شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


می‌دانید حقیقت چیست


می‌دانید حقیقت چیست
● درباره همه مردان دلیر؛ ساخته استیون زیلیان
«همه مردان دلیر» اقتباسی است از رمانی به همین نام نوشته رابرت پن وارن که در سال ۱۹۴۶برنده جایزه پولیتزر شد. پیش از این در سال ۱۹۴۹ رابرت راسن بر اساس این رمان فیلمی سینمایی ساخت.
هر چند نسخه زیلیان دقیقاً براساس فیلم اولیه ساخته نشده و نسبت به فیلم اول هم به رمان وفادارتر است اغلب این فیلم را بازسازی نسخه ۱۹۴۹ می دانند.فیلم ماجرای زندگی ویلی استارک، شخصیتی داستانی است که به هوی لانگ، فرماندار ایالت لوئیزیانا شباهت دارد. بازیگر نقش هم شان پن است.
در ابتدا قرار بود مریل استریپ هم در این فیلم بازی کند اما با تصمیم وی به کناره گیری از این پروژه پاتریشیا کلارکسون جایگزین او شد.رمان«همه مردان دلیر» کتاب محبوب جیمز کارویل مدیر تولید فیلم است. او خودش اهل لوئیزیانا است و در خانواده ای با تفکرات سیاسی پرورش یافته است. کارویل سال ها با هر کسی از اهالی هالیوود صحبت کرد تا قانعش کند که باید براساس این کتاب فیلمی ساخته شود تا اینکه قرعه به نام زیلیان افتاد.
● تفاوت های فیلم با رمان
▪ «همه مردان دلیر» (به استثنای فلاش بک ها) در اوایل دهه ۱۹۵۰ می گذرد درحالی که زمان رمان دوران رکود اقتصادی امریکا است.
▪ شخصیت شوگر بوی در کتاب این گونه است که همه کارهای ویلی را و تمام حرکاتش را می پرستد(و احتمالاً وجه تسمیه نام وی نیز که اشاره ای به خود شیرین کردن دارد از همین جا می آید.) اما در فیلم کسی است که به ندرت حرف می زند و بادی گاردی آرام و قوی از وی به تصویر کشیده شده است. به علاوه تحسین وی از رئیس اش نیز چندان نشان داده نمی شود.
▪ شخصیت جک در کتاب بسیار پیچیده تر از چیزی است که در فیلم نشان داده می شود. او آدم بدبین و دلمرده ای است که در برخورد با زندگی کاملاً بی تفاوت و مایوس دیده می شود. در ضمن به آن استانتون نیز علاقه مند است. اما فیلم فقط کمی به احساسات جک می پردازد. به علاوه بحث فیلسوفانه وی در رمان درباره موضوعی که خودش «تکان بزرگ» می نامد در فیلم غایب است. به علاوه او در رمان رویکرد نسبتاً خشونت آمیزی به سیاهان دارد که در فیلم اصلاً به این موضوع پرداخته نشده است.
▪ در فیلم به خط داستانی تحقیق دکترای جک پرداخته نمی شود. تحقیق وی درباره کاس مسترن است؛ کسی که در جنوب انتبلوم زندگی می کرد و در جنگ داخلی امریکا نیز شرکت داشت. کتاب صفحات زیادی را به داستان مسترن و چگونگی تاثیر وی بر زندگی دیگران می پردازد. عده ای از منتقدان هم این بخش رمان را مرکز اخلاقی آن می دانند. جک از بررسی مسترن می گریزد چون دوست ندارد بپذیرد مردم چگونه بر سرنوشت دیگران تاثیر می گذارند.
▪ تمام آن بخش از خط داستان کتاب که به تام استارک مربوط می شود از فیلم حذف شده است. او فقط چند بار در فیلم دیده می شود. در کتاب دختری هست که پدر تام را تهدید می کند و ممکن است باعث افشای رسوایی وی شود.
پدر تام فرماندار است و ماجرای رسوایی وی نیز در نسخه دی وی دی فیلم وجود دارد. این دختر از تام آبستن می شود و پدر با رشوه دادن به خانواده دختر ماجرا را ماست مالی می کند. اندکی بعد تام در مسابقه فوتبال مدرسه آسیب می بیند و پس از یک عمل جراحی ناموفق توسط استانتون خانه نشین می شود و اندکی پس از مرگ پدرش نیز می میرد.
▪ این فیلم دقایقی بعد از ترور ویلی استارک و شرح مختصر آن در مطبوعات به پایان می رسد اما در کتاب، جک بردن بسیاری وقایع را که پس از این ترور رخ می دهد از جمله مرگ تام را توضیح می دهد. جک به طور اتفاقی در کتابخانه ای به شوگر بوی برخورد می کند و سعی دارد او را به ترور تاینی دوفی تحریک کند تا از مرگ ویلی انتقام بگیرد. جک حتی می گوید او و آن با هم ازدواج کرده اند. به علاوه جک به بررسی موضوع تحقیق اش یعنی کاس مسترن برمی گردد و آماده است تا خودش را با «مسوولیت دردناک زمان» وفق دهد.
● درباره کارگردان
استیون زیلیان کارگردان ۵۴ ساله امریکایی است که در سال ۱۹۷۵ با مدرک سینما از دانشگاه ایالتی سان فرانسیسکو فارغ التحصیل شد. او علاوه بر کارگردانی«همه مردان دلیر» فیلمنامه اش را هم نگاشته است.
وی همچنین فیلمنامه نویس فیلم هایی همچون مترجم(۲۰۰۵) دارودسته نیویورکی (۲۰۰۲) هانیبال (۲۰۰۱) فهرست شیندلر (۱۹۹۳) را نگاشته و داستان «ماموریت غیرممکن» نیز اثر او است.او در سال ۲۰۰۳ برای فیلمنامه دارو دسته نیویورکی نامزد اسکار و بفتا شد و در سال ۱۹۹۴ برای فهرست شیندلر این دو جایزه را از آن خود کرد. برای این دو فیلم جوایز ادگار الن پو و انجمن منتقدین فیلم شیکاگو را هم در کارنامه اش دارد. زیلیان همچنین در سال ۱۹۹۱ برای فیلمنامه بیداری ها نامزد اسکار شد.
● ویلی از نگاه زیلیان
زیلیان معتقد است امروزه هیچ سیاستمداری چنان جسور وجود ندارد که حرف های لازم را به زبان بیاورد و از چیزهایی سخن بگوید که به آنها اعتقاد دارد «اگر امروز کسی شبیه به ویلی استارک پیدا می شد می توانست فردا رییس جمهور شود.»او معتقد است ویلی فرد زیرکی است چون می تواند در سیاست های دموکراسی قلب تاریکی را ببیند.
او می بیند که همه از جمله خودش به فساد گرفتارند با این حال اجازه نمی دهد این مساله او را فلج کند یا حتی از آن شرمنده باشد. همه دیر یا زود از حد خود می گذرند و به وادی حرص و بی عدالتی پا می گذارند حال یکی کمتر یکی بیشتر.سوال اینجا است که چطور می توان این مساله اجتناب ناپذیر را مهار کرد؟ آیا برای یک رهبر سیاسی (که نیات و مقاصد والا دارد) ممکن است که انرژی های مخرب و متجاوز بشریت را به خدمت انسانیت بگیرد؟جک وقتی به سرنوشت ویلی می اندیشد می پرسد؛ «آیا می توان از بد، خوب ساخت؟» این سوالی است که زیلیان از ما می خواهد درباره اش فکر کنیم.
زیلیان بعدها در مصاحبه ای و در پاسخ به این سوال که آیا داستان از نگاه ویلی نقل می شود گفت؛ «این سوال اساسی فیلم است که چه کسی داستان را روایت می کند؟ تصمیم گرفتن درباره این پرسش و پاسخ دادن به آن به عهده بیننده است.
اوست که باید قضاوت کند و برای رسیدن به جوابش شخصیتی را برگزیند که مصرتر و حساس تراز بقیه است و بیش از آنها در مرکز توجه قرار می گیرد.داستان از نظر زیلیان شش شخصیت اصلی دارد که با حذف هر کدام نمی توان به روایت داستان ادامه داد.
زیلیان اعتقاد دارد که این یکی از نقاط قوت برجسته رمان رابرت پن وارن است که شخصیت اصلی اضافه ای در کارش ندارد و در عین حال تعدادشان آنقدر هست که بتواند داستانی غنی و پیچیده را به سادگی روایت کند. او در ادامه سخنانش می گوید؛ «ساختار کتاب آنقدر قوی و محکم بود که نوشتن فیلمنامه طی پنج ماه به اتمام رسید که برای من سرعت فوق العاده ای به شمار می رود. ساختار معمولاً وقت گیر ترین بخش فیلمنامه را برای من تشکیل می دهد. بزرگترین درگیری من برای فیلمنامه این بود که کل مواد خام را در یک فیلم دو ساعته بگنجانم.»
● شان پن
شان پن در سخنانی در فستیوال فیلم تورنتو در باره این فیلم چنین گفت؛ «در ابتدا وسوسه کننده ترین بخش این فیلم ابعاد این شخصیت بود نه صرفاً ابعاد فیزیکی اش که از دیگر جهات هم. من برای این نقش مطالعات بسیار داشتم. به لوییزیانا سفرکردم تا روی پل ها و در خیابان های آن راه بروم و به همه اماکن عمومی اش از نزدیک سر بزنم.
با مردمی حرف زدم که هنوز لانگ را رابین هودی می دانند که از ثروتمندان می دزدید و به فقرا کمک می کرد. بسیار از غذاهای این ایالت خوردم تا کم کم به ابعاد مورد نظر دست یابم. و یک روز قبل از آغاز فیلمبرداری احساس کردم الان آماده شروع هستم.»
درحالی که شان پن همیشه از بوش به شدت انتقاد کرده، به عراق سفر کرده تا وضعیت جنگ را در آنجا بررسی کند و پس از توفان کاترینا به ماموران امداد کمک کرده و خانه به خانه به دنبال بازماندگان این حادثه گشته و همه او را به خاطر فعالیت های سیاسی اش می شناسند خودش می گوید هیچ گاه به جرگه بازیگرانی نمی پیوندد که خودشان وارد عرصه سیاست می شوند.«می دانید حقیقت چیست؟ به حد کافی برایم سخت است که در مهمانی های فستیوال های سینمایی حاضر شوم و با صدها نفر دست بدهم و الکی لبخند بزنم.
دیگر نمی خواهم این لبخندهای مضحک را گسترش هم بدهم.»استیون زیلیان پس از پایان نگارش فیلمنامه اولین کسی را که برای بازی در فیلمش انتخاب کرد شان پن بود. پن نیز هر چند به کار در پشت دوربین بیشتر از بازیگری علاقه دارد اما به خاطر دستمزدهای بالای بازیگری که می تواند آنها را صرف امور خیریه کند به راحتی به چنین کارگردانی نه نمی گوید.
مهرناز مصباح
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید