سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

قتل گربه حوالی حجله فوتبال!


قتل گربه حوالی حجله فوتبال!
به این جملات توجه کنید: «متاسفانه در فدراسیون برنامه‌ریزی‌های خوبی انجام نمی‌شود و تکرار ضعف‌های مدیریتی در فدراسیون فوتبال تکراری شده، زیرا ما برنامه‌ریزی درستی انجام نداده‌ایم.... در ۱۰ سال فعالیت ورزشی‌ام هرگز فدراسیون فوتبال را اینقدر ضعیف ندیده‌ بودم. امیدوارم هر چه زودتر مشکلات حل شود و مسئولان کاری کنند که شرایط به نفع فوتبال ملی کشور باشد.... بوسنی نیز تیم قدرتمندی نیست که بتواند نقاط ضعف تیم ملی را آشکار کند.... به نظرم در شرایط فعلی ما نه تنها رو به جلو حرکت نمی‌کنیم، بلکه فوتبال ایران در حال پست رفت است و ما رو به عقب برگشتیم.... برای کسب موفقیت فقط در اختیار داشتن بازیکنان توانا کافی نیست، باید برنامه‌ریزی و مدیریت خوبی داشته باشیم تا بتوانیم مقابل حریفان به ویژه تیم‌های عربی به مشکلی برنخوریم.»
به نظر شما یک مدیر یا یک مربی در کشوری اسلامی که امر به معروف و نهی از منکر یکی از اصول اجتماعی تلقی می‌شود، به یک بازیکن بابت چنین نقد منصفانه‌ای چقدر باید پاداش دهد؟!
به نظر می‌رسد در شرایط فعلی حداقل در حوزه فوتبال مزد چنین نقدی حداقل اخراج از تیم ملی باشد، همچنان که علی کریمی کاپیتان تیم ملی فوتبال این اظهارنظر را انجام داد و به سادگی مزد نقادی‌اش که از واقعیت به دور نبوده را با اخراج از تیم ملی فوتبال دریافت کرد. این تصمیم شتابزده و شوک آور مدیریت فدراسیون فوتبال، به عنوان پیامد گفت‌و‌گوی علی کریمی با یکی از خبرگزاری‌ها که جملات ابتدای این عریضه مهمترین بخش‌های آن بود، این تفکر را القا می‌کند که فدراسیون فوتبال در این برهه از زمان نه تنها نقد را بر نمی‌تابد، بلکه در صورت دسترسی به منتقدین، چکشی‌ترین نوع برخورد ممکن را با آنها در دستور کار قرار خواهد داد.
علی کریمی یکی از این منتقدینی است که در دسترس مسئولان فدراسیون قرار داشته و به همین ترتیب با توجه به انتقاداتی که انجام داده است، از تیررس بلایا به دور نمانده است! آیا چنین برخوردی با فوتبالسیتی که بازوبند کاپیتانی را بر بازو بسته و سال‌ها برای تیم ملی توپ زده است، منطقی بوده و قابل دفاع است؟
از طرفی دیگر اگر فرض را بر این بگذاریم که علی کریمی بدترین و نامعقول‌ترین انتقادات ممکن را نسبت به مسئولان فدراسیون فوتبال مطرح کرده باشد، آیا می‌توان به یک باره چنین تصمیمی اتخاذ کرد و تیم ملی را از حضور یک بازیکن کلیدی برای مدت دو سال محروم کرد؟
در شرایطی که پاسخ پرسش‌های فوق‌الاشاره منفی است، انگیزه‌های فدراسیون فوتبال از اتخاذ چنین سیاستی جای بحث و بررسی دارد؛ چرا که در شرایط کنونی که بسیاری از کارشناسان فوتبال حرف‌های علی‌کریمی را هر روز تکرار کرده و امثال محمد مایلی‌کهن نقدهایی برنده‌تر را بیان می کنند، نوع کنار گذاشتن کریمی تنها مانور اقتدارگرایی هیأت‌رئیسه فدراسیون لقب می‌گیرد تا فدراسیون که در برابر سازمان تربیت‌بدنی با تعامل وی‍‍‍ژه‌ای برخورد می‌کند و همین تعامل را در برخورد با علی‌دایی سرمربی تیم ملی لحاظ می‌کند، نشان دهد با کسی شوخی ندارد و برابر هر برخورد نامعقولی و حتی انتقاد معقول با جدیتی وصف‌ناشدنی مواضعی اینچنینی در پیش می‌گیرد. مواضعی که نصیب کریمی شد تا به نوعی جادوگر در راستای این نوع تفکر مستوجب برخوردی سختگیرانه شده و ملزم به عذرخواهی از ساکنین فدراسیون فوتبال شود و بدین شکل شاهد قتل گربه حوالی حجله فوتبال باشیم.
نکته جالب آنکه علی دایی سرمربی تیم ملی فوتبال نیز که خود در دوران حضور در تیم ملی سوابق درخشانی در این قبیل انتقادات داشت، دفاع جدی از جادوگر تیم ملی انجام نداد تا این محرومیت به سادگی برای کریمی اعمال شود و اتفاقی که انتظار می‌رفت به شکلی دیگر به وقوع بپیوندد با اظهارات کریمی تسریع شود.
فدراسیون فوتبال در چنین شرایطی ساده‌ترین راه را برگزیده که به نظر می‌رسد هیچ‌یک از اهالی مستطیل سبز نیز قصد ندارد در مقام دفاع از کریمی برآید.
باید منتظر بود و دید مدیریت فدراسیون فوتبال همچنان بر مواضع خود در خصوص کریمی استوار خواهد بود، یا با وساطت و نصیحت بزرگترهای فوتبال و سازمان تربیت بدنی از موضع‌گیری خود کوتاه آمده و یا این تصمیم انضباطی، محدود به یک تذکر خواهد شد. تصمیمی که هم به نفع تیم ملی است و هم به نفع جادوگر تیم ملی.
مهدی خرم‌دل


همچنین مشاهده کنید