یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

زنان سرپرست خانوار،فقیرترین فقرا


زنان سرپرست خانوار،فقیرترین فقرا
در دو دهه اخیر اعلام زنان سرپرست خانوار به عنوان «فقیرترین فقرا» در اغلب نوشته های توسعه به چشم می خورد. گرچه کم تر چنین بحثی مستقیما با اطلاعات میدانی همراه است، اما پیش فرض این که زنان سرپرست خانوار با خط فقر بیش تری مواجهند (برحسب درآمد) بدون دلیل و زمینه نیست. دلایل بسیاری در تایید محرومیت زنان سرپرست خانوار به دلیل جنسیت و در پی آن، محرومیت از منابع وجود دارد.
● عرضه نیروی کار، اشتغال و درآمد
یکی از دلایل فقر زنان بر این منطق استوار است که خانوارهای با سرپرست زن از خانوارهای با دو سرپرست (زن و مرد) فقیرترند زیرا «نان آور» خانواده ندارند. اینگونه خانوارها نه تنها نان آور ندارند بلکه گاهی باید از تعداد وابستگان بیش تری حمایت و نگهداری کنند. در این گونه خانوارها، زنان باید به تنهایی علاوه بر سرپرستی خانواده و کسب درآمد و مدیریت اقتصادی، مواظبت از بچه ها، کارهای خانه و بهبود شرایط زندگی اعضای خانوار را نیز بر عهده بگیرند. در چنین شرایطی زنان سرپرست خانوار از سویی وقت و انرژی کم تری برای انجام کارهای غیرقابل عرضه در بازار، مثل تهیه کالاها و مواد غذایی ارزان قیمت تر یا تهیه برخی از کالاها در منزل (لباس و...) دارند و از سویی دیگر ، نقش بازتولیدی زنان آن ها را مجبور به کار پاره وقت، انعطاف پذیر یا اشتغال خانگی (کار در خانه) می کند. این شرایط، در عین حال که زنان سرپرست خانوار را از آموزش و کسب مهارت باز می دارد بلکه موجب دریافت دستمزد کم تر نیز می شود. تبعیض در محل کار می تواند از دیگر پیامدهای کار پاره وقت و بدون مهارت زنان باشد.
دشواری ترکیب شغل درآمدزا با مراقبت از خانواده مساله ای است که شامل همه زنان، به ویژه زنان سرپرست خانوار و موجب تمرکز آن ها در بخش غیررسمی بازار کار شده است. بنابراین در شرایطی که نان آور، به جای دو نفر یک نفر است و زنان در بخش غیررسمی و در شغل های کم ارزش تر و با دستمزد کم تر اشتغال دارند باید انتظار داشت که زنان سرپرست خانوار با خطر فقر بیش تری مواجه شوند.
‌● محدودیت حمایت
موضوع دیگری که زنان سرپرست خانوار را به «فقیرترین فقرا» تبدیل می کند نبود یا ضعف سیاست های اجتماعی است که به ندرت حداقل ها را برای آنان تامین می کند. نبود سیستم جبران کننده کسری درآمدها از طرف نهادهای دولتی یا قابل اغماض بودن آثار خدمات این سیستم های جبرانی بر وضعیت خانواده در بسیاری از کشورها گزارش شده است.
● شبکه روابط اجتماعی
دلیل دیگر فقر زنان سرپرست خانوار محدودیت شبکه روابط اجتماعی زنان و در نتیجه دسترسی آنان به سرمایه اجتماعی است. این محدودیت گاهی ناشی از قطع روابط با اقوام همسر سابق و گاهی ناشی از ترجیح تنهایی بر روابط با سایرین است.
پیامدهای فرهنگی ناشی از طلاق و در مواردی شرمساری از نوع شغل سبب می شود که زنان سرپرست خانوار از برقراری روابط با دیگران پرهیز کنند. البته با توجه به نقش های چندگانه و مسوولیت های بسیار آنان، غالبا وقت اضافی نیز برای برقراری روابط اجتماعی ندارند.
به این ترتیب در پارادایم جدید فقر، زنان سرپرست خانوار با تحلیل فقر بر مبنای محرومیت مادی که اندازه گیری آن با درآمد، هزینه یا مصرف آسانتر است، «فقیرترین فقرا» شناخته می شوند. مهم تر این که بر اساس این پارادایم، فقر و محرومیت پدیده ای است که از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد زیرا زنان سرپرست خانوار قادر به حمایت مناسب از اعضای تحت سرپرستی خود نیستند. در نتیجه اعضای خانوار های زن سرپرست فقرایی هستند که در یک دایره بسته حرکت می کنند.
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید