جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


ایران شاهراه انتقال انرژی جهان


ایران شاهراه انتقال انرژی جهان
خلیج فارس به تنهایی و بدون دریای عمان ۲۳۲‎/۸۵۰ كیلومتر مربع وسعت دارد و بیش از ۶۰ درصد از نفت جهان را درخود جای داده است. این موضوع در كنار قابلیت های ایران در ترانزیت انرژی از نقاط مختلف مرزی به این كشور ویژگی خاصی بخشیده است كه می توان آن را به «شاهراه ترانزیت انرژی جهان» تعبیر كرد. این مقاله كوششی است محققانه برای معرفی قابلیت های بی شمار ایران در منطقه و جهان در زمینه انتقال انرژی.
اگرچه خلیج فارس از دیرباز موردتوجه قدرت های جهانی بوده، ولی كشف منابع عظیم نفتی دراین منطقه دورجدیدی از حضور قدرت های فرامنطقه ای را در این گذرگاه محكم و استراتژیك رقم زد، این امر، خصوصاً پس از جنگ جهانی دوم شدت گرفت و نفت خاورمیانه و خلیج فارس را بیش از پیش در كانون توجه جهانی قرار داد.
این امر در حالی است كه امروزه اقتصاد جهان با نفت و گاز ارتباط تنگاتنگ دارد و خلیج فارس به علت دارابودن بزرگترین حجم این منابع، یعنی «درحدود ۷۲۴ میلیارد بشكه ذخیره نفتی كه معادل ۶۳ درصد كل ذخایر جهان را تشكیل می دهد»(۱) و «همچنین ۳۰‎/۷ تریلیون مترمكعب گازطبیعی كه برابر ۲۸‎/۵ درصد كل ذخایر شناخته شده گاز دنیا می باشد» به عنوان بزرگترین انبار انرژی جهان شناخته شده است.
این رویكرد به منابع نفت و گاز خلیج فارس خصوصاً باتوجه به این كه «تحلیلگران نفتی از هم اكنون پیش بینی می كنند كه در سال (۲۰۳۰)، ۷۰ درصد نفت دنیا توسط خاورمیانه تأمین می شود و با محاسبه اتمام ذخایر نفتی كشورهایی چون كانادا، خاورمیانه مبدل به قلب تپنده جهان خواهدشد»(۲) شتاب فزاینده ای به خود گرفته است، همچنین مسأله مهم دیگر افزایش میزان مصرف نفت و گاز با توجه به عدم برابری انرژی های جایگزین و اصولاً ناكافی بودن امكانات جهت استفاده از این قبیل انرژی ها است زیرا اصولاً امكانات استفاده از آب و زدن سد به منظور استفاده بهینه از آن هم جهت مصارف كشاورزی و هم برای تأمین انرژی هیدرولیك در همه كشورها موجود نیست و به علت عدم بهره وری از انرژی بادی و خورشیدی به حد مناسب، امكان دسترسی به انرژی های جایگزین نسبتاً مشكل است. این امر درحالی است كه فعالیت های گسترده در زمینه استفاده از انرژی اتمی نیز نتوانسته بطور كامل به صورت بالفعل درآمده و مورداستفاده قرارگیرد.
زیرا استفاده سهل و آسان از انرژی هایی مانند نفت و گاز و تكنولوژی قدیمی و بومی شده آن و از طرفی اشكالات فنی و تكنولوژی مشكل بهره وری از انرژی اتمی، خصوصاً در كشورهایی كه برای به كار انداختن نیروگاه های اتمی خود نیاز به وارد كردن اورانیوم از خارج دارند و خودشان دارای منابع اورانیوم نیستند نیز به مشكلات این امر افزوده است. بویژه این كه در استفاده از انرژی هسته ای، دو نكته مهم را باید درنظر داشته باشیم، یكی هزینه گزاف استفاده از انرژی اتمی و دیگری توجه به حفظ محیط زیست و مشكلاتی كه برای آن به وجود می آورد. با وجود این محدودیت ها و مشكلات همگی، موجب هجوم بازارهای مصرفی عوامل تولیدی در اقتصاد (صنعت و كشاورزی) به طرف انرژی های هیدروكربنی (نفت و گاز) می شود و این امر موجب آن خواهدشد كه «مصرف روزانه نفت به ۸۰ میلیون بشكه برسد و پیش بینی می شود كه این رقم در سال ۲۰۲۵ به ۱۱۵ میلیون بشكه بالغ گردد و جای تردید نیست كه كشورهای خلیج فارس این تقاضا را برآورده خواهندكرد».(۳)
ازطرف دیگر باتوجه به این كه قیمت نفت در این منطقه از جهان ارزان تر از سایر نقاط جهان است، لذا این سطح از قیمت، موجب افزایش مصرف در این قسمت از جهان شده است. موضوع دیگر كه موجب افزایش تقاضا جهت انرژی های هیدروكربنی مثل نفت و گاز شده تحولات سیاسی و اقتصادی جهان است.
جدایی كشورهای آسیای مركزی و قفقاز از روسیه و فروپاشی اتحادشوروی و نیاز كشورهای تازه استقلال یافته شوروی سابق و كشورهای اروپای شرقی و متعاقب آن لزوم تغییر در زیرساخت های اقتصادی و نیاز فراوان به استفاده از نفت و گاز جهت به گردش درآوردن چرخه تولید، موجب درخواست تقاضا جهت نفت و گاز و بنابراین بالارفتن قیمت این مواد انرژی زا گردیده است.
همچنین، نیاز رو به تزاید كشورهای پرجمعیت آسیا مانند چین و هند، با جمعیتی بیش از دو میلیارد نفر و وسعت حدود ۱۳ میلیون كیلومتر مربع و همچنین كشور پاكستان موجب تقاضای زیاد جهت نفت و بالارفتن سطح تولید خصوصاً در منطقه خلیج فارس خواهدبود.
زیرا برای اكثر كشورهایی كه نام بردیم، نزدیكترین منبع انرژی، خلیج فارس است و اكثر این كشورها جهت راحتی و ارزان تر بودن ترانزیت نفت و گاز و همچنین همانطور كه گفتیم ارزان تر بودن قیمت نفت خلیج فارس، ترجیح می دهند یا درواقع مجبور هستند كه این منطقه را جهت تأمین انرژی موردنیاز خود انتخاب نمایند.
بنابراین ملاحظه می شود كه «ویژگی های جغرافیایی و اقتصادی خلیج فارس و وجود بیش از ۶۰ درصد منابع شناخته شده نفت و ۴۰ درصد منابع گازطبیعی جهان درآن، این منطقه را به شاهرگ حیات سیاسی و اقتصادی جهان امروز مبدل ساخته است».(۴)
موضوع دیگری كه بطور كلی موجب بالارفتن تقاضا جهت نفت است، اهمیت صنایعی است كه از نفت ساخته می شود. زیرا درحال حاضر بیش از یكصدهزار نوع محصول از نفت تهیه می گردد. همچنین استفاده از محصولات ایجادشده از نفت در بخش كشاورزی مانند كودهای شیمیایی نیز از عوامل توجه كشورهای درحال توسعه به استفاده از منابع نفت است.
این نكته در اینجا لازم به یادآوری است كه كشور ما علاوه بر صدور نفت و گاز می باید به برنامه ریزی برای روی آوردن به فناوری نوین در صنعت نفت بپردازد، كارخانجات پتروشیمی فعال و گسترش یابد، كارخانه های كود شیمیایی تأسیس شود، پالایشگاه های متعدد تأسیس شود، نفت در كشور فرآوری شده و فرآورده های گوناگون از آن از جمله بنزین به حد كافی و به منظور مصرف داخلی و حتی صدور به كشورهای همسایه تولید گردد.
همچنین علاوه بر نفت و گاز كه موجب اهمیت منطقه خلیج فارس است، منابع معدنی غیرنفتی در شمال خلیج فارس، یعنی در ایران بر اهمیت این منطقه می افزاید، همچنان كه بارل« Burrel» و مك لاكلان
«Mclachlan »در مبحث جغرافیای سیاسی در كتاب خلیج فارس یادآور می شوند كه ایران تنها كشور خلیج فارس است كه منابع معدنی غیرنفتی آن از نظر اهمیت قابل مقایسه با ذخایر عظیم هیدروكربن آن است. (منابع مس سرچشمه دارای ۸۰۰ میلیون تن مس (۰‎/۰۱۱‎/۲) و بیش از ۵۰۰ میلیون تن مس با درجه پائین تر و ذخایر كرومیت با حداقل ۷ میلیون تن كه از بزرگترین معادن كرومیت دنیا است، از جمله منابع معدنی غیرنفتی ایران است.) همچنین، ذخایر عظیم اورانیوم ایران بر اهمیت اقتصادی خلیج فارس افزوده است. (نشریه The E cho of IRAN) چاپ لندن در شماره ۱۲ ژانویه ۱۹۸۹ خود در مورد ارزش ذخایر اورانیوم ایران می نویسد:«پس از ۵ سال جست وجو در منطقه ساقند یزد، كارشناسان به ذخایر اورانیوم بیش از ۳ هزار تن و مولیبرنوم ۴ هزار تن دست یافته اند... اعلام شده كه تاكنون بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون دلار در اكتشاف این معادن سرمایه گذاری شده است و افزایش سرمایه گذاری به میزان ۳۰۰ میلیون دلار دیگر در خلال سال آینده (۱۹۹۰) استخراج و صدور آنها را به ارزش تخمینی ۱۵۰ میلیارد دلار امكان پذیر خواهد ساخت.»(۵)
علاوه بر معادن مذكور معادن جدیدی نیز كشف گردیده است، «معدن اورانیوم بندرعباس در مقایسه با ساقند یزد معدنی روباز است و از این نظر سرمایه گذاری اندكی را برای هزینه جمع آوری و انتقال سنگ معدن دربرمی گیرد، میزان ذخایر این معدن هنوز معلوم نیست، این معدن هنوز شناسایی كامل نشده است. اما شناسایی های اولیه حكایت از ذخایر قابل توجه در این معدن دارد، همچنین برنامه اكتشافی و طراحی این معدن در حال انجام است، كارشناسان سازمان انرژی اتمی در حال برنامه ریزی برای شناسایی جامع از ذخایر اورانیوم كشور هستند كه پیش بینی می شود سرمایه گذاری وسیعی را در نقاط مختلف كشور داشته باشیم. پیش بینی های موجود شامل مناطقی در آذربایجان، شمال خراسان، مركز ایران و بندرعباس است. (اظهارات آقازاده، رئیس سازمان انرژی اتمی) همان طور كه ملاحظه می شود ایران دارای شرایط ممتازی هم از نظر ذخایر نفت و گاز و هم از نظر معادن غیرنفتی و اورانیوم است. با توجه به موقعیت جغرافیایی و اشراف و تسلط بر سراسر ساحل شمالی خلیج فارس می تواند از موقعیت ژئواكونومیك این منطقه به نحو احسن استفاده كند. قرار گرفتن سرزمین ایران در تمامی شمال خلیج فارس موجب تقویت وضعیت استراتژیكی و ژئواكونومیكی منطقه خلیج فارس گردیده و می توان خلیج فارس را انبار انرژی جهان نامید.
در چنین شرایطی، در صورت همكاری اقتصادی ایران با كشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای، ایران
می تواند از امكانات ژئواكونومیك خلیج فارس در توسعه اقتصادی خود بهره بیشتری ببرد. این امری است كه از طرف بسیاری از كارشناسان در جهان مطرح شده حتی بسیاری از متخصصین آمریكایی برای همكاری ایران و آمریكا اهمیت زیادی قائل اند، به طوری كه كلیفورد كوپچان معاون مركز نیكسون در مقاله خود تحت عنوان ساختار جدید امنیت خلیج فارس در پانزدهمین همایش بین المللی خلیج فارس «امنیت و همكاری منطقه ای در روند تحول سیاست های جهانی» ۱۱ و ۱۲ اسفند ،۸۳ در این مورد می گوید: «محققین باید بر این واقعیت تمركز كرده و مبنای ساختاری همكاری بین ایران و آمریكا را به نحوی تعیین كنند كه امنیت خلیج فارس تأمین و مداوم باشد... و سرانجام این كه ایران و آمریكا هر دو موافق ثبات و رشد اقتصادی منطقه خلیج فارس هستند و خواهان صدور بی وقفه نفت به بازارهای جهان هستند.»(۶)
ایران با داشتن ۲هزار كیلومتر نوار ساحلی در جنوب و مرزهای مشترك با ۱۲ كشور در منطقه، توانایی زیادی در انتقال انرژی به نقاط مختلف دنیا دارد.
پس از بررسی موقعیت خلیج فارس به عنوان انبار انرژی دنیا و تأكید براین نكته كه بیشترین منابع نفت و گاز جهان در منطقه خلیج فارس قرار دارد، حال به بررسی موقعیت ایران در انتقال این انرژی مهم به كشورهای مصرف كننده می پردازیم تا اهمیت بالای كشورمان را در انتقال منابع انرژی خلیج فارس مورد بررسی و امعان نظر قرار دهیم.
ایران با ۱۳۰ میلیارد بشكه نفت دومین كشور نفتی بعد از عربستان سعودی محسوب می شود، همچنین «كشور ما از نظر ذخایر منابع گاز دارای ۹۵۰ تریلیون فوت مكعب گاز است كه تولید سالانه آن در حال حاضر ۳ میلیون تریلیون فوت مكعب است » و در حال حاضر از نظر ذخایر گاز در منطقه خلیج فارس مقام اول را دارد، كشور ایران، همچنین با داشتن منابع اورانیوم كه به آن اشاره كردیم و همچنین منابع معدنی دیگر در واقع قدرت اول از نظر ذخایر هیدروكربنی و منابع معدنی در خلیج فارس است. اما اهمیت برتر كشور ایران در خلیج فارس آن است كه بدون استفاده از ایران و راه های آبی و خاكی كه جزو قلمرو سیاسی و جغرافیایی ایران است، منابع خلیج فارس چندان راه به جایی نخواهد داشت و این ایران است كه به دلیل داشتن موقعیت ممتاز سوق الجیشی و استراتژیكی ، علاوه بر این كه از نظر ذخایر نفت و گاز مقام دوم و اول را در خلیج فارس دارد، دارای بهترین راه های انتقال نفت و گاز از كشورهای صادركننده به كشورهای مصرف كننده نیز می باشد. در اینجا این راه های ارتباطی رامورد بررسی قرار می دهیم، ابتدا راه های آبی (تنگه هرمز) را بررسی می كنیم و سپس راه های خشكی را ارزیابی خواهیم نمود.
۱) تنگه هرمز
تنگه هرمز آبراهی است كه خلیج فارس را از راه دریای عمان به اقیانوس هند متصل می سازد. «تنگ ترین معبر خلیج فارس در این تنگه دارای ۴۶‎/۶۹كیلومتر پهنا است و كوتاه ترین فاصله بین ساحل شمالی و جنوبی ، بین : «جزیره ایرانی لارك در شمال و جزیره عمانی (قوین بزرگ ) در جنوب تنگه هرمز ۳۹كیلومتر برابر با ۲۱ مایل است كه آب های كرانه ای ۱۲مایلی دو كشور در آن تداخل می یابد». و بدین ترتیب حدود آب های ساحلی ایران و گستره قلمرو دریایی ایران از جزیره لارك در این منطقه تا حدود ۲۰كیلومتری ساحل جنوبی تنگه هرمز در جزیره قوین عمان وسعت می یابد.
كشور ایران با توجه به وجود جزایر ایرانی در میانه تنگه هرمز و محاسبه خط كرانه های همه جزایر ایرانی و عمانی طبق قرارداد مرزی ایران وعمان درمورخ ۲۰ ژوئیه ۱۹۷۴ «كه از تاریخ ۲۸ مه ۱۹۷۵ به اجرا درآمده است» دارای مالكیت سیاسی و جغرافیایی در قسمت اعظم این تنگه است.
لازم به یادآوری است، با توجه به اعمال حاكمیت مجدد ایران بر جزایر تنب بزرگ و كوچك و ابوموسی و به دنبال ، اعلام توافق آذرماه ۱۳۵۰ بین ایران و شارجه مقررات ۱۲مایل آبهای ساحلی ایران در مورد ابوموسی، به اجرا درآمد كه با اجرای این مقررات حدود آبهای ساحلی ابوموسی را تا سرحد تداخل با آبهای كرانه ای امارات ام القوین گسترش داد.
وجود انبوه جزایر استراتژیك ایرانی، علاوه بر آن كه موجب افزایش وسعت آب های ساحلی ایران می باشند، همواره به عنوان پایگاه هایی جهت كنترل ایران بر این آبراه و این تنگه مهم دارای ارزش فوق العاده هستند، جزایر لارك، قشم، هرمز، هنگام و در ادامه جزایر تنب بزرگ و كوچك و ابوموسی، این توانمندی را تقویت نموده و تنگه هرمز را همچنان در تسلط ایران قرار می دهد.
▪ فاصله جزایر ایران از یكدیگر و سواحل خلیج فارس به این شرح است:
فاصله هرمز تا لارك ۱۸ كیلومتر، فاصله لارك تا ساحل عمان ۵۰ كیلومتر، فاصله جاسك تا نجیره در شرق مسندم ۱۵۰ كیلومتر، فاصله جزیره هنگام تا رأس الخیمه ۹۰ كیلومتر (الحیات)، فاصله رأس الخیمه تا تنب بزرگ ۷۴ كیلومتر، فاصله جزیره هنگام تا تنب بزرگ ۶۴ كیلومتر، فاصله جنوب غربی قشم تا تنب بزرگ ۲۹ كیلومتر، فاصله تنب بزرگ تا ابوموسی ۴۴ كیلومتر، فاصله ابوموسی تا سیری ۵۵ كیلومتر، فاصله فارور تا ساحل ایران به خط مستقیم ۲۹ كیلومتر، فاصله بنی فارور تا كیش ۴۸ كیلومتر، فاصله كیش تا ساحل (گرز) ۱۷ كیلومتر، فاصله كیش تا جزیره هندورابی ۲۸ كیلومتر و فاصله هندورابی تا لاوان ۲۴ كیلومتر.
اقدامات كشورهایی مانند عربستان جهت كاهش ارزش استراتژیكی تنگه هرمز «مانند طرح خط لوله نفتی به طول ۱۲۸۷ كیلومتر از منطقه احسأ و قطیف كه با حداكثر ظرفیتی برابر ۱‎/۸ تا ۳ میلیون بشكه در روز، نفت این كشور را به ساحل دریای سرخ می رساند و یا اقدامات و طرح های عراق جهت انتقال نفت خود از طریق خط لوله از راه تركیه به ظرفیت روزانه ۱‎/۲ میلیون بشكه (توافقنامه ۱۹۸۳) و قرارداد با عربستان سعودی در سال ۱۹۸۵ به ظرفیت روزانه ۱‎/۲ میلیون بشكه و قرارداد دیگری با تركیه با ظرفیت روزانه یك میلیون بشكه جمعاً در حدود ۴ میلیون بشكه هیچ گاه نتوانسته اهمیت استراتژیك خلیج فارس و تنگه هرمز را كاهش داده و در برابر این موقعیت طبیعی كشور ایران به صورت جدی مطرح گردد و تنگه هرمز كماكان محل اصلی عبور ۶۰درصد نفت مورد نیاز جهان به شمار می رود.
۲) موقعیت سرزمینی و راه های خشكی انتقال انرژی از ایران
خلیج فارس در واقع بدون ایران بسیاری از قابلیت های صدور منابع انرژی را به جهان از دست خواهد داد. ایران با داشتن بیش از دو هزاركیلومتر ساحل از دهانه اروندرود تا بندر گواتر، علاوه بر تسلط بر راه های آبی منتهی به اقیانوس هند، تنها كشوری است كه می تواند از طریق خشكی منابع انرژی خلیج فارس را به بسیاری از مناطق جهان انتقال دهد.
درواقع «ایران می تواند به مانند پلی مابین خلیج فارس، قفقاز و كشورهای اروپایی بوده و اقدامات لازم را برای افزایش روند مبادلات به عمل آورد.»
موقعیت ممتاز ایران جهت انتقال انرژی هنگامی تكامل می یابد كه بسیاری از كشورهای همسایه ایران و یا در نزدیكی ایران، به عنوان عمده ترین مصرف كنندگان، نفت و گاز خلیج فارس، نگاه خود را جهت استفاده از این انرژی تنها به طرف ایران متوجه نموده اند، زیرا ایران دارای امن ترین و نزدیك ترین راه ها به منابع انرژی بوده و مسیر انتقال آن نیز از نظر عوارض طبیعی، مناسب ترین مسیر از نظر انتقال نفت و گاز و صرفه جویی در پول و زمان و همچنین ایمنی صنعتی است. ایران حتی با استفاده از خطوط لوله می تواند، نفت و گاز خلیج فارس را به سواحل دریای مازندران انتقال دهد، ضمناً ایران توانسته تاكنون حدود ۵میلیون بشكه نفت كشورهای حاشیه دریای مازندران را در نكا دریافت و از طریق خلیج فارس همین میزان نفت را برای آنها صادر كند و به ازای هر بشكه ۲دلار دریافت نماید. اهمیت ویژه سرزمینی ایران را می توان در قالب پروژه های در دست اجرا و یا طرح هایی كه در آینده می باید به مرحله اجرا درآید به وضوح دید، این طرح های در حال اجرا و طرح های آینده به شكلی است كه قدرت بلامنازع ایران را به عنوان شاهراه انتقال انرژی مورد تأیید قرار خواهد داد. همه این طرح ها براساس نیاز كشورهای مصرف كننده و اولویت قرار دادن و انحصاری بودن مسیر ایران است. از جمله این طرح ها، می توان به پروژه انتقال گاز ایران به نخجوان براساس نیاز نخجوان و پروژه انتقال گاز به ارمنستان كه در فروردین ماه ۸۶ افتتاح شد و یا خواسته های كشورهای دیگر قفقاز و حاشیه دریای سیاه و اروپای شرقی به نفت و گاز ایران اشاره نمود. ایوان كوراس معاون آكادمی علوم اوكراین در پانزدهمین سمینار بین المللی خلیج فارس «لزوم برقراری و توسعه، روابط ایران و اوكراین در زمینه انتقال انرژی» را مورد تأیید و تأكید قرار داد.
ضمن این كه موضوع بن بست انتقال گاز روسیه به اوكراین نیز این نیازهای اوكراین را تشدید می كند، همچنین در حال حاضر، طرح انتقال گاز ایران به همراه تعداد دیگری از كشورهای خاورمیانه و آسیای مركزی به اروپا از طریق تركیه، بلغارستان، مجارستان، رومانی و اتریش در حال بررسی است. ضمناً انتقال نفت و گاز ایران به كشورهای حاشیه دریای سیاه نیز ازمواردی است كه با توجه به موقعیت ممتاز جغرافیایی ایران می شود مورد بررسی قرار گیرد. امكان این ارتباط با دریای سیاه از دو طریق جمهوری های نخجوان و ارمنستان و گرجستان و یا از طریق فقط دو جمهوری ارمنستان و گرجستان امكانپذیر است، البته با این تفاوت كه مسیر نخجوان، ارمنستان، گرجستان نزدیكتر و حدود ۳۵۰ كیلومتر و مسیر مستقیم از راه ارمنستان و گرجستان حدود ۲۰۰ كیلومتر دورتر و تقریباً به طول ۵۵۰ كیلومتر خواهد بود. به هر حال با انتخاب هر یك از این راه ها و انتقال نفت و گاز ایران به بندر باطوم در كنار دریای سیاه در خاك گرجستان، تمامی كشورهای ساحلی دریای سیاه، یعنی رومانی، بلغارستان، مولداوی وخود گرجستان هم می توانند نفت و گاز ایران را از طریق این بندر دریافت دارند.
بنابراین موقعیت ایران در جهت ارتباط با دریای سیاه و باز شدن راهی جدید جهت انتقال نفت و گاز ایران و دیگر كشورهای تولید كننده از طریق ایران به كشورهای ساحلی دریای سیاه، مدیترانه و اروپایی می تواند بسیار ارزشمند باشد و در واقع پاسخی باشد به وقفه ای كه تركیه در عضویت ایران در استفاده از خط لوله خاورمیانه و آسیای مركزی ایجاد كرده و مرتباً اشكالات جدید به وجود می آورد این امر یعنی صدور نفت و گاز ایران از طریق خط لوله به ساحل دریای سیاه یعنی بندر باطوم. با افتتاح پروژه صدور گاز به جمهوری ارمنستان و با طی فاصله بین ارمنستان با ساحل دریای سیاه بسیار سهل تر و كوتاه تر خواهد شد. بدیهی است كه كشورهای ساحلی دریای سیاه، بهترین و بیشترین خریدار نفت ایران از این راه دریایی ارزان و مناسب خواهند بود و ایران تنها كشور نفت خیز در بین كشورهای صادر كننده خلیج فارس است كه می تواند از این طریق و در كوتاه ترین فاصله با توجه به موقعیت جغرافیایی خود، نفت مورد نیاز كشورهای ساحلی دریای سیاه را تأمین كند. البته علاوه بر این، كشورهای كرانه مدیترانه مانند، یونان، آلبانی، یوگسلاوی، بوسنی و هرزه گوین، كروواسی، مجارستان، ایتالیا، فرانسه، اسپانیا و احتمالاً كشورهای شمال آفریقا نیز می توانند در صورت انتخاب این راه، علاوه بر مسیر خلیج فارس، از این مسیر نیز استفاده نمایند و بنابراین، در واقع ایران پلی خواهد بود كه از دو مبدأ خلیج فارس و دریای سیاه، نفت خود را با توجه به اولویت مكانی كشورهای مصرف كننده و انتخاب مسیر نزدیكتر می تواند به كشورهای متقاضی انرژی برساند و از طرفی دیگر كشورهای صادر كننده نفت، برای انتقال نفت خود از مسیر دریای سیاه، تنها باید از مسیر ایران استفاده نمایند. لازم به ذكر است كه به غیر از ترانزیت نفت و گاز ایران از جنوب به شمال و شمال غربی كه با ارتباط از طریق مرز ایران در استان های آذربایجان غربی و شرقی به بندر باطوم، اهمیت سرزمینی ایران را جهت انتقال انرژی بسیار بالا خواهد برد، مسیر ترانزیت نفت و گاز ایران، از طریق شمال شرقی ایران به كشورهای آسیای مركزی نیز، ارزشمندی انتقال انرژی از طریق ایران را تأیید می كند.
اما مهم ترین خطوط انتقال انرژی از خلیج فارس از طریق خطوط انتقال گاز ایران به پاكستان و هندوستان است كه هر روز ۹۰ میلیون متر مكعب گاز ایران را به پاكستان و هندوستان انتقال می دهد و با توجه به نیاز روزافزون هند به انرژی جهت راه اندازی و ادامه فعالیت های اقتصادی خود، همچنان این كشور نیاز به واردات گاز ایران خواهد داشت، طول این مسیر ۲۷۰۰ كیلومتر است. همچنین كشور چین نیز با توجه به نزدیكی سرزمینی به ایران، بهترین راه جهت دستیابی به انرژی هیدروكربنی مورد نیاز خود را مسیر ایران می داند، زیرا لوله های حامل انرژی ایران پس از انتقال از كناره های خلیج فارس در داخل ایران، فقط باید خاك افغانستان را جهت رسیدن به چین طی نماید. بنابراین و با توجه به نكاتی كه اشاره شد مسلماً می توان گفت كه ایران مهم ترین و ارزشمندترین شاهراه جهت ترانزیت انرژی بوده و فی الواقع ایران شاهراه انتقال انرژی است.
محمد بهمنی قاجار
منبع : روزنامه ایران