یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


خشونت‌ مردان‌


خشونت‌ مردان‌
● کره زمین برای زنان امن نیست
خشونت‌ بر علیه‌ زنان‌ مقوله‌ای‌ جهانی‌ است‌ كه‌ ابعاد وسیعی‌ برای‌ تجزیه‌ و تحلیل‌ دارد. متاسفانه‌ تاریخ‌ طولانی‌خشونت‌ مردان‌ علیه‌ زنان‌ در دنیا باعث‌ شده‌ كه‌ در نظر همگان‌ این‌ مسئله‌ امری‌ عادی‌ جلوه‌ كند، برای‌ شماگزارشی‌ از برخورد بد مردان‌ نسبت‌ به‌ زنان‌ در اقصی‌ نقاط دنیا تهیه‌ كرده‌ایم‌ كه‌ خواندنش‌ نمی‌تواند خالی‌ ازلطف‌ باشد.
● خشونت‌ چیست‌؟
در پاسخ‌ به‌ این‌ پرسش‌، دكتر <لینا كول‌>استاد دانشگاه‌ منچستر می‌گوید:
هل‌ دادن‌، كشیدن‌مو، مشت‌زدن‌، لگدزدن‌، سیلی‌زدن‌، پرتاب‌كردن‌ جسمی‌ به‌ طرف‌ شخص‌ موردنظر، از بین‌بردن‌ اشیاء مورد علاقه‌ فرد، در را روی‌ او بستن‌، زخمی‌ یا تجاوزجنسی‌كردن‌ را می‌توان‌ جز خشونتها نام‌ برد.
البته‌ خشونتهای‌ لفظی‌ نیز جای‌ خود را دارد. كه‌ به‌ آن‌ Verbal Abuse می‌گویند <<كول‌>>در ادامه‌ می‌گوید: توهین‌و تحقیر و تهدید به‌ آسیب‌رساندن‌ جزو خشونتهای‌ لفظی‌ و خشونتهای‌ روحی‌ و روانی‌ مردان‌ علیه‌ زنان‌ می‌توانددر طولانی‌ مدت‌ اثرات‌ بسیار سوئی‌ بر زندگی‌ زناشویی‌ آنها بگذارد كه‌ این‌ را زمان‌ نشان‌ داده‌ است‌. بی‌توجهی‌ به‌همسر، توهین‌ به‌ نژاد، انتقادكردن‌ پی‌درپی‌، پرخاش‌كردن‌ و رفتار زشت‌، خانه‌ را ترك‌ گفتن‌، نگاه‌ تحقیرآمیز درمیان‌ جمع‌، محروم‌ كردن‌ زن‌ از دسترسی‌ به‌ پول‌ و امكانات‌ مادی‌، تهمت‌زدن‌ و حسادت‌ ورزیدن‌، بازداشتن‌ زن‌از كار یا ادامه‌ تحصیل‌، همه‌ و همه‌ در مقوله‌ خشونت‌ قرار می‌گیرد. همان‌طور كه‌ در مطالب‌ فوق‌ آمده‌ خشونت‌مردان‌ علیه‌ زنان‌ فقط كتك‌زدن‌ نیست‌ بلكه‌ مسائل‌ روحی‌ و روانی‌ را هم‌ شامل‌ می‌شود. <<مهرانگیز كار>>در كتاب‌خود تحت‌ عنوان‌ خشونت‌ علیه‌ زنان‌، به‌ نكات‌ خوبی‌ اشاره‌ كرده‌... بخوانید.
● خشونت‌ علیه‌ زنان‌ امری‌ جهانی‌ است‌
وی‌ می‌نویسد: خشونت‌ علیه‌ زنان‌ به‌ هیچ‌ وجه‌ خاص‌ جوامع‌ عقب‌افتاده‌ یا جوامع‌ مسلمان‌ نیست‌. درپیشرفته‌ترین‌ كشورهای‌ جهان‌، زنان‌ و كودكان‌ از تبعات‌ و عوارض‌ ناشی‌ از خشونت‌، به‌ خصوص‌ در زندگی‌خانوادگی‌ رنج‌ می‌برند و آزارهای‌ جسمی‌ و جنسی‌ و روانی‌ نه‌ تنها تندرستی‌، سلامت‌ عقل‌، تعادل‌ عاطفی‌ و روانی‌آنها را به‌ خطر می‌اندازد بلكه‌ جامعه‌ را نیز متضرر می‌سازد. بهایی‌ كه‌ بابت‌ این‌ صدمات‌ پرداخت‌ می‌شود،دولت‌ها را با مشكلات‌ گوناگون‌ اقتصادی‌، فرهنگی‌ و خدماتی‌ درگیر می‌كند و در بسیاری‌ موارد دولت‌ها قادرنیستند این‌ بهای‌ سنگین‌ را بپردازند. در نتیجه‌ دور باطل‌ ادامه‌ می‌یابد و پدیده‌ خشونت‌ تشدید و تقویت‌ می‌شود.در حالی‌ كه‌ با اجرای‌ برنامه‌های‌ دقیق‌ و آینده‌نگر برای‌ مهار خشونت‌ علیه‌ زنان‌ در درازمدت‌ این‌ دور باطل‌می‌شكند، وی‌ در ادامه‌ می‌نویسد: <<خشونت‌ علیه‌ زنان‌ امری‌ جهانی‌ است‌>>زیرا:
▪ ۳۰ تا ۳۵ درصد زنان‌ امریكایی‌ مورد آزار جسمی‌ شوهران‌ خود قرار می‌گیرند.
▪ ۱۵ تا ۲۵ درصد زنان‌ امریكایی‌ به‌ هنگام‌ بارداری‌ نیز مورد ضرب‌ و شتم‌ قرار می‌گیرند.
▪ طبق‌ گزارش‌ اف‌.بی‌.آی‌، در سال‌ ۱۹۹۲ میلادی‌ در امریكا از هر ده‌ قربانی‌ زن‌، سه‌ نفر توسط شوهر یا دوست‌پسر خود كشته‌ شده‌اند.
▪ ۲۱ تا ۳۰ درصد زنان‌ در امریكا، حداقل‌ یك‌بار در طول‌ زندگی‌ مشترك‌، مورد هجوم‌ و آزار جسمی‌ قرارمی‌گیرند.
▪ در كلمبیا بیش‌ از ۲۰ درصد زنان‌ مورد آزار لفظی‌ یا روانی‌ شوهرانشان‌ قرار می‌گیرند.
▪ در سانتیاگوی‌ شیلی‌، ۶۳ درصد از زنان‌ مورد آزار جسمی‌ قرار می‌گیرند.
▪ ۴۱ درصد از زنان‌ هند بر اثر آزار جسمی‌همسران‌ خود دست‌ به‌ خودكشی‌ می‌زنند.
▪ ۴۲ درصد از زنان‌ در كنیا به‌طور مرتب‌مورد آزار فیزیكی‌ همسران‌ خود قرار می‌گیرند.
-در گینه‌ نو، ۶۷ درصد از زنان‌ روستایی‌ و۵۶ درصد از زنان‌ شهری‌ مورد خشونت‌ جسمی‌قرار گرفته‌اند.
▪ ۶۲ درصد از مقتولان‌ زن‌، در سال‌ ۱۹۸۷میلادی‌، در كانادا توسط شوهران‌ خود كشته‌شده‌اند.
▪ در بنگلادش‌ بیش‌ از ۵۰ درصد قتل‌ها ناشی‌از خشونت‌ مردان‌ است‌.
‌نظر به‌ این‌ كه‌ خشونت‌ علیه‌ زنان‌ در خانواده‌مسئله‌ای‌ جهانی‌ است‌، بازتاب‌ آزار زنان‌ در جامعه‌بین‌المللی‌ نیز وسیع‌ بوده‌ است‌. در چهارمین‌كنفرانس‌ حقوق‌ بشر در وین‌ (سال‌ ۱۹۹۷)خشونت‌ علیه‌ زنان‌ یكی‌ از سوژه‌های‌ دارای‌اولویت‌ برای‌ بررسی‌ در كنفرانس‌ تشخیص‌ داده‌شد و این‌ نكته‌ مهم‌ مورد تاكید قرار گرفت‌ كه‌خشونت‌ جسم‌، روان‌ و آزادی‌ زنان‌ را تهدیدمی‌كند زیرا مردان‌ در اعمال‌ خشونت‌ نقش‌ اصلی‌را دارند.
شركت‌كنندگان‌ در چهارمین‌ كنفرانس‌ حقوق‌بشر تاكید كردند كه‌ قضات‌، دفاتر پلیس‌، دفاتروكالت‌، كانون‌های‌ حمایت‌ از خانواده‌، معلمان‌،پدران‌ و به‌طور كلی‌ حامیان‌ حقوق‌ زنان‌ بایدریشه‌های‌ فرهنگی‌ <<همسر آزاری‌>>را بررسی‌كنند. همچنین‌ آنها اعلام‌ كردند كه‌ نگرش‌ مردان‌نسبت‌ به‌ زنان‌ را باید تغییر داد و زنان‌ نیز باید به‌مردان‌ یاری‌ رسانند تا در برداشت‌های‌ خودنسبت‌ به‌ افراد جنس‌ زن‌ تجدیدنظر كنند.
پیش‌ از طرح‌ موضوع‌ در چهارمین‌ كمیسیون‌حقوق‌ بشر در وین‌ (۹۷)، كمیسیون‌ حقوق‌ بشر در پنجاهمین‌ نشست‌ خود، طی‌ قطعنامه‌۱۹۶۹۴/۴۵ مورخ‌ ۴ مارس‌ ۱۹۹۴ میلادی‌،تصمیم‌ گرفت‌ تا برای‌ یك‌ دوره‌ سه‌ ساله‌، رابطمخصوصی‌ را برای‌ بررسی‌ اعمال‌ خشونت‌ برزنان‌، علت‌ و پیامدهای‌ آن‌ تعیین‌ كند تا هر سال‌گزارشی‌ در این‌ خصوص‌ به‌ كمیسیون‌ ارائه‌ دهد.تا جایی‌ كه‌ خانم‌ <<رادهیكاكوما را سوامی‌>>(ازسریلانكا) متعاقبا به‌ عنوان‌ رابط مخصوص‌ انتخاب‌شد و به‌ ارائه‌ گزارشی‌ پرداخت‌ كه‌ حاوی‌ یك‌سلسله‌ واقعیت‌های‌ تلخ‌ جهانی‌ است‌. این‌ گزارش‌كلیه‌ اشكال‌ اعمال‌ خشونت‌ بر زنان‌ در محیطخانواده‌ را مورد بررسی‌ قرار می‌دهد. در این‌گزارش‌ به‌ گوشه‌ای‌ از خشونت‌ در خانواده‌ اشاره‌شده‌ است‌: <<از آنجا كه‌ خانواده‌ به‌ منزله‌پناهگاهی‌ برای‌ آسایش‌ خاطر و هماهنگی‌اسطوره‌ شده‌ است‌، خشونت‌ خانوادگی‌ حقیقتا باآن‌ همخوانی‌ ندارد و از نظر لغوی‌ با چنین‌مفهومی‌ از خانواده‌ ناهمگون‌ است‌. خشونت‌تصویر آرام‌ خانه‌ و نیز امنیتی‌ را كه‌ حاصل‌خویشاوندی‌ است‌، در هم‌ می‌شكند. با این‌ حال‌براساس‌ شواهد موجود، سرشت‌ دسیسه‌آمیزخشونت‌ خانوادگی‌ در سراسر جهان‌ و در میان‌ملت‌ها و فرهنگ‌ها به‌ اثبات‌ رسیده‌ است‌.خشونت‌ خانوادگی‌ پدیده‌ای‌ جهانی‌ است‌<.
در قسمتی‌ دیگر از این‌ گزارش‌ آمده‌ است‌:<<خشونت‌ خانوادگی‌، خشونتی‌ است‌ كه‌ در محیطخصوصی‌ به‌ وقوع‌ می‌پیوندد و عموما میان‌افرادی‌ رخ‌ می‌دهد كه‌ به‌ سبب‌ صمیمیت‌، ارتباطخونی‌ یا قانونی‌ به‌ یكدیگر پیوند خورده‌اند.صرف‌نظر از بی‌طرفی‌ ظاهری‌ این‌ واژه‌، خشونت‌خانوادگی‌، تقریبا همواره‌، جرم‌ وابسته‌ به‌<<جنسیت‌ خاص‌>>محسوب‌ می‌گردد كه‌ مردان‌ به‌زنان‌ روا می‌دارند. اگر عكس‌ آن‌ اتفاق‌ بیفتد و زن‌در مقابل‌ مرد از خود خشونتی‌ نشان‌ دهد، این‌رویداد به‌ ندرت‌ آمار مربوط به‌ سرشت‌ وابسته‌ به‌<<جنسیت‌ خاص‌>>خشونت‌ خانوادگی‌ را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. در هر صورت‌، این‌ وقایع‌ بیشترزمانی‌ بروز می‌كنند كه‌ زن‌ می‌كوشد تا در مقابل‌تجاوز مرد، از لحاظ جسمی‌ از خود دفاع‌ كند.طبق‌ شواهد دیوان‌ عدالت‌ ایالات‌ متحده‌، زنان‌یازده‌ برابر، بیشتر از مردان‌ قربانی‌ خشونت‌خانوادگی‌ می‌شوند.
از مجموعه‌ آن‌ چه‌ در مراكز توجه‌ مجامع‌بین‌المللی‌ قرار گرفته‌ است‌ می‌توان‌ این‌ نكته‌ بسیارمهم‌ را دریافت‌: خشونت‌ علیه‌ زنان‌ در خانواده‌پدیده‌ای‌ است‌ كهن‌ و مسئله‌ای‌ است‌ جهانی‌، اماوخامت‌ امر به‌ اندازه‌ای‌ است‌ كه‌ ایجاب‌ می‌كندكشورهای‌ مختلف‌، متناسب‌ با ویژگی‌های‌ خود،ریشه‌های‌ آن‌ را بشناسند و با بسیج‌ تمام‌ امكانات‌ به‌كنترل‌ و مهار آن‌ قیام‌ كنند. به‌ سخن‌ دیگر، تعدیل‌خشونت‌ علیه‌ زنان‌ كار پیگیر و خاص‌ می‌طلبد وچنانچه‌ از زوایای‌ گوناگون‌ به‌ بحث‌ و بررسی‌گذاشته‌ شود، خشونت‌زدایی‌ در زندگی‌ خانگی‌زنان‌ جهان‌ میسر می‌شود اما هیچ‌ الگویی‌ وجودندارد كه‌ موجب‌ از بین‌رفتن‌ اعمال‌ خشونت‌برزنان‌ در همه‌ جوامع‌ گردد. البته‌ در هر تدبیر یاراهكار اتخاذ شده‌ برای‌ مبارزه‌ با اعمال‌ خشونت‌علیه‌ زنان‌ باید عناصر مشتركی‌ گنجانده‌ شود اما این‌الگو حتما باید با زمینه‌های‌ فرهنگی‌ و اجتماعی‌مختلف‌ كشورهای‌ گوناگون‌ منطبق‌ شود.
● آزار فیزیكی‌
در یك‌ بررسی‌ و مطالعه‌ای‌ كه‌ در امریكا انجام‌یافته‌ است‌، تخمین‌ زده‌ شده‌ حدود ۳۰ تا ۳۵درصد كل‌ زنان‌ امریكایی‌ در طول‌ زندگی‌ مشترك‌خود مورد آزار فیزیكی‌ شوهرانشان‌ قرارمی‌گیرند.
همچنین‌ در یك‌ ارزیابی‌ دیگر مشخص‌ گردید،۱۵ تا ۲۵ درصد زنان‌ حتی‌ در طول‌ بارداری‌ نیزمورد ضرب‌ و شتم‌ قرار می‌گیرند.
طبق‌ گزارش‌ (FBI) در سال‌ ۱۹۹۲ میلادی‌ ازهر ده‌ نفر قربانی‌ زن‌، سه‌ نفر توسط شوهر یادوست‌ پسرشان‌ كشته‌ شده‌اند.
همچنین‌ انجمن‌ جراحان‌ امریكا دوران‌بارداری‌ را یك‌ دوران‌ با خطر زیاد برای‌كتك‌خوردن‌ و آزار زنان‌ توسط شوهرانشان‌ ذكركرده‌ است‌ و پیشنهاد كرده‌ است‌ كه‌ باید به‌طورروتین‌ در جستجوی‌ آثار ضرب‌ و شتم‌ زنان‌ بارداردر مراقبتهای‌ قبل‌ از زایمان‌ بود.آزردن‌ می‌تواند به‌ صورت‌ هل‌دادن‌ یا كتك‌زدن‌ شدید، شكستگی‌ استخوانهای‌ اندامها،شكستگی‌ دنده‌ها، خونریزی‌ داخلی‌ وآسیب‌مغزی‌ باشد. صورت‌ و سینه‌ها بیشترین‌جاهایی‌ هستند كه‌ مورد ضرب‌ و شتم‌ قرارمی‌گیرند و زمانی‌ كه‌ زن‌ باردار است‌، شوهر غالباضربات‌ را به‌ شكم‌ همسر وارد می‌آورد.
و این‌ در شرایطی‌ است‌ كه‌ اكثر قربانیان‌ زن‌آزاری‌ را زنانی‌ تشكیل‌ می‌دهند كه‌ در سنین‌ ۲۰ تا۴۰ سالگی‌ قرار دارند. به‌ عبارت‌ صحیح‌تر زنان‌كتك‌خورده‌ كه‌ به‌ مراجع‌ قانونی‌ مراجعه‌می‌نمایند، بیشتر در این‌ گروه‌ سنی‌ قرار دارند.
اما بد نیست‌ به‌ آماری‌ كه‌ از سوی‌ كمیته‌ تحقیق‌خشونت‌ مردان‌ بر علیه‌ زنان‌ كه‌ توسط دانشگاه‌آكسفورد انگلیس‌ جمع‌آوری‌ شده‌ اشاره‌ای‌داشته‌ باشیم‌:
▪ در اروپا و امریكا از هر سه‌ زن‌، یك‌ زن‌ مورداذیت‌ و آزار از سوی‌ شوهرش‌ قرار می‌گیرد.
▪ در هر ۱۲ ثانیه‌ یك‌ زن‌ مورد ضرب‌ و شتم‌قرار می‌گیرد.
▪ بیش‌ از ۴۰ درصد از قتل‌ زنان‌ توسطشوهرانشان‌ در حیطه‌ اروپا و امریكا بوده‌ است‌.
▪ ۲۵ درصد از زنانی‌ كه‌ دست‌ به‌ خودكشی‌زده‌اند به‌ خاطر رفتار خشونت‌بار همسرانشان‌بوده‌ است‌.
▪ پسرانی‌ كه‌ در شرایط خشونت‌بار خانوادگی‌بزرگ‌ می‌شوند، هفتاد درصد بیشتر از بقیه‌ گرایش‌به‌ كتك‌زدن‌ همسرانشان‌ را دارند.
▪ كودكانی‌ كه‌ در شرایط خشونت‌بارپدرانشان‌ بزرگ‌ شده‌اند سی‌ درصد بیشتر ازجوانان‌ عادی‌ به‌ سوی‌ مصرف‌ مشروبات‌ الكلی‌ ومواد مخدر كشیده‌ شده‌اند.
▪ تحقیقات‌ به‌ عمل‌ آمده‌ در زندانهای‌ كالیفرنیانشان‌ می‌دهد كه‌ ۹۳ درصد از زنانی‌ كه‌همسرانشان‌ را كشته‌اند، به‌ وسیله‌ آنان‌ مورد آزار وستم‌ واقع‌ شده‌اند.
▪ از هر ده‌ زوج‌ در امریكا، شش‌ زوج‌ دست‌ به‌اعمال‌ خشونت‌بار خانوادگی‌ می‌زنند.
▪ در انگلستان‌ هر دقیقه‌ یك‌ تلفن‌ برای‌كمك‌خواهی‌ در مقابل‌ خشونت‌ خانوادگی‌ به‌پلیس‌ انجام‌ می‌شود.
▪ خشونت‌ در خانواده‌ در اروپا و امریكا درتمامی‌ طبقات‌ و نژادها و سطوح‌ مختلف‌ درآمد وتحصیلات‌ وجود دارد.
▪ ده‌ درصد از مردانی‌ كه‌ در امریكا به‌ قتل‌می‌رسند، افراد خشن‌ نسبت‌ به‌ همسرانشان‌بوده‌اند.
▪ در امریكا رقم‌ زنانی‌ كه‌ به‌ خاطر ضرب‌ و شتم‌شدید به‌ اورژانس‌ بیمارستان‌ها رجوع‌ می‌كنند به‌مراتب‌ بیشتر از زنانی‌ است‌ كه‌ به‌خاطر تصادف‌اتومبیل‌ تا اتفاقهای‌ پیش‌بینی‌ نشده‌ به‌ بیمارستان‌منتقل‌ می‌شوند.
▪ ۹۰ درصد از كودكانی‌ كه‌ در خانواده‌هایی‌بزرگ‌ می‌شوند كه‌ پدر خانواده‌ روحیه‌ای‌ خشن‌دارد، از سوی‌ مادر كتك‌ می‌خورند.
▪ در امریكا هر سال‌ هفتصدهزار زن‌ موردتجاوز قرار می‌گیرد.
▪ در اروپا اكثر زنانی‌ كه‌ مورد ضرب‌ و شتم‌قرار می‌گیرند این‌ مسئله‌ را از دوستان‌ و آشنایان‌خود پنهان‌ می‌كنند، چرا كه‌ شرمنده‌ وخجالت‌زده‌ هستند.
▪ در روسیه‌ سالیانه‌ ۱۴/۰۰۰ زن‌ به‌ دست‌شوهرانشان‌ كشته‌ می‌شوند.
● فرار از خانه‌
اما بد نیست‌ به‌ مطلبی‌ اشاره‌ داشته‌ باشیم‌ كه‌چندی‌ پیش‌ در مجله‌ <<اشپیگل‌>>به‌ چاپ‌ رسیده‌:<<دتمار دیتز>>خبرنگار این‌ نشریه‌ می‌نویسد:<<حدود ۴۵ هزار زن‌ آلمانی‌ در سال‌ در كشورآلمان‌ از چهاردیواری‌ خانه‌های‌ خود فرارمی‌كنند. زیرا از سوی‌ همسران‌ خود مورد ضرب‌ وشتم‌ قرار می‌گیرند. اكثر این‌ زنان‌ چنین‌ مشكلی‌ راسالهاست‌ كه‌ به‌ دوش‌ می‌كشند ولی‌ به‌ خود جرات‌نمی‌دهند درباره‌ این‌ مسئله‌ با كسی‌ صحبت‌ كنند.
هر روز پزشكان‌ بخش‌ اورژانس‌ شاهد زنان‌مجروح‌ و صدمه‌دیده‌ هستند، البته‌ این‌ زنان‌ كمترحاضر به‌ بیان‌ درددل‌ خود می‌باشند.
آنان‌ از سوی‌ شوهرانشان‌ كتك‌ می‌خورند وتحت‌ فشارهای‌ روحی‌ و جسمی‌ قرار می‌گیرند ودر نهایت‌ مجبور به‌ مداوا در بیماستان‌ می‌شوند.
به‌ تازگی‌ خانه‌های‌ امنی‌ برای‌ این‌ زنان‌ ازسوی‌ شورای‌ شهر و سازمان‌ حمایت‌ از زنان‌ درنظر گرفته‌ شده‌ كه‌ امكان‌ مشاوره‌ مجانی‌ و كمك‌ به‌آنها در تمام‌ ساعات‌ شبانه‌روز وجود دارد. درآلمان‌ آمار خشونت‌ مردان‌ علیه‌ زنان‌ بسیار بالااست‌.
● روز جهانی‌ منع‌ خشونت‌
روز جهانی‌ منع‌ خشونت‌ مردان‌ علیه‌ زنان‌<برای‌ اولین‌بار در سال‌ ۱۹۸۱ از طرف‌ زنان‌امریكای‌ جنوبی‌ و جزایر كارایب‌ اعلام‌ شد، به‌ این‌وسیله‌ آنها می‌خواستند از سه‌ خواهری‌ یاد كنندكه‌ دزدیده‌ شده‌ و مورد تجاوز قرار گرفته‌ و به‌ نحودلخراشی‌ كشته‌ شده‌ بودند. آنها این‌ واقعه‌ را به‌عنوان‌ سمبل‌ خشونت‌ علیه‌ زنان‌ برگزیدند.
از سال‌ ۱۹۹۹ این‌ روز از طرف‌ سازمان‌ ملل‌متحد به‌ عنوان‌ روز منع‌ خشونت‌ علیه‌ زنان‌نام‌گذاری‌ شده‌ است‌.
پیامهای‌ كوفی‌عنان‌ و صندوق‌ زنان‌ سازمان‌ملل‌ به‌ این‌ مضمون‌هاست‌... <<مبارزه‌ با خشونت‌علیه‌ زنان‌ اولویت‌ برتر جهانی‌ است‌>>و یا <<باید هرچه‌ زودتر به‌ این‌ ننگ‌ بزرگ‌ پایان‌ دهیم‌>>و یا<<اعمال‌ انواع‌ خشونت‌ علیه‌ زنان‌ نه‌ تنها چالشی‌فوری‌ فراروی‌ همگان‌ است‌، بلكه‌ این‌ خشونت‌هاابعاد مرگبار یعنی‌ آلودگی‌ به‌ بیماری‌ ایدز را به‌همراه‌ دارند <<از طرفی‌ مدیر اجرایی‌ صندوق‌زنان‌ سازمان‌ ملل‌ می‌گوید: <<ریشه‌كن‌ كردن‌خشونت‌ علیه‌ زنان‌ یك‌ اولویت‌ مهم‌ جهانی‌ است‌،نه‌ یك‌ برنامه‌ عادی‌، ما معتقدیم‌ هرگونه‌ خشونت‌علیه‌ زنان‌ باید برطرف‌ شود.
خشونت‌ علیه‌ زنان‌ در عصر ما در حال‌ ازدیاداست‌ و نه‌ تنها در گوشه‌ و كنار خیابانها شاهد این‌خشونتها هستیم‌ بلكه‌ در چهاردیواری‌ خانه‌ها نیزاین‌ خشونت‌ وجود دارد<.
● تلاش‌ بی‌نتیجه‌
طی‌ سالهای‌ ۱۹۸۳ تا ۲۰۰۰ زنان‌ شاغل‌امریكایی‌ تلاشهای‌ زیادی‌ برای‌ گرفتن‌ حقوقشان‌و ایجاد مساوات‌ و برابری‌ میان‌ زن‌ و مرد كرده‌انداما نتیجه‌ای‌ نگرفتند.
در این‌ كشور كه‌ همواره‌ دم‌ از عدالت‌ و تساوی‌حقوق‌ می‌زند هر روزه‌ شاهد تبعیضهای‌ جنسی‌ ونقض‌ حقوق‌ بشر هستیم‌.
در امریكا زنان‌ نسبت‌ به‌ مردان‌ حقوق‌ كمتری‌می‌گیرند در حالی‌ كه‌ به‌ همان‌ اندازه‌ و با همان‌موقعیت‌ شغلی‌ كار می‌كنند، به‌ هر حال‌ تاكنون‌ باهمه‌ اعتراضات‌، هیچ‌ حمایتی‌ از آنان‌ صورت‌نگرفته‌ است‌.
●خشونت‌ در هفته‌ اول‌ ازدواج‌
در اروپا و امریكا بسیاری‌ از زنان‌ از همان‌ شب‌اول‌ ازدواج‌ با خشونت‌ فیزیكی‌ همسرانشان‌روبه‌رو می‌شوند. در این‌باره‌ جامعه‌شناسان‌می‌گویند: مصرف‌ مشروبات‌ الكلی‌ و مست‌بودن‌مرد یكی‌ از دلایل‌ خشونت‌ علیه‌ زنان‌ است‌. ازطرفی‌ سن‌ ازدواج‌ در اروپا و امریكا بالاست‌ وكمتر پیش‌ می‌آید كه‌ در سنین‌ پایین‌تر از ۱۸ سال‌ازدواج‌ صورت‌ گیرد. بیشتر آمارها نشان‌ می‌دهدكه‌ مردان‌ از همان‌ هفته‌ اول‌ در بیشتر خانواده‌هانسبت‌ به‌ زنان‌ خشونت‌ خود را ابراز می‌كنند.
● علل‌ اصلی‌ خشونت‌
دكتر <<استفان‌ بردكینگ‌>>در رابطه‌ با علل‌ اصلی‌خشونت‌ می‌گوید: در اروپا و امریكا مصرف‌ موادمخدر در گونه‌ها و روشهای‌ مختلف‌ و مصرف‌مشروبات‌ الكلی‌ سبب‌ اختلال‌ روانی‌ مرد می‌شودكه‌ به‌ این‌ خاطر زن‌ مورد ضرب‌ و شتم‌ و آزارهای‌جنسی‌ و جسمی‌ قرار می‌گیرد. هر روزه‌ درروزنامه‌ها و رسانه‌های‌ ایالات‌ مختلف‌ امریكادرباره‌ خشونت‌ مردان‌ علیه‌ زنان‌ و خطرات‌ آن‌مطالبی‌ نوشته‌ می‌شود.
چندی‌ پیش‌ در ایالت‌ كالیفرنیا مردی‌ باعث‌مرگ‌ همسرش‌ شد به‌ این‌ روش‌ كه‌ مرد با سیخ‌ داغ‌كباب‌، تمام‌ بدن‌ همسرش‌ را داغ‌ كرد و سپس‌ او راآتش‌ زد و بعد خود را به‌ پلیس‌ معرفی‌ كرد و یا این‌كه‌ مردی‌ كه‌ به‌ مدت‌ یك‌ ماه‌ همسرش‌ را در كمدزندانی‌ كرده‌ بود و پس‌ از یك‌ ماه‌ همسایه‌ها باجسد زنی‌ در كمد مواجه‌ شدند. البته‌ قوانین‌امنیتی‌ و حقوقی‌ در این‌ كشورها وجود دارد امااین‌ موارد آن‌قدر زیاد هستند و مردان‌ آن‌قدرقدرتمند می‌باشند كه‌ زنان‌ در بسیاری‌ از مواقع‌جرات‌ بازگویی‌ آن‌ را به‌ پلیس‌ ندارند.
در فرانسه‌ دختری‌ ۱۹ ساله‌ به‌ وسیله‌ نامزدش‌تحت‌ خشونت‌ قرار گرفت‌. دختر مجبور به‌به‌هم‌زدن‌ نامزدی‌ شد و پسر را ترك‌ كرد. اماچندی‌ بعد پسر ابتدا دختر را و سپس‌ خودش‌ راكشت‌. در اسپانیا بسیاری‌ از زنان‌ مورد ضرب‌ و شتم‌قرار می‌گیرند و خانه‌ را ترك‌ می‌كنند اما به‌ دلیل‌این‌ كه‌ هیچ‌ محلی‌ برای‌ زندگی‌ و یا درآمدی‌برای‌ ادامه‌ زندگی‌ ندارند مجبور به‌ بازگشت‌هستند، در فرهنگ‌ اسپانیایی‌ مردسالاری‌حكم‌فرما است‌. این‌ها همه‌ نمونه‌هایی‌ از خشونت‌مردان‌ علیه‌ زنان‌ می‌باشد.
به‌ هر حال‌ همه‌ به‌ نوعی‌ در صدد هستند كه‌ این‌مشكلات‌ را حل‌ كنند، اما آیا می‌شود؟
منبع : مجله خانواده سبز


همچنین مشاهده کنید