چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

درباره شباهت‌های سینما با فوتبال


درباره شباهت‌های سینما با فوتبال
● فراتر از سینما
برنامه های گزارشی رقابتهای فوتبال، از میان دیگر برنامه های ورزشی سیما همواره از پرطرفدارترینها بوده است؛ همان‌طور که خود فوتبال نسبت به دیگر ورزشها، با عموم بیشتر ارتباط برقرار می کند.
این همان وجه مشترک فوتبال و سینما (یا یک برنامه موفق تلویزیونی) است. در بین هنرها هم سینما عمومیت بیشتری دارد و ستاره‌ها در فوتبال و سینما اغلب از ثروتمندترین های اجتماع خود بوده و هستند.
این‌که چه ارتباطی میان سینما و فوتبال هست که برای مثال سوپراستاری مثل بکام در هالیوود با تام کروز همسایه میشود و تصمیم می گیرد به کمک او وارد حرفه سینما و بازیگری بشود، مسأله جذابی است.
شاید یکی از مهمترین عوامل دخیل در این کار، دراماتیک بودن یک بازی فوتبال باشد. جالب است که مسابقه فوتبال تقریبا تمامی اصول کلاسیک درام را دارد و شاید همین عامل مهمی برای عامه و خاصه پسند بودن برنامه های پخش فوتبال از سیما باشد؛ برنامهای مثل ۹۰ بیننده های پر و پا قرص ثابت پیدا می کند و گزارشگر خوبی مثل عادل فردوسی‌پور همچون یک کارگردان خوب سینما، محبوب مخاطبان می شود و هر دو به خاطر روایتگری با تسلط و بدون نقص است.
درام با معرفی جغرافیا و شخصیت آغاز می شود. جغرافیای یک بازی فوتبال تقریباً برای همه از پیش معلوم است؛ اما این‌که ورزشگاه پر یا خالی است، کدام ورزشگاه است، در چه شهری است، زمین و چمن و امکاناتش در چه سطح کیفی است، اینها همه در جذب اولیه مخاطب مؤثرند.
پس از این، شخصیتها معرفی می شوند: ۲ تیم و بازیکنان منتخبشان برای این رقابت. مخاطب یا آنها را از پیش می شناسد (مثل ستارههای سینما که بسیاری اوقات به تنهایی انگیزه انتخاب فیلم برای مخاطب هستند) یا پیش زمینه قبلی از آنها ندارد. به هر حال با شروع بازی و شناسایی موقعیت تاکتیکی هر شخصیت، رفتاری هم که باید انتظارش را داشته باشیم شناخته می شود.
از مدافع و دروازهبان توقع حمله نداریم و مهاجم را هم در خط حمله دنبال می کنیم نه دوشادوش دروازهبان. با شناخت شخصیتها نوبت به تقابل می رسد که ارتباط پرسوناژها را با هم به وجود می آورد.
از دل این تقابل رفته رفته گره به وجود می آید؛ معمایی که به دنبال حل آن خواهیم بود، این که مثلاً چطور می توان فلان خط دفاعی را در هم شکست یا فلان مهاجم خطرساز را مهار یا طلسم دروازه فلان دروازهبان قَدَر را باز کرد. کشمکش از اینجا آغاز می شود و تعلیق شدید و غیرقابل پیش‌بینی بودن اتفاقات، این درام ورزشی را به اوج خود می رساند. با اولین گل یا دست کم اولین حملات کوبنده و خطرساز و ارزشمند گره گشایی به وجود می آید.
طلسم شکسته می شود و ادامه یا فرودی است که به سوت پایان بازی ختم می شود یا تازه این گل اول، آغاز کشمکشها و تعلیق ها و اوج های دیگر است. نکته بامزه هم اینجاست که آنچه در سینما به عنوان ساختارشکنی از آن یاد می شود هم در یک بازی فوتبال می تواند به وجود بیاید.
این‌که بازی با یک غافلگیری ناگهانی و در اوج آغاز شود یا در اوج تمام شود: گل در دقیقه اول و دقیقه ۹۰؛ اما مهمترین وجه تمایز فوتبال از سینما، زنده بودن، از پیش مشخص نبودن حوادث حتی برای راوی (گزارشگر) و تعلیق و غافلگیری ثانیه به ثانیه است. همین، فوتبال را در موارد خاص پرطرفدارتر و جذابتر هم کرده است.
در واقع تماشای یک بازی فوتبال حساس، تجربه عمیق دلهرهای را به همراه دارد که واقعاً کم نظیر است. تماشاچی فوتبال همچون سوداگری وارد خطر بزرگی شده که نتیجه اش یا شادی مفرط برای اوست یا ناراحتی زیاد.
تیم محبوبش می برد یا می بازد؟ چند گل؟ در چه دقیقه ای؟ چگونه؟ به وسیله چه کسی؟ همه اینها مهمند و مؤثر. فوتبال در برقراری رابطه تنگاتنگ حسی و تجربی با مخاطب بسیار جلوتر از سینماست.
شاید زمانی سینما هم بتواند به این سطح از موفقیت دست پیدا کند اگر بدون فیلمنامه از پیش مشخص، با بازیهای واقعی، حوادث واقعی، در زمان و مکان واقعی و با پخش زنده و مستقیم بتواند همین اندازه دراماتیک و جذاب باشد. امکان ندارد!

آزاد جعفری
منبع : روزنامه جام جم


همچنین مشاهده کنید