دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

وان هلسینگ - VAN HELSING


وان هلسینگ - VAN HELSING
سال تولید : ۲۰۰۴
کشور تولیدکننده : جمهوری چک و آلمان
محصول : استیون سامرز و باب دیوکسی
کارگردان : سامرز
فیلمنامه‌نویس : سامرز
فیلمبردار : آلن داویو
آهنگساز(موسیقی متن) : آلن سیلوستری
هنرپیشگان : هیو جکمن، کیت بکینسیل، ریچارد راکسبرگ، دیوید ونم، شولر هنزلی، النا آنایا، رابی کولترین، کوین ج. اوکانر و ویل کمپ
نوع فیلم : رنگی، ۱۳۲ دقیقه


اواخر قرن نوزدهم. ̎وان هلسینگ̎ (جکمن)شکارچی خون‌آشام‌ها و هیولاهاست و دستیارش، ̎کارل̎ (ونم) در این زمینه به او کمک می‌کند. مأموریت فعلی ̎وان هلسینگ̎ تعقیب ̎آقای هاید̎ (کولترین) است که در حال حاضر در کلیسای نُتردام زندگی می‌کند؛ اما وقتی ̎وان هلسینگ̎ را به واتیکان فرامی‌خوانند، این مأموریت ناتمام می‌ماند. واتیکان به او مأموریت می‌دهد که هرچه سریع‌تر ̎کنت دراکولا̎ را بیابد و نابود کند. ̎وان هلسینگ̎ که به ابزار و وسائلی کاملاً پیش‌رفته مجهز شده، برای شکار دراکولا به ترانسیلوانیای رومانی می‌رود. در مبارزه با ̎دراکولا̎ (راکسبرگ̎، زنی به نام ̎آنا والریوس̎ (بکینسیل)، به ̎وان هلسینگ̎ کمک می‌کند. ̎آنا̎ و خانواده‌اش، آخرین نسل از نُه نسلی هستند که به داشتن یک زندگی ابدی نفرین شده‌اند و تنها با نابودی ̎دراکولا̎ست که ̎آنا̎ و خانواده‌اش می‌توانند به آرامش دست یابند. از سوی دیگر، ̎کنت دراکولا̎ در پی تولید مثل است ولی چون خود و سه همسرش عملاً مرده‌اند، این امر به‌صورت طبیعی ممکن نیست. از این‌رو، ̎دراکولا̎ امیدوار است که به یاری مخلوق ̎فرانکنستاین̎ (هنزلی) بر این مشکل فائق آمد و بچه‌هائی را به دنیا آورد. ̎ایگور̎ (اوکانر) و یک گرگ‌نمای دست‌آموز نیز به او کمک می‌کنند.
● وان هلسینگ، سری فیلم‌های ترسناک کمپانی یونیورسال را در جایگاه جدیدی می‌نشاند. اما این‌که این جایگاه در اوج قرار دارد یا در حضیض، سخت مربوط است به سن تماشاگر یا احترام به سنت ژانر یا میل تماشاگر برای له شدن زیر بار جلوه‌های ویژه یا موسیقی و صدای رعدآسای فیلم. طرفداران بلا لوگوسی، بوریس کارلوف و لان چینی، وحشت خواهند کرد ولی طرفداران فیلم‌هائی از قبیل مومیائی که زیاد هم هستند، از آن لذت خواهند برد. ایدهٔ فرستادن ̎وان هلسینگ̎ ـ شکارگر خون‌آشام‌ها را که در سال ۱۸۹۷ در رمان دراکولا (برام استوکر) معرفی شد ـ نه تنها به جنگ ̎دراکولا̎، بلکه به مقابله با هیولای ̎فرانسکنستاین̎ و مرد گرگ‌نما، روی کاغذ جذاب به نظر می‌رسد، مخصوصاً که این میان سروکلهٔ ̎آقای هاید̎ هم پیدا شود. حتماً سامرز هم به این موضوع خوب فکر کرده که هر یک از این موجودات، اسطوره‌شناسی‌های سینمائی و ادبی خود را دارند و قبلاً نیز کنار هم قرار گرفته‌اند. اما به هر حال نتیجهٔ این معجون، بیش از آن‌که باورپذیر باشد، پیش‌پاافتاده به نظر می‌آید. فیلم مملو از ̎صحنه‌های بزرگ̎ و ضرباهنگی نفس‌گیر است. گوئی تصور شده اگر از سرعت فیلم کاسته شود و قدری آرام گیرد، حوصلهٔ مخاطب سرخواهد رفت. اما از این‌ها گذشته، طراحی صحنه (آلن کامرون)، جلوه‌های ویژه (گرگ المندورف)، فیلم‌برداری و طراحی لباس‌ها (کارلو پوجولی و گابریلا پسکوچی) همه عالی هستند. فقط موسیقی متن سیلوستری است که گوش را واقعاً ̎می‌خراشد̎.