شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

سراب صلح‌


سراب صلح‌
سال‌هاست که شبه‌نظامیان فتح با نیروهای اسرائیلی در حال جنگ بوده‌اند ولی اکنون رهبر این جنبش گویی قصد دارد به نوعی سازش با اسرائیل دست یابد. دولت اسرائیل نیز سعی کرده خوش‌خدمتی خود را به سران جنبش فتح به نمایش بگذارد. در این راستا هفته گذشته نام ۱۸۰ نفر از اعضای جنبش فتح از فهرست افراد تحت تعقیب اسرائیل خارج شد. نکته جالب این است که این ۱۸۰ نفر متعلق به گردان شهدای الا‌قصی وابسته به جنبش فتح هستند و هنوز باور نمی‌کنند که اسرائیل به واقع بخواهد با جنبش فتح مصالحه کند. اسرائیل وعده داده در صورتی که این ۱۸۰ نفر سلا‌ح‌های خود را به مدت ۳ ماه زمین بگذارند، آنان خواهند توانست آزادانه در کرانه باختری به زندگی خود ادامه دهند. این موضوع اگرچه از دید سران فتح، الا‌قصی و حتی دولت اسرائیل به نظر خوشایند می‌نماید ولی خشم بسیاری از افراط‌گرایان یهودی اسرائیل را برانگیخته است.
‌ بسیاری از شبه‌نظامیان الا‌قصی از این طرح اسرائیل استقبال کرده‌اند ولی در میان همین عده کسانی نیز هستند که از حکومت خودگردان فلسطین انتظار شغل دارند. بعضی از آنان معتقدند که چنین معامله‌هایی به نفع اسرائیل تمام می‌شود و با این حال به ناچار تن به تقویت حکومت محمود عباس رهبر جنبش فتح می‌دهند، زیرا می‌پندارند قدرت گرفتن حکومت عباسی می‌تواند امنیت و قانون را بر کرانه باختری رود اردن حکمفرما کند.
این در حالی است که اغلب کارشناسان غربی فکر می‌کنند محمودعباس چنین کارهایی را فقط برای خوشایند اسرائیل انجام نداده است، بلکه قصد داشته در انجام این کار منافع مردم فلسطین را مورد حمایت قرار دهد. غرب اعتقاد دارد در صورتی که عباس از مصالحه با اسرائیل بهره بگیرد و شبه‌نظامیان هوادار فتح را ترغیب به حفظ صلح کند، آن‌وقت خواهد توانست حکومت جدید فلسطینی را در کرانه باختری رود اردن تقویت کند.
بر اثر درگیری‌های ماه گذشته میان شبه‌نظامیان حماس و فتح، باریکه نوار غزه به دست حماس و بخش کرانه باختری رود اردن به دست نیروهای فتح افتاد. پس از این واقعه محمود عباس سعی کرد به ساکنان بخش کرانه باختری ثابت کند که خیلی بهتر از حماس قادر به اداره فلسطین است. از همین‌جا بود که کمک‌و حمایت‌های بین‌المللی از فتح شدت گرفت. ‌
اما باید گفت که این همه، رویایی بیش نیست و کمک‌های ارسالی به فتح بی‌طمع نبوده‌اند. ارتش اسرائیل هنوز به حمله‌های شبانه به شهرهای فلسطینی کرانه باختری و حتی شهر <نابلس> ادامه می‌دهد و افراد مظنون به همکاری با شبه‌نظامیان فلسطینی را دستگیر کرده و یا به شهادت می‌رساند. در صورتی که در همین یورش‌های شبانه، ارتش اسرائیل به اشتباه یکی از افراد خارج شده از فهرست مظنونان الا‌قصی را به اشتباه شهید کند به احتمال بسیار زیاد تمامی قول و قرارهای میان فتح و اسرائیل یک شبه بر باد می‌رود.
از دید حماس مردم فلسطین با وضعیت عجیبی روبه‌رو هستند، زیرا در بخش دیگر فلسطین، شبه‌نظامیان در حال همکاری با اسرائیلی‌هایی هستند که کشورشان را بیش از ۴۰ سال اشغال کرده‌اند. شبه‌نظامیان فتح نیز به خاطر جانبداری از محمود عباس دست به درگیری‌ها با جنبشی زدند که سال‌ها افراد آن به <برادران خونی فتح> شهرت داشتند.
این روزها هواداران محمود عباس در مورد حماس به‌گونه‌ای صحبت می‌کنند که بعضی می‌پندارند جورج بوش رئیس‌جمهور آمریکا با لحنی عربی در مورد اوضاع منطقه خاورمیانه سخن می‌گوید. بعضی از هواداران محمودعباس چنین اظهار می‌دارند: طرفداران حماس یک مشت اسلا‌مگرای افراطی‌اند که با دولت‌های ایران و سوریه همکاری می‌کنند و طرح ملی فلسطین را با شکست مواجه کرده‌اند. جورج بوش نیز هفته گذشته ازجمله‌های مشابهی برای توصیف حماس استفاده کرد و گفت: <حماس یعنی افراط‌گرایی و آدم‌کشی و این عده هیچ خدمتی به مردم فلسطین نکرده‌اند.>
جورج بوش به صراحت حمایت خود از محمودعباس را اعلا‌م کرده است. او در سخنرانی ویژه خود در مورد احترام گذاشتن به ملت‌های فلسطین و اسرائیل اعلا‌م کرده بود مبلغ ۲۷۰ میلیون دلا‌ر به همراه مبالغی وام در اختیار دولت جدید محمود عباس قرار می‌دهد تا دولت فلسطین بتواند تجارت در کرانه باختری را رونق بخشد. بوش همچنین متذکر شد که <اجلا‌س بین‌المللی> را برای حل بحران و مناقشه فلسطین اسرائیلی برگزار می‌کند. این پیشنهاد جورج بوش اگرچه بازتاب رسانه‌ای گسترده‌ای داشت ولی از دید کسانی که به‌طور کامل در جریان امور فلسطین و اسرائیل بودند، چیز جدیدی نبود. پیش از این نیز اجلا‌س بین‌المللی مشابهی توسط کشورهای خارجی کمک‌کننده به فلسطین برگزار می‌شد.
اما باید گفت که تمامی این سخنرانی‌ها و حمایت‌ها جنبه بین‌المللی دارد و نمی‌تواند برای محمود عباس اعتبار داخلی بیاورد. اعتبار دقیقا همان چیزی است که محمود عباس برای تشکیل دولتی فلسطینی به شدت به آن نیاز دارد و شاید به‌همین دلیل باشد که دولت اسرائیل نیز در این اعتباربخشی به‌طور فعال دخالت دارد. اهدافی را که جورج بوش برای دستیابی به صلحی پایدار مطرح می‌کند تفاوت چندانی با <طرح نقشه راه> ندارد. نکته جالب در طرح صلح بوش این است که الزامات فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها به نحوی سخره‌آمیز مطرح می‌شوند. مثلا‌ دولت فلسطین <باید> اقدام به دستگیری تروریست‌ها در قلمرو خود کند. اما اسرائیل <می‌تواند> روند شهرک‌سازی در کرانه باختری را متوقف کند. لحن آمریکا در قبال اسرائیل به‌گونه‌ای است که در شرایط فعلی ایهود اولمرت می‌تواند امیدوار باشد که در صورت عمل نکردن به مفاد توافقنامه‌ها با فشار چندانی از سوی آمریکا مواجه نخواهد شد.
اگرچه فشار چندانی بر اسرائیل وجود ندارد ولی محمود عباس با مشکلا‌ت بسیاری روبه‌روست. پس از درگیری میان فتح و حماس، محمود عباس از <سلا‌م فیاض> درخواست کرد دولت اضطراری فلسطینی را تشکیل دهد.
او ابتدا دولت اسماعیل هنیه نخست‌وزیر فلسطین را منحل اعلا‌م کرد و خواستار حمایتی جهانی از سلا‌م فیاض شد. طرح محمود عباس به‌نظر جالب می‌نماید زیرا بعد از یک‌سال تحریم، دولت فیاض به‌راحتی می‌تواند با پول‌هایی که از کشورهای خارجی دریافت می‌کند به دیگر کشورها نمایش دهد که در اداره کرانه باختری رود اردن بسیار بهتر از حماس از عهده مملکت‌داری برمی‌آید. کارشناسان غربی اعتقاد دارند که شاید فتح از عهده اداره موقت این منطقه بر بیاید ولی دولت سلا‌م فیاض هرگز قادر نخواهد بود برای خود اعتبار کسب کند و به‌عنوان دولتی مشروع به کار خود ادامه دهد.
طبق قوانین اساسی فلسطین، مجلس باید دولت را تایید کرده باشد. این در حالی است که بیش از نیمی از نمایندگان وابسته به حماس در زندان‌های اسرائیل بسر می‌برند و جالب‌تر اینکه بقیه نمایندگانی که در مجلس حضور دارند از رای‌دادن به دولت فیاض و به رسمیت شناختن آن خودداری می‌کنند. محمود عباس که از جریان امور به‌خوبی آگاهی دارد خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام شده است. این در حالی است که به‌طور عمومی بدون حضور حماس امکان برگزاری مشروع انتخابات در فلسطین وجود ندارد.
این امکان برای محمود عباس وجود دارد که از سازمان آزادی‌بخش فلسطین که خود ریاست آن را برعهده دارد، بخواهد که برای تعیین شورای نمایندگان اقدام به برگزاری انتخابات کند. این انتخابات که در یک دهه اخیر بی‌سابقه خواهد بود، می‌تواند به‌عنوان روشی برای کنار گذاشتن مجلس قانون‌گذاران فلسطین به‌کار گرفته شود.
محمود عباس همچنین برای اجرای اهداف خود اختیارات دادگاه‌های نظامی فلسطین را افزایش داده و به وزارت کشور این اختیار را داده که بدون نیاز به حکم دادگاه اقدام به تعطیل‌کردن سازمان‌های غیردولتی کند. از آنجا که تعطیل‌کردن سازمان‌های غیردولتی بعضا در کشورهای دیکتاتوری مشاهده می‌شود، بسیاری بر این باورند که محمود عباس قصد دارد نظام حاکم بر کرانه باختری را تبدیل به نظامی سرکوبگر کند. این اقدام عباس می‌تواند منجر به تعطیل‌شدن موسسه‌هایی شود که بسیاری از کمک‌های مالی خارجی را دریافت کرده‌اند و در جهت بهبود وضع زندگی مردم فلسطین به فعالیت پرداخته‌اند.
● در غزه چه می‌گذرد
در باریکه غزه دولت حماس نیز با مشکلا‌ت بسیاری روبه‌رو است. از ۱۷ هزار نیروی پلیس فقط چند صدنفر سرکار خود حاضر می‌شوند. این عده که حقوق خود را از دولت واقع در کرانه باختری دریافت می‌کنند، وظیفه دارند فرامین آن دولت را نیز به اجرا درآورند. از آنجا که تعداد پلیس در نوار غزه به‌شدت کاهش یافته، شبه نظامیان حماس چاره‌ای ندارند جز آنکه وارد عمل شوند و خود نقش ماموران انتظامی را برعهده بگیرند.
در این منطقه گزارش شده که در بعضی موارد هواداران جنبش فتح شکنجه شده‌اند و به خبرنگاران حمله شده است. طرفداران اسماعیل هنیه رهبر حماس چنین اقدام‌هایی را محکوم می‌کنند و می‌گویند حماس نباید مرتکب چنین خطاهایی شود. آنها معتقدند که تنها مسوول فقر فزآینده در این بخش از فلسطین، فقط محمود عباس است. طرفداران حماس نمی‌دانند با خیل جمعیت بیکاران در این منطقه چه بکنند و به کسانی که قصد دارند در سرکارهایشان حاضر شوند چگونه بگویند لا‌زم نیست سرکار بیایید. یکی از طرفداران حماس می‌گوید: <فتح همه چیز و حتی نظام شهری ما را با این اقدام خود نابود کرده است.>در طرف دیگر مرز میان غزه و اسرائیل کاملا‌ بسته است و فقط کمک‌های بشردوستانه سایر کشورها حق عبور از این مرز را دارد.بان‌کی‌مون، دبیر کل سازمان ملل متحد به‌تازگی هشدار داده است که در صورت ادامه این روند احتمال آن می‌رود که باریکه غزه به کمک‌های بین‌المللی وابسته بماند و تبدیل به بخشی عقیم شود. بان‌کی‌مون در این حال یادآور شد که برای جلوگیری از این روند باید جریان تجارت کالا‌ در این محدوده از سرگرفته شود.سازمان مشاوره <نزدیک شرق> واقع در <رام‌الله> اقدام به انجام نظرسنجی تلفنی در غزه کرده است. این سازمان سپس مدعی شده که در این منطقه بر تعداد هواداران محمود عباس افزوده شده است. شاید به‌همین دلیل باشد که محمود عباس اکنون اصرار به برگزاری انتخابات زودهنگام دارد. بعضی از سیاستمداران هوادار فتح معتقدند که موضع حماس در طول یکی دو هفته اخیر نرم‌تر شده است و سران این جنبش اکنون در فکر مصالحه با فتح هستند و آنان می‌گویند احتمال آن وجود دارد که تحت فشار فزآینده مردم ساکن در نوار غزه، حماس به برگزاری انتخابات زودهنگام تن دردهد.
در یک کارخانه شکلا‌ت‌سازی معروف واقع در مرکز غزه چیزی کمتر از یک‌سوم کارکنان سر کار خود حاضر می‌شوند. این عده در هر هفته فقط ۳ روز سر کار می‌روند و حقوق کمی دریافت می‌کنند. از آنجا که مرز غزه با اسرائیل مدام بسته می‌شد صاحب این کارخانه یاد گرفته است که انبار خود را از کالا‌ی تولیدشده پر کند.
او از روی کارآمدن حماس در این منطقه خوشحال است و در این رابطه می‌گوید: <قبلا‌ وقتی می‌خواستم به بانک بروم مجبور بودم چند فرد مسلح را نیز با خود ببرم ولی حالا‌ همه‌چیز امن و امان است. تجارت نکنی و پول نداشته باشی خیلی بهتر از این است که تجارت کنی و جانت درخطر باشد.>
از طرف دیگر به نظر می‌آید که دولت اسرائیل هنوز نتوانسته معنی و مفهوم حرکت حماس را درک کند و در مقابل یورش ناگهانی حماس به منطقه نوار غزه کاملا‌ گیج شده است. تاکنون سیاست اسرائیل به‌گونه‌ای بوده که هرگز نام شبه‌نظامیان تحت‌تعقیب را افشا نمی‌کرده است. این خط‌مشی در دورانی که اسرائیل هدف حمله موشک‌های هدایت‌شونده قرار گرفت به خوبی دنبال شد. اما ارائه فهرستی از ۱۸۰ شبه‌نظامی و اعلا‌م مصونیت این عده توسط اسرائیل به نظر عجیب می‌نماید و حتی دولت‌های غربی به دوام توافق میان محمود عباس و ایهود اولمرت چندان خوشبین نیستند.
ارائه این فهرست ثابت کرد که اسرائیل مدت‌هاست شبه‌نظامیان فلسطینی را زیرنظر دارد. این درحالی است که بسیاری از شبه‌نظامیانی که نامشان در فهرست اسرائیل بوده به حسن‌نیت اسرائیل بدبین هستند. یکی از این شبه‌نظامیان که چهره‌ای کاملا‌ سوخته دارد <زکریا زبیدی> است. گفته می‌شود که صورت وی درحال کارگذاشتن یک بمب و بر اثر اشتباهی کوچک سوخته است.
زبیدی گردان نظامی الا‌قصی وابسته به جنبش فتح را اداره می‌کند. او بیوگرافی مبارزاتی جالبی دارد. زبیدی در سن ۱۳ سالگی و درحالی که در جریان انتفاضه اول به نیروهای اسرائیلی سنگ پرتاب می‌کرد هدف گلوله قرار گرفت. او بعدها از چندین سوءقصد جان سالم به در برد. در دهه ۱۹۸۰ به تئاتر کودکان در شهر جنین راه یافت. درواقع کسی که این تئاتر را برپا کرده بود یک فعال صلح‌دوست اسرائیلی بود. این موضوع سبب شد که این تئاتر به نمونه‌ای برای همزیستی اسرائیلی و فلسطینی تبدیل شود، اما دولت اسرائیل بیکار نماند و ناجوانمردانه به شکار شبه‌نظامیان فلسطینی پرداخت. زبیدی از آن پس کینه بسیاری از اسرائیلی‌ها را به دل گرفت زیرا شاهد شهادت و دستگیرشدن همکاران خود در عرصه تئاتر بود. در سال ۲۰۰۲ پس از حمله سربازان و تانک‌های اسرائیلی به اردوگاه آوارگان فلسطینی در جنین، زبیدی اسحله در دست گرفت و زندگی خود را وقف بریگاد شهدای الا‌قصی کرد. در جریان حمله به اردوگاه قریب به ۵۲ نفر فلسطینی به شهادت رسیدند که فقط نیمی از آنان جزو مبارزان به حساب می‌آمدند و مابقی جزو مردم عادی بودند.
این اقدام اسرائیل پس از آن صورت گرفت که یک بمب‌گذار انتحاری فلسطینی موفق به کشتن خود و ۲۹ اسرائیلی شده بود. این وقایع اکنون سبب شده که زبیدی دیگر امیدی به برقراری صلح میان اسرائیل و فلسطین نداشته باشد.حرکت‌های اسرائیل برای دستیابی به مصالحه کم نبوده‌اند: ازجمله خارج‌کردن نام این ۱۸۰ نفر از فهرست افراد تحت پیگرد و آزادکردن ۲۵۰ فلسطینی دربند. روزگاری بود که زبیدی به نیروهای امنیتی جنبش فتح پیوسته بود ولی او کم‌کم نسبت به‌عملکرد تشکیلا‌ت خودگردان فلسطین بدبین شد. این بدبینی پس از درگذشت یاسر عرفات در سال ۲۰۰۴ شدت گرفت.گردان شهدای الا‌قصی از جمله کسانی هستند که به مصالحه با اسرائیل بدبینند و درصورتی که دریابند همکاری محمود عباس با اسرائیل ممکن است به اعتبار آنان به‌عنوان مبارزان راستین راه آزادی قدس لطمه بزند بلا‌فاصله از محمود عباس جدا می‌شوند و راه خود را دنبال می‌کند. این امر حتی می‌تواند به رویارویی تشکیلا‌ت خودگردان و گردان الا‌قصی منجر شود. ‌
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید