یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

بررسی جایگاه «هنر» در مدارس‌


بررسی جایگاه «هنر» در مدارس‌
مقوله‌ای که امروزه از آن تحت عنوان هنر یاد می‌شود، عرصه‌ وسیع و بی‌کرانی از آفرینش‌های زیبا، بدیع و ماندگار بشری است که عشق، دستمایه‌ پدید آوردن آن و نوعی زیبایی دلنواز و آرام بخش، صورت ظهور آن است.
هنر نه یک موضوع که مجموعه‌ای از پدیده‌های گوناگون است و زیبایی، توازن و هماهنگی آن با نیاز‌های فطری بشری سبب شده است که انسان عصر ماشین از آن به منزله‌ غذای روح یاد کند.
نقاشی، خط، شعر، موسیقی، تئاتر، معماری، حکاکی، نقش‌آفرینی برتاروپود نخ‌ها، فیلم و عکس و... به مثابه بخشی از عرصه‌ هنر، دست آویزی برای هنرمند است تا به کمک آن، به بیان زیبا و لطیف اندیشه و احساس بپردازد و آن را جاودانه کند. نه تنها انسان متمدن امروز که بشر عصرحجر نیز باحکاکی بر سینه‌ غارها نیاز خود را این چنین بیان کرده است.
مختصر آن پدید آورنده تابلو حیرت انگیز هستی در تعریف خود می‌گوید: <خداوند زیباست و دوست دارد زیبایی‌ها را> و انسان‌ منهای هنر و شناخت و دانش هنری یکی از مهمترین وجوه انسانی خود، یعنی درک زیبایی، را از دست خواهد داد. هدف از آموزش هنر نیز در برنامه‌ آموزشی سراسر دنیا پرورش ذوق و دوست داشتن زیبایی‌ها و درک و لذت بردن از پدیده‌ای است که "هنر" نامیده می‌شود.
● هنر کودکان
در مدارس ما، از مجموعه‌ فعالیت‌هایی که در مقوله‌ هنر قرار می‌گیرد، بیشتر به نقاشی، کاردستی و خط به طور رسمی پرداخته می‌شود. شاید یکی از دلایل این باشد که در محدوده‌ برنامه رسمی و زمان بندی شده‌ مدارس، قادر به ارائه تمام مجموعه عوامل این عرصه پهناور نیستیم و از طرفی هدف از آموزش هنر تربیت متخصص فن و خالق آثار هنری نیست. بلکه هدف اصلی همان پرورش حس زیبایی شناختی و ذوق و خلاقیت در کودکان است.
از مجموعه فعالیت‌های هنری نقاشی و پس از آن کاردستی یکی از بارزترین گرایش‌های هنری کودکان به شمار می‌رود.
طبق نظریه‌ روان شناسان تربیتی، کودک خیلی زود (در حدود ۲سالگی) با خط خطی کردن به بیان احساسات خود می‌پردازد و به تدریج و با تکامل و هماهنگی بیشتر بین چشم و دست و مغز با استفاده بیشتر از خط‌ها و نقطه‌ها محیط خود را گاه آنچنان که هست و گاه آن‌چنان که خود درک می‌کند یا دوست دارد که باشد، تصویر می‌کند. به عقیده‌ این روان شناسان، نقاشی‌های کودکان آینه‌ احساسات و اندیشه و دنیای پیچیده آنهاست و با استفاده از نقاشی‌های کودکان و تعبیر و تفسیر علمی و دقیق آن می‌توان به نیازها و مشکلاتشان پی‌برد و برای رفع مسائل آنان اقدام کرد.طبق آخرین مطالعات در حوزه یادگیری، ارتباط تصویری کودک به نیم کره‌ راست مغز و بیان ادبی و علمی او به نیم‌کره‌ چپ مربوط می‌شود؛ بنابراین انجام دادن کارهای تصویری، ایجاد کردن تعادل در رشد نیم‌کره‌ مغز است. متأسفانه نظام آموزشی ما از پیش از دبستان تا دانشگاه بیشتر به فعالیت‌های نیم کره چپ مغز مربوط می‌شود، در حالی که فعالیت متعادل هر دو نیم کره سبب می‌شود که کودک، انسانی متعادل و سازگار بار آید.
● ویژگی‌های نقاشی کودکان دبستانی
همان طور که مطرح شد، کودک از دوسالگی با خط خطی کردن به بیان تصویری می‌پردازد و به تدریج با رشد دستگاه عصبی و عضلاتی، نقاشی های او گسترش می‌یابد. دانشمندان براین عقیده‌اند که بین رشد فکری و ذهنی کودک و نقاشی‌های او رابطه‌ مستقیمی وجود دارد، زیرا پس از دوران خط خطی کردن، از ۴ تا ۶ سالگی، ظهور دوران جدیدی در تکامل تصویری و ذهنی کودک است که دوره‌ قبل از تصویری نامیده می‌شود.
شکل زن و مرد جزء اولین اشکالی است که کودک در این سنین رسم می‌کند. این دوره برای کودکان بسیار حساس است. محدود کردن کودک به تقلید از مدل خاصی، که مطابق ذوق او نیست، از رشد استعداد‌هایش می‌کاهد.
دوره‌ بعد از ۷ تا ۹ سالگی دوره‌ تصویری نامیده شده است و به باور بعضی صاحبنظران، "دوره‌ طلایی نقاشی کودکان" به حساب می‌آید. کودک در این دوره به رابطه‌ بین اشیا و اشکال و زمان و فضای نقاشی توجه دارد و بازتاب هر چیز تازه‌ای که در محیط یاد می‌گیرد و نقاشی او ظاهر می شود. مثلاً وقتی می‌فهمند که انسان در هر دست پنج انگشت دارد یا کفش می‌پوشد. نقاشی خود را با اضافه کردن تجربه‌های جدید کامل‌تر می‌کنند. بنابراین، پرداختن به طراحی و نقاشی در این سن، یکی از فعالیت‌های مهم آموزشی کودک است. دوره‌ بعد یعنی، سنین ۹ تا ۱۲، دوره‌ واقعیت گرایی است.
در این دوره، دانش آموز می‌کوشد اشیای محیط را طبیعی جلوه دهد و اشخاص و پدیده‌های طبیعی را، آن گونه که به نظر می‌رسند، تصویر کند.
در این سنین او به مردم و به محیط زندگی خود توجه خاصی دارد و از تجربه‌های خود در کارهای هنری استفاده می‌کند و هویت خاصی به اشیا و اشخاص طراحی شده می‌دهد. در این دوره، بچه‌ها به موضوعات اجتماعی و دینی و سیاسی علاقه زیادی نشان می‌دهند و در عین حال کار آن‌ها جنبه‌ نمادین دارد. به این سبب، در طراحی پسرها بیشتر اتومبیل و هواپیما و تانک(سرعت و قدرت) دیده می‌شود و دختران گل و پرنده و طبیعت را ترجیح می‌دهند.
اما هر دو گروه در کارهای جمعی و مشارکتی شوق و ذوق برای انجام دادن کار دارند.
● نقش معلم
رفتار و واکنش معلم و مربی و بزرگ‌ترها در مورد کودکان ۷ تا ۱۲ ساله (دوره دبستان سنین ۷ تا ۱۲) بسیار حساس است. وظیفه‌ معلم در زنگ هنر، تدریس اصول و چهار چوب‌های خاص و تعیین شده نیست؛ بلکه مهم‌ترین نقش او، راهنمایی معنوی و فکری، برانگیختن ذوق و تقویت حس ابتکار و قدرت آفرینش کودکان است. و در نتیجه، تحمیل یک مدل یا موضوع، نه تنها از رشد استعدادهای کودک جلوگیری می‌کند، بلکه ممکن است سبب بروز ناراحتی‌های روحی و روانی در او شود.
ارزشیابی از نقاشی‌های دانش آموزان و در نظر گرفتن نمره برای زیبایی کار به هیچ وجه به صلاح آن‌ها نیست و از اعتماد به نفس آنان می‌کاهد.
مؤثرترین نقش معلم در کلاس هنر این است که هم تماشاچی معتبری باشد و هم شنونده‌ای دقیق که به هنگام پیشنهاد دهد، به جا سؤال کند و هر زمان که لازم بود، به تحسین و تمجیدبپردازد.
به نقل از روزنامه اطلاعات
حیدر کریمی‌
کارشناس آموزش ابتدایی.
منبع : وزارت آموزش و پرورش ایران


همچنین مشاهده کنید