شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

قدرت نمایی طالبان در قندهار


قدرت نمایی طالبان در قندهار
طالبان در حمله طراحی شده به یک زندان در شهر قندهار پایتخت پیشین و مهم ترین شهر پشتون نشین افغانستان ۱۰۰۰ زندانی از جمله ۴۰۰ عضو خود را آزاد کرده است. طالبان این عملیات را مهم ترین تحرک خود در سال های اخیر می داند و آمریکایی ها نیز این ایده را رد نکرده اند.
سخنگوی نیروهای آمریکایی مستقر در افغانستان نیز از افزایش قدرت نیروهای طالبان در جنوب این کشور نسبت به سال های قبل خبر داده است. به گفته سرهنگ «تام کولینس» نیروهای طالبان هم اکنون در بعضی از مناطق قندهار، هلمند و ارزگان از حمایت معنوی مردم برخوردارند و در سایر مناطق با استفاده از تهدید، ارعاب و فقر اقتصادی مردم را به خدمت گرفته اند.
قندهار مهم ترین شهر در جنوب غربی افغانستان ، مرکز اصلی پشتونستان افغانستان ، مرکز تاریخی و عرفی قبایل پشتون و مقر سابق حکومت افغانستان قبل از کابل است. قندهار که بعد از کابل مهم ترین شهر این کشور است بر سر راه کابل به کویته و در همسایگی استان بلوچستان پاکستان در موقعیتی حساس و تاثیرگذار بر چهار نوع تعاملات بازیگران داخلی و خارجی افغانستان قرار گرفته است:
۱) تعاملات دولت مرکزی افغانستان و پشتون ها
۲) تعاملات دولت های پاکستان و افغانستان
۳) تعاملات دولت پاکستان و پشتون های افغانستان
۴) تعاملات پشتون ها و بلوچ های دو سوی مرز
قندهار همچنین بر سر راه مسیر تجاری دریای عمان به کویته و کویته به هرات و آسیای میانه قرار دارد.
نکته مهم در مورد تاثیر قندهار بر ساخت و ترکیب بندی نهادهای سیاسی و حکومتی افغانستان ، جایگاه آن به عنوان «مرکز سیاسی هویتی » پشتون های جنوب غربی افغانستان است . این در حالی است که با وجود پشتون بودن کرزای هنوز بسیاری از رهبران پشتون رضایت لازم را از دولت وی ندارند و در واقع نمی توان گفت کرزای رهبر دلخواه و مطلوب قدرتمندان پشتون است.
قندهار به عنوان مرکز پشتونستان و به دلیل اینکه پشتون ها در افغانستان اکثریت را دارند همواره و به لحاظ تاریخی و از سال ۱۷۴۷ بعد از تاسیس حکومت محلی احمد خان ابدالی یکی از مهم ترین کانون های تاثیرگذاری بر ساختار قدرت در افغانستان بوده و هنوز نیز خواهان ادامه این نقش و جایگاه است و به رغم عزل و نصب چندباره شخصیت های قدرتمند محلی نظیر گل آقا شیرزی هنوز دولت اقتدار لازم را در این منطقه ندارد و نفوذ قدرتمندان محلی پشتون نیرومند است. قندهار پس از سقوط طالبان به دلیل آنکه مرکز و ستاد سیاسی - نظامی گل آقا شیرزی رهبر پشتون های جنوب غربی افغانستان به شمار می رفت تاثیراتی مشابهی هرات اسماعیل خان بر ساخت و ترکیب بندی نهادهای سیاسی و حکومتی داشت.
با وجود آنکه کرزای با جابه جایی چند باره گل آقا شیرزی در پست های محلی و وزارتی تلاش کرده قدرت وی را مهار کند اما مشکل گسترش اقتدار و حاکمیت دولت مرکزی در قندهار این است که در قندهار مجموعه ای از قدرتمندان محلی نظیر سران قبایل وقدرتمندان محلی وضعیتی را نمایندگی می کنند و با کنترل و مدیریت صرف یک نفر و مهار وی چالش های رویارویی دولت مرکزی در استان های پشتون نشین جنوب و جنوب غربی حل نمی شود. نکته دیگر وجود پایگاه مهم نظامیان آمریکا در قندهار است که بعد از سقوط دولت طالبان قندهار را به یکی از مراکز مهم نفوذ آمریکا در افغانستان تبدیل کرده است و در چارچوب ماموریت جدید ناتو نقش مشابه ای نیز برای ناتو پیدا خواهد کرد، این در حالی است که تمایلات طالبانی و چالش با بیگانگان هنوز در بین پشتون های این منطقه و مناطق اقماری قندهار نظیر هلمند، زابل و پکتیا جدی است.
قندهار همچنین به دلیل مجاورت با مراکز مهم تولید تریاک در افغانستان (به ویژه استان هلمند) نقش مهمی در معادلات تولید و تجارت مواد مخدر در این کشور و منطقه دارد و به همین جهت آینده تحولات قندهار نه تنها برای دولت مرکزی افغانستان بلکه برای همسایگان افغانستان نظیر پاکستان نیز دارای اهمیت خاصی است. طبق شواهد و مدارک مسلم تاریخی در اکثر مواقع پشتون های اطراف قندهار به عنوان بزرگ ترین اقلیت قومی کشور، ساختار های حکومتی را در اختیار داشته اند و حداقل یک تناسب بین جمعیت ۴۰ درصدی پشتون ها و تقسیم پست های سیاسی وجود دارد که در تاریخ معاصر افغانستان جز دوره محدود بچه سقا و دوره دولت برهان الدین ربانی حکومت در اکثر مقاطع در اختیار پشتون ها بوده است و اکنون نیز برتری مذکور در دولت و پارلمان ادامه دارد.
در چنین شرایطی در حالی که در سال گذشته بیش از ۲۰۰ نیروی شورشی در ولایت های قندهار، هلمند و ارزگان کشته شدند که خونین ترین سال برای آنها بعد از سقوط گروه طالبان در سال ۲۰۰۱ میلادی در افغانستان است اما به نظر می رسد این درگیری ها نه تنها باعث ضعف طالبان نشده بلکه این گروه نسبت به گذشته قوی تر شده است.
سقوط حکومت طالبان به معنای حذف حضور و نقش آنها در محیط سیاسی - امنیتی افغانستان و حتی مناطق همجوار افغانستان نبوده است. طالبان در سالی که گذشت نه تنها عملیات ضد امنیتی خود را ادامه دادند بلکه در موارد محدود اما متوالی قدرت خود را در انجام عملیات نظامی و درگیری یگانی با آمریکایی ها و نیروهای دولت مرکزی به نمایش گذاشتند و نیروهای آمریکایی و دولتی از سرکوب کامل طالبان و از بین بردن عقبه های محلی آن در مناطق پشتون نشین عاجز بوده اند.
طالبان در مناطق پشتون نشین جنوبی و جنوب شرق مانع از برقراری امنیت و حاکمیت فراگیر دولت مرکزی شد و دایره سلطه و حاکمیت دولت در شهر های کوچک را بسیار شکننده کرد. تعدد بمب گذاری ها و ترور مقامات در استان های جنوبی از جمله روش های آنان در این عرصه بود. ضمن آنکه وابستگی شدید دولت کرزای به تداوم حمایت های آمریکا باعث محبوبیت طالبان شده است.
ارتش و نیروهای امنیتی افغانستان هنوز بدون حمایت مستقیم آمریکا و ناتو قادر به پاسخگویی به چالش ها و ماموریت های خود نیستند و بعید است که به زودی قادر به این کار باشند واین امر خود باعث ایجاد فرصت برای گروه هایی نظیر طالبان و حکمتیار شده تا مشروعیت دولت و میزان تدوام دوران حضور بیگانگان در افغانستان را زیر سوال ببرند و از احساسات ضد بیگانه مردم از جمله در مناطق دورتر از کابل بهره گیرند. ضمن آنکه در بین جریانات سیاسی نیز کرزای به عنوان مهره آمریکا و غیرمستقل نامیده می شود که فرصت ها و آسیب پذیری های توامانی را برای وی
در بر دارد. ادامه چنین شرایطی در دراز مدت قابل تداوم نخواهد بود.
رضا کرمانشاهی
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید