پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

از شور حسینی تا عبرت کربلا‌یی


از شور حسینی تا عبرت کربلا‌یی
آورده اند که امام سجاد صلوات الله علیه بر مصیبت پدرش بیست سال گریست. هیچ وقت طعامی به محضر او نیاوردند مگر آن که چشمهایش پر از اشک گردید.
روزی یکی از غلا‌مانش گفت: یابن رسول الله (ص) آیا وقت تمام شدن غصه‌ات نرسیده؟! امام فرمود: وای بر تو، یعقوب پیامبر دوازده پسر داشت، خداوند یکی را از پیش او برد، چشم‌هایش از کثرت گریه سفید و نابینا گردید، موی سرش سفید شد، پشتش خم گردید، با آن که پسرش در دنیا زنده بود، اما من با دو چشمم دیدم که پدرم و برادرم و عموهایم و هفده نفر از خانواده‌ام همه در کنار من به خون غلطیده بودند. چطور اندوه من تمام شود؟! ‌
باز عطر محرم در هر کوی و برزن پیچید و دل‌های شیدا را به ادراکش فراخواند. عشق به امام حسین(ع) دلیل و برهان نمی‌خواهد، این عشق عقل ظاهر بین را پس می‌زند، گویی عشق و محبت به حسین(ع) را با خاک و گل انسانها سرشته‌اند، موج موج سیاهپوش عزادار، زیر خیمه حسین(ع) تماشایی است.‌ وقتی می‌بینی حسین (ع) حرم امن الهی را رها می کند و به سوی بیابان ناشناخته و خشک و بی آب وعلف وسوزان حرکت می کند، وقتی همسران و فرزندان و صغیر و کبیر را به قربانگاه طف می برد،می توان پی برد که حسین عاشق، حسین ذوب شده در معشوق، حسین مسئولیت پذیر ونگران دین خدا، احساس خطر نموده است. می توان پی برد که حرکتش یک حرکت حساب شده است.
حرکتش یک قیام الهی است واز لحظه حرکت تا شهادت و در تمام مسیر هر حرکتش و هر سخنش درسی بود به بشریت. پیامی بود به آیندگان. حسین همه چیز و همه کس را در این زمان کوتاه از قربانگاه ابراهیمی تا قربانگاه حسینی به محک دینداری و تقوا آزمایش کرد. خوش به حال آنانکه به موقع فهمیدند و بیدار شدند و با حسین ملتزم رکاب شدند. خوشا به سعادت آنانکه سخنان ابی عبدالله را به گوش دل شنیدند و به یاریش برخاستند. هرکدامشان اسوه ای از عشق و معرفت و عرفان بودند. حتی آن غلا‌م سیاه که دلش سفید بود چون برف و خونش سرخ سرخ بر تارک قیام کربلا‌. و حسین سرور همه شهدا و صالحان و آزادگان دست آنان را گرفت و به خدا نزدیکشان کرد. گویند حسین عاشق خدا بوده ولی باید گفت خدا نیز عاشق حسینش بود.
زیبا ترین وصال در سرزمین نینوا و در روز عاشورا تحقق یافت. تاریخ چون حسین را به خود نخواهد دید و قیامی چون قیام کربلا‌ به وقوع نخواهد پیوست.
حالا‌ محرم‌ها از پی هم می‌گذرند و مرا به این اندیشه می‌خوانند که محرم امسال با محرم‌های قبلی چه تفاوتی دارد؟ بهره ما از محرم چیست؟ در پی چه روانیم؟ راستی سهم ما از محرم چیست؟آیا به سیاه پوشیدن وشرکت در عزا وگریستن بر او اکتفا کرده واعمالمان را رها کرده ایم؟ بهوش باشیم که هنوز خیمه‌های حسین برپاست .
هنوز ندای هل من ناصر ینصرنی او به گوش می‌رسد او یاور می‌طلبد اما نه فقط در عزایش که همه جا وهمه جا.حسین زمان چشم به محرم دوخته است تا شاید تفکر در قیام حسین ودر عبرتهای عاشورا از خواب غفلت بیدارمان سازد وآن کنیم که باید به هوش باشیم که نیم قدمی به عقب ما را به لشکر عمر سعد می‌رساند وقدمی به جلو ما را به لشکر محبوبمان. بیایید حر شویم تا حسین (ع)سر مان را بلند کند و بر آغوش بگیرد ودعایمان کند. ندای حسین طنین اندازشده؛ ندایی که نه تنها کوفیان را بلکه تمامی ابنای بشر را تا قیامت می‌خواند که: < اگر دین ندارید آزاده باشید .>محرم وصفر فقط برای گریه واظهار عشق نیست که کوفیان هم در نامه‌هایشان اظهار عشق کردند. محرم برای عبرت وتفکر است وگرنه آن می‌شود که کوفیان کردند.

ایزد مهرآفرین
منبع : روزنامه سیاست‌روز