جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مدیری که نتواند حاشیه تیمش را جمع کند، مدیر نیست


مدیری که نتواند حاشیه تیمش را جمع کند، مدیر نیست
۱) با یک نگاه عمیق به مقوله مدیریت در سطح باشگاه های ایران می توان به راحتی به افت کیفیت عملکرد برخی از مدیران پی برد. علت این ادعا وجود حاشیه هایی است که گاه کلیه فعالیت های یک باشگاه زیر سایه آن قرار می گیرد. هستند باشگاه هایی که به خاطر گرفتار شدن به حاشیه ها، در آستانه نابودی بسر می برند.
۲) یکی از دلایل هجوم حاشیه ها به اغلب باشگاه های ایران، ضعف عده ای از مدیران در بازار نقل و انتقالات است. دلالان با برخی از مدیران باشگاه ها رابطه عجیبی دارند و بلایی بر سر این آقایان ضعیف آورده اند که دیگر توان اداره باشگاه خود را ندارند. گرفتاری این دست از مدیران به واسطه روابط ناسالم با دلالان نیز کاملاً مشهود است.
۳) وقتی مدیری نتواند حاشیه تیم را جمع کند، دیگر تیمی باقی نمی ماند که بتواند در میدان رقابت ها حاضر شود. اگر هم با وجود حاشیه ها یک تیم مقابل حریفش ظاهر می شود، بسان جسد و کالبد بی اراده ای است که این سو و آن سو می رود.
۴) مثلث ۳ ضلعی موجود در برخی باشگاه ها مثل مثلث برمودا تمام توانمندی ها و پتانسیل های یک تیم را فرو می بلعد؛ مدیران، مربیان و یک مشت دلال! این مثلث شوم در فصل نقل و انتقالات کولاک می کند. این روزها هم که چیزی به فصل مذکور زمان نداریم، فعالیت آقایان شروع شده و معلوم نیست این بار می خواهند چه بلایی بر سر فوتبال ایران بیاورند.
۵) برای رهایی از این مثلث شوم، راه های بسیاری وجود دارد که به واسطه یک جو همت میسر است. باید هر چه زودتر با تمام توان به جان این مدیران، مربیان و دلالان بیفتیم. مرگ یک بار، شیون هم یک بار . هم دلالان شناخته شده اند و هم مربیان و مدیران مربوطه. بازیکنِِ از همه جا بی خبر ابتدا توسط دلال سرکیسه می شود، بعد به مربی معرفی می شود. در ادامه که توسط این آقا هم سرکیسه شد، تازه نوبت مدیرعامل می رسد. در این مرحله هم سرکیسه می شود و سرآخر چیزی نصیبش نمی شود!
۶) مدیرعامل باید یک کانال قانونی و شناخته شده برای جذب بازیکن داشته باشد و لیست بازیکنان مورد درخواست سرمربی در اختیار مدیرعامل قرار گیرد. او بعد از مطالعه و انجام کار کارشناسی توسط مشاورانش، لیست نهایی شده را در اختیار کمیته فنی و عوامل مربوطه قرار دهد تا مذاکرات صورت پذیرد. اگر همه چیز شفاف باشد، دلالان هرگز نمی توانند به سود جویی خود استمرار بخشند.
۷) مدیرعاملی که بلد نباشد کانال قدرتمند و بدون حرف و حدیثی را برای جذب بازیکنان به وجود بیاورد، به هیچ دردی نمی خورد چرا که در ادامه کار بازیکنان سطح پایینی به وی قالب می شوند و در نهایت هم این خود او است که ضربه می خورد و زیر سؤال می رود. مدیرعامل زرنگ کسی است که بی تعارف ابتدا به فکر حفظ موقعیت خود باشد و نه پر کردن جیبش. اگر چنین باشد، دیگر کسی جرأت نمی کند و نمی تواند سر او کلاه بگذارد. به قول دلالان می توان در یک فصل بار خود را بست اما بعدش چه می شود؟ تیم دچار حاشیه می شود، بازیکنان بی کیفیت کاری از پیش نمی برند، مربی اخراج می شود، بحران سراغ تیم می آید و آخر فصل هم مدیرعامل را اخراج می کنند.
۸) هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال باید در مورد کوتاه کردن دست دلالان اقدام به یک هم اندیشی کند و با فراخوان کارشناسان مربوطه چاره ای بیندیشد. راهکاری که آنان تعریف می کنند، می تواند به عنوان یک کانال شناخته شده در اختیار باشگاه ها قرار گیرد تا مدیران با توجه به توانایی های خود در تقویت این کانال و استفاده بهینه از آن همت بگمارند.
۹) اغلب ناکامی ها در فوتبال باشگاهی ایران با وجود داشتن مربیان خوب و بازیکنان تأثیرگذار، به خاطر بدشانسی نیست بلکه به خاطر ضعف مدیریت است. وقتی یک تیم با اسم دهان پرکنش چندین بار ناکامی را تجربه می کند، آیا باید باز هم از بدشانسی حرف بزنیم؟! طی ۳۴ هفته شاید بتوان ۲ یا ۳ شکست را به حساب ناکامی گذاشت اما وقتی این ۲ ۳، بار افزایش تصاعدی دارد، دیگر چه جای بحث از بدشانسی.
۱۰) وقتی تیم دچار بحران می گردد، کار مدیرعامل تازه شروع می شود. مدیرعاملی که نتواند بحران را در تیم خود از بین ببرد، به طور حتم خود عامل اصلی ایجاد بحران است. بحران یا از بیرون سراغ تیم می آید یا از درون آن نشأت می گیرد. در هر ۲ حالت مدیریت باید تیم را از بحران خارج کند که خروج از بحران وارد شده از بیرون آسان تر است اما بحرانی که در داخل ایجاد شده اول باید ریشه یابی شود چرا که امکان دارد مسبب اصلی آن خود مدیریت باشد که ضعیف عمل کرده است.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی