جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا
«بلشویسم»و رابطه با ایران
از هفدهم مرداد ۱۲۹۸ كه پیمان معروف ۱۹۱۹ توسط وثوقالدوله با انگلیسیها به امضا رسید دولت روسیه از این پیمان و اقدام دولت ایران در امضای آن انتقاد كرد و این انتقاد را تا لغو آن پیمان ادامه داد. دولتمردان جدید مسكو كه كمی پیش از آن توانسته بودند در جریان انقلاب كمونیستی، حكومت ۳۰۰ ساله تزاری را براندازند، از یكسو انگلیسیها را هم پیمان رژیم تزاری میدانستند و با اقدامات آنان مخالفت میورزیدند و از سوی دیگر برای پیشبرد مقاصد خود در منطقه نیازمند جلب حمایت كشورهای همسایه و رفع كدورتهای ایجاد شده به وسیله حكومت تزاری بودند.
این تلاش به ویژه برای بلشویكهائی كه از فردای پیروزی خود سرگرم جنگهای مسلحانه با ضد انقلاب داخلی موسوم به «روسهای سفید» بودند اهمیت به سزائی داشت.
به عبارت دیگر، عواملی چون تفاوت ماهوی حكومت كمونیستی لنین با حكومتهای سرمایهداری اروپا، نیاز بلشویكها به كسب اعتبار منطقهای و همچنین رفع هرگونه دغدغه برون مزی برای تمركز قوا در رویاروئی با مخالفان داخلی، حكومت جدید روسیه را واداشت تا پس از پیروزی انقلاب اكتبر نیروهای خود را از داخل شهرهای ایران فرا بخواند، حمایت خود را از تمامیت ارضی ایران اعلام كند و از هرگونه قراردادی كه ناقض استقلال ایران باشد انتقاد به عمل آورد. بدیهی است این رویكرد بیش از آنكه احترام به حاكمیت ملی و تمامیت ارضی و استقلال ایران باشد نوعی فرصت طلبی سیاسی بود.
روسها تا قبل از وقوع انقلاب بلشویكی ، آشكارا نگاهی استعماری و توسعه طلبانه نسبت به ایران داشتهاند. دست یافتن بر آبهای آزاد و تسلط بر خلیج فارس براساس وصیت نامه پطر كبیر بنیانگذار «روسیه نوین»، الحاق شمال ایران به روسیه و راه یافتن به هندوستان از طریق ایران، اجزاء متفاوت سیاست خارجی روسیه تا پیش از انقلاب كمونیستی آن كشور بود. اساس جنگهای طولانی ایران و روسیه در دوران فتحعلی شاه قاجار كه به تحمیل پیمانهای تركمنچای و گلستان و جدا شدن تعدادی از شهرهای شمالی ایران و انضمام آنها به روسیه منجر شد، در همین چارچوب قابل تفسیر است. علاوه بر این انعقاد قراردادهای ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵ و تقسیم ایران به حوزههای نفوذ روسیه و انگلیس، امتیاز خواهی روسها در مورد نفت شمال و كشتیرانی در خزر، تشكیل نیروی نظامی قزاق در شمال ایران و تأسیس حزب كمونیست در ایران راههائی برای تسهیل نفوذ روسیه به داخل خاك ایران بوده است.
دخالت روسیه و همچنین انگلیس در امور داخلی ایران در دوران حكومت سلسله قاجار و بخصوص دوره حكومت ناصرالدین شاه به اوج خود رسید. در آن سالها گذشته از امتیازات متعددی كه دو ابرقدرت برای خود كسب كرده بودند، كار به جائی رسیده بود كه سفیران این دو كشور مانند دو پادشاه در ایران حكومت میكردند و شاه ایران بدون رضایت و صلاحدید آنان به كوچكترین كاری دست نمیزد. آنها حتی در برابر نهضت مشروطه كه الگوها و شیوههای غربی مملكتداری را در خود داشت نیز مقاومت كردند. انگلیسیها با تزویر و فریب، و روسها با قدرت نظامی در برابر این حركت ایستادند. روسها در این راه حتی تا مرحله به توپ بستن اماكنی چون بارگاه امام رضا (ع) و ساختمان مجلس شورای ملی نیز پیش رفتند. با وجود آنكه در آستانه جنگ اول جهانی دولت ایران بیطرفی خود را به دفعات اعلام كرده بود، نظامیان روس بخش شمالی ایران را تا اصفهان تحت اشغال خود درآورده بودند و در ۱۲۹۴ هجری شمسی در یك تبانی با انگلیسیها و به موجب پیمان ۱۹۱۵ متفقاًَ اداره امور مالی ایران را نیز در دست گرفتند.
پس از پیروزی بلشویكها در روسیه، آنها از پارهای امتیازات كه دولت تزاری در كشورهای مجاور به زور كسب كرده بود صرفنظر كردند و مستشاران و نظامیان خود را از این كشورها و از جمله ایران فراخواندند و قراردادهای استعماری دوره تزاری را رسماً لغو كردند. با این حال این اقدامات همانگونه كه گفته شد، صوری و مصلحتی بوده و به منزله پایان دخالتهای روسیه در امور داخلی ایران نبود، چنانكه آنان در خلال جنگ دوم جهانی و تا سالها پس از آن، حضور نظامی خود را در ایران حفظ كردند و برای كسب امتیازات نفتی بر دولت ایران فشار آوردند و موجی از خود مختاری طلبی را در استانهای آذربایجان و كردستان براه انداختند.
این تلاش به ویژه برای بلشویكهائی كه از فردای پیروزی خود سرگرم جنگهای مسلحانه با ضد انقلاب داخلی موسوم به «روسهای سفید» بودند اهمیت به سزائی داشت.
به عبارت دیگر، عواملی چون تفاوت ماهوی حكومت كمونیستی لنین با حكومتهای سرمایهداری اروپا، نیاز بلشویكها به كسب اعتبار منطقهای و همچنین رفع هرگونه دغدغه برون مزی برای تمركز قوا در رویاروئی با مخالفان داخلی، حكومت جدید روسیه را واداشت تا پس از پیروزی انقلاب اكتبر نیروهای خود را از داخل شهرهای ایران فرا بخواند، حمایت خود را از تمامیت ارضی ایران اعلام كند و از هرگونه قراردادی كه ناقض استقلال ایران باشد انتقاد به عمل آورد. بدیهی است این رویكرد بیش از آنكه احترام به حاكمیت ملی و تمامیت ارضی و استقلال ایران باشد نوعی فرصت طلبی سیاسی بود.
روسها تا قبل از وقوع انقلاب بلشویكی ، آشكارا نگاهی استعماری و توسعه طلبانه نسبت به ایران داشتهاند. دست یافتن بر آبهای آزاد و تسلط بر خلیج فارس براساس وصیت نامه پطر كبیر بنیانگذار «روسیه نوین»، الحاق شمال ایران به روسیه و راه یافتن به هندوستان از طریق ایران، اجزاء متفاوت سیاست خارجی روسیه تا پیش از انقلاب كمونیستی آن كشور بود. اساس جنگهای طولانی ایران و روسیه در دوران فتحعلی شاه قاجار كه به تحمیل پیمانهای تركمنچای و گلستان و جدا شدن تعدادی از شهرهای شمالی ایران و انضمام آنها به روسیه منجر شد، در همین چارچوب قابل تفسیر است. علاوه بر این انعقاد قراردادهای ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵ و تقسیم ایران به حوزههای نفوذ روسیه و انگلیس، امتیاز خواهی روسها در مورد نفت شمال و كشتیرانی در خزر، تشكیل نیروی نظامی قزاق در شمال ایران و تأسیس حزب كمونیست در ایران راههائی برای تسهیل نفوذ روسیه به داخل خاك ایران بوده است.
دخالت روسیه و همچنین انگلیس در امور داخلی ایران در دوران حكومت سلسله قاجار و بخصوص دوره حكومت ناصرالدین شاه به اوج خود رسید. در آن سالها گذشته از امتیازات متعددی كه دو ابرقدرت برای خود كسب كرده بودند، كار به جائی رسیده بود كه سفیران این دو كشور مانند دو پادشاه در ایران حكومت میكردند و شاه ایران بدون رضایت و صلاحدید آنان به كوچكترین كاری دست نمیزد. آنها حتی در برابر نهضت مشروطه كه الگوها و شیوههای غربی مملكتداری را در خود داشت نیز مقاومت كردند. انگلیسیها با تزویر و فریب، و روسها با قدرت نظامی در برابر این حركت ایستادند. روسها در این راه حتی تا مرحله به توپ بستن اماكنی چون بارگاه امام رضا (ع) و ساختمان مجلس شورای ملی نیز پیش رفتند. با وجود آنكه در آستانه جنگ اول جهانی دولت ایران بیطرفی خود را به دفعات اعلام كرده بود، نظامیان روس بخش شمالی ایران را تا اصفهان تحت اشغال خود درآورده بودند و در ۱۲۹۴ هجری شمسی در یك تبانی با انگلیسیها و به موجب پیمان ۱۹۱۵ متفقاًَ اداره امور مالی ایران را نیز در دست گرفتند.
پس از پیروزی بلشویكها در روسیه، آنها از پارهای امتیازات كه دولت تزاری در كشورهای مجاور به زور كسب كرده بود صرفنظر كردند و مستشاران و نظامیان خود را از این كشورها و از جمله ایران فراخواندند و قراردادهای استعماری دوره تزاری را رسماً لغو كردند. با این حال این اقدامات همانگونه كه گفته شد، صوری و مصلحتی بوده و به منزله پایان دخالتهای روسیه در امور داخلی ایران نبود، چنانكه آنان در خلال جنگ دوم جهانی و تا سالها پس از آن، حضور نظامی خود را در ایران حفظ كردند و برای كسب امتیازات نفتی بر دولت ایران فشار آوردند و موجی از خود مختاری طلبی را در استانهای آذربایجان و كردستان براه انداختند.
منبع : موسسه مطالعات وپژوهش های سیاسی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
اسرائیل ایران رئیس جمهور مازندران رئیسی توماج صالحی دولت سیزدهم مجلس شورای اسلامی دولت مجلس شورای نگهبان سید ابراهیم رئیسی
سیل مشهد سیل مشهد هواشناسی تهران خراسان رضوی بارش باران پلیس فضای مجازی قوه قضاییه شهرداری تهران قتل
خودرو قیمت خودرو قیمت طلا قیمت دلار بازار خودرو ایران خودرو مالیات مسکن تعطیلی شنبه بانک مرکزی دلار طلا
لیلا حاتمی علی حاتمی زری خوشکام نمایشگاه کتاب نمایشگاه کتاب تهران کتاب تلویزیون سریال سینمای ایران فردوسی همایون شجریان سینما
رژیم صهیونیستی غزه آمریکا روسیه فلسطین جنگ غزه حماس چین اوکراین ترکیه یمن نوار غزه
فوتبال استقلال پرسپولیس تراکتور جام حذفی سپاهان لیگ برتر جواد نکونام بازی لیگ برتر ایران باشگاه استقلال لیگ برتر انگلیس
گوگل هوش مصنوعی آیفون اپل سامسونگ باتری سونی تبلیغات سرعت اینترنت عیسی زارع پور
خواب چای بارداری دیابت کاهش وزن چاقی سرماخوردگی