رضایت امام

یکی از ایرانیان شیعه مشمول مالیات‌های خیلی سنگین شد. اتفاقاً والی اهواز معزول شد، والی جدید در باطن شیعه بود، اما مرد ایرانی ترسید به او بگوید شیعه است، و این مالیات حق نیست، به همین علت رهسپار مدینه گشت، تا با موسی‌بن‌جعفر (ع) ملاقات نماید.
اگر حضرت (ع) تصدیق کند، که والی شیعه است، از امام (ه) توصیه‌نامه‌ای برای والی بگیرد، امام موسی کاظم (ع) در نامه‌ای برای او نوشت:« قضاء حاجت مؤمن و رفع گرفتاری از مؤمن در نزد خدا چنین ...است و اسلام ....» مرد ایرانی نامه را نزد والی برد. والی اهواز آن را بر چشمانش مالید، شوق سراپای وجودش را فرا گرفت، پرسید:«گرفتاریت چیست؟ مرد گفت:«مالیات سنگینی برای من بسته‌اند، که اگر بپردازم از زندگی ساقط می‌شوم» والی شبانه دفاتر مالیات را بررسی کرد، و آن را اصلاح نمود، سپس به مرد ایرانی گفت:«من می‌خواهم هرچه دارایی دارم، امشب با تو نصف کنم». آن روز گذشت سالها بعد مرد ایرانی به نزد امام موسی کاظم (ع) رفت، امام با شنیدن سخنان او در مورد والی و نحوه برخوردش با نامهٔ حضرت (ع) لبخندی زده و اظهار رضایت کردند.

منبع : کتاب سیره ائمه اطهار (ع)

منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان