پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

حاکمیت یکپارچه در تعلیق


حاکمیت یکپارچه در تعلیق
در سال پایانی عمر مجلس هفتم و با گذشت دو سال از آغاز به کار دولت نهم اکنون می توان با صراحت بر این نکته پای فشرد که آنچه پس از «هم سویی» ظاهری میان قوای اصلی کشور و شوراهای شهر و روستا و حتی نهادهایی مانند مجلس خبرگان از آن تحت عنوان «حاکمیت یکپارچه» نام برده می شد، بیش از هر زمان دیگری به چالش طلبیده شده که در این میان مدل خاصی از دوگانگی مشهود و افتراق به وجود آمده در میان اصولگرایان را می توان بهترین گواه این حقیقت دانست.
اگرچه از همان روزهای نخست و با فرو نشستن گرد و غبار و التهابات دوران انتخابات ریاست جمهوری و در حالی که نمایندگان اصولگرا پس از وقوع حوادث بدیع و شرایط نامتوازن و نابرابر انتخابات مجلس هفتم، یک سالگی جلوس خود بر صندلی های سبز صحن بهارستان را به بزم نشسته بودند و اضافه شدن یک «یار کمکی» دیگر (تعبیری که محمود احمدی نژاد پس از پیروزی و در دیدار با حدادعادل و برخی نمایندگان به کار برد) با رای معنادار مجلس به کابینه و عدم اعتقاد به چهار تن از «همه مردان رئیس جمهور» که از قضا از نزدیکان وی نیز به شمار می رفتند، بسیاری از فعالان سیاسی و نظریه پردازان بر حسب تجربیات سال های نه چندان دور و نحوه چیدمان ارکان حاکمیت در کشور و سفارشات برخی بزرگان و خصوصاً بنیانگذار فقید نظام، امکان توفیق مدل «حاکمیت یکپارچه» و اداره کشور توسط یک جناح را «رویای دست نیافتنی» تعبیر و مرور زمان را بهترین گزینه جهت تسهیل در اثبات نگاه منطق محور خود در عدم توفیق این پروژه می دانستند لیکن کمتر کسی گمان آن را داشت که فراز و نشیب ها و دوره های متعدد رکود و بحران تا حدی بر اردوگاه اصولگرایان سایه بیفکند که صرف نظر از رنجش بزرگان آن از نحوه رفتار سیاسی طیف هایی از حامیان و نزدیکان دولت نهم فریاد انتقاد و اعتراض نمایندگانی از مجلس را برانگیزد که در بهار رقابت های انتخاباتی سال ۸۴ و معادلات سیاسی آن روز کشور در حلقه همراهان و مبلغان رئیس جمهور دسته بندی می شدند.
در چنین سمت و سویی و با اعلام موجودیت «فراکسیون اصولگرایان مستقل» در مجلس و دوتکه شدن رسمی فراکسیون اصولگرایان که روزگاری به عنوان نماد و سمبل یک مجلس اصولگرا، ردایی تحت عنوان «فراکسیون اکثریت» برای آن دوخته شده و رای یکپارچه و از قبل تعیین شده آن چهره بسیاری از طرح ها و لوایح مطروحه در صحن علنی یا در جلسات غیررسمی فراکسیون را به گونه ای دیگر آرایش کرد، به نظر می رسد اصولگرایان بیش از هر زمان دیگری خطر از دست رفتن جایگاهی که به گفته باهنر رئیس این فراکسیون «حاصل خون دل خوردن های ۱۶ ، ۱۷ساله است» را حس می کنند.
در این میان اما اعلام این «جدایی» به رغم ارزش خبری بالای آن اگرچه به صورت وسیع و گسترده با پوشش خبری رسانه ها و مطبوعات مستقل و همانند همیشه با سکوت نسبی «رسانه ملی» روبه رو شد لیکن به دلیل انتقادات صعودی تعدادی از چهره های شاخص فراکسیون اصولگرایان طی ماه های گذشته از عملکرد رئیس- محمدرضا باهنر - و تعدادی از اعضای شورای مرکزی آن در خصوص نحوه اداره جلسات و نوع مواجهه «جانبدارانه» از عملکرد دولت نهم- که نقطه اوج آن در عدم شرکت این نمایندگان «اثرگذار» در مجمع عمومی و انتخابات شورای مرکزی این فراکسیون تجلی یافت- برخی منابع خبری از مدت ها قبل با نقل قول های پراکنده از چهره های منتقد نظیر ابوطالب، افروغ و محمد خوش چهره احتمال انشعاب و «دوپارگی» در این فراکسیون را چندان دور از ذهن نمی دانستند.
در واقع نقطه کانونی این اختلافات، تعارض دیدگاه های برخی از نمایندگان و عدم یکسان و واحد جلوه کردن مولفه حمایت یا مخالفت با برخی روش های دولت نهم بود که انگیزه ها برای اعلام تشکیل فراکسیون جدید را تقویت می کرد. از این زاویه و پس از رسانه ای شدن این موضوع اگرچه اصولگرایان کوشیدند با رایزنی های پرحجم سبب بلااثر شدن ایده تشکیل فراکسیونی که در ابتدا «اصولگرایان خلاق» نام گرفته شده و از سوی دیگر ارگان ها و رسانه های محافظه کار با رد این «شایعات» آن را از تاکتیک های انتخاباتی اصلاح طلبان جهت آوردگاه انتخابات مجلس هشتم قلمداد کنند لیکن روز هفدهم اردیبهشت سعید ابوطالب عضو ائتلاف آبادگران- که اکنون به عنوان یکی از چهره های منتقد دولت به همفکران خود پیوسته است- ضمن اعلام رسمی تشکیل فراکسیون جدید از نام تصویب شده ای تحت عنوان «اصولگرایان مستقل» خبر داد. عضو هیات موسس فراکسیون اصولگرایان مستقل به کنفرانس خبری اشاره کرد که در آن به قصد اعلام موجودیت، برنامه های این فراکسیون را تشریح خواهند کرد؛ در جلسه یکشنبه شب (۱۶ اردیبهشت) اعضای موسس، نام فراکسیون اصولگرایان مستقل که در جلسات قبل تایید و نهایی شده بود، تثبیت شد.
بر همین اساس عماد افروغ ، محمد خوش چهره، محمود ربانی، محمود مدنی، حسن سبحانی، سعید ابوطالب و محمود محمدی هشت عضو شاخص و عضو هیات موسس این تشکل «جدا شده» از پیکره فراکسیون اصولگرایان بودند.
اما فردای همان روز، کنفرانس مطبوعاتی وعده داده شده برگزار شد تا اعضای آن در سخنانی ضمن اعلام موجودیت به وضوح این معنا را به اثبات رسانند که حاضر نیستند محوریت «فردی» و «شخص محوری» در جریان اصولگرا را بپذیرند چه اینکه آنان پیشتر نیز از تصمیم گیری برخی چهره های اصولگرا نظیر باهنر - که در آن استقلال لازم در تعامل با دولت پاس داشته نشده بود- لب به انتقاد گشوده بودند.
در جلسه مذکور عماد افروغ به عنوان یکی از جدی ترین منتقدان برخی سیاست های دولت نهم و نوع رفتار و منش اصولگرایان در سخنانی نکاتی را یادآور شد که می توان آنها را در ادامه اعتراضات وی در مصاحبه های مختلف با رسانه ها، تذکرات صحن علنی و نطق های پیش از دستور خود و اعضای هیات موسس «اصولگرایان مستقل، خلاق و نقاد» ارزیابی کرد. «بسیاری از سیاست هایی که جاری مانده در مدت ۲۸ سال به دلیل اینکه ربط به اسلام داشته اما ناموجه بوده، متاسفانه در برابرش سکوت، احتیاط و بعضاً تقدیس شده در حالی که نقد دارد.
احساس می کردیم بعد از شکل گیری دولت نهم، مجلس فراز و فرودی در تعامل با دولت داشت پس از آنکه اصولگرایان در انتخابات پیروز شدند، یک همسویی در این جبهه به وجود آمد که می توانست زنگ خطر باشد و اکنون شاهد یک تعامل دوسویه بین دولت و مجلس نیستیم. باید دقت کرد که مصلحت های مختلف را از هم تفکیک کنیم و مصلحت شخصی و گروهی نباید جای مصلحت نظام را بگیرد.»
از سوی دیگر به نظر می رسد که وجود نام محمود محمدی، نماینده آباده و از اعضای برجسته کمیسیون امنیت ملی و سیاسی خارجی مجلس که در پرونده خود مناصب دیپلماتیکی نظیر سفیر و سخنگوی وزارت خارجه را نیز به ثبت رسانده، جبهه انتقاد از عملکرد دستگاه دیپلماسی دولت نهم که پیش از این از سوی بسیاری از مسوولان گذشته و حال نظام، اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل گشوده شده بود را گسترش خواهد داد.
محمدی نیز در جلسه مذکور در سخنان کوتاهی با تاکید بر اینکه سیاست خارجی علم، دیپلماسی و هنر است، یادآور شد؛ اصولگرایان مستقل تلاش می کنند در عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی حول محور امنیت ملی و براساس آینده نگری و خلاقیت اظهارنظر کنند. پیش از این محمد خوش چهره نیز در برهه ای که دایره انتقادات از سیاست خارجی دولت تا سرمقاله روزنامه های باسابقه محافظه کار نظیر جمهوری اسلامی و همشهری نیز گسترده شده بود، با انتقاد از برخی عملکردها یادآور شده بود؛ روابط بین المللی براساس باورهای ما مدیریت نمی شود. این چنین بود که پس از پایان جلسه مذکور سعید ابوطالب از انتخاب شورای مرکزی هیات رئیسه و سخنگوی این فراکسیون و معرفی آن در جلسه آتی به همراه انتشار مانیفست این جریان به عنوان دستور کار تشکل متبوع خود نام برد. در واقع به نظر می رسد تاکید بیش از حد بر نحوه تعامل اصولگرایان با دولت بیانگر این نکته است که ترکیب همگون و در عین حال «تخصصی شده» هیات موسسان اصولگرایان مستقل برنامه ریزی در راستای بیان انتقاداتی ساماندهی شده از عملکرد کلی رئیس جمهور و کابینه نهم را دنبال خواهد کرد.● اصولگرایان از انکار تا هشدار
از هنگامی که نخستین زمزمه های انشعاب چهره های شاخص اصولگرای مجلس از فراکسیون اکثریت فضای سیاسی کشور را تحت تاثیر قرار داد، بسیاری از چهره های اصولگرا که اردوگاه خود را در معرض یک دگرگونی سریع و شاید نوعی «ازهم پاشیدگی» یافتند، همچنان معتقد بودند که این گونه اخبار، تنها گمانه زنی های اصلاح طلبان و رسانه های آنان برای القای چنددستگی در میان اصولگرایان است.
این افراد البته بدون اشاره به اتفاقات چند سال اخیر - خصوصاً در جریان انتخابات ریاست جمهوری نهم و شوراهای سوم- تنها سعی در القای عدم آشفتگی و اعلام حفظ یکپارچگی و وحدت در میان اصولگرایان، در آستانه انتخابات تاثیرگذار مجلس هشتم داشتند. طرفه اینکه هنوز خاطرات عدم اجماع اصولگرایان در انتخابات گذشته از اذهان جامعه ایران رخت برنبسته است.
این اختلافات تا جایی پیش رفت که علی اکبر ناطق نوری در جریان انتخابات ریاست جمهوری نهم، از ریاست شورایی موسوم به «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب» استعفا داد و عطای فعالیت سیاسی در جریان اصولگرا را برای همیشه به لقای آن بخشید تا به جای حضور یک کاندیدای واحد، اصولگرایان با ۵ کاندیدا پا به عرصه انتخابات بگذارند.
شورای معتمدین یا بزرگان اصولگرا نیز نام دیگری از این دست عناوین و القاب بود که قرار بود در جریان انتخابات شوراهای سوم، لیست واحد را جهت حضور در انتخابات «گزینش» کند. اما نه تنها این گونه نشد، بلکه تجربه انتخابات ۲۴ آذر سال گذشته به اعتراف چهره ای نظیر حبیب الله عسگراولادی به عنوان «تجربه ای تلخ» در کارنامه سیاسی اصولگرایان به ثبت رسید تا آنان در هر فرصت گاه و بی گاهی «تمامیت طلبی»، «سهم خواهی» و «بی تجربگی» گروهی که به «حامیان دولت» یا «رایحه خوش خدمت» شهره شدند را عامل ناکامی اصولگرایان در دستیابی به ائتلاف در انتخابات شوراها بنامند.
به موارد فوق می توان نطق های پیش از دستور انتقادی نمایندگان اصولگرا علیه دولت نهم، انتقاد از نحوه برخورد دولت و ارکان آن با انتقادات، عدم استفاده از تجربیات مدیران گذشته و سرمایه های نظام، موضوعاتی نظیر ساعت کاری بانک ها، ساعت رسمی کشور و بسیاری انتقادات دیگر را اضافه کرد.
این چنین است که چهره هایی نظیر اسدالله بادامچیان، ابوالقاسم رئوفیان، کمال سجادی و بسیاری دیگر پس از عدم توفیق در «کذب» و «دروغ دانستن» وجود اختلافات شدید در میان اصولگرایان ناگزیر شدند با اعلام اینکه «رقابت های درون جناحی، اگر سالم باشد، مضر نخواهد بود» یا این که «اختلاف دیدگاه ها، به طور طبیعی موجب رقابت درون جناحی می شود» تنها به بیان این هشدار یا به نوعی «اتهام» از زبان قائم مقام جمعیت ایثارگران اکتفا کنند؛ «اصولگرایان باید با همدلی و ایثار، شرایط وحدت را فراهم کنند تا شائبه اختلاف از بین برود و هر کسی درصدد ایجاد اختلاف میان اصولگرایان باشد، در زمین اصلاح طلبان بازی می کند.»
● دعا می کنم اصولگرایان به ائتلاف برسند
اگرچه ممکن است بسیاری از صاحبنظران سیاسی و خصوصاً نظریه پردازان اصلاح طلب با این اعتقاد که اصولگرایان براساس برخی مناسبات سنتی و روابط «ریش سفیدی» در برابر تهدیدات مشترک، «متحد وقت اضافه» یکدیگر خواهند بود و در موقع مقتضی به ائتلاف دست خواهند یافت، اختلافات موجود را چندان «عمیق» و برهم زننده هژمونی اردوگاه اصولگرایان نپندارند اما آنچه نباید از ورای این مساله به فراموشی سپرده شود وجود برخی تعارضات آشکار میان افرادی در این جریان است که با ادعای دارا بودن «۳۰ میلیون رای رئیس جمهور»، حاضر به سهیم کردن سایر اصولگرایان در آن نبوده و نیستند.
این گروه ها که در انتخابات اخیر با کسب حدود ۳ درصد از کل آرای موجود شکست سختی را تجربه کردند در مقابل طیف معتدل و سنتی اصولگرا که دارای شناسنامه و سابقه سیاسی روشن در فضای سیاسی کشور هستند، دسته بندی می شوند. نگرانی از حضور این افراد اگرچه در میان خود اصولگرایان به وضوح قابل رویت است اما استقبال آنان از حضور اصلاح طلبان و در سوی دیگر درخواست اصلاح طلبان از گروه های «شناسنامه دار» سیاسی کشور نشان از پایان دوران علاقه مندی اصولگرایان به اتمام پروسه حاکمیت یکپارچه دارد.
«انقلاب برای تک تک مدیران خود در تمامی عرصه ها و در تمامی دوره های مدیریتی هزینه کرده است و نباید این دستاوردها و تجارب به راحتی و براساس سلایق کنار گذاشته شود. کشور توسط یک جناح حتی با داشتن قوی ترین نیروهای مدیریتی به درستی اداره نشده و آسیب های جبران ناپذیری خواهد دید.»
بیان این سخنان نه از سوی یک چهره اصلاح طلب بلکه از طرف علی اکبر ناطق نوری در دیدار اعضای فراکسیون اقلیت مجلس، از عمق نگرانی ها از روند کنونی اداره کشور حکایت دارد و در طرف مقابل حسین مرعشی نکاتی مشابه را یادآوری می کند؛ «ما خواهان اتحاد اصولگرایان هستیم و علاقه مند نیستیم که پراکنده شوند زیرا عده ای که نه نشانی از اصولگرایی دارند و نه اصلاح طلبی، از این پراکندگی سوءاستفاده کرده و بر کشور حاکم می شوند. اصولگرایان اجازه ندهند یک عده گروه های کم ظرفیت با نام اصولگرایی، بر مقدرات کشور حاکم شوند.»
محمدرضا خاتمی نیز در هنگام برشمردن تاکتیک های اصلاح طلبان جهت حضور در انتخابات مجلس، گریزی به وضعیت اردوگاه اصولگرایان می زند؛ «به گمان من بخش عمده ای از دوستان مان در جناح راست این موضوع را دریافته اند و می بینیم همان کسانی که در چهار سال پیش از موضع ضدیت با اصلاح طلبان برمی آمدند، امروز به صورت مخفی و آشکار به ما پیغام می دهند که فعال باشید و در انتخابات شرکت کنید.
ممکن است این گونه تصور شود که می خواهند تنور انتخابات را داغ کنند اما با شناختی که وجود دارد، احساس من این است که جریان مقابل دریافته که بدون حضور پرنشاط اصلاح طلبان، خود نیز مشروعیت لازم را نخواهد داشت.
من دعا می کنم که اصولگرایان به ائتلاف برسند چرا که یکی از آفت های سیاسی کشور ما، پراکندگی دوطرف است که مردم را گیج می کند.» بیان این جملات - در صورتی که امکان وقوع یابند - از نوعی خردورزی سیاسی در کشور نشان دارد. امری که دلیل به بلوغ رسیدن آن را می توان در وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری نهم، جست وجو کرد.
حامد طبیبی
منبع : روزنامه اعتماد