جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


موسیقی و ادبیات بومی ، استان سیستان وبلوچستان


موسیقی بومی و ترانه‌های فولك مردم سیستان و بلوچستان ظرافت و لطافت ویژه‌ای دارند. این لطافت شاید به دلیل طبیعت خشن و شیوه سخت گذران انسان در این خطه، اندكی غیرعادی به نظر برسد، ولی موسیقی بومی و ترانه‌های عامیانه مردم این سرزمین، نمودار كاملی از هنر مردم آن است. این ترانه‌ها، ساده و بی‌تكلف خلق شده‌اند و بهترین شیوه بیان احساسات و عواطف مردمی است كه درگیر رنج و مبارزه طولانی با طبیعت خسیس و خشن هستند.
ترانه‌های محلی بلوچ بیشتر در مراسم جشن عروسی و مخصوصاً عید فطر خوانده می‌شود. مشهورترین این ترانه‌ها عبارتند از : ترانه میرعلم، بلبل، چاكرتا، آرمان‌گل‌آره، بلبل، وشتوارنا و زهیرك. ترانه بلبل را دو خواننده به وسیله قیچك و سه تار اجرا می‌كنند. زهیرك هنگام اندوه و جدایی خوانده می‌شود.
ترانه‌های محلی سیستان نیز همانند آیینه‌ای پاك و شفاف نمایانگر زندگی مادی و معنوی مردم این سرزمین است كه چون با سازهای محلی اجرا شود، شور و مستی می‌‌آفریند. اكثر این ترانه‌ها ارتباط مستقیمی با محیط طبیعی، شیوه زندگی و باورهای دینی و اعتقادی مردم منطقه دارند.
اشعار و داستان‌های شفاهی مردم سیستان و بلوچستان نیز ریشه در باورهای فرهنگی و شیوه زیست و ارتباط انسان با محیط پیرامون دارد. بلوچ‌ها به داستان‌های محلی كه اغلب از جن و پری تشكیل می‌شود پای‌بند هستند و به داستان‌های عشقی كمتر دلبستگی دارند. با این حال داستان‌های نادر عشقی آنها بسیار ظریف و پرمعنی است و در آنها روح شجاعت و دلاوری بلوچ با همه مشكلات و سرسختی‌های طبیعت مشاهده می‌شود كه در آن‌ها سایه‌ای از مردانگی، عشق و دلبستگی حقیقی نقش بسته است. این داستان‌ها غالباً از سكونت‌گاههای ابتدایی یعنی چادرهای بلوچی شروع شده و به كوه‌های سربلند و آسمان لایتناهی ختم می‌شوند.
اشعار بلوچی اهمیت و ارزش ملی دارد و از گنجینه‌های ادبی كشور به شمار می‌رود. در میان اشعار فولك منطقه سیمای مردم رشید و دلاور در سایه‌ای از سختی و مشكلات طبیعی دیده می‌شود. جوان بلوچ در راز و نیاز عاشقانه خود التماس نمی‌كند و سینه به خاك نمی‌مالد و شب تا صبح گریه نمی‌كند، ولی با شجاعتی كه آمیخته به زیبایی، لطف و دلنشینی است به طرف دلدار خود می‌رود و او را به عشق خود آگاه می‌كند و آخر از همه پای خدای بزرگ و توانا را به میان می‌كشد و او را به پاكی و صفا قسم می‌دهد.
اشعار محلی بلوچ غالباً در مراسم اعیاد و مخصوصاً عید فطر خوانده می‌شود و موزیك محلی كه عبارت از سرنا، دهل و طبل است آن را همراهی می‌كند. آلات اصلی موسیقی سیستان و بلوچستان «قیچك» و «دهل» است. تركیب نوای این دو ساز و هارمونی آنها، بیانگر احساسات و عواطف و منویات قلبی نوازندگان و شنوندگان بلوچ و سیستانی است. قیچك یكی از سازهای اصیل و سنتی است كه در نواحی بلوچستان، ترانه‌های محلی را با نواختن آن همراه می‌سازند. این ساز كه در اصطلاح محلی «سوروز» نام دارد، از یك جعبه مجوّف چوبی و چهار تا شش سیم ساخته شده و همانند كمانچه با كمان نواخته می‌شود. دهل نیز یكی از سازهای ضربی موسیقی مردم بلوچستان و سیستان است كه شكل استوانه‌ای دارد و همراه «سُرنا» نواخته می‌شود. در جشن‌های عروسی و رقص‌های محلی از آن استفاده می‌كنند.
در زیر تعدادی از دو بیتی‌های محلی سیستان به منظور آشنایی خوانندگان با اشعار فولك استان آورده می‌شود:
ســرم در ملــك نیمــروزه خدایـــا دلـم ور یــار می‌ســوزه، خدایـا
اگــه میـــرو و ای شهــر غریبـــی كفن ورمــه كـه میدوزه خدایـــا
لبانــم بــا لبانــت خنــده جانـــا جگــر بندم به تو پیونـده جانـــا
درو خونــه كــه آوازت بـر آیــــه درو خونــه دلــم خرسنده جانــا
الا دخـتـــر وَ قــربــون وفایــــت و قـربــون كمربنــد طلایــــــت
اگر دانوم كه حرفت حرف باشــه نشینــوم تـا قیمـت از برایـــت
صـدا كــردی و قربــون صدایــت بچینـو گـل، بیایـو در سرایــت
بچینـو گــل بیایــو تــو نباشــی نشونو گل و جـای خاك پایــت
عرقچین ور سرت گیوه وَ پایــت و هـر جـا می‌روی جانم فدایـت
و هـر جا مـی‌روی زودی بیایــی سیـا چشمـی نشسته از برایـت
صـدا كـردی و قربـون صدایـــت ببّر و چادری تـا سـاق پایــــت
بــبــّر و چــادری از پــــرده‌ دل كه نامحرم نبینه سـاق پایــــت
چه سازم كه آوازم جرس نیست درای دنیا رفیق همنفس نیست
رفـیــق همنــفــس روز قیامــت رفیق روز آخر هیچكس نیســت
دو چـشــم خـیــر داره آدمـیــزاد كه دور افتاده را كی می‌كند یـاد
كـه دور افتـاده خاك مـرده دارد كه خاك مرده را كی می‌بره بـاد
خـدایـا عاشقـی پیــدا نـمـی‌شـه درخـت غنچــه گــل وا نمی‌شــه
اگـــه لیلــی رَمیـدادِ و مجنـــون كسـی در عاشقـی رسوا نمی‌شـه
دلــم دیوونـه‌بـو، دیـونه‌تـر شــد طبیـب آمد بـه بالینـم بتـر شــد
كســی كـه او ندونـه درد عاشق كـه ای دردم ازو دردم بتــر شــد