پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

پتک های روسی بر سر جمهوری آذربایجان


پتک های روسی بر سر جمهوری آذربایجان
روسیه به عنوان یكی از همسایگان مهم جمهوری آذربایجان به لحاظ داشتن نفوذ سیاسی و فرهنگی باقیمانده از دوران شوروی بعد از استقلال نیزهمچنان از بازیگران اصلی در صحنه این كشور تلقی می شود.پس از استقلال جمهوری آذربایجان روابط دوكشور فراز و نشیب های زیادی داشته است كه بررسی آن با توجه به تلاشهای غرب بویژه آمریكا برای تحكیم موقعیت خود در این كشور و كاهش نفوذ روسیه و ایران قابل اهمیت است.
برای بررسی و تحلیل وضعیت فعلی روابط بین روسیه و جمهوری آذربایجان و چشم انداز آن در آینده لازم است مروری به گذشته داشته باشیم.سابقه تاثیر و نفوذ روسیه در جمهوری آذربایجان تقریبا ۱۹۰سال است یعنی پس از جنگ امپراتوری تزاری با ایران در دوره قاجاریه و تحمیل عهده نامه های گلستان و تركمنچای كه در نتیجه آن جمهوری آذربایجان فعلی و بخش دیگری از اراضی از پیكره ایران جدا گردید ، آغاز شد و تا سال ۱۹۹۱میلادی ادامه داشت.
اگرچه پس از فروپاشی شوروی سابق به سلطه طولانی روسیه در قفقاز پایان داده شد ولی این كشور به تحركات سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و نظامی برای حفظ نفوذ خود در این منطقه حساس ادامه می دهد.در واقع ظرف ۱۵ سال اخیر قفقاز و حوزه خزر به میدان چالش و رقابت بین قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل و روسیه در عرصه رقابت با آمریكا و متحدانش تا اندازه ای عقب رانده شد.به اعتقاد كارشناسان آذری، روسیه در جمهوری آذربایجان از یك طرف با گسترش نفود آمریكا ، ناتو و غرب در تمام ابعاد و از سوی دیگر با حضور اقتصادی و فرهنگی تركیه و ایران مواجه است و برای حفظ و احیای موقعیت خود در قفقاز و جمهوری آذربایجان تلاش می كند.جمهوری آذربایجان ۷۰ سال در دوره كمونیستی و تقریبا ۱۲۰ سال در دوره تزاری زیر سلطه روسیه قرار داشت و طی آن كلیه نظام سیاسی ، اجتماعی ، نظامی ، اقتصادی ، آموزش و پرورش و فرهنگ این كشور اسلامی با الگوهای آن مطابق بوده است.
آموزش زبان روسی در مدارس آذربایجان كه در دوره تزاری گسترش یافته بود، در زمان شوروی نهادینه شد و ادبیات و فرهنگ روسیه در شكل گیری افكار عمومی آذری ها تاثیر قابل توجهی داشته است.قبل از فروپاشی شوروی جمعیت روسها در باكو و برخی شهرهای مهم جمهوری آذربایجان حدود ۵۰۰ هزار نفر بود كه پس از استقلال بیش از نصف آنها به روسیه مهاجرت كرده اند و علاوه بر آن در باكو حدود ۳۰۰ هزارنفر دورگه و روسی زبان وجود داشتند كه در مجموع این عوامل نقش مهمی در تحكیم روابط فرهنگی روسها و آذریها ایفا كرده بود.در پی فروپاشی شوروی كه تب استقلال خواهی در جمهوری تازه استقلال یافته جمهوری آذربایجان بالا بود جمعی از نهادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن راه مخالفت با روسیه را در دستور كار قرار دادند و این تب در اوایل استقلال این كشور بطور فاحش ادامه یافت.
روسیه نیز كه در مقابل از مناقشه قره باغ برای تامین سلطه خود در منطقه استفاده می كرد با توجه به گرایش سریع باكو به سوی غرب و تركیه از ارمنی ها حمایت كرد كه باعث مخالفت بیشترتشكل های آذری با مسكو شد.با این مقدمه می توان روابط روسیه و جمهوری آذربایجان در سالهای اخیر را به دو مرحله مهم تقسیم كرد.مرحله اول، ایجاد تشنج در روابط دو كشور بدنبال فروپاشی شوروی با بالا رفتن تب ناسیونالیسم بین نیروهای سیاسی آذری و مخالفت شدید مسكو با گرایشات شتاب زده محافل آذربایجان به سوی غرب و آمریكا است كه این روند از سال ۱۹۹۱ تا اواخر سال ۱۹۹۹ میلادی ادامه یافت.
مرحله دوم ، دوره تعامل و تلاشهای باكو و كرملین برای عادی سازی مناسبات است كه كارشناسان آن را نوعی سیاست واقع بینانه خواندند كه بواسطه آن از اوایل سال ۲۰۰۰ میلادی روابط دو كشور رو به گسترش نهاد و آنها با توجه به شرایط جدید بین المللی و منافع متقابل خود مجبور شدند از تنش و تشنج موجود فیمابین بكاهند.
در این مرحله مسكو متوجه شد كه افزایش فشار سیاسی ، اقتصادی و نظامی به باكو باعث گرایش بیشتر همسایه جنوبی خود به سوی غرب و تركیه می شود و بر این اساس به جمهوری آذربایجان به عنوان یكی از كشورهای مهم حوزه دریای خزر و قفقاز اهمیت قایل شد و راه بهبود مناسبات را درپیش گرفت.در این میان رویكرد جدید باكو به سمت روسیه در اواخر سال ۱۹۹۹ میلادی نیز از چند نظر قابل تامل بود.- اولا این كه حیدر علی اف به عنوان یك سیاستمدار كهنه كار دوران كمونیسم به رغم دادن امتیازات فراوان به غرب ( از قبیل قراردادهای نفتی و خط لوله باكو- تفلیس - جیهان ) از رفتار غرب با جمهوری آذربایجان مایوس شد، چون آمریكا در مقابل دریافت این امتیازات حمایت خود از ارمنی ها را افزایش داد و در مساله قره باغ منافع باكو را نادیده گرفت.دوم این كه وزارت خارجه آمریكا در گزارش های سالانه مشروعیت حكومت حیدر علی اف را زیر سوال برده و از مساله دموكراسی و حقوق بشر به عنوان اهرم فشار علیه جمهوری آذربایجان استفاده می كرد.
سوم این كه تعداد مهاجران آذری به روسیه از دو میلیون نفر تجاوز می كرد و در صورت اخراج آنها از روسیه دولت باكو با مشكلات جدی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در داخل كشور رو به رو می شد.به اعتقاد كارشناسان سیاسی با توجه به این عوامل دولت باكو برای تامین امنیت و ثبات در كشور و برقراری نوعی موازنه سیاسی در صدد بهبود روابط با كرملین برآمد.از سوی دیگر جمهوری آذربایجان كه در مساله تعیین رژیم حقوقی دریای خزر با عشق آباد و تهران اختلاف داشت، نیازمند حمایت روسیه در این خصوص بود و به همین دلیل نخستین گام حیدر علی اف رییس جمهوری فقید این كشور امضای توافقنامه با مسكو در مورد دریای خزر بود.
همچنین اقدامات جدید باكو به برجسته كردن نقش روسیه در حل مناقشه قره باغ منجر شد بطوری كه حیدر علی اف در اولین دیدار خود با پوتین در ژانویه سال ۲۰۰۰ میلادی اعلام كرد كه كلید حل عادلانه مشكل قره باغ در دست كرملین است.به گزارش ایرنا اگرچه ارتش جمهوری آذربایجان در سالهای اخیر در صدد بازسازی نیروهای مسلح خود طبق استانداردهای ناتو است ، ولی سیستم دفاعی و تجهیزات نظامی آن از روسیه و شوروی سابق باقی مانده است.علاوه براین روسیه در روابط با جمهوری آذربایجان بیشتر روی منافع اقتصادی حساب می كند و بنا بر این مسكو در سالهای اخیر همكاری اقتصادی و تجاری با این كشور حوزه قفقاز را گسترش می دهد.برغم این اقدامات الهام علی اف رییس جمهوری آذربایجان در اوایل كار كه به حمایت روسیه نیاز داشت پس از تثبیت موقعیت دولت خود و گسترش روابط با آمریكا بار دیگر بتدریج از روسیه دوری گزید.به اعتقاد كارشناسان و منابع خبری غربی و آذری وی در این دوره نیاز مبرم به حمایت جورج بوش رییس جمهوری آمریكا برای كاهش فشارهای سیاسی كرملین و نیروهای مخالف داخلی داشت.
با این حال برخوردهای دوگانه واشنگتن با دولت جمهوری آذربایجان نگرانی دولتمردان به ویژه رییس جمهوری جدید این كشور را كه مانند پدرش از تجربه و درایت سیاسی كافی برخوردار نبود مضاعف می ساخت.پس از تلاشهای فراوان وی در تابستان سال ۲۰۰۵ میلادی موفق به ملاقات با جورج بوش شد و محافل باكو این دیدار را به عنوان به رسمیت شناخته شدن الهام علی اف از سوی غرب تلقی كردند.
مسوولان باكو و رسانه های وابسته به دولت در آستانه این دیدار غرب را به اعمال سیاست دوگانه متهم می كردند چون از یك طرف رییس جمهوری آمریكا باكو را متحد خود در منطقه می خواند و از سوی دیگر وزارت امور خارجه این كشور در گزارشهای رسمی خود مشروعیت انتخابات و دولت الهام علی اف را زیر سوول می برد.
روزنامه «ینی آذربایجان» ارگان حزب حاكم باكو در آن موقع در مقالات و تحلیل های خود به صراحت نوشته بود، رهبران جمهوری آذربایجان بخاطر بیرون كردن روسیه از منطقه و تامین حضور غرب در آن از منافع خود در قراردادهای نفتی و مسیر انتقال آن گذشت ولی غرب در قبال این خدمات حمایت لازم را از این كشور نكرد.با این وجود رییس جمهوری آذربایجان پس از ملاقات با بوش اعلام كرد، كشورش سیاست همگرایی با غرب و ناتو را پیش خواهد گرفت و بدنبال آن در دو سال اخیر سفرهای هیاتهای سیاسی نظامی آمریكا به جمهوری آذربایجان نیز افزایش یافته و این هیاتها علاوه بر مقامات باكو با رهبران احزاب غربگرا نیز ملاقات كردند.
در واقع موضوع اصلی مذاكرات آمریكایی ها با محافل باكو پیوستن این جمهوری قفقاز به نهادهای غربی و كاهش نفوذ روسیه در این منطقه بود كه این امر موجب ناراحتی كرملین شد.به عقیده برخی كارشناسان سیاسی از سال ۲۰۰۳ میلادی كه گرجستان كاملا تحت كنترل واشنگتن در آمد ، باكو نیز طبق سناریوی غرب بتدریج از اقدامات آمریكا علیه روسیه در پشت پرده حمایت می كرد.بر این اساس در سال ۲۰۰۶ میلادی كه روابط تفلیس و مسكو تیره شده و گرجستان درخواست عضویت در ناتو را بطور رسمی اعلام كرد ، این موضوع در مناسبات روسیه و جمهوری آذربایجان نیز تاثیر گذاشت.
اگرچه باكو چنین درخواستی را مطرح نكرد ، ولی مقامات این كشور در اظهارات خود به صراحت گفتند كه خط مشی سیاست خارجی جمهوری آذربایجان به سمت غرب و ناتو است.در ادامه همین مسایل روسیه اوایل پاییز سال ۲۰۰۶ میلادی قیمت گاز صادراتی خود به گرجستان را تا ۲۳۵ دلار بابت یك هزار متر مكعب افزایش داد و مسكو در عین حال به باكو اعلام كرد از سال ۲۰۰۷ میلادی نرخ گاز صادراتی خود به این كشور را نیز از ۱۱۰ دلار به ۲۳۵ دلار افزایش خواهد داد.برخی كارشناسان این اقدامات روسیه را هشدار به جمهوری آذربایجان درباره صادرات گاز از این كشور به سفارش غرب به گرجستان با قیمت ارزان ۱۲۰ دلار بابت هر یكهزار مترمكعب و همكاری باكو با تفلیس تلقی كردند.
بحث درباره این موضوع به جایی رسید كه باكو از خریداری گاز طبیعی از روسیه خودداری كرد و الهام علی اف نیز برای اولین بار مسكو را به اعمال فشار به كشورهای قفقاز متهم كرد.حتی جمهوری آذربایجان در مقابل این اقدام روسیه صادرات نفت خام خود از طریق خط لوله نفتی باكو - نوروسیسك را كه سالانه ۲/۵ میلیون تن بود به بهانه جایگزین كردن گاز برای تامین نیازهای داخلی متوقف كرد.برخی كارشناسان و نخبگان باكو موضع گیری جدید رییس جمهوری آذربایجان را ناشی از عدم تجربه سیاسی دانسته و تحویل گاز طبیعی به گرجستان به قیمت ارزان را مغایر با منافع كشور خود خواندند.
آنها همچنین معتقدند كه باكو در رقابت و چالش بین غرب و روسیه برای تامین تسلط خود بر منطقه باید تا اندازه ای بیطرف باشد و منافع ملی خود را دنبال كند.اگرچه مسكو پس از موضع گیری اخیر باكو در خصوص گرجستان واكنش رسمی از خود نشان نداد ولی كرملین دوباره با ارسال اسلحه به ارمنستان تلویحا به جمهوری آذربایجان اخطار داد كه همسایه شمالی این كشور از اهرم های جدی برای اعمال فشار به این كشور برخوردار است.
گذشته از آن، روسیه می تواند از اهرم دیگر یعنی اخراج بیش از دو میلیون آذری از خاك خود جمهوری آذربایجان را با مشكلات فراوان اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی مواجه سازد.بر اساس این نظریه ، در صورت ادامه این سیاست توسط باكو در جهت مقابله با منافع روسیه در منطقه ، كرملین از اهرم های سیاسی و اقتصادی و نظامی علیه جمهوری آذربایجان بیشتر استفاده خواهد كرد.وجود پایگاههای نظامی روسیه در ارمنستان و گسترش همكاری نظامی دو كشور مانع از تلاشهای باكو برای حل عادلانه مناقشه قره باغ می شود و گذشته از آن روسیه به عنوان یكی از اعضای گروه میانجی مینسك هنوز از نقش مهمی در این زمینه برخوردار است.
منبع : روزنامه ابرار