سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

اندکی شادی باید که گاه نوروز است


اندکی شادی باید که گاه نوروز است
نوروز نماد پایداری و ایستادگی ملت کهنسال ما در درازنای تاریخ است. در تواریخ سیستان آمده است: «وقتی که سپاهیان «قتیبه»، سیستان را به خاک و خون کشیدند، مردی چنگ نواز، در کوی و برزن شهر که غرق خون و آتش بود، از کشتارها و جنایات «قتیبه» قصه ها می گفت و اشک خونین از دیدگان آنانی که بازمانده بودند، جاری می ساخت و خود نیز، خون می گریست ... و آنگاه بر چنگ می نواخت و می خواند:
با این همه غم در خانه دل
اندکی شادی باید که گاه نوروز است.»
جشن های ملی ومردمی همواره انگیزه هایی برای شادی و شادمانی مردم بوده و هستند. بررسی های فراوان کارشناسان جهانی نشان می دهند، مردمی که ساعت ها و روزها کار و کوشش می کنند اگر آرامش روانی شایسته ای برای ساعت های بیکاری و آسودگی خود فراهم نکنند، دچار افسردگی و ناهنجاری هایی خواهند شد که افزون بر روانشان بر روی تنشان نیز اثرهای ناخوشایند برجای می گذارد و از کارآیی های آنان خواهد کاست.
جشن های مردمی وملی، افزون برآنچه آمد، دربسیاری از زمانها و به ویژه نزد ایرانیان، همچون ابزاری بسیارکارآ برای کارزار دربرابر ظلم وستم بوده اند در بالابردن توان پایداری آنان در برابر دشمنان فرهنگی، به فراوانی کاربرد داشته اند.
همچنان که در «کامل التواریخ» آمده است که: «...در برگزاری جشنها ...، احساسات میهنی به اوج می رسید و دستگاه هارا به بیم و ترس و چاره اندیشی وا می داشت....»
بنابر چنین انگیزه های درخور ارزشی، ایرانیان در هرزمان و هرجای که می زیسته یا می زیند، برای پاسداری و نگهداری از جشن هایشان از هیچ کوششی فروگذار نکرده اند و در این راه از جان و مال خود مایه می گذارند. ناگفته نماند که ایرانیان به مناسبت فرارسیدن جشن هایشان ازغم وکینه و دشمنی دوری جسته، همزمان باخانه تکانی و پالودن خانه هایشان، خانه تکانی روانی نیز می کنند و مهروآشتی ودوستی و یاری و یاوری را جایگزین قهر و دشمنی و کین می نمایند. نگاهی ژرف به این انگیزه ها، به آسانی هرانسان ژرف نگری را، باارزش این جشن ها آشنا می کند و اهمیت هر چه بیشتر و با شکوه تر برگزار نمودن آنها را روشن می سازد.

نویسنده : مسعود لقمان
منبع : روزنامه مردم‌سالاری