پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مهاجرین امشب در حسن آباد می خوابند


●۲۶تیر
عین الدوله كه تصمیم گرفته بود از مردم و تجار به خاطر حمایتشان از علما انتقام بگیرد شروع به بدرفتاری كرد. شایعه شده بود كه لیست ۵۰۰ نفری تهیه شده است تا همگی بازداشت و زندانی شوند كه با بازداشت حاج محمدحسن بنكدار شروع شده بود و قرار بود در عرض چند روز عملی شود.بعدازظهر امروز میرزا حاج آقای حریری كه از معتمدین و بزرگان صنف بزازها بود وقتی فشار دولتیان و آزار و اذیت آنها را مشاهده كرد با یك نفر دیگر از تجار به قلهك شمیران محل سفارت ییلاقی انگلیس رفت و برای بست نشینی در سفارت درخواست اجازه كرد. قائم مقام وزیرمختار انگلیس كه قبلا مجوز این كار را از مقامات بالاتر گرفته بود با لحنی دیپلماتیك شفاها موافقت خود را اعلام كرد :«با این كه بست نشستن و نگاهداری و حافظت بستیان در مملكت ایران امری است مشروع، ولی در صورت اقدام به استفاده از قوه قهریه، مانع از دخول به سفارت می شویم.» و بدین گونه موافقت خود و سفارتخانه متبوعش را برای بست نشینی اعلام می دارد.شیخ فضل الله برای حركت از تهران به سمت قم آماده می شود. در ابتدای صبح نصرالسلطنه به منزل ایشان رفته و چندین ساعت به گفت وگو می پردازند. مخالفان وی در شهر شایعه كرده بودند كه شیخ با هماهنگی عین الدوله از تهران خارج می شود و فقط تا قم می رود كه اگر توانست آقایان دیگر را نیز برگرداند كه این خدمتی است به عین الدوله و در غیر این صورت خود او برگردد كه این نیز موفقیتی است برای عین الدوله.اما صبح امروز شیخ پیامی برای علمای دیگر توسط حاج علی اكبر بروجردی می فرستد و سوگند می خورد: «هر كجا بروید من هم می آیم و به شما ملحق می شوم.»در این روز آقاسید اسدالله طباطبایی از معتمدین مردم و از علمای بنام تهران نیز به مهاجرین می پیوندند و مهاجرین سه ساعت از شب گذشته از كهریزك حركت می كنند و در ساعت هفت از شب گذشته وارد حسن آباد می شوند و شب را همانجا می خوابند.
ناظم الاسلام، تاریخ بیداری، جلد سوم، صص ۵۰۳ و ۵۰۶
●اعزام نیرو به سمت قم
▪۲۷تیر
با طلوع آفتاب شیخ فضل الله همراه نزدیك ۵۰۰ نفر از طلاب به قصد ملحق شدن به دیگر علما از تهران خارج می شود و در حسن آباد به دیگر علما ملحق می گردد.موضع عین الدوله با رفتن شیخ فضل الله بسیار ضعیف تر می شود. او به تمام بلاد و ایالات و حكام دستور می دهد هر كس از طلاب و مردم كه خواست به سمت عتبات حركت كند مانع نشوند. اما از سوی دیگر وی پانصد سوار به ریاست سردار فیروزكوهی با مقدار زیادی غل و زنجیر و پابند را به ظاهر برای مراقبت از آقایان و حفظ امنیت آنها تا خروج از ایران به سمت قم گسیل داشت. در تهران به شدت فضای ترس و خوف سایه افكنده است. هیچ كس جرات ندارد نام علما را به نیكی ببرد و اگر هم كسی از آقایان به نیكی یاد كند به سرنوشت بنایی دچار می شد كه در كوچه ای گفته بود: «با ادعای مسلمانی، این گونه سلوك با سادات و ذریه فاطمهس محل حیرت و تعجب است... ما سكوت كنیم» همین امشب در حالی كه این بنا در خواب بود مورد هدف گلوله قرار می گیرد و كشته می شود. از طرفی هم عین الدوله به جز آن پانصد سرباز، دویست نفر را نیز مامور كرده بود كه در سر راه آقایان علما اگر شهری به حمایت از آنها قیام كرد مردم آنجا را سركوب نمایند.این فشارها و ترس و وحشت مردم از عدم تامین امنیت جانی و فشارهای عین الدوله به تجار و شایعه لیست پانصد نفره بازداشت ها توسط عین الدوله ملیون و طلاب را مجبور كرد برای رسیدن به خواسته هایشان به سمت سفارت انگلیس حركت كنند. به ویژه كه مجوز آیت الله بهبهانی را نیز برای این كار داشتند. در ابتدا پنجاه نفر از طلاب به داخل سفارت رفتند و وقتی مخالفت جدی از طرف سفارت ندیدند تجار و اصناف نیز به داخل سفارت رفتند به طوری كه تا فردا صبح این پنجاه نفر به پانصد نفر افزایش یافت.احمد كسروی می نویسد متحصنین در روز نخست درخواست خود را بازگشت علما و تاسیس عدالتخانه اعلام نمودند اما وقتی در روزهای دیگر تعدادشان افزوده شد تقاضای مشروطه نمودند.در كتاب آبی اسناد سفارت انگلیس در ایران آمده است كه شارژدافر سفارت از چند روز قبل امكان تحصن گسترده را به مشیرالدوله وزیر وقت وزارت خارجه ابلاغ كرده بود اما مشیرالدوله كه می دانست با رفتن عین الدوله و تاسیس حكومت مشروطه بر مسند صدارت اعظمی تكیه خواهد زد هیچ اقدامی برای جلوگیری از این واقعه نمی نماید و حتی گزارش این موضوع را نیز به عین الدوله و دولت نمی دهد.
ناظم الاسلام، تاریخ بیداری، جلد سوم، صص ۵۰۶ و ۵۰۷
منبع : روزنامه شرق