پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

هنر، ابزار ابراز آرزو


هنر، ابزار ابراز آرزو
فعالیت‌های هنری برای کودک زمینه‌ای است نامحدود برای اکتشاف طبیعت، انسان‌ها، رنگ‌ها و شکلها و ... هر لحظه آن تجربه تازه‌ای است در دنیای ناشناخته. وسیله‌ای است برای ابراز حالات، افکار و آرزوها عرصه‌ای است برای آفرینش لذت‌بخش. در آفرینش یک اثر، کودک از هدف خاصی پیروی نمی‌کند بلکه تمامیت هستی خود را در آن منعکس می‌کند. هیچ دو اثری همانند نیست و کودک هرگز نمی‌تواند کار خود را تکرار کند به همین دلیل آثار کودکان ارزشی را پیدا می‌کند.
هنرمند، روانشناس، مربی و جامعه‌شناس هریک از دید خود به آن توجه می‌کنند، سیر تکاملی هنر در کودکان در همه جای زمین و در میان تمام اقوام اگر بزرگترها در آن دخالتی نکنند یکسان است ولی در مورد هیچ دو کودکی یکنواخت نیست. کودک سه ساله ابتدا خط خطی می‌کند یا با گذاشتن نقطه نقطه نتیجه حرکت خود را با شگفتی می‌نگرد دست‌های او ابتدا حرکتی آزاد و غیرارادی دارند ناگهان در میان خطوط و نقطه‌ها شکلی می‌یابد مار، خانه، خورشید، صورت انسان، شادی اکتشاف، انگیزه تازه‌ای می‌شود برای کوشش مجدد. موفقیت او را به هیجان می‌آورد. حال اوست که خط‌ها و رنگ ها را در اختیار دارد و دلشاد از قدرتی که یافته است به آفرینش می‌پردازد بزرگ می‌شود و پیش می‌رود هر روز نکته تازه‌ای از آنچه دیده است بر صفحه کاغذ می‌آورد در خمیر شکل می‌دهد و در قطعات می‌برد این درختی است پر شکوفه، این خانه آرزوهاست.
خورشید همه جا می‌تابد گل‌ها و درخت‌ها هزارگونه می‌شوند برای او رویاها و تخیلات انتهایی ندارند و همانند افسانه‌ها در هنر همه چیز امکان‌پذیر و بالاتر از همه آفرینش‌ زیبایی لذت‌بخش است. در نه و ده سالگی اندک اندک واقعیت‌ها وشکل ظاهری اشیاء تجربیات تازه‌ای می‌شوند. آفرینش از راه اندیشیدن و تخیل جای خود را به بازسازی طبیعت می‌دهد، رنگ‌ها و شکل‌ها هاله افسانه‌ای خود را از دست داده، نموداری از واقعیت‌ها می‌شود، هرچیز ابعاد ظاهری خود را می‌یابد، دیگر درخت نمی‌تواند سر به خورشید بساید و انسان نمی‌تواند ابعادی بزرگتر از خانه داشته باشد. نوجوان با دقت بیشتر رنگ‌ها و شکل‌ها را ا نتخاب می‌کند و با جرات و شهامت سعی دارد هر دو را در اختیار خود بگیرد. انسان‌ها، زندگی، عواطف و حالات دیگران را در کارهای هنری خود منعکس می‌کند.
آثار او برخوردی است از کندو کاو در درون و باز یافتن آن در چهره دیگران. آموزش هنر در دوران کودکی تنها بدین مفهوم مطرح است: حفظ آ‌زادی برای طی مسیر طبیعی تکامل هرگونه دخالتی در کار هنری کودکان، هرگونه راهنمایی، هرگونه دادن مدل یا تعلیم سبک خاص، یا القای سلیقه و دید ویژه‌ای سیر تکامل هنر را برهم می‌ریزد. قدرت خلاقه را از بین می‌برد ارزش و مفهوم کار هنری کودکان را دگرگون و بلکه ویران می‌سازد و استعداد هنری را در نطفه از بین می‌برد. فرق آثار هنری و صنعتی در این است که در هنر هر اثر شخصیت خاص خود را دارد ولی آثار صنعتی همه یکسانند.
وقتی آثار کودکان ارزش هنری می‌یابد که شخصیت، اندیشه، احساس و دریافت و سبک کار واقعی آنان در آن منعکس باشد. مهارت فنی در خط شکل‌سازی و به کار بردن رنگ کاملا جنبه فرعی دارد و هدف نیست (حفظ آزادی برای طی مسیر تکامل) این بدان معنا نیست که کودک به حال خود رها شود و آزادانه در هر زمینه‌ای کار کند. هنر آموز با ایجاد محیط و حالت مناسب برای کار، آماده ساختن فکری و روانی کودک یا نوجوان، گسترش دید و تجربه او، از راه گردش‌ها، قصه‌گویی، دادن زمینه‌های تخیل، یاد دادن طرز استفاده از انواع ابزار کار هنری، وسایل و فنون آن، آشنا‌کردن کودک یا نوجوان با رشته‌های مختلف هنر‌های تجسمی، نقاشی، شکل‌سازی، حکاکی، سرامیک و ... و تهیه وسایل و امکان آفرینش در همه رشته‌ها برای او، استفاده از موسیقی برای برانگیختن قدرت تخیل، کار فراوان دارد. هدایت و تشویق او در جهت به کار بردن حداکثر قدرت خلاقه، اتمام و تکمیل کار است.
هنرمند باید از کار خود راضی باشد. کودک و نوجوان از این قاعده مستثنی نیستند. هنرآموز با نمایش گذاشتن آثار کودکان و نوجوانان به طور مداوم و گاه به صورت وسیع‌تر آنها را به نقد کارهای خود می‌نشاند ولی خود مستقیما اظهارنظر نمی‌کند. گاه آنها را به کار دسته‌جمعی تشویق می‌کند تا بدون از دست د ادن سبک خاص خود به آفرینش جمعی بپردازند. هنر آموز واقعی و موفق هم هنرشناسی است قوی، هم کودک‌شناسی است که از دل و جان به دنیای آنان راه یافته است و هم مربی ای است دقیق که با شور و شوق با آنها کار می‌کند ولی هرگز تواضع خود را از دست نمی‌دهد و می‌تواند به آثار هنری کودکان آن طور بنگرد که باید نگریست. اگر بیننده با آثار بزرگترها آشنا باشد می‌داند که نگرش به آثار هنری بزرگسالان در اصل اختلافی با نگرش به آثار کودکان یا نوجوانان ندارد اگر با اثر هنرمند به دنیای درون و حالات و افکار او راه یافته دریافت تازه و دقیق‌تری از دنیای اطراف خود می‌یابیم و به نکاتی پی می‌بریم که بدان توجه نداشته‌ایم. با اثر یک کودک با دنیای درون او و حالات و افکار او آشنا می‌شویم.
کودکی مرحله‌ای است از زندگی با اندیشه‌ها، دریافت‌ها و محسوسات خاص خود که اگر مهمتر نباشد کم اهمیت‌تر از مراحل دیگر نیست. به شکل‌ها، به رنگ‌ها، به ترکیب‌ها و به اندیشه‌ و احساسی که آن را آفریده است توجه کنید. سیر تکامل آن را در آثار کودکان مختلف ببینید. خواهید دید شادی و شور زندگی و آفرینش چگونه از تمام آنها باز می‌تابد. شادی و شور و اطمینانی که در ما اثر می‌کند، ما را در فکر می‌‌اندازد و مسئولیت‌هایی را در قبال نسل جوان از دیدگاه تازه‌ای در مقابلمان قرار می‌دهد.
حکیمه خاتون حیدری
کارشناس مسئول آموزش ابتدایی و پیش‌دبستانی
منبع : روزنامه رسالت