جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دانشگاه، اتحاد ملی و براندازی مهرورزانه


دانشگاه، اتحاد ملی و براندازی مهرورزانه
رهبر انقلاب، امسال را «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» نام نهادند. این نامگذاری نشانه آن است که حرکت همه نهادهای کشور، امسال باید به‌این سمت و سو، سوق داشته باشد. چنانچه همانند شعارهای سال‌های پیشین عمل شود، احتمالا بزرگ‌ترین کاری که انجام خواهد شد، حک شدن این شعار در گوشه سمت راست تلویزیون و مزین شدن سربرگ نامه‌های اداری به‌این شعار است. در راستای ارایه راهکار عملی، در این نوشتار، سعی بر این است که نقش دانشگاه در تقویت اتحاد ملی و انسجام اسلامی، بررسی شود.
عوامل گوناگونی مانند سرزمین، دین، نژاد، دولت و تابعیت، زبان، سنن مشترک فرهنگی و ریشه‌های تاریخی، به تنهایی یا مجموعه مشخصی از آنها در ایجاد هویت ملی و تقویت اتحاد ملی نقش دارند. درباره هر ملت در هر دوره‌ای از تاریخ، مجموعه‌ای از چند عامل فوق اهمیت بیشتر پیدا کرده و ممکن است عوامل جدیدی نیز پدیدار شده و ایفای نقش کنند. پس می‌توان گفت که عوامل مؤثر در هویت و اتحاد ملی ثابت نبوده و مانند دیگر پدید‌ه‌های اجتماعی در سیر حوادث تاریخی پدید آمده، رشد کرده، متحمل تغییر و دگرگونی می‌شوند و حتی ممکن است معنا و مفاهیم گوناگون و متفاوت پیدا کنند. از عوامل جدید و مؤثر در تقویت هویت و انگیزش ملی، می‌توان رادیو، تلویزیون، اینترنت، دانشگاه و ورزش را نام برد. در این میان، دانشگاه‌ها با توجه به حضور نخبگان علمی، می‌توانند نقشی راهبردی و کارکردی پویا و پایاتر نسبت به دیگر عوامل داشته باشند.
دانشگاه در چندین مقوله، می‌تواند نقش خود را ایفا کند؛ یکی از این مقوله‌ها، تقویت بنیان‌های نظری هویت و اتحاد ملی است. در این راه، انجام پژوهش‌های بنیادی و آزاد در زمینه وضعیت كنونی انسجام ملی و اجتماعی ضروری به نظر می‌رسد. این مسأله، می‌تواند به عنوان یکی از مباحث مهم و راهبردی در کرسی‌های آزاداندیشی، نظریه‌پردازی و مناظره، مورد بحث و کنکاش جدی قرار گیرد. هدف از قید کلمه «آزاد»، این است که اگر نتایج پژوهش به مذاق دولتمردان خوش نیامد، به آسانی به پژوهشگران برچسب براندازی و جاسوسی نزنند و آنان را از زندگی ساقط نكنند و سرانجام هم با پاک کردن صورت مسأله یا فرافکنی آن همه مشکلات و معضلات را برطرف شده فرض ننمایند.
مقوله دیگر که بیشتر منظور این نوشتار است، نقش عملی دانشگاه در ایجاد اتحاد ملی به صورت ارگانیک و پایدار آن است. در جامعه‌ای چون کشور ما که از تنوع قومی و زبانی و مذهبی فراوانی برخوردار است، گفت‌وگوی دایم بین نخبگان این اقوام، می‌تواند با کم کردن زمینه‌های اختلاف، موجبات اتحاد و انسجام هرچه بیشتر را فراهم آورد. در اینجا نقش دولت اهمیت پیدا می‌کند که می‌تواند با در پیش گرفتن سیاست‌های راهبردی مناسب، زمینه گفت‌وگو را فراهم سازد. یکی از بهترین بسترها برای چنین گفت‌وگویی، محیط دانشگاه‌ها؛ اعم از محیط درسی و خوابگاهی است.
چهار سال زندگی در استانی دیگر به مرور علایق و دلبستگی‌های ملی فرد را افزایش داده و احساسات قوم‌گرایانه و مرکز گریزانه را کاهش می‌دهد. با وجود این، سیاست جذب دانشجوی بومی وزارت علوم در گذشته و سیاست‌های مهرورزانه كنونی این وزارتخانه در انتقال دانشجویان به محل زندگی خانواده، به مرور این امکان را از دانشگاه‌ها خواهد گرفت.
اقدام سال گذشته وزارت علوم در تسهیل شرایط مهمانی و انتقالی دانشجویان، هرچند تحسین دانشجویان و خانواده‌های آنان را برانگیخت، در درازمدت با یکدست شدن ترکیب جمعیتی دانشگاه‌ها، ممکن خواهد بود به‌ ایجاد دانشگاه‌های قومی منجر شود و عملا فرصت بسیار مناسبی که با گفت‌وگو و مفاهمه بین نخبگان اقوام، می‌توانست موجب تقویت اتحاد و انسجام ملی و اسلامی شود، به تهدیدی بزرگ در راستای تجزیه کشور و فروپاشی اجتماعی تبدیل خواهد شد. این امر نشان می‌دهد، در حالی که دولتمردان به راحتی به بعضی از اعتراضات صنفی عنوان براندازی نرم می‌دهند، خود نادانسته با تصمیمات به ظاهر مردم پسند، زمینه‌های براندازی مهرورزانه را فراهم می‌آورند.
ناگفته نماند كه نگارنده، نه تنها با حذف سهمیه جذب بومی موافق نیست، بلکه اعتقاد دارد اجرای چنین سیاستی در راستای برقراری عدالت آموزشی کاملا ضروری است، اما بهتر آن که ‌این سهمیه برای جذب دانشجویان مناطق محروم و مرزی در دانشگاه‌های بزرگ کشور اعمال شود.
از دیگر اقداماتی که در دولت گذشته همگام با ارایه نظریه گفت‌وگوی تمدن‌ها انجام شد، ایجاد مراکزی تحت این عنوان در دانشگاه‌ها بود که با فعالیت نسبتا کوتاهی که داشتند، در آشنایی و درک متقابل دانشجویان از اقوام ایرانی، نقش خوبی ایفا کردند. فعال کردن کانون‌های گفت‌وگوی اقوام در دانشگاه‌ها در بزرگ‌نمایی مشترکات اقوام ایرانی و جلوگیری از حرکت‌های مرکز گریز تأثیرگذار خواهد بود. تسهیل در صدور مجوز و کمک مالی به نشریات دانشجویی، که به معرفی فرهنگ اقوام ایرانی می‌پردازند، نیز در این زمینه می‌تواند مفید باشد.
در مقوله انسجام اسلامی نیز دانشگاه‌ها می‌توانند نقشی تعین‌کننده داشته باشند. هم اینک برخی دانشگاه‌های ما از وضعیت علمی نسبتا مطلوبی در خاورمیانه برخوردار هستند؛ بنابراین، با حمایت بیشتر از این دانشگاه‌ها و تجهیز آنها از نظر امکانات کتابخانه‌ای، آزمایشگاهی و رفاهی، می‌توان آنها را به قطب‌های علمی منطقه تبدیل كرده و عملا جندی شاپورهای جدیدی به وجود آورد که دانشجویان و دانشمندان منطقه را در خود جای دهد. در صورت تحقق چنین آرزویی که خیلی هم دور از دسترس نیست، زمینه حضور و گفت‌وگوی مستقیم دانشجویان و دانشمندان ایرانی با نخبگان مسلمان از دیگر اقوام و مذاهب را در ایران فراهم می‌آید.
روشن است که‌ ایجاد چنین پیوندهایی میان نخبگان علمی دنیای اسلام، از هزاران تفاهم‌نامه سیاسی که هر از چند گاهی میان سیاستمداران کشورهای مسلمان منعقد می‌شود، تأثیرگذارتر خواهد بود. ابتدایی‌ترین عامل در تحقق چنین خواسته‌ای، توجه ویژه به آموزش و استفاده از زبان علمی رسمی دنیا (که چه بخواهیم و چه نخواهیم فعلا زبان انگلیسی است) در مراکز دانشگاهی کشور است.
با وجود این، دانشگاه شیراز که از پیشگامان استفاده از زبان انگلیسی در امور آموزشی و پژوهشی بوده، به تازگی و به بهانه‌ای خنده‌دار، مقابله با تهاجم فرهنگی نوشتن پایان نامه به زبان انگلیسی را ممنوع کرده است!
باید به یاد داشته باشیم یکی ازعوامل اصلی شکوفایی علمی تمدن اسلامی، علاوه بر توجه و تأکید فراوان اسلام به تحقیق و پژوهش، ترجمه متون علمی یونان باستان و شکوفایی علمی غرب نیز نتیجه ترجمه و آموزش آثار علمی دانشمندان اسلامی ـ ایرانی بوده است. به این ترتیب، برای جلوگیری از انزوای علمی و برقرای تماس و گفت‌وگوی بیشتر میان دانشمندان مسلمان، که یقینا انسجام و وحدت بیشتر مسلمانان را در پی خواهد داشت، باید توجه و عزم جدی‌تری نسبت به استفاده از زبان علمی دنیا در دانشگاه‌های کشور شود.
در پایان باید گفت بر خلاف سیاست‌ها و برنامه‌های اقتصادی، که آثار و نتایج آنها در کوتاه مدت آشكار می‌شود ـ همان گونه که در افزایش قیمت مسکن دیده‌ایم ـ نتیجه سیاست‌هایی که قومی و استانی شدن دانشگاه‌ها را در پی دارد، در درازمدت هویدا شده و پیامدهای زیانبار و نامیمونی را به جامعه تحمیل خواهد كرد، برای همین، مسئولان باید در تصمیم‌گیری‌هایشان درباره دانشگاه، دوراندیشی و کلان‌نگری را لحاظ کنند.
دکتر بابک مختاری