نیاز اقتصاد آمریکا به منابع انرژی آفریقا

بحران مالی بوجود آمده در کشور آمریکا که خود از بنیانگذاران اقتصاد جهانی بوده به حدی است که اقتصاد کل جهان را با خود همراه کرده و تمامی کشورهای جهان از این مشکل بی نصیب نمانده اند. به گزارش ایرنا، مدتی است که خبر مشکلات اقتصادی موسسات مالی جهان سردمداران، کارشناسان ارشد مالی، بانکداران، بورسها، سهام داران و مردم کشورهای جهان را نگران و به خود مشغول کرده است. این بحران اقتصادی به حدی است که کشورهای بزرگ اقتصادی متاثر از آن از جمله ژاپن، آلمان، فرانسه، آمریکا، انگلیس، ایتالیا و بسیاری از کشورهای اروپایی را به چاره اندیشی واداشته است. رئیس جمهوری آمریکا چند روز پیش به دنبال نشستی با مقامهای ارشد اقتصادی کشورهای عضو گروه هفت سرانجام اعتراف کرد که بحران کنونی آمریکا، بحرانی جدی است و از شش کشور ثروتمند جهان بخاطر تلاش برای رفع این بحران قدردانی کرد. جورج بوش کشورهای ثروتمند جهان را در رویارویی با بحران اخیر یاران متحدی خواند و گفت ما همگی در مقابل این خطری که رفاه ما را مورد تهدید قرار داده با هم خواهیم بود و هرچه را که ضرورت داشته باشد برای از میان بردن آن انجام خواهیم داد و تردیدی نیست که اقتصاد جهان سر انجام نیرومندتر از گذشته از این ورطه سر بیرون خواهد آورد. رئیس جمهوری آمریکا اظهار داشت: در گذشته بحران هایی وجود داشته که طی آن کشورهای بزرگ تمام انرژی خود را علیه یکدیگر بکار گرفته اند و یا دیواری میان خود و دیگران کشیده اند ولی این بار فرق می کند این بار تمام رهبرانی که امروز در واشنگتن گرد هم آمده اند در راستای یک هدف تلاش می کنند.
بسیاری معتقدند این سونامی اقتصادی را «جورج بوش» رئیس جمهوری آمریکا و سیاستهای او به وجود آورده است. این سونامی مالی به حدی است که «جیمی کارتر» رئیس جمهوری پیشین آمریکا، سیاست های اقتصادی دولت جورج بوش را عامل بدترین بحران مالی جهان پس از رکود عظیم اقتصادی جهان در دهه ۱۹۳۰ دانسته است. کارتر در این زمینه گفته است: بی بند و باری در هزینه کردها، وام گرفتن های گسترده و کاهش مالیات پس از روی کار آمدن بوش در سال ،۲۰۰۱ در این بحران اقتصادی و اغتشاش بازار دخیل است. به اعتقاد کارتر، این بحران نتیجه سیاست های اقتصادی دولت بوش است و پیروز انتخابات ماه آینده وارث مشکلات اقتصادی خواهد بود که وی را وادار خواهد کرد که اجرای برخی اصلاحات پیشنهادی اش را به تعویق اندازد. در پی شدت گرفتن بحران اقتصادی، بالا رفتن رقم خانه های مصادره ای و پایین آمدن ارزش سهام در آمریکا، بر تعداد خبرهای مربوط به خودکشی کسانی که خانه و کاشانه یا سرمایه سالیان خود را از دست داده اند، افزوده می شود. خبرهای مربوط به خودکشی کسانی که یا خانه های خود را بدلیل ناتوانی در پرداخت اقساط ماهانه از دست داده اند و یا با سقوط بی سابقه بهای سهام، مختصر پس انداز سالیان عمر آنها در یک چشم بهم زدن از میان رفته، هر روز بیش از پیش صفحات روزنامه ها و یا رسانه های تصویری آمریکا را پر می کنند. اخباری از این دست در سراسر خاک بحران زده آمریکا، مقامات این کشور را بیش از پیش نگران کرده است و بی وقفه از مردم می خواهند تا برای گرفتن کمک های روانی به موسسات روان درمانی مراجعه کنند.
در اکثر شهرهای این کشور خطوط تلفنی ویژه ای برای آنان که به کمک های فوری روانی نیاز دارند، اختصاص داده شده است. بسیاری از مردم آمریکا از این که دولت این کشور مالیات پرداخت شده آنها را به بانکها و شرکتهای بزرگ بدهد ناراضی هستند. آنها می دانند که تا دهها سال آینده حتی فرزندان آنها هم مقروض هستند و باید قرض ملی را بپردازند. مطمئنا از دلایل مشکلات اخیر اقتصادی آمریکا و جهانی شدن آن، تهاجم آمریکا با همراهی کشورهای غربی به افغانستان و عراق و در کل، سیاستهای تهاجمی است. آمریکا و غربی ها در این دو جنگ خانمان سوز از بودجه و مالیات چه کسانی هزینه کردند؟ کشورهای غربی از جمله انگلیس، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، پرتغال و برخی دیگر از کشورهای غربی به ویژه در دو سده اخیر که با استعمار مستقیم همراه بود منابع و ثروتهای برخی کشورهای جهان سوم را به منظور رفاه مردم خود به تاراج بردند و مردم کشورهای جهان سوم در دهه های اخیر با زحمات و رنج فراوان و دادن کشته های بسیار توانستند خود را از زیر یوغ استعمار رهایی دهند. کشورهای استعماری با تاراج ثروتهای کشورهای جهان سوم توانستند اقتصاد و وضعیت معیشت و رفاه کشور و مردم خود را سر وسامان داده و برای آنها با پول مردم دیگر کشورها رفاه به ارمغان بیاورند ولی به قول یک مثل معروف «کفگیر ته دیگ خورده» و پولها تمام شده است و بحران مالی کشورهای غربی از همین امر ناشی می شود.
این مطلب نکته ای است که در نوشته های امروزی دیگر یادی از آن نمی شود. نکته مهمی که در این چند روز برخی رسانه های جهان بدان اشاره کردند حضور شرکتهای نفتی آمریکا در کشورهای نفتی آفریقایی به منظور دستیابی به منابع حیاتی این قاره است. ایالات متحده یکبار در سال ۱۹۹۱ و یکبار هم در سال ۲۰۰۳ به کشور عراق حمله کرد و در دو حمله خود دفاع از مردم منطقه و جنگ با تروریسم را شعار و دلیل خود عنوان کرد. در صورتی که هدف اصلی آمریکا از این تجاوزات دستیابی به نفت کشورهای عربی خلیج فارس و سرو سامان دادن به اوضاع اقتصادی ایالات متحده بود. آمریکا در قرارد داد محرمانه ای که با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از سال ۱۹۹۱ منعقد کرده در ازای ایستادگی در مقابل حمله صدام رئیس جمهور وقت عراق و عقب راندن ارتش صدام از سرزمین های عربی به مقدار نامشخصی در طی سالها نفت مجانی دریافت می کند. جنگی که به گفته برخی از تحلیلگران در یک زدو بند بین سردمداران آمریکا و صدام به منظور دستیابی آمریکایی ها به نفت کشورهای عربی خلیج فارس صورت گرفت. توجه جدید و جدی آمریکا اینک به آفریقا جلب شده است، جایی که در دهه های گذشته مورد تاخت و تاز کشورهای استعماری غربی بود و امروز با پیدا شدن منابع عظیم نفتی آمریکایی ها بدان دوخته شده است. آمریکایی ها اکنون به این سخن «هاری ترومن» رئیس جمهور دهه ۴۰ ایالات متحده رسیده اند که گفته بود: «آفریقا نجات دهنده آمریکاست» و اکنون شرکتهای بزرگ نفتی آمریکا و سیاستمداران این کشور دریافته اند که آفریقا راحت ترین و مطمئن ترین منبع تامین انرژی آمریکا بشمار می رود و این کشور می تواند با استفاده از ذخایر نفتی غنی این قاره در بازار نفتی جهان و در اقتصاد ورشکسته و بحران مالی خود توازن ایجاد کند.
دستیابی به ذخایر نفتی آفریقا آنقدر برای دولتمردان ایالات متحده با اهمیت است که «اد رویس» سناتور جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا در این زمینه می گوید: پس از حادثه ۱۱ سپتامبر و ناامنی در خاورمیانه، تنها راهکار باقی مانده برای ایالات متحده، دستیابی به ذخایر نفتی آفریقاست.

منبع : روزنامه ابرار اقتصادی