جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

کلاف سردرگم


کلاف سردرگم
●كدام علت؟
طبق آمارهایی كه در سومین سمینار سلامت روانی دانشجویان ارائه شد، ۱/۵۹درصد از دانشجویان، نسبت به دوری از خانواده احساس دلتنگی می كنند(ازدست دادن چتر حمایتی)، ۲/۳۰درصد از آنها به رشته تحصیلی شان علاقه ندارند، ۷/۴۳درصدشان در پذیرش قوانین آموزشی احساس اجبار كرده و آنها را دست وپاگیر تلقی می كنند. شاید علت این امر برمی گردد به اینكه این مقررات و قوانین آموزشی بدون درنظرگرفتن شرایط روحی دانشجویان وضع شده اند. همه این شرایط باعث بروز پرخاشگری و افسردگی دانشجو می شود.
امروز هم- مثل روزهای گذشته- گوشه ای از حیاط دانشكده نشسته بود بدون آنكه كسی بفهمد دردش چیست ! دیگر ناخنی برای جویدن نداشت. بی حوصله و كم حرف، رفت و آمد هم كلاسی هایش را رج می زد. تنها دانشجویان ترم اول نمی توانستند بفهمند كه از چه چیزی درد می كشد. شنیده بود چطور آدم ها- حتی دانشجویان- روان پریش می شوند، اما نمی دانست چطور این اتفاق می افتد تا اینكه یك روز بدون اینكه نصیبی از درس و دانشگاه ببرد، در مركز مشاوره دانشگاه گزارشی از عدم ثبات در شخصیت و روان پریشی را ضمیمه پرونده اش دید و رفت و برای همیشه از تحصیل انصراف داد!
روان پریشی و ابتلا به دیگر اختلالات روانی، مشكلی است كه خیلی از مردم را گرفتار خود می كند و طبعاً دانشجویان هم از این امر مستنثی نیستند. حتی تعداد بسیار زیادی از آنها با انواع و اقسام مشكلات روحی و روانی درگیرند و اگر درمان و راه التیامی برای آنها پیدا نشود، مطمئناً مسئولان با خیل عظیمی از تحصیل كردگان واجد مشكل روحی و روانی مواجه خواهند شد. البته ازدست دادن سلامت روح و روان، نتیجه دانشجوشدن نیست اما این مشكل، چندین مسأله را با خود به همراه دارد: آینده تقریباً مبهم، مشكلات عمده اقتصادی، نداشتن مهارت های زندگی و عدم فراگیری راه های مقابله با استرس - به خصوص در دانشجویان غیربومی (كه این مشكل غیربومی بودن، خود صدها هزار مسأله را به همراه می آورد) و... باعث شده اند كه دانشجوی امروز در حالی كه چشم انداز روشنی در مقابلش نیست، با سیل عظیمی از اضطراب های درونی مواجه شود كه اگر توان و تحمل مقابله با آنها را هم نداشته باشد محكوم به زانو زدن است و ممكن است اینچنین بر تعداد روان پریشان در محیط های علمی افزوده شود.
در حاشیه سومین سمینار بهداشت روانی دانشجویان كه در خرداد ماه برگزار شد، مریم رامشت- روانشناس و دبیر اجرایی این همایش- در رابطه با وضعیت بهداشت روانی دانشجویان هنگام ورود به دانشگاه گفت: ورود به دانشگاه معمولاً با تغییرات زیاد اجتماعی و انسانی همراه است كه در كنار این تغییرات پذیرش نقش جدید دانشجو باعث می شود كه او احساس كند نیاز به یك تغییر و تحول شناختی اساسی دارد. طبیعتاً قرارگرفتن در این شرایط، فشارهای روانی و نگرانی هایی را برای دانشجو به همراه می آورد كه این استرس ها می توانند عملكرد او را در دانشگاه تحت تأثیر قرار دهند. دوری از خانواده، عدم علاقه به رشته تحصیلی و عدم كفایت امكانات رفاهی دانشگاه ها نیز اغلب باعث افت دانشجویان- چه از لحاظ تحصیلی و چه از لحاظ روانی- می شود . رامشت با برشمردن دیگر مشكلات دانشجویان- به خصوص دانشجویان غیربومی- گفت: پذیرفته شدن از طرف دیگر دانشجویان در خوابگاه نیز استرس های زیادی را برای فرد به همراه دارد، چون بار فشار پذیرفته شدن از سوی دیگران در زندگی جمعی زیاد است. اضطراب امتحانات نیز علاوه بر خوابگاهی بودن، مشكل عمده ای است؛ چرا كه دانشجو می اندیشد باید در مقابل دیگران ابراز وجود كند و این، خود باعث مبتلاشدن به انواع ترس های مرضی، اضطراب ها، اختلالات روان تنی و ناراحتی های گوارشی یا حتی وسواس می شود .
علاوه بر تمامی این مسائل این نكته از سوی روانشناسان و كارشناسان مسائل اجتماعی نیز تأیید شده است كه سلامت روانی ارتباط مستقیمی با وضعیت اقتصادی شخص دارد. این موضوع در مورد دانشجویان به شكل دیگری است. به این ترتیب كه هر چه وضعیت اقتصادی آنها بهتر می شود سلامت و امنیت روحی و روانی آنها نیز بالاتر می رود. همسرگزینی، ازدواج، تشكیل خانواده، روبه روشدن با جنس مخالف و قرارگرفتن در معرض سوءاستفاده های عاطفی و... همه و همه مسائلی هستند كه باید با دید بازتری به آنها نگریست.اما دانشگاه در به وجودآوردن این مشكلات چقدر دخیل است؟
رامشت در پاسخ به این پرسش می گوید: دانشگاه در به وجود آوردن این مسائل مسلماً بدون نقش نیست. هر محیط جدیدی انسان را دچار چالش و دگرگونی می كند، ولی بعضی از این مشكلات به گذشته فرد برمی گردد؛ تفاوت های فردی، چگونگی رشد افراد در گذشته و تربیت خانوادگی در انطباق با محیط دانشگاه، مسلماً نقش عمده تری در تطبیق شرایط روحی دانشجویان با محیط جدید دارد.
نوبت قبلی ندارید؟ معذوریم! متأسفانه یكی از مهمترین مسائل یك دانشجو نقطه ضعف هایی است كه در مراكز مشاوره دانشجویی وجود دارد. در بسیاری از این دفاتر و مراكز باید نوبت قبلی داشته باشید اما شنیدن دردهای یك دانشجو اگر به روز یا هفته بعد موكول شود شاید خیلی دیر باشد. در این شرایط دانشجویان مسأله دار تنها برای ساعتی آرام می گیرند و پس از آن دوباره همان زخم قدیمی سر باز می كند. رامشت ضمن اشاره به اینكه در این مراكز وجود نیروهای متخصص و كارآمد باید تقویت شود می گوید: متأسفانه امروزه در اغلب این مراكز مسئولین و مشاورانی وجود دارند كه رشته آنها اصلاً به مشاره ارتباطی ندارد و این، خود اعتماد به این مراكز را از دانشجو سلب می كند. از طرف دیگر در جامعه ما افراد نسبت به مشكلات روحی و روانی خود مثل بیماری های جسمی اهمیت نمی دهند و آن را به گذر زمان می سپارند؛ در حالی كه گذر زمان وضعیت را گاهی بدتر هم می كند. دانشجویان هم در همین جامعه رشد كرده اند و گمان می كنند با مراجعه به این مراكز، انگ بیماربودن به آنها زده می شود .
طبق تحقیقات ارائه شده در سمینار بهداشت روانی دانشجویان، ۸۸درصد از آنها اعتقاد دارند كه هر كسی به مشاوره نیاز دارد و ۶۸درصد آنها می گویند ما به مشاوره نیاز داریم ولی شناخت كافی نسبت به این مراكز نداریم و ۶۰درصد آنها مشاوره با دوستان را به مراجعه به این مراكز ترجیح می دهند. این در حالی است كه مراكز مشاوره هم هنوز منتظرند كه دانشجو به سراغ آنها بیاید.
اینجاست كه لزوم تقویت هرچه بیشتر مراكز مشاوره دانشجویی و افزایش تعداد آنها و به كارگیری متخصصینی كه در نهایت نخواهند مراجعه كننده خود را با راهنمایی های كلی و با یك جمله انشاءا... مشكلت حل می شود بدرقه كنند، محسوس تر می شود.
سمیه شرافتی
منبع : روزنامه همشهری