پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


عزاداری و تعزیه‌خوانی ، استان مازندران


عزاداری و تعزیه‌خوانی در روستای میخسار كجور معروف است. رونق و اوج آن در ده روز اول محرم است. اهالی از نقاط مختلف و شهرستان‌های دیگر به زادگاه خود می‌آیند تا در مراسم سوگواری شركت كنند. مرثیه‌خوان‌ها نیز كه خود بومی هستند، در این مراسم شركت می‌كنند. كسانی هم كه نذر دارند به ترتیب نوبت، یا ناهار یا شام نذری در مسجد روستا احسان می‌‌كنند. سابقاً مراسم تعزیه‌خوانی و شبیه‌خوانی حوادث كربلا رواج داشت و انواع لباس، سپر، كلاه‌خود و زره جمع‌آوری و نگهداری می‌شد. گاهی نیز از طالقان و قزوین برای تعزیه‌خوانی به میخسار می‌آمدند. اكثر شب‌ها، به شكل و حالت ایستاده و با خواندن مرثیه‌های ضربی و آهنگین سینه می‌زدند. عمل این حلقه ایستاده را كه می‌چرخید، «جوش زدن» می‌نامیدند، یك نفر در وسط حلقه، حفظ هماهنگی و نظم را به عهده داشت تا آهنگ سینه‌زنی را تنظیم كند. معمولاً انبوه سینه‌زن‌ها تلاش می‌كردند با ابراز احساسات در میان مردم كسب اعتبار كرده و به ثواب اخروی برسند. ظهر عاشورا یا روز دهم محرم كه مراسم سینه‌زنی به اوج خود می‌رسید، اسبی را با پارچه‌ای سفید كه تمامی آن با ماده‌ای قرمز، به نشان محل خونفشان تیرهای اشقیا رنگ شده بود و همچین با پارچه‌ای رنگین و شمشیر و چكمه می‌آراستند و به شكل ذوالجناح در می‌آوردند و در روستا می‌گرداندند. مرثیه‌خوان‌ها پیشاپیش ذوالجناح در كوچه‌های روستا راه می‌افتادند و از هر خانه‌‌ای پول، قند،‌ چای و نبات جمع می‌‌كردند؛ تا از این رهگذر، هم زحمات كسانی كه در این ده روز مرثیه و نوحه خوانده بودند، جبران شود و هم قند و چای كافی برای مراسم بعدی مسجد محل تأمین گردد. این مراسم كه با شركت‌ تمامی اهالی و همراه با علم و كتل و اسب ذوالجناح انجام می‌گرفت، مرثیه بسیار معروفی دارد كه برای همه افراد آن مرز و بوم آشنا و خاطره‌انگیز است.
بخوانید ای هواداران زینب حدیـث درد بــی‌درمــان زینب
بگویید و بگریید و بنالیـــــد شب و روز از غم پنهان زینب