سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


کارآفرین کیست؟


کارآفرین کیست؟
به‌ دلیل‌ نقش‌ و جایگاه‌ ویژه‌ کارآفرینان‌ در روند توسعه‌ و رشد اقتصادی‌، بسیاری‌ از دولتها در کشورهای‌ توسعه‌ یافته‌ و درحال‌ توسعه‌ تلاش‌ می‌کنند با حداکثر امکانات‌ و بهره‌برداری‌ از دستاوردهای‌ تحقیقاتی‌، شمار هر چه‌ بیشتری‌ از جامعه‌ را که‌دارای‌ ویژگی‌های‌ کارآفرینی‌ هستند به‌ آموزش‌ در جهت‌ کارآفرینی‌ و فعالیتهای‌ کارآفرینانه‌ تشویق‌ و هدایت‌ کنند.
کارآفرینان‌ با مهارتی‌ که‌ در تشخیص‌ فرصتها و موقعیتها و ایجاد حرکت‌ در جهت‌ توسعة‌ این‌ موقعیتها دارند، پیشگامان‌حقیقی‌ تغییر در اقتصاد و تحولات‌ اجتماعی‌ محسوب‌ می‌شوند. آنها تصدیق‌ می‌کنند که‌ موفقیت‌ و بقاء در چشم‌اندازهای‌برخواسته‌ از فردا، نیازمند چالاکی‌، قوة‌ ابتکار و خلاقیت‌ است‌. علاوه‌ بر این‌ کارآفرینی‌ به‌ ریسک‌پذیری‌، نوآوری‌ و کنش‌کارآفرینانه‌ هم‌ نیاز دارد. بر اساس‌ نظریات‌ اقتصادی‌ و تجارب‌ حاصله‌ در اقتصادهای‌ رو به‌ رشد، «کارآفرینان‌» موتور محرکه‌توسعه‌ و رشد اقتصادی‌ محسوب‌ می‌شوند و بالطبع‌ اشتغال‌زایی‌ یکی‌ از ره‌آوردهای‌ مهم‌ کارآفرینی‌ می‌باشد.
متاسفانه‌ در کشور ما و در چند برنامة‌ اخیر توسعه‌، توجه‌ خاص‌ به‌ این‌ مهم‌ نشده‌ و حتی‌ می‌توان‌ گفت‌ که‌ این‌ مفهوم‌برای‌ بسیاری‌ از دست‌اندرکاران‌ و افراد جامعه‌ ناشناخته‌ و غریب‌ می‌باشد. شاید به‌ همین‌ دلیل‌ تاکنون‌ برنامه‌ریزی‌ و بسترسازی‌مناسبی‌ در حوزه‌های‌ اقتصادی‌، اجتماعی‌ و نظام‌ آموزشی‌ کشور برای‌ توسعة‌ کارآفرینی‌ به‌ ویژه‌ در دانشگاههای‌ کشور صورت‌نپذیرفته‌ است‌.
کارآفرینان‌ نقش‌ کلیدی‌ در توسعه‌ اقتصادی‌ و تحولات‌ اجتماعی‌ دارند. کارآفرینان‌ به‌ عنوان‌ عناصر اصلی‌ در تسریع‌توسعه‌ کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ و در تجدید حیات‌ و استمرار توسعه‌ کشورهای‌ صنعتی‌ مورد توجه‌ و مطالعه‌ بوده‌اند. در شرایط‌کنونی‌ اقتصاد کشورمان‌ که‌ با مسائل‌ و نارساییهای‌ مهمی‌ نظیر فرار مغزها، بیکاری‌ یا کم‌کاری‌ به‌ ویژه‌ فارغ‌التحصیلان‌ دانشگاههاو نیروی‌ انسانی‌ متخصص‌، کاهش‌ سرمایه‌گذاری‌ دولت‌، عدم‌ تحرک‌ و رشد اقتصادی‌ کافی‌ روبروست‌، پرورش‌ و آموزش‌کارآفرینان‌ توسعة‌ کشور از اهمیت‌ مضاعفی‌ برخوردار است‌.
این‌ مقاله در خصوص‌ پیشرفت‌ طرح‌ توسعة‌ کارآفرینی‌ در دانشگاههای‌ کشور (کاراد) تهیه‌ و تدوین‌ شده‌ و در سه‌ قسمت‌ به‌شرح‌ زیر ارائه‌ خواهد شد:
۱) تعاریف‌ و مفهوم‌ کارآفرینی‌: واژة‌ «کارآفرینی‌» واژه‌ای‌ است‌ نو، که‌ از کلمه‌اش‌ نمی‌توان‌ به‌ مفهوم‌ واقعی‌ آن‌ دست‌ یافت‌.این‌ واژه‌ معادل‌ Entrepreneurship در زبان‌ انگلیسی‌ است‌ و ریشة‌ آن‌ از زبان‌ فرانسوی‌ گرفته‌ شده‌ است‌. به‌ عبارت‌ دیگر هنوزدر فارسی‌ معادل‌ دقیقی‌ برای‌ انتقال‌ «مفهوم‌» کارآفرینی‌ وجود ندارد و اغلب‌ واژه‌ کارآفرینی‌ شنونده‌ ناآشنا به‌ آن‌ را به‌ اشتباه‌می‌اندازد. اما بین‌ استادان‌ دانشگاهها، دانشجویان‌ رشته‌های‌ اقتصاد، مدیریت‌ و برخی‌ محافل‌ علمی‌ این‌ واژه‌ تا حدودی‌ مصطلح‌شده‌ است‌.
به‌ طور کلی‌ «کارآفرینی‌» از ابتدای‌ خلقت‌ بشر و همراه‌ با او در تمام‌ شئون‌ زندگی‌ حضور داشته‌ و مبنای‌ تحولات‌ وپیشرفتهای‌ بشری‌ بوده‌ است‌. لیکن‌ تعاریف‌ زیاد و متنوعی‌ از آن‌ شده‌ است‌. با این‌ همه‌، مفهوم‌ و ماهیت‌ اصلی‌ کارآفرینی‌ هنوزشناخته‌ شده‌ نیست‌ و نمی‌توان‌ تعریف‌ استاندارد و جامع‌ و مانعی‌ از آن‌ به‌ دست‌ داد. پاسخ‌ به‌ پرسشهای‌ زیر در شناخت‌ بهترمفهوم‌ کارآفرینی‌ موثر خواهد بود:
▪ چه‌ کسی‌ کارآفرینی‌ می‌کند؟ (کارآفرین‌ کیست‌؟)
▪ کارآفرین‌ چرا کارآفرینی‌ می‌کند؟ (علل‌ کارآفرینی‌ چیست‌؟)
▪ کارآفرین‌ چه‌ کاری‌ را انجام‌ می‌دهد؟ (کارآفرینی‌ چیست‌؟)
▪ کارآفرین‌ چگونه‌ کارآفرینی‌ می‌کند؟ (مکانیسم‌ و فرآیندکارآفرینی‌ چگونه‌ است‌؟)
▪ کارآفرینی‌ تحت‌ کدام‌ شرایط‌ زمانی‌ و مکانی‌ وقوع‌ می‌یابد؟ (بسترو محیط‌ کارآفرینی‌ باید چگونه‌ باشد؟)
مفهوم‌ و ایدة‌ کارآفرینی‌، مفهومی‌ جدید و متعلق‌ به‌ عصر حاضر نمی‌باشد. این‌ مفهوم‌ از قبل‌ از قرون‌ وسطی‌ مطرح‌ بوده‌که‌ در طول‌ زمان‌ دچار تحولاتی‌ نیز شده‌ است‌. به‌ طور خلاصه‌، کارآفرین‌ سازمان‌ دهنده‌ و فعال‌ کننده‌ یک‌ واحد اقتصادی‌ (یاغیر اقتصادی‌) و کسب‌ و کار به‌ منظور دستیابی‌ به‌ سود (دستاوردهای‌) شخصی‌ (یا اجتماعی‌) است‌.
یک‌ کارآفرین‌ به‌ منظور تحقق‌ ایده‌اش‌ عوامل‌ مورد نیاز مانند: زمین‌، نیروی‌ کار، مواد مصرفی‌ و سرمایه‌ را فراهم‌ آورده‌ و بااستفاده‌ از قدرت‌ تصمیم‌گیری‌، مهارتها و استعدادهای‌ فردی‌اش‌ در طراحی‌، سازماندهی‌، راه‌اندازی‌ و مدیریت‌
واحد جدید، ایده‌اش‌ را تحقق‌می‌سازد و از این‌ راه‌ به‌ کسب‌ درآمدمی‌پردازد. همچنین‌ در این‌ راه‌ یک‌عدم‌ موفقیت‌ را به‌ دلیل‌ فعالیت‌ درمحیط‌ غیر قابل‌ کنترل‌ و مبهم‌ و باموانع‌ پیش‌ بینی‌ نشده‌ می‌پذیرد. ازنظر علم‌ اقتصاد، کارآفرین‌ فردی‌است‌ که‌ با صرف‌ زمان‌ و انرژی‌ لازم‌،منابع‌، نیروی‌ کار، مواد اولیه‌ و سایردارائیها را به‌ گونه‌ای‌ هماهنگ‌می‌سازد که‌ ارزش‌ آنها و یا محصولات‌حاصل‌ از آنها نسبت‌ به‌ حالت‌اولیه‌اش‌ افزایش‌ یابد (ایجاد ارزش‌افزوده‌ کند).
همچنین‌ کارآفرین‌ سرمایه‌دارنیست‌ ولی‌ قادر است‌ از سرمایه‌های‌ راکد به‌ خوبی‌ استفاده‌ کند. همچنین‌ او مخترع‌، عالم‌، متخصص‌ و هنرمند نیست‌ ولی‌ توان‌بهره‌برداری‌ مناسب‌ از علم‌، تخصص‌ و هنر دیگران‌ را دارد.
بطور کلی‌؛ کارآفرینی‌ به‌ فرایند شناسایی‌ فرصت‌های‌ جدید، ایجاد کسب‌ و کار و سازمانهای‌ جدید، نوآور و رشد یابنده‌ برای‌بهره‌برداری‌ از فرصت‌های‌ شناسایی‌ شده‌ اطلاق‌ می‌شود که‌ در نتیجه‌ آن‌ کالاها و خدمات‌ جدیدی‌ به‌ جامعه‌ عرضه‌ می‌شود.
۲) اهمیت‌ کارآفرینی‌:
مطالعات‌ نشان‌ می‌دهد که‌ از نظر برخی‌ از اقتصاددانان‌ و صاحبنظران‌ و دانشمندان‌ مدیریت‌، موتور حرکت‌ و رشد اقتصادیک‌ جامعه‌ کارآفرینان‌ هستند که‌ در محیطی‌ رقابتی‌ و در شرایط‌ عدم‌ تعادل‌ (و نه‌ تعادل‌ ایستا) جامعه‌ را به‌ حرکت‌ در می‌آورندو توسعه‌ می‌بخشند. کلید موفقیت‌ کارآفرینی‌، یافتن‌ روشهای‌ خلاقانه‌ای‌ است‌ که‌ با بکارگیری‌ تکنولوژیهای‌ جدید یا بازاریابی‌بهتر، سریعتر و کم‌ هزینه‌تر کالاهای‌ جدید، خواسته‌های‌ بشری‌ را به‌ نحو احسن‌ برآورده‌ می‌سازند. این‌ به‌ معنای‌ تولید کالاهای‌موجود با هزینه‌های‌ کمتر یا ارتقاء کیفیت‌ آنها و یا به‌ معنای‌ ایجاد بازارهایی‌ برای‌ کالاهای‌ کاملاً جدید است‌.
تعاریفی‌ که‌ از کارآفرینی‌ ارائه‌شد، مبین‌ آن‌ است‌ که‌، کارآفرین‌منتظر سرمایه‌گذاری‌ و ایجاد شغل‌ ازطرف‌ دولت‌ نیست‌. او خود با شناخت‌صحیح‌ از فرصتها و استفاده‌ ازسرمایه‌های‌ راکد امکاناتی‌ را فراهم‌نموده‌ و با سازماندهی‌ و مدیریت‌مناسب‌ منابع‌، ایدة‌ خویش‌ را عملی‌می‌نماید. او تنها خودش‌ شاغل‌نمی‌شود، بلکه‌ بدون‌ اتکاء به‌ دولت‌،در بخش‌ غیردولتی‌ برای‌ تعداددیگری‌ نیز شغل‌ می‌آفریند و علاوه‌ برآن‌ نقش‌ مهمی‌ در تولید و«اشتغال‌ مولد» دارد. این‌ امر سبب‌ کاهش‌ نرخ‌ بیکاری‌ بدون‌ نیاز به‌ سرمایه‌گذاری‌ دولت‌ برای‌ ایجاد اشتغال‌ می‌گردد. البته‌ دولت‌می‌تواند با ارائه‌ تسهیلات‌ و پیگیری‌ سیاستهای‌ مناسب‌، حرکت‌ کارآفرینان‌ را شدت‌ و شتاب‌ بخشد.
▪ اهمیت‌ کارآفرینی‌ از نظر ایجاد اشتغال‌:
کارآفرینی‌ مترادف‌ ایجاد اشتغال‌ نیست‌. کارآفرینی‌ در واقع‌ فرآیند ایجاد و تاسیس‌ کسب‌ و کار یا سازمان‌ جدید است‌، امایکی‌ از اثرات‌ قابل‌ توجه‌ آن‌ ایجاد اشتغال‌ است‌. مطالعاتی‌ که‌ در ایالات‌ متحده‌ آمریکا صورت‌ گرفته‌ است‌ نشان‌ می‌دهد که‌ از ۲۰میلیون‌ شغل‌ ایجاد شده‌ و جدید در طی‌ سالهای‌ ۱۹۹۰ ـ ۱۹۸۰ بیش‌ از ۵/۳ میلیون‌ شغل‌ ناشی‌ از ایجاد و تامین‌ کسب‌ و کارهای‌کارآفرینانه‌ جدید بوده‌ است‌. مطالعات‌ دیوید برچ‌ (Birch) در اواخر دهة‌ ۱۹۷۰ میلادی‌ نشان‌ داده‌ است‌ که‌ بیش‌ از ۷۰% ازمشاغل‌ جدید در شرکت‌ها و سازمانهایی‌ ایجاد می‌شوند که‌ در مسیر رشد قرار دارند.
همچنین‌ مطالعات‌ در ایران‌ نشان‌ می‌دهد که‌ در فاصله‌ سالهای‌ ۷۵ ـ ۱۳۵۵ هجری‌ شمسی‌ بیشترین‌ میزان‌ اشتغال‌ جدیددر اقتصاد ایران‌ به‌ شکل‌ کارکنان‌ مستقل‌ (خویش‌ فرما) بوده‌ است‌. متاسفانه‌ بدلیل‌ عدم‌ حمایت‌ از این‌ کارآفرینان‌ و سوق‌ دادن‌آنها در مسیر رشد و توسعه‌ ، بزرگترین‌ چالش‌ اقتصاد ایران‌ در دهة‌ ۱۳۸۰ هجری‌ شمسی‌ بحران‌ بیکاری‌ خواهد بود. در حالی‌ که‌اگر در فاصله‌ ۲۰ سال‌ مذکور حمایتی‌ جدی‌ از کارآفرینان‌ صورت‌ می‌گرفت‌ به‌ گونه‌ای‌ که‌ هر یک‌ تنها یک‌ نفر دیگر را به‌ استخدام‌خود در آورند، در این‌ صورت‌ بزرگترین‌ مشکل‌ اقتصادی‌ دهة‌ ۱۳۸۰ در اقتصاد ایران‌ کمبود نیروی‌ کار می‌بود.
به‌ هر تقدیر اهمیت‌ کارآفرینی‌ از نظر ایجاد اشتغال‌ باعث‌ شده‌ است‌ تا طی‌ دهه‌های‌ ۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی‌ به‌ تدریج‌ وفاق‌عمومی‌ در کشورهای‌ توسعه‌ یافته‌ و در حال‌ توسعه‌ ایجاد گردد، مبنی‌ بر اینکه‌ بحران‌ بیکاری‌ به‌ جز از طریق‌ توسعه‌ کارآفرینی‌ ودمیدن‌ روح‌ نوآوری‌ در کالبد اجتماعی‌ امکان‌پذیر نمی‌باشد. به‌ همین‌ دلیل‌ کشورهایی‌ نظر ایالات‌ متحده‌ آمریکا، کانادا، فنلاند،هند، مالزی‌، سنگاپور، استرالیا و آلمان‌ سیاستها و برنامه‌های‌ حمایتی‌ گسترده‌ای‌ را از کارآفرینان‌ تدوین‌ و به‌ مرحله‌ اجراگذاشته‌اند.
▪ نکته‌: در شرایط‌ اقتصادی‌ فعلی‌ و نرخ‌ بالای‌ بیکاری‌ در کشورمان‌،ناخودآگاه‌ کلمه‌ «کارآفرینی‌» و کلمه‌ «اشتغال‌ زایی‌» موارد استفاده‌ مشابهی‌پیدا کرده‌ است‌ و کلمه‌ کارآفرینی‌ برای‌ مجموعه‌ اقداماتی‌ که‌ به‌ ایجاداشتغال‌ می‌انجامد نیز استفاده‌ می‌شود. مثلاً به‌ هر گونه‌ سرمایه‌گذاری‌ که‌باعث‌ ایجاد اشتغال‌ شود یا هر گونه‌ افزایش‌ مهارت‌ فنی‌ یا حرفه‌ای‌ که‌احتمال‌ اشتغال‌ به‌ کار را افزایش‌ دهد و برای‌ کسی‌ کار ایجاد کند نیزکارآفرینی‌ اطلاق‌ می‌شود. لیکن‌ هیچکدام‌ از اینها کارآفرینی‌(Entrepreneurship) که‌ در نظریات‌ توسعه‌ مطرح‌ شده‌ است‌ نمی‌باشد.چرا که‌ براساس‌ نظریات‌ اقتصادی‌ و تجارب‌ حاصله‌ در اقتصادهای‌ روبه‌ رشد«کارآفرینان‌» موتور محرکه‌ توسعه‌ و رشد اقتصادی‌ محسوب‌ می‌شوند و در نتیجه‌ اشتغال‌ زایی‌ یکی‌ از فرآورده‌ها و معلول‌های‌این‌ مهم‌ می‌باشد.
۳) نقش‌ و ویژگی‌های‌ کارآفرینان‌ در جامعه‌:
کارآفرینان‌ به‌ عنوان‌ موتور توسعه‌ اقتصادی‌، نقشها و ویژگیهای‌ مختلف‌ و متنوعی‌ را در جامعه‌ ایفا می‌کنند که‌ هر یک‌ ازاهمیت‌ ویژه‌ای‌ برخوردار است‌. از طرفی‌ هر کارآفرین‌ بالقوه‌ یا بالفعل‌، به‌ یک‌ نسبت‌ از این‌ ویژگیها و قابلیتها برخوردار نیست‌. لذاکارآفرینان‌ طیف‌ متنوعی‌ را شامل‌ می‌شوند که‌ همین‌ باعث‌ تنوع‌ در تعریف‌ کارآفرینی‌ و کارآفرین‌ شده‌ است‌. معهذا موارد زیر ازاهم‌ این‌ ویژگیها و نقش‌هاست‌.
▪ ویژگیهای‌ کارآفرینان‌:
ـ نوآوری‌ (Innovation)
ـ خلاقیت‌ (Creativity)
ـ مخاطره‌پذیری‌ (Riskbearing)
ـ اعتماد به‌ نفس‌ (Self- Confidence)
ـ دانش‌ فنی‌ (Technical Knowledge)
ـ استقلال‌ (Independent)
ـ هدف‌گرا (Goal- Oriented)
ـ مرکزکنترل‌داخلی‌ (Enternal locus of control)
ـ عکس‌العمل‌ مثبت‌ نسبت‌ به‌ مشکلات‌ و موانع‌
(Positive reaction to set back)
ـ توانایی‌به‌ایجادارتباطات‌(Communication Ability)
ـ توفیق‌طلبی‌ (need for Achievement)
ـ تمایل‌به‌مسؤولیت‌پذیری‌(Desir for Responsibility)
▪ نقش‌ و آثار کارآفرینان‌ در جامعه‌:
ـ عامل‌ اشتغال‌زایی‌
ـ عامل‌ ترغیب‌ و تشویق‌ سرمایه‌گذاری‌
ـ عامل‌ تعادل‌ در اقتصادهای‌ پویا
ـ عامل‌ تحول‌ و تجدید حیات‌ ملی‌ و محلی‌ (کارآفرینی‌ فراتراز شغل‌ و حرفه‌ است‌، بلکه‌ یک‌ شیوة‌ زندگی‌ است‌،)
ـ عامل‌ تولید (همانند زمین‌، نیروی‌ کار و سرمایه‌)
ـ عامل‌ساماندهی‌وسازماندهی‌منابع‌واستفاده‌اثربخش‌ از آنها
ـ عامل‌ انتقال‌ تکنولوژی‌
ـ عامل‌ شناخت‌، ایجاد و گسترش‌ بازارهای‌ جدید
ـ عامل‌ نوآوری‌ و روان‌کنندة‌ تغییر
ـ عامل‌ کاهش‌ بوروکراسی‌ اداری‌ (کاهش‌ پشت‌میزنشینی‌ ومشوق‌ عمل‌گرایی‌)
ـ عامل‌ تحریک‌ و تشویق‌ حس‌ رقابت‌
ـ عامل‌ یکپارچگی‌ و ارتباط‌ بازارها
۴) ضرورت‌ پرورش‌ و آموزش‌ کارآفرینان‌:
به‌ طور سنتی‌ در جوامع‌ صنعتی‌ و به‌ طور معمول‌ در کشور ما کارآفرینان‌ از طریق‌ سعی‌ و خطا و بقاء اصلح‌ انتخاب‌ شده‌اند.کسانی‌ که‌ در خود توان‌ ایجاد کسب‌ و کار جدید را می‌بینند با کشف‌ فرصتهای‌ موجود در جامعه‌ انجام‌ نوعی‌ مطالعه‌ امکان‌سنجی‌ فنی‌ و اقتصادی‌، بسیج‌ منابع‌ پراکنده‌ و مالی‌ و انسانی‌، دست‌یابی‌ به‌ تکنولوژیهای‌ مرتبط‌ و بالاخره‌با قبول‌ خطر شکست‌ وارد میدان‌ کسب‌ و کار می‌شوند. اما از این‌ میان‌ این‌ گروه‌ معمولاً جمع‌ کوچکی‌ (حدوداً ۱۳) خطر شکست‌زودرس‌ را پشت‌ سر می‌گذراند و به‌ مراحل‌ پیشرفته‌تر کسب‌ و کار می‌رسند. کارآفرینانی‌ که‌ بدین‌ نحو وارد عرصه‌ کسب‌ و کارمی‌شوند معمولاً از آموزش‌ ویژه‌ای‌ جز آنچه‌ در مشاغل‌ قبلی‌ خود آموخته‌اند برخوردار نیستند.
حال‌ این‌ پرسش‌ مطرح‌ شده‌ است‌ که‌ با استفاده‌ از دانش‌ مدیریت‌ و سایر علوم‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌ تا چه‌ حد می‌توان‌ فرآیندانتخاب‌ و پرورش‌ کارآفرینان‌ را آسان‌تر، کم‌ هزینه‌تر و اثر بخش‌تر از جریان‌ سعی‌ و خطا کرد.
پرسش‌ فوق‌ موضوع‌ پژوهشهای‌ متعددی‌ در دانشگاهها و مراکز پژوهشی‌ کشورهای‌ صنعتی‌ بوده‌ است‌. در نتیجه‌ همین‌پژوهشها اکنون‌ آزمونهایی‌ برای‌ سنجش‌ و پیش‌ بینی‌ قابلیت‌های‌ کارآفرینی‌ داوطلبان‌ ایجاد کسب‌ و کار و نیز برنامه‌های‌آموزشی‌ برای‌ ارتقاء قابلیت‌های‌ کارآفرینی‌ افراد مستعد تدوین‌ و تنظیم‌ شده‌ است‌.
گرچه‌ خصایص‌ ذاتی‌ و موروثی‌ افراد مانند هوش‌، خلاقیت‌، عزم‌ و اراده‌ و جسارت‌ و خطر پذیری‌، سهم‌ مهمی‌ در شخصیت‌ وعملکرد کارفرمایان‌ داشته‌ است‌، لیکن‌ اینگونه‌ نیست‌ که‌ هر کس‌ دارای‌ این‌ ویژگیها باشد حتماً یک‌ کارآفرین‌ است‌. بلکه‌ او یک‌کارآفرین‌ بالقوه‌ می‌باشد.
تحقیقات‌ بسیاری‌ تایید می‌کند که‌ فرآیند و برنامه‌های‌ آموزشی‌ خاصی‌ می‌تواند با تغییر بینش‌ و فرهنگ‌ افراد و تجهیز آنها به‌دانش‌ و مهارت‌های‌ خاص‌، راهی‌ را که‌ آنها احتمالاً با سعی‌ و خطا و گذشت‌ زمان‌ طولانی‌ به‌ آن‌ می‌رسند بسیار کوتاه‌ نموده‌ و به‌سرعت‌ یک‌ کارآفرین‌ بالقوه‌ را به‌ یک‌ کارآفرین‌ بالفعل‌ تبدیل‌ کند. لذا بدلیل‌ اهمیت‌ و نقش‌ کارآفرینان‌ در دو دهة‌ گذشته‌،برنامه‌های‌ آموزشی‌ ویژه‌ای‌ و به‌ شکل‌های‌ متنوعی‌ برای‌ آموزش‌ و پرورش‌ کارآفرینان‌ در دانشگاههای‌ کشورهای‌ پیشرفته‌ و درحال‌ توسعه‌ ارائه‌ می‌گردد که‌ از جمله‌ مباحث‌ این‌ دوره‌ها می‌توان‌ به‌ موضوعاتی‌ از قبیل‌: آشنائی‌ با کارآفرینی‌ و خود اشتغالی‌،بازاریابی‌ و فرصت‌های‌ بازار، اصول‌ امکان‌سنجی‌ اقتصادی‌، آشنائی‌ با قوانین‌ تجارت‌ و ایجاد شرکت‌ خصوصی‌، مقررات‌ مالی‌ وعملیات‌ بانکی‌، مقررات‌ مالیاتی‌، مدیریت‌ منابع‌ مالی‌، اصول‌ سازمان‌ و مدیریت‌، مدیریت‌ منابع‌ انسانی‌، آشنایی‌ با کارآفرینان‌موفق‌ و تجارب‌ آنها و... اشاره‌ نمود.
علیرضا فرجی
عضو هیات مدیره ومدیر فنی شرکت راه حل پنجم
منبع : معاونت پژوهشی دانشگاه شیراز


همچنین مشاهده کنید