یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


از جدایی‌ها حکایت می‌کنند


از جدایی‌ها حکایت می‌کنند
اولین و مهم‌ترین پیامد طلاق، بزهكاری كودكان و نوجوانان، ناسازگاری‌ها و رفتارهای ضداجتماعی و افزایش كودكان خیابانی و دختران فراری است.
اكثر قریب به اتفاق صاحب‌نظران و كارشناسان، بر اهمیت و نقش خانواده به عنوان زیر بنای هر جامعه سالمی تاكید ویژه‌ای دارند. در شرایط اجتماعی كنونی نمی‌توان از كنار این واقعیت تلخ گذشت كه متاسفانه نهاد خانواده به طور جدی مورد تهدید قرار گرفته است. این امر هشداری جدی برای متولیان امور است تا هر چه زودتر تمهیداتی، بیندیشند، در غیر این صورت در آینده‌ای نه چندان دور با یك بحران بزرگ اجتماعی روبه‌رو خواهیم بود كه اگر نگوییم حل آن غیرممكن است ولی به طور حتم دشوار خواهد بود.
همان‌گونه كه اشاره شد، خانواده مهم‌ترین نقش را در سعادت جامعه دارد و حصول این سعادت، به دو عامل مشخص بستگی دارد:
۱) آگاهی، توانایی و سلامت خانواده‌ها
۲) آگاهی، توانایی و سلامت مدیران ارشد اجتماعی.
در واقع‌ اگر این دو عامل وجود داشته باشد، به طور یقین جامعه به سعادت می‌رسد و در غیر این صورت خیر.
واضح است كه آدمی برای اشتغال به شغلی یا پرداختن به هنری، باید مجموعه‌ای از آموزش‌ها و مهارت‌ها را كسب كند. در واقع آموزش، نردبان تكامل انسان است و در این میان، آموزش ازدواج به افراد جامعه برای شكل دادن خانواده‌ای سالم، از اهمیت به سزایی برخوردار است. پس نتیجه می‌گیریم كه برای تبدیل شدن به یك همسر توانا و داشتن یك زندگی سعادتمند و موفق، باید مهارت‌ها و آگاهی‌های لازم را كسب كرد. از این رو توصیه می‌شود با مطالعه كتاب‌های مربوط به تعلیم و تربیت و روان‌شناسی خانواده، آیین همسرداری و یا شركت در جلسات آموزش خانواده، به دانش و مهارت خود بیفزاییم.
به نظر شما در عمل چنین اتفاقی می‌افتد؟ برای آموختن رانندگی باید حداقل ۲۰ ساعت آموزش رانندگی ببینیم و یك كتاب آیین‌نامه را امتحان بدهیم، در مقابل آیا برای كاری كه میلیون‌ها بار از رانندگی پیچیده‌تر، دشوارتر و حساس‌تر است، ما به اندازه ۲۰ ساعت كه هیچ، آیا ۲۰ دقیقه آموزش دیده‌ایم؟
فقط به مردها گفته‌اند كه (گربه را دم حجله بكشید) و به خانم‌ها گفته‌اند كه به آقایان هرگز اعتماد نكنید و نگذارید پیراهنشان دو تا شود. این تنها آموزشی است كه در سطح جامعه وجود دارد، آن وقت می‌خواهیم این دو نفر (زن و شوهر) را با خوش‌بینی، با تعارف و با ایده‌آل‌نگری زیر یك سقف بفرستیم.
نتیجه‌اش این می‌شود كه فقط در شهر تهران روزانه ۴۰ زوج تهرانی طلاق می‌گیرند. همچنین آمارها نشان می‌دهد كه طلاق در بسیاری از شهرها افزایش یافته است. البته عمق واقعه از این شدیدتر و نگران كننده‌تر است، زیرا علاوه بر طلاق شرعی در خانواده‌ها، طلاق عاطفی و اخلاقی، تشدید شده و زوجین فقط همدیگر را تحمل می‌كنند. به همین دلیل بیگانگی در میان اعضای خانواده‌ها افزایش یافته است.
همچین آمارها نشان می‌دهد كه میزان ازدواج در بسیاری از شهرهای كشور رو به كاهش است كه این امر نیز معضلات اجتماعی زیادی مانند باندكركس‌ها، خفاش‌شب و.... به همراه خواهد داشت. متاسفانه باز آمارها نشان می‌دهند كه خانواده‌های خوشبخت و موفق زیادی نداریم، زیرا ازدواج‌های سنجیده و موفق پیرامون ما كم بوده است. ازدواج درست آن گاه صورت می‌گیرد كه مبتنی بر این مطلب باشد: انتخاب عاقلانه- زندگی عاشقانه؛ متاسفانه ما كمتر شاهد این هستیم كه انتخاب‌ها عاقلانه باشد و بیشتر انتخاب‌ها، احساسی است.
● دلایل و عوامل افزایش طلاق
۱) قوانین ناقص:
یكی از عواملی كه باعث شده آمار طلاق به شدت بالا برود، وجود و تصویب برخی قوانین مربوط به طلاق است. قوانین ناقصی در جامعه وجود دارد كه سبب می‌شوند برخی از افراد در برخورد با كوچك‌ترین مشكلی، به فكر طلاق بیفتند. در واقع وجود این قوانین باعث افزایش آمار طلاق می‌شوند.
۲) اعتیاد:
از دیگر عواملی كه باعث افزایش آمار طلاق می‌شود، اعتیاد است. اعتیاد به عنوان بلای خانمان‌سوز می‌تواند هر زندگی را در كام خود فرو كشد و نابودش كند. به گفته دكتر راه چمنی، رئیس سازمان بهزیستی، عامل ۵۰ درصد طلاق‌ها، اعتیاد یكی از زوجین است.
۳) مسائل و مشكلات جنسی:
به عقیده كارشناسان مسائل اجتماعی، میزان نیاز جنسی زن و مرد نیز مانند آتش‌ زیرخاكستر است كه امروزه یكی از مقوله‌های بنیادی و اساسی در تداوم زندگی مشترك است. اگر چه كسانی هستند كه این مسأله را آنچنان به طلاق مربوط نمی‌دانند ولی بیش از ۵۰ درصد عامل طلاق‌ها عموما ریشه در مشكلات جنسی دارد. تا امروز مشكلات جنسی، نه در بسیاری از سیاستگذار‌ی‌ها و برنامه‌ریزی‌ها دیده شده و نه مراكز تخصصی مورد اعتمادی برای مراجعه مردم در این زمینه به وجود آمده است.
۴) عوامل اقتصادی:
مسائل مالی و اقتصادی از دیگر عواملی است كه می‌تواند به متاركه زوجین منجر شود. از مصادیق این عوامل موثر می‌توان به فقر و بیكاری اشاره كرد.
۵) عوامل ارتباطی:
عوامل ارتباطی مشتمل بر ارتباط و رفت و آمد با خانواده همسر (والدین، خواهر و برادر و بستگان) و نگاه و نگرش متقابلی كه این دو نسبت به هم دارند، است. شاید بتوان گفت كه عوامل ارتباطی در جامعه ما از بزرگ‌ترین مسائل اختلاف‌ برانگیز در مسائل زناشویی و خانوادگی است. جایی كه خود زوجین چندان اختلافی با همدیگر ندارند، مسائل فرعی دیگر مانند ارتباط با خانواده‌های طرفین، مشكلات بسیاری را به وجود آورد.
۶) عوامل روان‌شناختی:
عوامل روانی شناختی دخیل در طلاق، ابعاد گسترده‌ای را در برمی‌گیرد. از جمله مواردی كه می‌توان به آنها اشاره كرد عبارتند از: نداشتن تفاهم و سازگاری روانی، ناپختگی و عدم بلوغ اجتماعی، توقعات بیجا و چشم و همچشمی، ابتلا به اختلالات عاطفی و روانی و....
البته عواملی دیگری چون ازدواج‌های تحمیلی و نامناسب، داشتن عقاید و دیدگاه‌های متفاوت مذهبی، سیاسی و اجتماعی، ازدواج‌های متعدد و مخفی، بی‌وفایی و خیانت زن و مرد، ناباروری و... از دیگر علل و عوامل افزایش طلاق به حساب می‌آیند.
در اینجا بد نیست به برخی نتایج و پیامدهای طلاق اشاره كنیم:
اولین و مهم‌ترین پیامد طلاق، بزهكاری كودكان و نوجوانان، ناسازگاری‌ها و رفتارهای ضداجتماعی و افزایش كودكان خیابانی و دختران فراری است.
به طوری كه آمارها نشان می‌دهد، ۹۵ درصد دختران فراری محصول طلاق هستند. از دیگر نتایج طلاق می‌توان به افزایش سرقت و دزدی در جامعه، قتل و جنایت، خودكشی، گرایش به مصرف مواد مخدر و الكل، افزایش فساد و فحشا و... اشاره كرد. همچنین بچه‌های طلاق باگذشت پنج سال به هیچ وجه نمی‌توانند ثبات‌هیجانی و عاطفی خود را به دست بیاورند. از آنجا كه به نظر بسیاری از پژوهشگران روان‌شناسی‌، هسته مركزی شخصیت افراد در دوران كودكی شكل می‌گیرد، این گونه كودكان در بسیاری از موارد، دچار اختلالات شخصیتی خواهند شد. ‌
● راههای مقابله با بحران
با توجه به اینكه درصد بالایی از دادخواست‌های طلاق در دو سال اول زندگی رخ می‌دهد، مشاوره قبل از ازدواج، آموزش راه‌های مقابله با بحران، آموزش مهارت‌های زندگی و برپایی كلاس‌های آموزش خانواده از سوی دستگاه‌های متولی، امری ضروری است.
در باب طرح معضل طلاق، مطالب زیادی به رشته تحریر درآمده اما نمی‌توان انكار كرد كه در پیشگیری و كاهش شمار طلاق اقدامات زیر بنایی گسترده‌ای صورت نگرفته است و اگر مسوولان و كارشناسان فرهنگی و اجتماعی و برنامه‌ریزان به سرعت و نه به صورت مقطعی، چاره‌ای برای معضل افزایش طلاق پیدا نكنند، باتوجه به نگاه جامعه به زنان مطلقه در آینده‌ای نه چندان دور جامعه با بحرانی عظیم روبه‌‌رو خواهد شد كه چاره‌اندیشی برای آن، به مراتب دشوارتر خواهد بود.
با توجه به مطالبی كه گفته شد، حال پرسش چند سوال از كسانی كه می‌خواهند طلاق بگیرند خالی از لطف نیست.
با دقت به سوال‌ها توجه كنید و با خودتان حداقل رو راست باشید:
▪ آیا فكر نمی‌كنید كه آشفتگی‌های خانوادگی و طلاق یك معضل اجتماعی است و پیامدهای ناگوار و خطرناكی برای جامعه در پی دارد؟
▪ آیا تاكنون به آینده سیاه و تار میوه‌های شیرین زندگی یعنی فرزندانتان توجه كرده‌اید؟
▪ آیا تاكنون به كانو‌ن‌های اصلاح و تربیت و زندان‌ها مراجعه كرده و از نزدیك شاهد قربانیان اختلافات خانوادگی و طلاق بوده‌اید؟
▪ آیا نظاره‌گر فرزندانی بوده‌اید كه با چشمانی گریان و قلبی شكسته صحنه تلخ و غیرقابل باور طلا‌ق پدر و مادر خود را نگاه كرده و به آینده نامعلوم خویش می‌اندیشند؟
▪ چرا برخی از ما با بروز كوچك‌ترین مشكل در زندگی زناشویی مسأله جدایی را به میان می‌كشیم و هنوز هم فكر می‌كنیم طلاق راه‌حل مشكلات و صحیح‌ترین جاده عبور است؟ قدری بیندیشیم، مسلما پیشیمان نخواهیم شد....‌
رضا جعفری ندرآبادی
منبع : روزنامه سلامت


همچنین مشاهده کنید