چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

مقاومت غزه، پاشنه‌آشیل معادلات نوین جهانی


مقاومت غزه، پاشنه‌آشیل معادلات نوین جهانی
دومین هفته‌ی نسل‌کشی مردم بی‌دفاع غزه در حالی به واپسین روزهای خود می‌شود که سکوت معنادار سازمان‌های جهانی، خیانت سران کشورهای عربی، تعطیلات سال نو مسیحی، پیامدهای ناشی از بحران مالی و سانسور شدید اخبار این فاجعه‌ی بشری نیز نتوانست، مانع از انتقال پیام مظلومیت مردم مقاوم نوار غزه شود. پیش‌بینی صهیونیست‌ها اشتباه بود و سران این رژیم که می‌پنداشتند در سکوت کامل و به دور از هرگونه مزاحمتی خواهند توانست طی چند ساعت یک ملت را از صفحه‌ی روزگار حذف کنند، خیلی زود به باطل بودن خیال خود پی بردند. به رغم سکوت رسانه‌های سلطه‌ی کشورهای غربی، ناگاه موج عظیمی از اعتراضات ضد صهیونیستی سراسر جهان را دربر گرفت و به چالشی عظیم برای طراحان این جنایت بدل شد.
در مورد علل و انگیزه‌های صهیونیست‌ها از وقوع چنین جنایتی بسیار سخن گفته شده، اما آنچه مسلم است مهم‌ترین خواست صهیونیست‌ها از ارتکاب به این اقدام، نابودی حماس و سرکوبی نیروی مقاومت در منطقه بوده است. با این حال صرف‌نظر از وقوع هر نتیجه‌ی مادی در صحنه‌ی جنگ، چشم‌انداز کوتاه مدت و بلند مدت این جنایت در نهایت با پیروزی نیروهای مقاومت و رسوایی بیش از پیش صهیونیست‌ها همراه خواهد بود. این موضوع از چند منظر قابل بررسی است: نخست آنکه در سطح افکار عمومی اکنون این سوال مطرح است که مردم غزه به کدامین گناه این‌چنین بی‌رحمانه قتل‌عام شدند،‌ و با توجه به ابعاد گسترده‌ی این جنایت بعید به نظر می‌رسد که بتوان این افراد را قانع کرد. این موضوع به فروپاشی بسیاری از پایه‌های تئوریک صهیونیست‌ها در سطح جهان خواهد انجامید و مسایلی همچون هولوکاست، یهودستیزی، تروریست و دیگر مسایلی که سال‌هاست در خدمت منافع صهیونیست‌ها و مظلوم‌نمایی آنها به‌کار گرفته می‌شوند، از این پس رنگ خواهند باخت.
در این میان سکوت و همکاری سران کشورهای عربی در وقوع این جنایت نیز بی پاسخ نخواهد ماند، و به رغم سرکوب گسترده هر نوع اعتراضی در این کشورها، به احتمال قوی ما شاهد یک خیزش اسلامی جدید در منطقه خواهیم بود که ضمن تغییر معادلات جهانی می‌تواند خطری جدی برای پایه‌های سلطنت شیوخ دست نشانده عرب و همچنین تضعیف بیش از پیش تشکیلات خودگردان به رهبری ابومازن باشد. این موضوع با بسیاری از سناریوهای مراکز پژوهشی غربی نیز که وقوع چندین انقلاب در منطقه را پیش‌بینی کرده‌اند نیز انطباق دارد.
علاوه بر این ساکنان سرزمین های اشغالی نیز که به امید زندگی بهتر به این سرزمین کوچانده شده اند, با درک شدت آسیب پذیری خود در برابر تهدیدهای ژئوپلتیک منطقه قطعاً در مورد ادامه زندگی در سرزمین های اشغالی تردید خواهد کرد و روند مهاجرت معکوس تشدید خواهد شد. این در حالی است که نباید پیامدهای خسارات وارده بر اقتصاد اسراییل و تشدید پدیده خروج سرمایه از سرزمین های اشغالی را هم نباید از نظر دور داشت. وقوع یک زلزله سیاسی در میان رهبران اسراییل نیز از دیگر مواردی است که وقوع آن دور از ذهن نیست. حکومت اسراییل در حالی دوره گذار خود به نسل سوم رهبران این رژیم را تجربه می‌کند که به دلیل مشکلات ساختاری، همچنان با پیامدهای ناشی از دوره‌ی گذار پیشین دست به گریبان است و به دلیل عدم دستیابی به موفقیت، هیچ کدام از مهره‌های این رژیم نتوانسته‌ است حمایت لازم برای تشکیل دولت را به دست بیاورد. از همین‌سو با وخامت این بحران و اثبات ناکارآمدی مهره‌هایی همچون لیونی و پرز، احتمال طرح مهره‌های جدید و گمنام برای سکان‌داری این رژیم دور از ذهن نیست، که البته بعید به نظر می‌رسد این ترفند نیز به بهبود شرایط کمکی کند.
در سطح بین‌المللی نیز با انفعال شرم‌آور سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی و به ویژه سازمان ملل،‌ وجاهت قانونی این سازمان‌ها تضعیف شده و به‌تدریج تقاضا برای دگراندیشی در ساختار این سازمان‌ها و قوانین بین‌المللی که عمدتاً نتیجه‌ی سلطه‌ی فاتحان جنگ دوم جهانی است نیز افزایش خواهد یافت.
در مجموع می‌توان رویدادهای غزه را آزمون مهمی برای ارکان نظام بین الملل دانست تا کارآمدی خود را برای آنچه به وجود آمده‌اند اثبات نمایند. از همین رو برخی صاحب‌نظران، نتیجه‌ی این تهاجم را مقدمه‌ای برای پوست‌اندازی بسیاری از معادلات منطقه‌ای و جهانی می‌دانند. موضوعی که می‌تواند در صورت پیروزی جبهه‌ی مقاومت، حتی موجب تشدید افول قدرت‌های غالب فعلی و ظهور قدرت‌های جدید نیز بیانجامد.
سید عبدالمجید زواری – کارشناس ارشد روابط بین‌الملل
اندیشکده روابط بین‌الملل


همچنین مشاهده کنید