شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


نگاهی فانتزی به فولکلوری جهانی


نگاهی فانتزی به فولکلوری جهانی
افسانه های ایرانی، بخش عظیمی از فولکور غنی و بارور ما را تشکیل می دهد و قرنهاست که زندگی و آداب و رسوم جامعه ما ایرانیان با هزاران افسانه و قصه مملو و ممزوج است.
افسانه که در کتب لغت، مترادف واژه های: قصه و اسطوره به کار رفته است از لحاظ ادبی به سرگذشت یا رویدادی خیالی از زندگی انسانها، حیوانات، پرندگان یا موجودات وهمی چون دیو و پری و غول و اژدها اطلاق می شود که با رمز و رازها و گاه مقاصدی اخلاقی، آموزشی توأم است و نگارش آن بیشتر به قصد سرگرمی و تفریح خاطر خوانندگان انجام می گیرد.
افسانه ها- بطور کلی- در زندگی و ادیان هر قوم و ملتی دارای اهمیت و مطالعه بسیار است. جمعی از دانشمندان علم فولکور معتقدند که شرق، مهد بسیاری از افسانه ها است که هم اکنون در کشورهای جهان وجود دارد. پس از اسلام ترجمه های متعدد و منظمی از افسانه ها توسط ایرانیان از آثار پهلوی به زبان عربی و فارسی دری به عمل آمده و در حفظ بسیاری از این افسانه ها موثر بوده است.
در این میان ، مشهورترین کتاب افسانه ایران ، هزارو یکشب نام دارد که قصه ها و افسانه های بسیاری را در برگرفته و سالیان متمادی است که سینه به سینه در تمام جهان چرخیده و آثار سینمایی و نمایشی بسیاری را به نمایش در آورده است .
علی بابا و چهل دزد بغداد یکی از معروفترین داستانهای این مجموعه ( هزار و یک شب ) است .
علی بابا یک شخصیت خیالی است که بر اساس داستان های قدیمی خلق شده است . برخی از منتقدان معتقدند که این داستان ها به کتاب هزار و یک شب توسط یک مترجم اروپایی به نام آنتونی گلاند (Antoine Galland) _ یک شرق شناس فرانسوی که ممکن است نخستین بار داستان علی بابا و چهل دزد بغداد را از یک داستانگوی عرب در منطقه آلپو شنیده باشد _ افزوده شده است اما ریچارد اف برتون (Richard F. Burton) مدعی است که این داستان بخشی از کتاب اصلی هزار و یک شب است و هیچ جای پایی از داستان نویسان و داستان پردازان غیر ایرانی ( بغداد جزئی از ایران بوده است ) در آن وجود ندارد . اگرچه که توجه ویژه به این داستان فیلم سازان و نمایش گران بسیاری را در سراسر جهان واداشته تا این اثر را به تصویر در آورند که جدیدترین آنان ، تله فیلم مشهور فرانسوی است که در سال ۲۰۰۷ به اکران در آمده و با استقبال فراوانی روبرو شد.
در ایران نیز توجه به این داستان از دیر باز وجود داشته و زبان به زبان چرخیده و بر صحنه نمایش جان گرفته است . آن چنان که هم اینک نیز کارگردان پیشکسوت نمایش عروسکی ایران " جواد ذوالفقاری " نمایش " علی بابا و ستاره های روشن شهر " را بر صحنه برده است .
نمایش فانتزی و تخیلی که اگرچه همان داستان آشنای علی بابا را روایت می کند اما تغییرات جزئی و نقاط تعریف نشده اثر ، ذهن مخاطب را به پرواز در آورده و پرنده خیال را به پروازکشانده و لحظات جذابی را برای مخاطب به وجود می آورد .
ذوالفقاری، داستان علی بابا را از آرزوی او برای یافتن جواهرات آسمانی ( ستاره های روشن آسمان ) آغاز می کند . علی بابا دراز کشیده و به آسمان می نگرد و آرزو می کند تا این ستاره های براق و روشن آسمان ، جواهرات او بودند تا به مادر پیر و فرتوتش هدیه دهد تا ازفقر و فلاکت بیرون آمده و هم چون عمو و زن عمویش ( که حق آنان را خورده و غرق در جواهرات هستند ) محبور به کارهای سخت و طاقت فرسا نباشد و این مقدمه ای است برای ورود به دنیای فانتزی ای که ذوالفقاری در مقام کارگردان تدارک دیده است تا کودکان را نه تنها سرگرم که به آنان نکته ای مهم و اخلاقی بیاموزد.
شب می گذرد و ستاره های آسمان چشمک زنان ، آرزوی پسر را می شنوند و صبح فردا که به همراه الاغش برای کار می رود ، چهل دزد بغداد را می بیند و از مخفی گاه جواهرات آن ها با خبر می شود .اما او همانند عمو سلیمش ، تنها به فکر خویش نیست بلکه تنها مشتی طلا برای مادر پیرش برمی دارد و می گوید که می تواند هر روز یک مشت طلا برا ی او بیاورد تا کمی بیاساید. مادرش او را به خانه عمویش می فرستد تا ترازویی گرفته و طلا را وزن کنند ؛ غافل از این که عموی بد طینتش ، کف ترازو را به شهد خرما آمیخته و موقع پس گرفتن ترازو ، اورا با تهدید و تنبیه وا می دارد تا راز طلا ها را فاش کند .عموسلیم ، صبح فردا به مخفی گاه طلاها می رود اما طمع برداشتن کلیه طلاها و تصاحب ثروتی چندین برابر ثروت امیربغداد و قطار قطار کردن طلاها ، زمان را آن چنان از یاد او می برد که دزدان سر رسیده و او را از وسط به دونیم کرده و به دیوار شهر آویزان می کنند.
دنیای فانتزی اثر از اولین لحظه نمایش در ورودی مخفی گاه دزدان ،به واسطه مثلث هایی با چراغ های نگینی و ستاره مانند درونش آغاز می شود و سپس با آوردن خیاط و دوختن دو نیمه از هم جدا شده عمو سلیم ، ادامه یافته ، با چراغ ها یا همان ستاره های درخشان درون مثلث ها ( با کارکردهای متفاوت ) به اوج خود نزدیک می شود . ستاره ها یی که گاهی نقش در وردی خانه علی بابا ، گاهی ورودی خانه عمو سلیم و گاهی نیز به عنوان علامت روی در خانه ابتدا عموسلیم و سپس تمامی خانه های آن کوچه را بازی می کنند . در این میان ، نحوه ساخت عروسک ها و همراه شدن عروسک گردانان با ماهیت وجودی عروسک ها ، دنیای پر از شگفتی و زیبایی را برای مخاطب ترسیم می کند که در آن هر کس به سزای عملش می رسد . علی بابا و مادرش که حتی لقمه نان خود را نیز با همسایگان تقسیم
می کردند ، جواهرات را به دست آورده و به تمامی آسیب دیدگان بازمی گردانند و عمو سلیم طمع کار و چهل دزد بغداد نیز به سزای عمل خود می رسند.
ذوالفقاری در مقام مولف با هوشیاری تمام ، دنیای فانتزی خود را با جهان واقعی در هم می آمیزد وپایانی خلاقانه و نوین را برای اثرش به ارمغان می آورد . او ( ذوالفقاری ) چهل دزد بغداد را به خانه سلیم می آورد و علی بابا را وا می دارد تا از خود و سه زن حاضر در خانه ( مادر، زن عمو و دختر مستخدمی که دل در گرو هم دارند) دفاع کند .
مادرش به او می گوید در جنگ با دزدان ، با دست خالی و بدون همراه نمی تواند پیروز میدان باشد ؛ پس علی بابا در یک اندیشه زیرکانه تمامی همسایه ها را به خانه آورده و دزدان را شکست می دهد . اما نکته در این جاست که این همسایه ها نه عروسک گردانان نمایش که کودکان تماشاگر نمایش هستند که از جایگاه تماشاگران به دعوت عروسک گردانان به صحنه وارد شده ، عروسکی به دست گرفته و با دزدان می جنگند تامفهوم اتحاد را آموخته و به چشم خود ببینند که تنها با نیروی تفکر و اتحاد است که حتی در سخت ترین جنگ ها پیروز می شوند و این درس بزرگی است که به شکلی فانتزی و مملو از زیبایی شناسی به کودکان آموخته می شود. درسی که به واسطه بیان و صداسازی نیکو و هماهنگی عروسک گردانان با عروسک و هم چنین اجرایی فانتزی و تخیلی به مخاطب اثر منتقل می کند و پایانی نیکو و به یاد ماندنی برای اثر به وجود می آورد .
پایانی که اگرچه ریتم کند و کش دار برخی صحنه های نمایش ، دیالوگ های طولانی و کسالت آور و از دست رفتن تمپوی اثر را در اواسط نمایش ، توجیه نمی کند اما شتاب زدگی های همیشگی جشنواره و نگاهی عمیق به افسانه های فولکور ایرانی و اجرایی قابل توجه از این داستان قدیمی ، هوشیاری و زیرکی مولف اثر را یا د آور می شود که با تیزبینی خود ، اثری قابل اعتنا و به یاد ماندنی به نمایش در آورده است.
صبا رادمان
منبع : ایران تئاتر