پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

احمدی‌نژاد و احمدی‌نژادی‌ها


احمدی‌نژاد و احمدی‌نژادی‌ها
سخنگوی حزب کارگزاران اخیراً با اشاره به موضوعات مطرح شده درباره مشایی و کردان و ادامه کار این دو، و واکنش‌های برخی اصولگرایان و تشکل‌های دانشجویی نسبت به این اتفاقات ابراز عقیده کرده شرایط به گونه‌ای است که شاید بخشی از اصولگرایان نیز برای اصلاح برخی امور به خاتمی رأی ‌دهند.
پروژه "نادم سازی" مردمی که بدون اجازه پدرخوانده هایی که مملکت را ملک طلق و جمهوری اسلامی را فرزند خود می دانستند، از رأیی که به احمدی نژاد دادند، راهبرد تازه مخالفان دولت اصولگرا نیست.
۱۸ میلیون نفری که علی رغم همه تخریب ها و تهمت ها، احمدی نژاد را سزاوار خادمی ملت دانستند، باید از انتخاب خود پشیمان می شدند. بر این مبنا، سیاه نمایی در قبال عملکرد دولت، دستور کار ثابت این جریان ها در حوزه اقتصاد، فرهنگ، سیاست و... در طول ۳ سال گذشته بوده است.
در این میان، منفعل کردن طیف موسوم به "احمدی نژادی" در بدنه جریان اصولگرا که بار حمایت از احمدی نژاد و توجیه آنچه که خطاها و ضعف های دولت وی پنداشته می شود، را برعهده دارند،دیگر دستور کار ویژه بوده است. در ماههای اخیر، اظهارات مشایی و انتخاب علی کردان به عنوان وزیر کشور، هزینه های سنگینی به نفع سنگین شدن کفه انفعال در بدنه جریان حامی تحمیل کرد که امیدواری به عدم ترمیم آن، مخالفان اصولگرایی را چنان به طمع انداخته است که حتی امیدوارند در اثر دافعه ایجاد شده در این قطب، بخشی از اصولگرایان مجذوب قطب مقابل و متمایل به گزینه ای مانند خاتمی شوند.
جریان اصولگرا عموماً و حامیان احمدی نژاد خصوصاً اما می توانند و باید با حفظ زاویه و فاصله خود با آنچه که آن را تباین با آرمانهای مطلوب متصور در احمدی نژاد می دانند، این دندان طمع را از رقیب ببرند و از لاک انفعال نیز خارج شوند. اما چگونه؟
حذف نگاه آرمانی از بدنه جریان اصولگرا که از قضا به واسطه خلوص بیشتری که در آن نسبت به سطوح فوقانی وجود دارد، فریادش نیز صادقانه تر و دردمندانه تر و نه بر مبنای سهم خواهی است، به مثابه پایان اصولگرایی است اما تفکیک آرمانگرایی در مقام مطالبه با واقعگرایی در مقام قضاوت باید مورد ملاحظه جدی قرار گیرد. آرمانگرایی به وقت مطالبه گری، ادامه فعالیت کردان در دولت نهم و اساساً معرفی او به عنوان وزیر کشور را به دلیل تفاوت ماهوی با مانیفست دولت احمدی نژاد برنمی تابد اما در مقابل، واقع گرایی در مقام قضاوت نیز با دلسرد شدن از احمدی نژاد به جرم این انتخاب و چشم بستن بر حواشی، سازگاری ندارد. آنچنانکه ظریفی می گفت اگر حتی رقبای اصولگرای احمدی نژاد در انتخابات ۸۴ پیروز شده بودند، امروز آرزوی همین بدنه جریان اصولگرا افتادن قرعه وزارت به نام فردی در قواره کردان بود.
پرهیز از مطلق انگاری و سیاه و سفید دیدن، اگرچه در مقام جمع با روحیه حامیان دغدغه مند احمدی نژاد به سبب روحیه جوانانه آنان با دشواری هایی همراه است اما نباید در اثر فراموش شدن زمینه های ایجاد همان شرایط، دغدغه ها و نگرانی هایی که به انتخاب احمدی نژاد انجامید، این جریان منفعل شود.
شاید نیکوترین تعبیر در این زمینه را رهبر انقلاب در دیدار سال جاری خود با اعضاء هیأت دولت در تفاوت میان نقد و تخریب بیان کردند:
ـ «وقتی شما طلا را میبرید پیش یک زرگر که نقادی کند، او میگوید که آقا! این عیارش بیست است؛ یعنی عیار بیست را قبول میکند؛ حالا از بیست و چهار عیار - که طلای خالص است - چهار عیار کم است. این شد نقادی. البته زرگر هم هست و وسیله‏ی نقادی را هم دارد. اما اگر چنانچه طلا را بردید مثلاً پیش یک آهنگر و او یک نگاهی کرد و آن را انداخت و گفت: آقا! اینکه چیزی نیست! این اسمش نقادی نیست. اولاً اصل طلا بودن این، انکار شده. خب، بالاخره مرد حسابی! حالا عیار بیست و چهار ندارد، عیار بیست که دارد؛ این را قبول کن! ثانیاً: شما که اهل این کار و آشنای این کار نیستی!»
ترمیم حافظه تاریخی جریان اصولگرا نسبت به روند رو به تزاید رسوخ لیبرالیسم در دولت های پس از جنگ که رهبری نیز در همین دیدار از آن با عنوان غرب‏باوری و غرب‏زدگی که در حال نفوذ در بدنه‏ی مجموعه‏های دولتی بود ودر این دولت متوقف شد، نام بردند، برجسته کردن احیاء گفتمان انقلاب و امام(ره)، بازتولید خودباوری و عزت ملی و فهرست کردن موفقیت های دولت می تواند برگ امیدواری مخالفان اصولگرایی برای منفعل کردن احمدی نژادی ها را بسوزاند.
انتقاد مبنایی و سلیقه ای بر تمام امور می تواند وارد باشد اما این انتقاد نباید به انفعال جریان موسوم به احمدی نژادی منجر شود. بازخوانی بیانات رهبر انقلاب در دیدار امسال با هیأت دولت بسیار می تواند راهگشا باشد:
«گفتمان عمومی دولت اینهاست؛ به طور خلاصه: زنده‏کردن و بازسازی برخی خصوصیات جوهری انقلاب و منطق امام؛ و مقابله‏ی با کسانی که میخواستند این ارزشها و این مفاهیم اساسی را منسوخ کنند، یا از بین ببرند، یا ادعا میکردند که منسوخ شده و از بین رفته؛ این چیز باارزشی است.»
«ما از خبرهایی که به ما میرسد و از نوع تحرک و تعاملی که وجود دارد و از حرفهایی که زده میشود، میفهمیم که چطور مجموعه‏ی دولت آماج حملات است. علتش هم همین است که گفتمان این دولت، گفتمان انقلاب است و در جهت انقلاب حرکت میکند. این خط خارجی است.
انگیزه‏های خط تخریب داخلی هم یک طیف وسیعی است و نمیشود انسان همه را به یک چوب براند: بعضیها واقعاً خبری ندارند - یعنی مغرض نیستند؛ اطلاعاتشان کم است و بر اثر بی‏اطلاعی چیزی میگویند - بعضیها غرضهای شخصی و غرضهای سطحی دارند؛ بعضیها غرضهاشان غرضهای عمقی است؛ یعنی با نظام مسئله دارند، کینه‏ی امام در دلشان است و حرفهای امام را یا از اول قبول نداشتند یا حالا قبول ندارند - آنهایی که از آن حرفها رو برگرداندند و پشیمان‏شده‏ها و برگشته‏ها - اینها یک طیف وسیعی از انگیزه‏هاست، لیکن بالاخره محصول و جمع‏بندی‏اش همین تهاجمها و پنجه‏زدنها و لجن پراکنی‏هاست که وجود دارد.»
احسان صالحی
منبع : رجا نیوز