پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


دانشورزی، نامی به گستردگی دانش و پیشهٔ کتابداری


دانشورزی، نامی به گستردگی دانش و پیشهٔ کتابداری
دانش و حرفة کتابداری در عصر حاضر دچار تحولی شگرف شده است، به گونه‌ای که دیگر نام این دانش یعنی کتابداری با عنایت به معنای لغوی و سنتی‌اش به تدریج رسایی خود را از دست داده. از این‌رو شایسته است در پرتو تغییرات فراوانی که در این حوزة علمی رخ داده است نامی به گستردگی دامنه‌اش بر آن نهاده شود.
در این گفتار امتیازهای گزینة «دانشورز» به تفصیل شرح داده شده.
● مقدمه
تغییر و تحول با گوهر هستی عجین شده است و جلوه‌های این قانون فراگیر در عالم انسانی و آنچه از وجود او نشأت می‌گیرد، از ویژگی‌های خاصی برخوردار است. آدمی درحوزة کوچک و تنگ وجود مادی خود گرفتار تغییرات مادی، و در حوزة بیکران و بی‌انتهای وجود معنوی و روحانی‌اش در بند تحولات روزافزون معنوی است.
یکی از ده‌ها ویژگی بشر که به او امتیاز خاص می‌بخشد قدرت آفرینندگی است، و زبان و کلمه بارزترین و کارآترین آفریدة آدمی است که هر روز در معرض تحول تازه‌تری است.
در عصر حاضر به تناسب تغییرات اساسی در زندگی بشر، نیازهای فراوانی به مجموعة خواسته‌های او افزوده شده است. علوم و فنون بسیاری به منظور برآوردن این نیازها پدید آمده‌اند که پیش از این وجود خارجی نداشته‌اند یا اگر هم بوده، چنانکه اینک هست نبوده‌اند.
از جلمة این علوم می‌توان به «کتابداری» اشاره کرد. اگر چه تاریخ کتاب و کتابخانه‌ها به هزاران سال پیش ریشه می‌دواند، اما علم کتابداری پدیده‌ای است نو، که عمری کمتر از صد سال دارد.
کلمة «کتابدار» نیز در حوزة اصطلاحات شغلی زبان فارسی، کلمه‌ای است که اگر نگوییم در دوران طفولیت، هنوز در دوران نوجوانی به‌سر می‌برد.
مقصد ما در این گفتار آن است که ضمن تشریح ویژگی‌های این کلمه که نام یک پیشة مقدس فرهنگی است، کلمه‌ای جدید را به پیشگاه نظر دانشوران و دانش‌پژوهان عزیز تقدیم کنیم.
● کتابداری در گذشته
کتابدار مرکب است از کلمه «کتاب» + پسوند «دار» که دلالت بر دارندگی می‌کند؛ مانند کلمه «پولدار». به کتابدار در زبان عربی «خازن‌الکتب» می‌گویند، لفظی که تا چندی پیش از این در کتابخانه‌های سنتی ایران هم معمول و رایج بود. به این بیت شعر توجه کنید:
او را به خازنی کتب کردی / اختیار کت رای خسروانه قوی اختیار باد
کرد افتخار بر همه اقران بدین شرف / کت بر همه ملوک جهان افتخار باد [۲]
از پسوند «دار» گاهی معنای نگهبانی و گاهی انبارداری نیز مستفاد می‌شود؛ مانند: راهدار، خزانه‌دار، تحویلدار. [۳]
کلمه «خازن» در قرآن کریم نیز به‌کار رفته است «ما انتم لها بخازنین». [۴]
اصطلاح «خازن الکتب» به دو معنا به‌‌کار می‌رفته است، کتابدار و مدیر کتابخانه. [۵]
به این جمله دقت کنید: «سلاطین صفویه اهمیت کتابخانه را به حدی می‌دانستند که همواره یک نفر از علمای برجستة زمان را به عنوان «خازن الکتب» تعیین و اشراف می‌دادند. [۶]
اما این نکتة مهم قابل ذکر است که در قدیم به دلیل فقدان آموزش رسمی و فراگیر، نبودن نهادهای فرهنگی، و بسیاری از مشکلات و کاستی‌ها (نظیر کمبود و گرانی ابزار نوشتن، دشواری نگهداری نوشته‌ها از آفات مختلف و متنوع، متکثرنبودن موضوع‌های علمی، و ده‌ها نکتة مشابه) بیشترین تلاش قدرتمندان و ثروتمندان دانش‌دوست صرف گردآوری و نگهداری و حفظ کتاب‌ها و نوشته‌ها می‌شده است.
پس ملاحظه می‌شود که مفهوم کتابدار در آن‌زمان با مفهوم انباردار و خزانه‌دار نزدیکتر بوده است تا مفهوم امروزین آن.
در دوران‌های گذشته، کسانی که سروکارشان با کتابخانه‌ها بود، اگرچه زیاد نبودند اما غالباً اهل علم و درایت و صاحب آثار و تألیفات برجسته‌ای بودند.
در سده‌های گذشته واژه‌های دانشمند، کتابشناس، خازن‌الکتب از کاربردهای مشابهی در رابطه با کتابخانه‌ها برخوردار بودند. چنانکه «ابن سینا» زمان کوتاهی را که کتابدار کتابخانة «نوح بن منصور سامانی» بود، دورة پرافتخار زندگی خود نامید، و شادروان پروین اعتصامی شاعر شهیر معاصر کشورمان در سال ۱۳۱۵ شمسی به سمت کتابدار در دانشسرای عالی مشغول به کار شده بود. [۷]
کتابدار در طول تاریخ، پیوسته نقش رابط اندوخته‌های بشری را با خواستاران و پژوهندگان معرفت داشته است و کار او با سرعت روزافزون گسترش دانش و هنر و استقبال مردم برای مطالعه، پیچیده‌تر و ضروری‌تر شده است. [۸]
کتابداران بخصوص در کتابخانه‌های پس از اسلام، سهم بسزا و عمیقی در اعتلای دانش و فرهنگ مردم داشته‌اند و در ادارة کتابخانه‌ها و انتقال صحیح، وسیع، مناسب و سریع گنجینه‌ها و اندوخته‌ها به فرهیختگان برای پیشرفت جامعة بشری نقش برجسته‌ای ایفا کرده‌اند. نام بعضی از کتابخانه‌های قدیم ایران که بعضی از آن‌ها از کتابداران برجسته‌ای نظیر «ابن مسکویه» و «مسعود سعد سلمان» [۹] برخوردار بوده‌اند، به این شرح است:
کتابخانة مشهد رضا در جوار حرم مطهر امام هشتم (ع)، نظامیه در نیشابور، صاحب بن عباد درری، عضدالدوله دیلمی در شیراز، ابن عمید درری، نوح بن منصور در بخارا، رستم بن علی در طبرستان، غزنویان در غزنه، نظامیه در بغداد، قلعه الموت و رشید وطواط در خوارزم، رصد در مراغه، ربع رشیدی و مسجد جامع گواشیر در بردسیر، آل خجند در اصفهان، بقعه شیخ صفی در اردبیل، رکنیه در یزد، بوطاهر خاتونی در ساوه، خاندان شوشتری و کتابخانه‌های سلاطین تیموری و صفوی و... [۱۰]
● کتابداری در ایران معاصر
اصطلاح «کتابداری» در ایران عمری به کوتاهی عمر دانشگاه تهران دارد، یعنی کمتر از صد سال.
درواقع پس از علمی‌شدن حرفة کتابداری و رشد و مطرح‌شدن آن به‌عنوان یک پیشة فرهنگی مستقل و نامدار که نقش پشتیبانی از آموزش و پژوهش و ترویج فرهنگ مکتوب را در کشور ایفا می‌کند. این اصطلاح جانشین تعبیر سنتی «خازن‌الکتب» در سرزمین ما گردید.
علم کتابداری چنین تعریف شده است:
- کاربرد دانش‌کتاب‌ها و کاربرد اصول، فنون و نظریه‌های مشخص در ایجاد، نگاهداری و سازماندهی و استفاده از مجموعة کتاب‌ها و دیگر مواد موجود در کتابخانه‌ها و همچنین گسترش خدمات کتابخانه؛ کتابداری نام حرفة کتابداران است.
- دانش و تبحری که مربوط به ادارة کتابخانه‌ها، مجموعة [موجود در] آن‌ها، اقتصاد کتاب و کتابشناسی است. [۱۱]
و در تعریف «کتابدار» چنین گفته‌اند:
- کسی که با داشتن دانش کتابداری، به کار کتابداری و امور فنی آن اشتغال داشته باشد.
- بطور اخص به رئیس کتابخانه اطلاق می‌شود، [۱۲] یعنی کسی که مسئولیتش مربوط می‌شود به ادارة کتابخانه، محتوای آن، انتخاب مواد نوشتاری و غیرنوشتاری، سازماندهی و خدمات‌رسانی آن. [۱۳]
در حوزة مفهومی کتابداری نوین، شاخه‌های جدیدی در دایره این تعبیر جان گرفته‌اند؛ نظیر: کتابدار مرجع، کتابدار محقق، کتابدار مشاور، کتابدار اطلاع‌رسان، کتابشناس، کتابدار فهرستنویس، و ... که همگی گویای تخصصی‌تر شدن روزافزون شاخه‌های مختلف علمی و مهارتی این رشته می‌باشند.
برای مثال برخی از این تعابیر را شرح می‌دهیم:
ـ کتابدار راهنما: [۱۴] کتابداری است با تجربه، دانش‌دوست، کتاب‌خوانده، با فرهنگ و مؤدب که مأمور راهنمایی خوانندگان در امر انتخاب کتاب و ترغیب مراجعان متفرق و گهگاهی، به استفادة دائم و منظم از کتابخانه است. این کتابدار همچنین نتایج مصاحبه‌ها و گفتگوها را یادداشت می‌کند، با مؤسسات آموزشی و فرهنگی ارتباط نزدیک برقرار می‌نماید و از همة امکانات برای بهبود وضع خواندن و استفادة روزافزون از کتاب بهره می‌گیرد. [۱۵]
ـ کتابدار محقق: [۱۶] کتابداری است که وظیفة اصلی‌اش جمع‌آوری اطلاعات و مواد از داخل و خارج سازمان می‌باشد، اطلاعاتی از منابع مکتوب، اشخاص و سازمان‌هایی که در زمینه معین صاحب‌نظر و معتبر هستند. این‌گونه کتابداران معمولاً در زمینة مورد تحقیق خود، دارای تخصص و واجد درجة دانشگاهی می‌باشند. [۱۷]
ـ کتابشناس: [۱۸] کتابداری است که به مطالعة شکل مادی کتاب‌ها و مقایسة اختلافات موجود در چاپ‌ها، تحریرها و نسخه‌ها به منظور تعیین تاریخ تحول متن‌ها می‌پردازد. بنابراین کتابشناس بیشتر به توصیف مشخصات ظاهری کتاب‌ها می‌پردازد، [۱۹] اگرچه گاهی با مطالعة متن نسخه‌ها، شواهدی به‌دست می‌آورد که برای تعیین ویژگی‌های کتاب‌های بی‌نام و نشان مفید است. معمولاً این واژه برای نسخه‌های خطی و نادر به‌کار می‌رود. اما در مفهوم عامتر، واژة کتابشناسی شقوق بسیار مختلفی دارد، از جمله کتابشناسی توصیفی، کتابشناسی موضوعی و تحلیلی، کتابشناسی گذشته‌نگر، کتابشناسی انتقادی، تطبیقی، و... شایسته است در همین‌جا به نام چند تن از مشهورترین کتابشناسان ایرانی اشاره شود:
آقابزرگ تهرانی صاحب «الذریعة»، ایرج افشار، علینقی منزوی، محمد تقی دانش‌پژوه، احمد منزوی و عبدالحسین حائری.
همچنین کتابخانه‌ها امروزه به بیش از ده نوع گوناگون، با وظایف متفاوت تقسیم شده‌اند که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود: کتابخانة ملی، کتابخانة عمومی، کتابخانة دانشگاهی، کتابخانة آموزشگاهی، کتابخانة تخصصی، کتابخانة سیار، کتابخانة روستایی، کتابخانة ویژه نابینایان، کتابخانةدیجیتالی، و... از طرفی امروزه یک کتابدار باید مهارت‌های فراوانی را برای انجام درست وظایف خویش فرا بگیرد.
کتابداری نوین مبتنی بر دانشی پیچیده است که تا مقطع دکتری در بزرگترین دانشگاه‌های جهان تدریس می‌شود. [۲۰]
علم کتابداری در عصر الکترونیک با علم اطلاع‌رسانی درهم آمیخته شده است و اصولاً در هیچ جا این دو علم از یکدیگر جدا نیستند. برای مثال به نام دایرةالمعارف بزرگی که در همین موضوع اخیراً در مصر به چاپ رسیده است توجه کنید:
الموسوعه العربیه لمصطلحات علوم المکتبات و المعلومات و الحاسبات؛
Arabic Encyclopedia of library, information and computer terms
احمد محمد الشامی، سید حسب‌الله؛ قاهره: المکتبه الاکادیمیه، ۲۰۰۱م؛ ۳ جلد (۲۳۶۰ص) (قطع رحلی). [۲۱]
امروزه کتابداران در حوزه‌های متنوعی نقش ایفا می‌کنند که وجه مشترک تمامی آن‌ها تلاش برای توسعة مرزهای دانش و حفظ و سازماندهی و انتشار اطلاعات برای رساندن آن به نیازمندان حقیقی (که یکایک افراد بشر هستند) می‌باشد.
ابزار ارتباطی الکترونیکی و اینترنت و شبکه‌های مختلف دانش‌گستری به تدریج برگ زرینی از حیات آگاهانه و روبه‌تکامل و سعادت را بر روی تمامی انسانها می‌گشایند.
کتابداران اینک با مواد گوناگونی ارتباط دارند: کتاب چاپی، کتاب خطی، سند و مدرک، مقالات، روزنامه و مجله، نوار، فیلم، عکس، نقشه، میکروفیلم، میکروفیش، اسلاید، سی‌دی، اینترنت، و حافظه‌های عظیم رایانه‌ای، بخشی از موادی هستند که در مجموعه‌سازی و خدمت‌رسانی مورد توجه کتابداران می‌باشند.
با نیم‌نگاهی به شرح وظایف بخش‌های قدیمی‌ترین کتابخانة پایدار ایران در طول تاریخ که امروزه عظیم‌ترین و مجهزترین و پردامنه‌ترین کتابخانه ایران هم هست (یعنی شبکة گستردة کتابخانه‌های آستان قدس رضوی) درمی‌یابیم که حرفة کتابداری در جهان معاصر و در ایران اسلامی پا به مرحله‌ای بسیار متفاوت با مراحل پیشین وجود خود نهاده است.
امروز دیگر وظیفة کتابخانه نگهداشت کتاب نیست، بلکه کتابخانه نهادی است اجتماعی که با گردآوری، سازماندهی و نگهداری دانش مدون بشر امکان رشد اندیشه، شکوفایی استعدادها و باروری ذهن خلاق انسان پویا و جستجوگر را فراهم می‌نماید. از این‌رو با توجه به گسترش روزافزون علوم و فنون در زمان‌ها و مکان‌های مختلف که موجب برجسته‌شدن نقش کتابخانه در دسترسی آسان همگان از آسانترین راه‌ها به اقیانوس دانش بشری می‌گردد، موجب تعادل و تکامل و تبادل افکار انسان‌ها می‌گردد، و بستر مناسبی را برای مفاهمه و گفتگوی بین فرهنگ‌ها، ادیان و تمدن‌ها و ملل گوناگون فراهم می‌نماید، لازم می‌آید که پیشة کتابداری به شیوه‌ای نو بازنگری و تعریف شود.
در دوره جدید حیات فرهنگی ایران که امید به نوزایی و بالندگی فرهنگ و تمدن درخشان ایرانی- اسلامی در دل‌ها جان تازه‌ای گرفته است به دلیل اهمیت دانش و آگاهی و اطلاعات در دوران تازة حیات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی کشور، شایسته است توجه خاصی به نقش دانش و پیشة کتابداری از سوی تمامی دست‌اندرکاران و مدیران و برنامه‌ریزان آموزش و پژوهش و فرهنگ کشور معطوف گردد.
● ویژگی‌های کتابدار در عصر جدید
اینک با عنایت به آنچه گفته شد و با تمسک به ویژگی‌های یک کتابدار در عرصة خدمات اطلاع‌رسانی و دانش‌گستری در عصر جدید تلاش می‌کنیم با ارائة یک کلمة جدید به جای واژة کتابداری، از کاستی‌های مفهوم عنوان اصلی این پیشه بکاهیم.
ویژگی‌های کتابدار: فردی منظم، خوشرو، باوقار، متفکر، خستگی‌ناپذیر و جستجوگر، حقیقت‌جو، هوشمند، خوش‌حافظه، شکیبا و پرحوصله، مستعد و علاقه‌مند به حرفة خود، به‌طوری که آن را یک وظیفة مقدس و سرنوشت‌ساز می‌داند و بدان افتخار می‌کند. پس او خود کتابدوست و کتابخوان است و از هر لحظه‌ای برای یادگیری و یاددادن و نشر دانش بهره می‌گیرد. هر دانستنی جدید در نزد او گنجی است پربها، و علم، گمگشتة نهان و آشکار او است.
کتابدار تشنة همیاری و همفکری بی‌چند و چون در راستای گشودن روزنه‌های جدیدی از آگاهی و دانایی بر اندیشة خود و دیگران است. او سفیر نور است و هماره کار خدایی می‌کند: الله ولی الذین آمنوا، یخرجهم من الظلمات الی النور. [۲۲]
او با ذهنی‍ّتی فعال و با درکی صحیح و فکری منسجم و کلامی رسا و روشن و همتی والا، خود را وقف هدایت و راهنمایی جویندگان دانش کرده است.
▪ کلمة دانشورز
بر این اساس اگر بخواهیم با لفظی جدید و مناسب، شخصیت یک کتابدار را معرفی کنیم و لباسی نو بر قامت او بپوشانیم به نظر می‌رسد کلمة «دانشورز» از شایستگی و زیبندگی لازم برخوردار باشد.
وقتی کلمة «دانشورز» بر زبان می‌آید، هر پارسی‌زبانی، ممکن است بی‌درنگ بگوید که فرق این کلمه با دانشور چیست؟
«دانشور» مرکب از کلمة دانش + پسوند دارندگی «ور» به معنی دانشمند و بسیار دانا می‌باشد.
حضرت مولانا جلال‌الدین محمد بلخی در مثنوی معنوی این لفظ را زیاد به‌کار برده است:
هین ز جاهل ترس اگر دانشوری، یا:
این طبیبان بدن دانشورند بر سقام تو ز تو واقف‌ترند [۲۳]
از کلمات مشابه آن می‌توان به: بهره‌ور، بارور، تاجور، هنرور و نظایر آن اشاره نمود.
اما کلمه «دانشورز» مرکب است از کلمه دانش+ پسوند ورز
برپایه آنچه در فرهنگ‌های معتبر فارسی آمده، «ورز» کلمه‌ای است که بیشتر به عنوان پسوند به‌کار می‌رود، اگرچه بندرت به‌طور مستقل نیز کاربرد دارد؛ نظیر «ورزاب» به معنای گاو نر زورمندی که با نیروی او از چاه، آب می‌کشند؛
«ورزگر» یا «برزگر» به معنای کسی که کار و پیشة اصلی‌اش شخم زدن و کندن و کاویدن زمین برای کشت و کار است؛
«ورزش»، اسم مصدر کاشت، پیشه و بیشتر به معنای اجرای تمرین‌های بدنی مرتب که برای تکمیل قوای جسمی و روحی به‌کار می‌رود؛
«ورزیده» به معنای خبره. همگی این کلمات از بْن «ورزیدن» ساخته شده‌اند، و معانی مختلف این مصدر عبارت‌اند از: کاشتن و زراعت کردن، اندوختن، با زحمت چیزی را به دست آوردن، تلاش کردن و نتیجه گرفتن.
گاهی «ورزیدن» جزئی از یک فعل مرکب می‌شود؛ نظیر مهر ورزیدن، دادورزیدن، کینه ورزیدن، و تغافل ورزیدن که مرکز ثقل و نقطه اتکای تمامی این افعال «استمرار وقوع فعل» است. مثلاً مهر ورزیدن یعنی پیاپی از خود مهربانی بروز دادن.
گاهی «ورز» به عنوان پسوند فاعلی به‌کار می‌رود؛ مانند: «دادورز» به معنای «دادگر»؛ «آبورز»، به معنای «شناگر»؛ «اخلاص‌ورز» به معنای «بااخلاص»؛ «کارورز» به معنای «کارگری که مدتی را پیوسته در یک حرفه، تمرین و ممارست دارد».
و در مواردی همین پسوند فاعلی، مبدل به پسوند شغل و پیشه می‌گردد، مانند کشاورز، و دادورز (قاضی)، اینک کلمة «دانشورز» را به‌عنوان جانشینی برای کلمه «کتابدار» چنین معنا می‌کنیم:
دانش‌آموخته‌ای که حرفه‌اش کار اصولی و مداوم با منابع دانش و اطلاعات موجود در کتابخانه اعم از گردآوری، سازماندهی، نگهداری، استفاده و گسترش خدمات کتابخانه و مدیریت آن است و هماره می‌کوشد تا با دسترسی بیش از پیش به سرچشمه‌های علم، بذر دانایی را در کشتزار اندیشه‌های همنوعان خویش بیفشاند و کرانة دید خود و دیگران را در میدان وسیع اطلاع‌یابی و دانش‌اندوزی گسترش بخشد. دانشورزی نام حرفة دانشورزان است.
▪ ویژگی‌های خاص‌کلمة «دانشورز»
بر این اساس کلمة دانشورز از ویژگی‌های منحصربه‌فردی برخوردار است:
- واژه‌ای است اصیل؛
- با مسمای خود (یعنی کتابدار و پیشة کتابداری) کمال مناسبت را دارد؛
- تعداد حروف کتابدار و دانشورز با هم برابر و هر دو متشکل از یک اسم و یک پسوند هموزن ساخته شده‌اند؛
- تاکنون در زبان فارسی، به معنای دیگری به‌کار نرفته و پیشینة کاربردی ندارد؛ [۲۴]
- دارای معنای ثابت و سرشار، و خالی از هرگونه ابهام یا رسوب‌های معنوی منفی است و از خلوص و شفافیت مفهومی مطلوبی برخوردار است؛
- مشترک لفظی یا معنوی با هیچ کلمة دیگری نیست؛
- هموزن کلمة معروف «دانشمند» است، و بنابراین از غرابت استعمال هم به‌دور است؛
- دامنة پوششی گسترده‌ای دارد و قابل تعمیم بر همة کارشناسانی است که در حوزه‌های مختلف اطلاع‌رسانی و دانش‌افشانی کار می‌کنند. بنابراین علاوه بر اطلاق این لفظ بر کتابداران می‌توان آن ‌را بر تمامی کارشناسان مراکز اسناد، موزه‌ها، آرشیو مطبوعات، سمعی و بصری و اطلاع‌رسانی علمی نیز اطلاق کرد.
و ختم کلام آن‌که آغاز این کلمة زیبا با کلمة مقدس و آرمانی و آسمانی و فیض‌بخش «دانش» همراه است، و کدام نام مناسب‌تر، باشکوه‌تر و پردامنه‌تر و الهام‌بخش‌تر از نام نیک «دانش». [۲۵]
مسعود بهمن آبادی
محمد دشتی نیشابوری [۱]

منابع
صافی، قاسم. از چاپخانه تا کتابخانه. تهران: دانشگاه تهران، مؤسسه چاپ و انتشارات، ۱۳۷۸، ۲۰۲ص.
سلطانی، پوری؛ راستین، فروردین. اصطلاحنامه کتابداری و اطلاع‌رسانی. تهران: فرهگ معاصر، ۱۳۷۹، ۳۴۲ص.
سلطانی، پوری؛ راستین، فروردین. دانشنامه کتابداری و اطلاع‌رسانی. تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۷۹، ۵۳۰ص.
نوریان، مهدی. دیوان اشعار مسعود سعد سلمان. اصفهان: انتشارات کمال، ۱۳۶۴، ۲ جلد.
مجاهد، احمد. دیوان حافظ شیرازی؛ نسخة فریدون میرزای تیموری. تهران: دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ، ۱۳۷۹، ۵۵۸ص.
نفیسی، علی‌اکبر. فرهنگ نفیسی با مقدمه محمد علی فروغی. [بی‌جا]: کتابفروشی خیام، ۱۳۵۵، ۵ جلد.
شاکری، رمضانعلی. گنج هزارساله کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی قبل و بعد از انقلاب. مشهد: کتابخانه مرکزی آستان قدس، ۱۳۶۷، ۲۷۶ص.
سبحانی، توفیق. مثنوی معنوی مولانا جلال‌الدین محمد بلخی. تهران: روزنه، ۱۳۷۸، ۱۳۰۲ص.
احمد محمد الشافی، حسب‌الله. الموسوعه العربیه لمصطلاحات علوم المکتبات و المعلومات و الحاسبات. القاهره: المکتبة الاکادیمیه، ۲۰۰۱، ۲۳۶۰ص.