی خواهند کرد. به عنوان مثال، در درون یک جامعه‏ی اسلامی که جناح‏ها، احزاب و گرایش‏های مختلف با هم رقابت دارند، اگر گروهی به عنوان حربه‏ی اتهام ضدیت با دین و کشور، با رقیب مذهبی «برادران دینی خود» مقابله کند به جای رعایت اصل «رحماء بینهم»۸ و سبقت به سوی خیرات، (کمال‏ها، خوبی‏ها، راستی‏ها) با روش‏های نامشروع و اتهامات بی‏اساس، درصدد نایل شدن به اهداف گروهی باشد، هم منافع خود را نسبت به تعلیمات دینی اولویت داده و هم دین را در حد یک ابزار معرفی و هزینه نموده است و چنین است که تحجرگرایان برای رسیدن به اهداف خود از هر وسیله‏ای بهره می‏جویند حتی دین هم ابزار و مقدمه‏ی هدف گروهی قرار می‏گیرد. ریشه‏ی فکری و جهان‏بینی این کار به نارسایی‏ها و دین‏شناسی ارتباط دارد. مواضع اخلاقی، بر مبنای فهم دینی آن‏ها متکی است. اگر در مرحله‏ی شناخت دین دچار انحراف، جهل و جمود شوند، خودبه‏خود در جریان اخلاق نیز مشکل دوچندان خواهد بود.
۴) بعد اقتصادی
امروزه یکی از مهمترین شاخصه‏های کارآمدی دولت، منوط به پویایی و رشد قابل قبول در عرصه‏ی اقتصادی است. بنابراین جا دارد در این قسمت اجمالاً اشاره‏ای به بعد اقتصادی تحجرگرایان داشته باشیم. در عرصه‏ی اقتصادی حداقل سه ویژگی برجسته را می‏توان در آنان ملاحظه نمود:
▪ عدم فهم مسایل مستحدثه‏ی (نو) اقتصادی و تأکید بر اشکال متعارفِ وجوه شرعی؛ مانند خمس، زکات و مخالفت با اخذ مالیات؛
▪ اعتقاد به مالکیّت بی‏حد و مرز؛
▪ جهت ضد عدالت اجتماعی؛
در خصوص اقتصاد معطوف به قسط، عدل و فقرستیزی مجتهد ـ به عنوان نگاهبان آموزه‏های نظری و عملی دیانت ـ باید فتوا و دیدگاه‏هایش در جهت اقامه‏ی عدل و اماته‏ی ظلم باشد.
● پیامدهای تحجّر و تحجّرگرایی
▪ جدایی دین از سیاست
اوّلین پیامد منفی تحجّر و تحجّرگرایان با توجه به برداشت خاص‏شان از دین و سیاست این است که دین را امری معنوی ـ آخرتی و سیاست را امری دنیوی و مادی توأم با زور و تزویر دانسته، لذا در سیاست مداخله نمی‏کنند؛ به عبارت دیگر خود را درگیر و آلوده‏ی امور سیاسی نمی‏نمایند. این گروه غالباً عافیت‏طلبان و منفعلانی هستند که توان درک نظامات اجتماعی و سیاسی اسلام را ندارند و صرفاً به اخلاقیات دین مشغولند. و اگر در بعد سیاسی و نظر، مسایل سیاسی اسلام را بفهمند، به علّت فقدان اراده، عزم انقلابی و عزت‏طلبی، دین را به سهولت وامی‏نهند. به قول مولانا
ز آنک از قرآن گمراه شدند ز آن رسن قومی درون چه شدند
را نسبت جرمی ای عنود چون تو را سودای سر بالا نبود.۹
ثانیاً وقتی اهداف و انگیزه‏های تحجرگرایان با توجه به نگاه ابزاری‏شان به دین ـ که این گرایش لزوماً عامدانه نیست، بلکه به عنوان یک واقعیت به علل و زمینه‏های انسان‏شناختی و دین‏شناسی و اصولاً به جهان‏بینی بسته‏ی آنها ارتباط دارد، وقتی ـ به انگیزه‏ی دینی راجح نباشد، اخلاق از سیاست جدا شده و اهداف حکومتی بدون شروط و موازین اخلاقی دنبال می‏شود که در این صورت شکافی عمیق بین سیاست و دیانت ایجاد خواهد شد.
متحجران سخت به پوسته‏ی دین چسبیده‏اند و به آن اصرار می‏ورزند. غافل از آن‏که این تمسک جاهلانه، مانع خروج آنان از قلمرو دین نمی‏شود.
بنابراین تحجرگرایان عمدتاً نقش جاده‏صاف‏کنِ سکولاریسم را بازی می‏کنند، امّا چون امروزه مسأله‏ی رابطه‏ی تحجرگرایی و سکولاریسم کمتر مورد تحقیق قرار گرفته است، لذا ادعای فوق دور از ذهن و شاذ به نظر می‏آید.
از این رو می‏توان تحجرگرایی و عواملی؛ چون عدم تضارب اندیشه و نقد جدّی مسئولانه، بی‏ارتباطی فرهنگ دینی با دیگر معارف، دور بودن اندیشه‏ی دینی سنتی از فضای امروزین، مطرح نبودن نیاز انسان د رمعارف سنتی و اعتقاد به دست یافتن مطلق و کافی دانستن یافته‏ی گذشتگان را به عنوان عوامل اصلی در عدم وضوح مسایل جامعه تلقّی نمود.۱۰
اگر، جهان‏بینی یک روحانی بسته باشد، در نتیجه افق نگرش او نیز محدود، تنگ و بسته خواهد بود. دیدگاه شهید مطهری نیز موءید این مطلب است. ایشان می‏فرماید: «اگر فتوای فقهاء را با یکدیگر مقایسه کنید، می‏بینید چگونه سوابق ذهنی و اطلاعات خارجی فقیه در دنیای خارجی و در فتواهایش تأثیر داشته است به طوری که فتوای عرب بوی عرب، فتوای عجم، بوی عجم، فتوای دهاتی، بوی دهاتی و فتوای شهری بوی شهری می‏دهد.»۱۱
▪ تحریف دین
آثار فرهنگی این گرایش تنگ کردن عرصه‏ی مشارکت و رقابت خواهد بود که از آن جمله می‏توان به موارد ذیل اشاره کرد: حلقه‏ی سیاست منع و تحریم روزبه‏روز گسترده‏تر، سعه‏ی صدر نایاب‏تر، رأی به عدالت زدن بی‏رونق، حربه‏ی تکفیر پررونق، عالمان ملجم و جاهلان مکرم.۱۲
سوءظن بر اعتماد افزون، حسن ظن و اعتماد اندک و در یک کلمه سنت و فریضه‏ی امر به معروف و نهی از منکر غریب خواهد بود. اگر بر این ابعاد علمی ـ معرفتی ویژگی‏های دیگر تحجرگرایی اضافه شود حاصلی جز تعریف دین نخواهد داشت و در نهایت تحریف دین یا زود صورت می‏گیرد و یا حداقل غافلان آن مشروعیت و مقبولیت خود را از دست می‏دهند، که در این‏صورت اسلام حقیقی زیر سوءال خواهد رفت.
بنابراین اگر آفت تحجرگرایی علاج نگردد، این عامل، تک‏تک ستون‏های ایمان را تخریب نموده و بر گسترش بی‏دینی و ایمانی خواهد افزود. بالاتر از آن این که همواره در برابر جریان‏های حق‏طلب و اصیل گرایش‏های واپس‏گرایانه، قد علم خواهند کرد.
۱. صحیفه‏ی نور ج ۲۰، ص ۲۳۵.
۱۰. مجید محمدی «آسیب‏شناسی دینی» قم، نشر تفکر، چاپ اوّل ۷۳، ص ۱۶.
۱۱. مرتضی مطهری، «ده‏گفتار» ص ۱۰۰ و ۱۰۱.
۱۲. نهج‏البلاغه، خطبه‏ی ۳.
۲. روزنامه‏ی اطلاعات ۷/۳/۱۳۷۶، ص ۲.
۳. آیینه‏ی آفتاب، ص ۱۷۰.
۴. سوره‏ی اسراء، آیه‏ی ۳۶.
۵. مجله‏ی حوزه، شماره‏ی ۴، ص ۱۶۲.
۶. جهت اطلاع رجوع کنید به پاره‏ای از اتهامهای مقدس‏مآبان در منشور روحانیت امام.
۷. مجله‏ی حوزه، شماره‏ی ۳۱، فروردین و اردیبهشت ۶۸، ص ۲۵ و ۲۶.
۸. سوره‏ی فتح، آیه‏ی ۲۹.
۹. مثنوی معنوی، دفتر سوّم، ابیات ۴۲۱۰ و ۴۲۱۱.
منبع : طوبی


همچنین مشاهده کنید