شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

دولت نهم آری یا نه؟


دولت نهم آری یا نه؟
چندی پیش در حالی شاهد سفر ریاست جمهوری به استان آذربایجان غربی بودیم که تا انتخابات دهم زمان چندانی باقی نمانده است و به نظر می رسد که این قسم مسافرت های احمدی نژاد و هیات های همراه در این چند ماهه آخر به جهت جلب رضایت مردمی و در واقع برای کسب آراء در دوره بعد است و سفر های هیات دولت به جز بر باد دادن هزینه بیت المال طی بیش از سه سال و نیم برای مردم عایدی نداشته است در طی این سال ها مردم شاهد بدترین اوضاع معیشتی برای خود و اطرافیان بوده اند، رشد قیمت ها به صورت افسار گسیخته به جد مردم را در مضیقه قرار داده است سیاست های غلط دولت نهم نارضایتی های عمومی را باعث شده و شاید میزان بالای انتقادهای متوجه دولت که بیش از هر دوره دیگر بوده ، گواه این مطلب باشد. مردم بیچاره تصور می کردند با اوج گیری بی سابقه قیمت نفت تا حدودی می توان به اوضاع آتی مملکت امیدوار بود اما بی کفایتی دولت در هزینه کردن عواید فروش نفت و اشتباهات بعضا فاحش در امور اقتصادی تمام این امید ها را بر باد داد (که استفاده نکردن از این فرصتها خود هنری قوی را می طلبید) و حضرات، به کلهم وعده وعید های انتخاباتی در مورد "بر سر سفره آوردن نفت" پشت پا زده و با اشد قوا آنرا پس از یک سال تکذیب نمودند و انگار نه انگار که با همین وعده ها بود که توانستند رای مردم را به دست بیاورند. بدین صورت است که دیگر جائی برای اعتماد به این مسافرت ها و ارائه برنامه ها یشان باقی نمی ماند.
سال گذشته در حالی بوجه با نفت ۳۷ دلار به تصویب رسید که قیمت آن از ۱۵۰ دلار هم فراتر رفته و میانگین قیمت آن در حدود ۸۰ دلار بود اما وضع اقتصادی افاقه ای با دوران دولت سازندگی که میانگین نفت تنها ۸ دلار بود نکرد چه بسا اوضاع قیمت ها در آن دوران نسبت به قدرت خرید مردم به مراتب بهتر از حالیه بود .
بخش عظیمی از این ناکامی ها مربوط به کادر مدیریتی دولت است و از وزراء گرفته تا فرمانداری ها از افراد غیر مسئول که بویی از مدیریت نبرده اند تشکیل گردیده است و شاید جالب ترین آن مشاور اقتصادی رئیس جمهور بوده که یک دامپزشک است بنابراین لا اقل در حیطه اقتصاد نمی توان به احمدی نژاد خرده گرفت که کاری از پیش نبرد . مدیران دولتهای سابق فقط به خاطر حضور در دولت های دیگر از خدمت به مردم در این دولت محروم گشته اند.که این مورد از نظر ریالی خسارت های میلیاردی را به بار آورده است.
در بخش کشاورزی سیاست های غلط وارداتی و حمایتی، زیان های جبران ناپذیری را بر قشر کشاورز که عمده جمعیت آنرا روستائیان بینوایی متشکل می شوند که نا امید از کشاورزی و درآمد لازمه به جهت گذران امور به ناچار رو به سوی شهرها آورده اند.که این امر خود مشکلات خاص خود را دارد که بر همگان واضح است.
واردات بی رویه محصولات کشاورزی آسیب های جدی را به کشاورزان وارد آورده که آنان را نسبت به ادامه فعالیت هایشان به جهت مقرون به صرفه نبودن و نبود بازارهای لازم متردد ساخته است.
میزان زیاد میزان واردات در برابر صادرات علی الخصوص واردات به ضرر تولید کننده مشکلات زیادی را هم برای تولید کننده و هم برای مصرف کننده به وجود آورده که بیان آن از حوصله این مقاله خارج است ولی از نظر اهالی اقتصاد و کسانی که آنرا پیگیرند پنهان نیست.
دولت نهم در ادامه خوش شانسی های برنامه ریزی شده توانست مجلس هشتم را به دست گیرد تا برای ادامه فعالیت های که با " آزمون وخطا" به اداره مملکت می پرداخت با مشکل چندانی مواجه نباشد. آزمون و خطا هایی مانند ساعت کار بانک ها،
تغییر ندادن ساعت رسمی کشور در ابتدای سال(که ۳۰۰ میلیون در یک سال به وزارت نیرو ضرر داد و هیچ توجیهی هم نداشت)، در اختیار قرار دادن وام های ۱۲ درصدی(با تورم بالای ۲۵ درصد) و.... و البته خطاهای بدون آزمون مانند بودجه بندی که در این مورد آخری تمامی دستگاه ها و سازمان هایی که مدیرانی غیر از حزب اصولگرا دارند یا حداقل از مخالفان برنامه های دولتند با کاهش شدید و غیر قابل باور میزان بودجه مواجه شده اند و نسبت های معنا دار در بوجه، ملت را به شگفتی واداشته است. مجمع تشخیص مصلحت نظام، سازمان بازرسی ، دیوان محاسبات ، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و....... که به نظر می رسد بسیاری از ارگان های نظارتی شامل این کم لطفی بوده اند.
ماه قبل پیرو سوال نماینده ایلام در مجلس شورای اسلامی جناب دکتر قنبری، در خصوص کسری مبلغ یک میلیارد و پنجاه و شش میلیون دلاری و واریز نشدن آن به صندوق ذخیره ارزی، علت آنرا از دولت جویا شدند که آقای الهام فقط با اسناد به گفته مقام معظم رهبری در خصوص" پاک بودن این دولت " از ارائه جوابیه مستند طفره رفتند در حالی که اگر به فرامین مقام معظم رهبری در خصوص داشتن انضباط مالی بیشتر گوش فرا می دادند حال و روز آنها چنین نبود و با این حجم بالای انتقادات عملکرد اقتصادی مواجه نبودند.
در این سالها دولت با استفاده از علم بخت برگشته و همیشه مظلوم آمار، با ارائه آمارهای معلومه، سعی در نشان دادن عملکرد بسیار بالا داشته است که ملموس ترین و عجیب ترین آنها ارائه آمار تک رقمی از میزان بیکاری جامعه است(۶%) آن هم در جامعه ای که کار پیدا کردن در آن هر چند با دست مزد پائین در این سالها به یک پریستیژ اجتماعی تبدیل شده و کسانی که به شغل دست می یابند به انگشت نمای جامعه تبدیل می شوند و همواره از آنان به دیده یک آدم موفق نظر می شود.
رشد قیمت ها هر سال به دو برابر قیمت سال قبل می رسد ولی ما شاهد ارائه آمار های تورم نزدیک به ۲۰ درصد و بعضا پائینتر بوده ایم. با این همه بر همگان واضح است که ثبات قیمتی برای هیچ محصولی وجود ندارد و ارائه این چنینی آمار ها از روی توهم است و فقط مناسب حال کسانی است که از شبکه جام جم اخبار ایران را دنبال می کنند، و برای کسانی که در این کشور زندگی کرده و تورم تا عمق استخوانشان رخنه کرده است چندان کاربرد ندارد .
رشد قیمت ها به نحوی بالا بوده است که بیشتر به زمان قحطی شبیه بوده تا تورم ناشی از اقتصاد ضعیف. قیمت های برنج ، چای و سیگار در این سالها بسیاری را" شوکه" کرده و حملات قلبی فراوانی را حادث گشته است و هزینه های مرتبط با درمان این قسم بیماران معلوم الحال هم بر دوش خودشان افتاده است.
با این اوصاف مگر اینکه فرجی حاصل شود وگرنه مردم پشت دست های خود را داغ کرده اند که به امثالهم دیگر نظری و امیدی نداشته باشند.
اعلام نکردن کاندیدی از جانب جبهه اصولگرا نشان دهنده ترس آنان از رویارویی با مردم و توجیه کار آقایان است و ازطرف دیگر اجماع نداشتن احزاب دیگر در کاندیدای واحد نشان دهنده بی تابی آنان برای جایگزین شدن با احمدی تژاد و صرفا با انتقاد بر فعالیت های این سال های اوست.
حیدر فرهادبیگی