جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


ولنگاری‌ زایده‌ انسانی‌


ولنگاری‌ زایده‌ انسانی‌
کارشناسان‌ و اندیشمندان‌ مسائل‌ اجتماعی‌ بر این‌ باورند که‌ اگر برای‌ مقابله‌ با مهاجرت‌ و پدیده‌ حاشیه‌نشینی‌ در کشور تاکنون‌ قدم‌ مثبت‌ و کارآمدی‌ برداشته‌ نشده‌ است‌، فقط‌ بخاطر این‌ است‌ که‌ نگاه‌ جامعه‌ به‌ این‌ حرکت‌ نگاهی‌ همراه‌ با دلسوزی‌ برای‌ کسانی‌ بوده‌ که‌ در این‌ مسیر گرفتار آمده‌اند و هرگز تدبیر نکرده‌ایم‌ حضور در شهر تهران‌ به‌ هر قیمتی‌ می‌تواند بر افزایش‌ جرایم‌ و مفاسد اجتماعی‌ ناشی‌ از کثرت‌ فرهنگ‌های‌ مختلف‌ بیفزاید. اگر از همان‌ سال‌های‌ گذشته‌ تهران‌ را شهر آرزوهای‌ دست‌یافتنی‌ تصور نمی‌کردیم‌ و تدابیر محکم‌ و سختی‌ را برای‌ حضور در کلان‌شهر تهران‌ پیش‌بینی‌ می‌کردیم‌، قطعا امروز با آثار تخریبی‌ این‌ روند در تهران‌ روبرو نبودیم‌.
یکی‌ از آثار و تبعات‌ ویرانگر مهاجرت‌ و حاشیه‌نشینی‌ در تهران‌ که‌ بیشتر از عوامل‌ دیگر، پایتخت‌ را تخریب‌ و تهدید می‌کند، بروز مفاسد اجتماعی‌ است‌ بطوری‌ که‌ افزایش‌ دزدی‌ و سرقت‌، فساد اخلاقی‌ و فحشا، مزاحمت‌های‌ ناموسی‌، قتل‌، تکدی‌گری‌ و... نمونه‌های‌ بارز و آشکاری‌ از پیامدهای‌ مخرب‌ مهاجرت‌ به‌ تهران‌ قلمداد می‌شود و شاهد هستیم‌ که‌ هر روز نیز بر این‌ آمار افزوده‌ می‌شود.
تهران‌ ۱۳میلیون‌ جمعیت‌ دارد که‌ در آن‌ انواع‌ فرهنگ‌ها و خرده‌فرهنگ‌ها رایج‌ است‌ و حاشیه‌نشینی‌ و مهاجرت‌ از جمله‌ مسائل‌ و معضلات‌ زندگی‌ در شهر بزرگی‌ همچون‌ تهران‌ است‌.
جامعه‌شناسان‌ در تعریف‌ افرادی‌ که‌ در حریم‌ شهرها سکونت‌ دارند،می‌گویند: معمولا حاشیه‌نشینان‌ را کسانی‌ تشکیل‌ می‌دهند که‌ در شهرها زندگی‌ می‌کنند، اما به‌ عنوان‌ یک‌ شهروند از امکانات‌ و خدمات‌ شهری‌ بهره‌ نمی‌برند.
این‌ افراد با وجود اینکه‌ در دل‌ یا حاشیه‌ شهرها جای‌ دارند اما فرهنگ‌ روستایی‌ را همچنان‌ حفظ‌ کرده‌اند، ولی‌ در عین‌ حال‌ خود را شهری‌ می‌دانند.
همچنین‌ در انسان‌شناسی‌ نیز حاشیه‌نشین‌ به‌ فرد یا گروهی‌ گفته‌ می‌شود که‌ فرهنگ‌ اولیه‌ خود را بدون‌ اینکه‌ فرهنگ‌ ثانویه‌ را جایگزین‌ کند از دست‌ داده‌ است‌ یا در عالم‌ برزخ‌ قرار می‌گیرد.
رحمانی‌، جامعه‌شناس‌ در این‌ باره‌ می‌گوید: انسان‌ حاشیه‌نشین‌ شخصیتی‌ است‌ که‌ از برخورد یا پیوند دو نظام‌ فرهنگی‌ متفاوت‌ یا متخاصم‌ به‌ وجود می‌آید، چنین‌ موجود دورگه‌یی‌ در آن‌ واحد به‌ دو فرهنگ‌ احساس‌ دلبستگی‌ دارد اما از طرف‌ دیگر خود را کاملا به‌ هیچ‌ کدام‌ متعلق‌ نمی‌داند.
توسعه‌ حاشیه‌نشینی‌ در ایران‌ به‌ سال‌های‌ ۱۳۳۰ باز می‌گردد، اما شدت‌ آن‌ در دهه‌های‌ ۴۰ و ۵۰ بیشتر نمایان‌ بوده‌ است‌.
براساس‌ مطالعات‌ انجام‌ شده‌ حاشیه‌نشینی‌ در شهرها ابتدا از تهران‌ شروع‌ شده‌ است‌. پیدایش‌ اولین‌ اجتماعات‌ آلونک‌نشین‌ در تهران‌ به‌ سال‌ ۱۳۱۱ بازمی‌گردد، اما رشد و گسترش‌ این‌ اجتماعات‌ به‌ بعد از کودتای‌ ۲۸ مرداد بخصوص‌ از سال‌ ۱۳۳۵ به‌ این‌ طرف‌ بازمی‌گردد و اولین‌ اجتماعات‌ حاشیه‌نشین‌ در جنوب‌ شهر تهران‌ تمرکز یافتند. رحمانی‌ می‌گوید: پدیده‌ حاشیه‌نشینی‌ در ایران‌ نیز همانند اکثر کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ تا حدود زیادی‌ ریشه‌ در مهاجرت‌ و عوامل‌ دافعه‌ و جاذبه‌ روستایی‌ شهری‌ دارد.
فقدان‌ و کمبود امکانات‌ رفاهی‌ و خدماتی‌ در مناطق‌ روستایی‌ و شهرهای‌ کوچک‌ فرآیند مهاجرت‌ را تشدید کرد و حاشیه‌نشینی‌ پدیدار شد و به‌ این‌ ترتیب‌ یکی‌ از بارزترین‌ نمودهای‌ مهاجرت‌ در ایران‌ مانند بسیاری‌ از کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ شکل‌ گرفت‌. وی‌ می‌گوید: در فرهنگ‌ شهر و شهرنشینی‌، حاشیه‌نشینی‌ تا حدود زیادی‌ مترادف‌ با مفاهیمی‌ همچون‌ زاغه‌نشینی‌ و آلونک‌نشینی‌ به‌ کار برده‌ شده‌ است‌. از لحاظ‌ فرهنگی‌، انزواطلبی‌، احساس‌ غریبگی‌ و بیگانگی‌، از لحاظ‌ روانی‌،پریشانی‌ و تقدیرگرایی‌، از لحاظ‌ اقتصادی‌، فقر، اشتغال‌ در بخش‌ غیررسمی‌، بی‌ثباتی‌ شغلی‌، از لحاظ‌ بهداشتی‌، فقدان‌ یا نارسایی‌ سیستم‌ خدمات‌ بهداشتی‌ درمانی‌، آب‌ شرب‌ و از لحاظ‌ اجتماعی‌ هویت‌ قومی‌، پایبندی‌ به‌ سنت‌ها و ارزش‌ها، خانواده‌ گسترده‌ و فقدان‌ تخصص، بی‌سوادی‌ و کم‌سوادی‌، درآمد پایین‌ و بخصوص‌ فرهنگ‌ مستقل‌ حاشیه‌نشینی‌ از ویژگی‌های‌ اجتماعات‌ حاشیه‌نشین‌ است‌ که‌ در مناطق‌ مختلف‌ دیده‌ می‌شوند. رحمانی‌ تاکید می‌کند: متاسفانه‌ روند حضور جوانان‌ شهرستانی‌ طی‌ سال‌های‌ اخیر در تهران‌ بدون‌ هیچ‌ ضابطه‌ و قاعده‌یی‌ شدت‌ گرفته‌ است‌ و همچنان‌ نیز با افراد بسیاری‌ مواجه‌ هستیم‌ که‌ برای‌ زندگی‌ در تهران‌ حاضرند ملامت‌های‌ بی‌شماری‌ را تحمل‌ کنند تا شاید روزی‌ رنگ‌ خوشبختی‌ را ببینند.
این‌ افراد برای‌ تامین‌ نیازهای‌ مادی‌ و معیشتی‌ خود ناچار به‌ قبول‌ هر نوع‌ کسب‌ و درآمدی‌ برای‌ خود هستند و در این‌ راه‌ نیز متحمل‌ خسارات‌ سنگین‌ جسمی‌ و روحی‌ می‌شوند، بدون‌ اینکه‌ متوجه‌ عواقب‌ راه‌های‌ پول‌ درآوردن‌ خود باشند.
وی‌ می‌گوید: این‌ در حالی‌ است‌ که‌ آمار آسیب‌های‌ اجتماعی‌ در شهر تهران‌ روز به‌ روز در حال‌ افزایش‌ است‌، بدون‌ اینکه‌ مسئولان‌ بخواهند به‌ دنبال‌ علل‌ و علایم‌ آن‌ باشند.جامعه‌شناسان‌ معتقدند مهاجرت‌ و شهرنشینی‌ فی‌نفسه‌ پدیده‌یی‌ منفی‌ و مخرب‌ نیست‌ ولی‌ در عین‌ حال‌ رشد بیش‌ از حد و نامعقول‌ آن‌ می‌تواند در قالب‌ عوارض‌ و پیامدها نشان‌ داده‌ شود.
مطالعات‌ و پژوهش‌های‌ موجود بیانگر این‌ است‌ که‌ توسعه‌ محلات‌ فقیرنشین‌ با روند افزایش‌ مهاجرت‌ رشد بیشتری‌ دارد و در واقع‌ پدیده‌ مهاجرت‌ عامل‌ مهمی‌ در تغییرات‌ اجتماعی‌ است‌ که‌ این‌ مساله‌ بر نقاطی‌ که‌ مهاجران‌ را می‌پذیرند، تاثیرگذار است‌ و هم‌ بر مکان‌هایی‌ که‌ مهاجران‌ از آنجا می‌آیند.دکتر کامبیز نوروزی‌، حقوقدان‌ پدیده‌ حاشیه‌نشینی‌ را یکی‌ از جلوه‌های‌ مشکلات‌ مدیریت‌ شهری‌ و بحران‌ اقتصادی‌ می‌داند و می‌گوید: در این‌ پدیده‌ معمولا افرادی‌ فاقد منزلت‌ و هویت‌ اجتماعی‌ معین‌ تلاش‌ می‌کنند در مناطق‌ حاشیه‌یی‌ شهرهای‌ بزرگ‌ سکونتگاهی‌ برای‌ خود تهیه‌ کنند.
حاشیه‌نشینان‌ الزاما جزو بزهکاران‌ تلقی‌ نمی‌شوند ولی‌ محیط‌های‌ حاشیه‌یی‌ اصولا جرم‌زا هستند و ویژگی‌های‌ این‌ محیط‌ حاشیه‌یی‌، غیررسمی‌ بودن‌ آنها است‌، به‌ نوعی‌ که‌ ساخت‌ و ساز و اسکان‌ در این‌ اماکن‌ از مقررات‌ رسمی‌ تبعیت‌ نمی‌کند و شاهد احداث‌ مکان‌هایی‌ نظیر زورآباد و... با اهرم‌های‌ زور هستیم‌.
وی‌ می‌گوید: مناطق‌ حاشیه‌یی‌ بدون‌ رعایت‌ استانداردهای‌ شهری‌ از جمله‌ خدمات‌ شهری‌، آموزشی‌، بهداشتی‌ و امنیتی‌ به‌ وجود می‌آیند اما تحت‌ پوشش‌ مدیریت‌ شهری‌، اجتماعی‌ و انتظامی‌ قرار نمی‌گیرند و به‌ صورت‌ یک‌ زایده‌ انسانی‌ و اجتماعی‌ به‌ حیات‌ خودشان‌ ادامه‌ می‌دهند. همچنین‌ کسانی‌ که‌ به‌ ناچار متوسل‌ به‌ زندگی‌ حاشیه‌نشینی‌ می‌شوند منزلت‌ اجتماعی‌ و امنیت‌ ندارند و از نظر شغلی‌ پایدار نیستند و از لحاظ‌ فرهنگی‌ به‌ نوعی‌ دچار انواع‌ سرگردانی‌ هستند. مجموعه‌ این‌ عوامل‌ در کنار هم‌، مناطق‌ حاشیه‌یی‌ با موقعیت‌ جرم‌زا را در پی‌ خواهد داشت‌.
نوروزی‌ در ادامه‌ می‌افزاید: مناطق‌ حاشیه‌نشین‌ جرم‌زا هستند زیرا به‌ لحاظ‌ شهرسازی‌ فاقد استانداردها و خدمات‌ شهری‌ هستند. در این‌ مناطق‌ آب‌ و برق‌ بسختی‌ در اختیار ساکنین‌ قرار می‌گیرد، حتی‌ پلیس‌ کمتر در این‌ مناطق‌ رفت‌ و آمد می‌کند و با گشت‌ بر این‌ مناطق‌ نظارت‌ دارد.
از لحاظ‌ آموزشی‌ نیز کاملا بدون‌ برنامه‌ هستند و به‌ دلیل‌ وجود بحران‌ها و مشکلات‌ مالی‌ استعداد جرم‌خیزی‌ در آنها بالا است‌ و چون‌ تحت‌ هیچ‌گونه‌ نظارتی‌ نیستند در این‌ اماکن‌ کاست‌های‌ مجرمانه‌ ایجاد می‌شود.
متاسفانه‌ آماری‌ از افراد حاشیه‌نشین‌ منتشر نمی‌شود و علاقه‌مندان‌ و پژوهشگران‌ نمی‌توانند در این‌ زمینه‌ آماری‌ در دست‌ داشته‌ باشند.
این‌ حقوقدان‌ تاکید می‌کند: از مهمترین‌ مناطق‌ حاشیه‌نشین‌ شهرستان‌ کرج‌ است‌ که‌ ۲۵ سال‌ پیش‌ از این‌ حاشیه‌نشینی‌ در آنجا آغاز شد و به‌ شکل‌های‌ مختلف‌ هم‌اکنون‌ رشد یافته‌ است‌.
موسسه‌ جرم‌شناسی‌ دانشگاه‌ تهران‌ ۱۰ یا ۱۲ سال‌ پیش‌ تحقیقی‌ بر روی‌ شهرستان‌ کرج‌ انجام‌ داد و این‌ منطقه‌ جزو جرم‌خیزترین‌ مناطق‌ کشور اعلام‌ شد. پدیده‌ حاشیه‌نشینی‌ ناشی‌ از مدیریت‌ شهری‌ نادرست‌ و بحران‌ها و مشکلات‌ اقتصادی‌ و مالی‌ است‌ و در اصل‌ پدیده‌یی‌ چندعاملی‌ و پیچیده‌ در کشورهای‌ جنوب‌ جهان‌ سوم‌ است‌ که‌ هر ساله‌ رو به‌ افزایش‌ و گسترش‌ است‌.بیشتر مواقع‌ حاشیه‌نشینی‌ در مناطقی‌ به‌ دلیل‌ ارزانی‌ زمین‌، دوری‌ از مرکز و نامناسب‌ بودن‌ منطقه‌ رخ‌ می‌دهد و چند خانه‌ یک‌ مرتبه‌ به‌ صورت‌ شبانه‌ سبز می‌شوند.
در این‌ مناطق‌ چند ساختمان‌ در مرکز ساخته‌ و زمینه‌ گسترش‌ خانه‌های‌ دیگر را فراهم‌ می‌آورند که‌ در آنها جغرافی‌ شهری‌ رعایت‌ نمی‌شود چون‌ براساس‌ برنامه‌ریزی‌ شهری‌ ساخته‌ نشده‌اند و اجبارهای‌ اجتماعی‌ باعث‌ به‌ وجود آمدن‌ آنها شده‌ است‌، بیشتر مناطق‌ حاشیه‌نشین‌ در حوزه‌ بخشداری‌ واقع‌ شده‌اند که‌ با این‌ پدیده‌ دچار مشکلات‌ سیاسی‌ نیز می‌شوند. اگر زمان‌ شکل‌گیری‌ مناطق‌ حاشیه‌نشین‌، با آنها برخورد جدی‌ نشود به‌ عنوان‌ منطقه‌ سربار تحمیل‌ می‌شوند.
کوتاهی‌ مقامات‌ شهرداری‌ و تبدیل‌ زمین‌های‌ چندهکتاری‌ بیابان‌ و شوره‌زار به‌ مناطق‌ حاشیه‌نشین‌، کوتاهی‌ دستگاه‌های‌ دولتی‌ را در سرریز جمعیت‌ و روند مهاجرت‌ به‌ شهرهای‌ بزرگ‌، نشان‌ می‌دهد.
برای‌ مقابله‌ با مناطق‌ حاشیه‌نشین‌ باید ساختار مدیریت‌ شهری‌ اصلاح‌ شود،مکانیزم‌ها مورد بحث‌ و گفت‌وگو قرار گیرد و نکته‌ مهم‌ سازماندهی‌ الگوی‌ اسکان‌ در کشور و پایبندی‌ دستگاه‌های‌ دولتی‌ به‌ آن‌ است‌. شهلا ذره‌، روانشناس‌ نیز درباره‌ فقر فرهنگی‌ افراد حاشیه‌نشین‌ می‌گوید: افرادی‌ که‌ از روستاها به‌ شهر می‌آیند، به‌ علت‌ وجود مشکلات‌ بسیار زیاد وارد حاشیه‌ شهرهای‌ بزرگ‌ می‌شوند و چون‌ با اعتقادات‌ خشک‌ و تعصب‌ از محیطی‌ بسته‌ وارد مکانی‌ بی‌در و پیکر می‌شوند، عقاید و تعصبات‌ خود را از دست‌ می‌دهند و ولنگاری‌ را جایگزین‌ آن‌ می‌کنند، همچنین‌ این‌ افراد فاقد چارچوب‌ فرهنگی‌ و اعتقادی‌ لازم‌ هستند.
وی‌ می‌گوید: افراد حاشیه‌نشین‌ اگر چه‌ امکاناتی‌ برای‌ زندگی‌ ندارند ولی‌ در مکان‌های‌ مرکزی‌ و بالای‌ شهر رفت‌ و آمد می‌کنند و فرهنگ‌ افراد دیگر را می‌بینند و این‌ سبب‌ می‌شود از لحاظ‌ شخصیتی‌ کاملا گسیخته‌ شوند و اگر افراد باهوشی‌ در میان‌ آنها باشد و مقایسه‌یی‌ میان‌ زندگی‌ خود و دیگران‌ انجام‌ دهد، دچار تشویش‌ و تشتت‌ فکری‌ می‌شود و این‌ خود زمینه‌ساز بسیاری‌ از جرم‌ها و جنایت‌ها است‌.
این‌ عوامل‌ دست‌ در دست‌ هم‌ می‌دهد و زمینه‌ بزهکاری‌ را در سن‌های‌ پایین‌تر افزایش‌ می‌دهد، زیرا بیشتر بزرگسالان‌ در این‌ مواقع‌ به‌ تکدی‌گری‌ و گدایی‌ روی‌ می‌آورند ولی‌ نوجوانان‌ و جوانان‌ به‌ علت‌ شرایط‌ خاص‌ سنی‌ دست‌ به‌ جرم‌ و جنایت‌ می‌زنند.

کتایون‌ دارابی‌
منبع : روزنامه اعتماد