سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

آغاز انقلاب مشروطه در جنوب ایران


آغاز انقلاب مشروطه در جنوب ایران
سال ۱۳۲۴ هجری قمری (۱۹۰۶ میلادی) نقطه عطفی در تاریخ ایران بود. كه چگونگی توزیع قدرت سیاسی را كاملاً دگرگون كرد. نظام پادشاهی ایران كه در تمامی ادوار، اختیار تام تصمیم گیری و اداری كشور را به شخص «شاه» سپرده بود، اما با پیروزی انقلاب مشروطه و تاسیس شورای ملی، قدرت مطلقه شاه با نمایندگان مردم تقسیم شد و فقط سهمی اندك دراختیار او قرار گرفت كه به توشیح مصوبات مجلس و انجام تشریفاتی محدود می شد.
در اوایل سال ۱۳۲۴ هجری قمری هم زمان با آغاز انقلاب مشروطه در تهران، جنوب غربی ایران به خصوص منطقه تنگستان در هرج و مرج توصیف ناپذیری فرو رفت(۱). در جنوب ایران به خصوص خوانین تنگستان به مجرد اطلاع از اوضاع تهران، اصفهان، تبریز و شیراز سر به شورش برداشتند و به بهانه هواداری از مشروطیت از پرداخت مالیات دولتی امتناع ورزیدند. با پیروزی انقلاب مشروطه و تحولات بعدی آن، اوضاع تنگستان بهبود چندانی نیافت. تنها دگرگونی قابل ملاحظه در این مدت نزدیكی تدریجی رئیس علی دلواری به آیت الله سید مرتضی علم الهدی اهرمی بود.(۲) نخستین حركتی كه رئیس علی دلواری در آن شركت كرد كه در تاریخ نیز به آن اشاره شده و باعث مشهور شدن نام او گردید جنبش مشروطه در جنوب و منطقه تنگستان است.
با واقعه به توپ بستن مجلس شورای ملی اول ایران توسط «لیاخوف» با حمایت دولت روسیه، استبداد بار دیگر در ایران حكمفرما شد و محمد علی شاه كه از همان آغازین روزهای سلطنت مخالفت خود را با مشروطیت و مشروطه طلبان آشكار ساخته بود، حكمران مطلق العنان ایران شد. در بوشهر نیز پس از وقوع كودتا، بار دیگر حكمرانان مستبد بر اوضاع مسلط شدند و ضمن انحلال انجمن ملی شهر، شروع به بازداشت و تبعید انقلابیون نمودند وعده ای نیز به جزیره دور افتاده «هنگام» تبعید گردیدند، اما چند ماهی از دوران استبداد صغیر سپری نشده بود كه به دنبال قیام مردم آذربایجان در شمال كشور، برخی از روحانیون متنفذ و هوادار مشروطیت در جنوب ایران نیز در برابر محمد علی شاه و حاكم دست نشانده اش احمد خان دریابیگی قیام كرده و شروع به مبارزه و مخالفت با او نمودند. یكی از این روحانیون برجسته در جنوب كشور آیت الله سید مرتضی علم الهدی اهرمی بود. (۳)
آیت الله علم الهدی در زمان استبداد صغیر پس از وصول فتوای «آخوند ملا محمد كاظم خراسانی» از نجف اشرف بر آن شد كه بوشهر را از تصرف مستبدین خارج و طرفداران محمد علی شاه را از آن بندر بیرون كند به همین جهت ابتدا موضوع را با علما و تجار بوشهری در میان گذاشت و از خوانین منطقه استمداد طلبید و از میان آنها رئیس علی دلواری جلوتر از همه پیشقدم شد...» (۴)
آیت الله علم الهدی اهرمی پس از هماهنگی با رؤسا و خوانین دشتی، دشتستان و تنگستان در یك حركت سریع و تقریباً بدون خون ریزی در بوشهر ]با همكاری هم فكرانش [ شهر را به تصرف خود درآورد. (۵) و در عملیات تصرف بوشهر به دستور آیت الله علم الهدی رئیس علی دلواری و دویست نفر تفنگچی تنگستانی مامور فتح گمرك بوشهر بودند كه با سرعت و موفقیت مأموریت خود را به انجام رساندند. آیت الله علم الهدی پس از تصرف بوشهر و گمرك آن، بلژیكی ها را از گمرك كنار گذاشت و اداره امور گمرك را به یك نفر آزادیخواه ارمنی به نام «مؤسس خان» سپرد. (۶) و رئیس علی دلواری كه یكی از هم رزمان و همفكران نزدیك آیت الله علم الهدی بود پس از تصرف گمرك و خلع سلاح انگلیسی ها در بوشهر به همراه تفنگچیان خود به روستای تحت امرش دلوار بازگشت.
پس از آن انگلیسی ها با نادیده گرفتن خواسته هایشان از سوی آیت الله علم الهدی اهرمی در بوشهر و با هماهنگی سفارتشان در تهران و با دستور گرفتن از وزیرامورخارجه شان «سرادوارد گری» در لندن ناو «فاكس» را از بندرعباس به بوشهر اعزام نمودند و چندی بعد با یك صدنفر تفنگدار انگلیسی شهر بوشهر را بدون كمترین مقاومتی به اشغال خود درآوردند. (۷) آیت الله علم الهدی اهرمی رهبر مذهبی جنبش مشروطیت در جنوب كه در شهر بوشهر محاصره شده بود. انگلیسی ها با خالی دیدن میدان از هرگونه نیروی مقاومتی در بوشهر و اطراف آیت الله علم الهدی از ترس آمدن سریع نیروهای تنگستانی به بوشهر برای آزاد كردن ایشان بالاخره با همفكری احمدخان دریابیگی (حكمران بوشهر و بنادر جنوب) آیت الله علم الهدی را به بصره تبعید كردند. (۸) رئیس علی دلواری پس از شنیدن دستگیری و تبعید آیت الله اهرمی احمدخان دریابیگی حاكم بوشهر و بنادر را تهدید كرد كه به خاطر این اقدام ناشایست شما بوشهر را تصرف خواهد كرد و این اولتیماتوم رئیس علی دلواری به احمدخان دریابیگی زنگ شروعی برای دشمنی و جنگ های آینده بین آن دو را سبب گردیدند.
احمدخان دریابیگی پس از فارغ شدن از مشكل تبعید آیت الله علم الهدی اهرمی از بوشهر به بصره درصدد حذف و برانداختن «رئیس علی دلواری، كدخدای دلوار» كه یكی از همفكران آیت الله اهرمی بود برآمد. برای رسیدن به این هدف درصدد كمك و اتحاد با خوانین منطقه بود كه سرانجام با جمع كردن نیروی جنگی لازم برای حمله به رئیس علی دلواری از بوشهر عازم منطقه تنگستان گردید و ابتدا احمدخان قاصدی را به نزد رئیس علی فرستاد كه ریاست گمرك دلوار و عایدات آن باید به دست زایرخضرخان اهرمی (حاكم منطقه تنگستان) واگذار نماید و شما به عنوان كدخدای روستای دلوار زیرنظر ایشان انجام وظیفه نمائید.
رئیس علی نه تنها به احمدخان دریابیگی حاكم بوشهر و بنادر جنوب پاسخ منفی داد بلكه با كمك كدخدای روستای انبارك به نام «حسن بخشو» آماده نبرد با نیروهای حاكم بوشهر و متحدان تنگستانی او شد(۹) ولی به علت برتری ساز و برگ و تجهیزات نظامی نیروهای تحت امر احمدخان دریابیگی و زایرخضرخان در حمله به دلوار، رئیس علی با یك استراتژی به جا و منطقی نظامی، خود را در كوه های اطراف دلوار استتار نمود. تا در یك وقت مناسب به صورت جنگ چریكی به آنان شبیه خون بزند. اما سرانجام حمله احمدخان و نیروهایش به دلوار آن شد كه دلوار و گمرك پرسود آن تصاحب گردید و ایشان اداره آن را به دست یكی از پسران زایر خضرخان سپرد. دریابیگی برای سركوب كردن «حسن بخشو» متحد رئیس علی دلواری با انبوه سپاهیان خود به روستای «انبارك» حمله نمود و پس از به توپ بستن و ویران نمودن روستا حتی دستور قطع نخل های باغ های اطراف روستا را هم صادر نمود.(۱۰) در حین جنگ از تهران به احمدخان تلگرافی رسید كه خواستار كاهش شدت ظلم و گستاخی به مردم و قطع حمله به دلوار شده بود. دریابیگی با اكراه و از روی ناچاری دست از محاصره دلوار كشید به بوشهر بازگشت و بعد از عزیمت دریابیگی به بوشهر رئیس علی به دلوار حمله برد و ضمن عقب راندن قوای زایر خضر خان كه اداره گمرك را به دست گرفته بودند روستای تحت امرش را آزاد نمود.(۱۱) احمدخان دریابیگی پس از ماجرای شكست در حمله به بندر دلوار، و ازاین كه سودی عایدش نشده بود كوشید كه برای ضربه زدن به رئیس علی دلواری گمرك پر رونق دلوار را از دور خارج كند برای این منظور در مصب «رود حله» (منطقه تحت امر احمدخان انگالی از متحدان نزدیك احمدخان دریابیگی) اقدام به تأسیس گمرك خانه نمود.(۱۲) اما این اقدام تلافی جویانه حاكم بوشهر در برابر كدخدای دلوار تغییری در بهبود اوضاع ركود زده گمرك بوشهر ایجاد ننمود و هم چون گذشته گمرك دلوار پر رونق تر هم گردید.
دریابیگی چون در این ترفند هم ناكام ماند بار دیگر از زایرخضرخان كمك خواست.(۱۳) اما او به دریابیگی جواب رد داد زیرا زایرخضرخان به علت نزدیكی خود به صولت الدوله قشقایی دیگر نیازی به دریابیگی احساس نمی كرد. زایر خضرخان به طور كلی روابط خود را با دریابیگی قطع نمود و حتی با وی وارد جنگ هم شد. احمدخان دریابیگی كه گمرك دلوار و كدخدای دلوار برای ایشان مسئله ای لاینحل و مات و مبهوت شده ای تبدیل گردیده بود بسان باتلاقی شده بود كه هرچند بیشتر پیش می رفت، راه بازگشت برایش غیرممكن می گردید.
احمدخان گرچه نتوانسته بود رئیس علی را تسلیم خود نماید زایر خضرخان اهرمی را هم كه به ظاهر متحد خود بود به طور كلی از دست داده بود زایرخضرخان اهرمی حاكم منطقه تنگستان با نزدیكی به صولت الدوله قشقایی درصدد قدرت نمایی در برابر حاكم بوشهر هم برآمده بودند سرانجام احمدخان دریابیگی در یك عمل انتقامی با ۳۰۰ نفر مرد جنگی و دو عراده توپ صحرایی از بوشهر به منطقه تنگستان لشكر كشید. هدف او از این لشكركشی نابودی رئیس علی دلواری بود. دریابیگی حدود یك ماه در منطقه تنگستان ماند اما كاری از پیش نبرد و (با دستی خالی تر از پیش) به بوشهر بازگشت.(۱۴) گرچه وارد شدن قاچاق كالا از طریق دریا به گمرك دلوار بندربوشهر را از رونق انداخته بود. اما تسلط رئیس علی بر گمرك بندر دلوار و قاچاق كالا از طریق بحرین به دلوار سبب شد كه حادثه، از یك نزاع محلی بین دریابیگی و كدخدایی دلوار خارج شده و ابعاد گسترده ای به خود بگیرد.(۱۵) ابعادی كه گستردگی آن سبب تضعیف و خلع قدرت سیاسی و نظامی از حاكم بوشهر و بنادر جنوب شد و حاكم جدیدی بنام «نظام السلطنه مافی» به جای او منصوب گردید. انتصابی كه مجدداً درصدد از بین بردن رئیس علی دلواری بود.
حسین صالحی
منبع
۱- كسروی، احمد: تاریخ مشروطه ایران، انتشارات امیر كبیر ۱۳۵۴،ج۱، ص۵۲
۲- یا حسینی. قاسم: رئیس علی دلواری تجاوز نظامی بریتانیا و مقاومت جنوب، انتشارات: شیرازه، چاپ اول ۱۳۷۶، ص ۵۹
۳- پیشین، ص ۶۴
۴- فراشبندی، علی مراد: جنوب ایران در مبارزات ضد استعماری، شركت سهامی انتشار، چاپ اول ۱۳۶۵، ص ۴۱
۵- تركمان، محمد، اسنادی درباره هجوم انگلیس و روس به ایران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه ایران، ۱۳۷۰، ص ۱۰
۶- كتاب نارنجی: وزارت امور خارجه (روسیه تزاری)، به كوشش احمد بشیری، نشر نو، ۱۳۶۷، ج ۲، ص ۱۱۶
۷- تركمان، محمد، اسنادی درباره هجوم انگلیس و روس به ایران، پیشین، ص ۱۷
۸- كتاب آبی (وزارت خارجه): گزارش های محرمانه وزارت خارجه انگلیس درباره انقلاب مشروطه ایران، به كوشش احمد بشیری، نشر نو، ۱۳۶۶، ج ۳، ص ۷۱۶
۹- یا حسینی، قاسم: رئیس علی دلواری، پیشین، ص ۷۳
۱۰- كتاب آبی (وزارت خارجه): پیشین، ج ۳، ص ۷۱۶
۱۱- پیشین، ج ۳، ص ۷۳۳
۱۲- كتاب آبی (وزارت خارجه): ج۴، ص ۸۷۳
۱۳- كتاب آبی (وزارت خارجه): ج ۳، ص ۷۳۵
۱۴- كتاب آبی (وزارت خارجه): ج ۴، ص ۹۴۲
۱۵- یا حسینی، قاسم، رئیس علی دلواری، پیشین، ص ۷۷
منبع : روزنامه کیهان