یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


ریشه ای ترین مانع برای دستیابی به جامعه ای قانونمدار


ریشه ای ترین مانع برای دستیابی به جامعه ای قانونمدار
سال سابقه قانونمداری بیش از آنكه مایه مباهات تاریخ جامعه ایرانی باشد تعجب آور به نظر می رسد. چرا كه امروزه به جای آنكه دنبال تدارك برنامه ای شكوهمندتر و اجرای جشنی مفصل تر از جشن های قبلی باشیم، در پی ریشه یابی و بررسی موانع جهت رسیدن به جامعه ای قانونمدار به بحث می نشینیم. ساده ترین سئوالی كه به نظر می آید این است: آیا یك قرن آزمون و خطا كافی نیست؟ مسلم است كه دستاوردهای امروزه قابل مقایسه با روزهای گذشته نیست. گذشت زمان و هزینه كردن در تمام حوزه های اجتماعی لازم بوده و است اما درجه كافی بودن و به رشد مطلوب رسیدن كه قابل باور و احساس تمام آحاد اجتماع باشد، چه زمانی مشخص می شود؟
نگارنده قصد پرسیدن صدها سئوالی كه در این زمینه مطرح است را نداشته و دیدن نیمه خالی لیوان مراد نیست بلكه قصد بیان كردن ریشه ای ترین مانع جهت وصول به آرمان مشروطه را دارد.
مسلم است برای دستیابی به هر مهارت فردی و كشف دنیای جدید، محكوم به یادگیری الفبای آن حوزه هستیم و این قاعده استثنا پذیر نیست و مهارت های فردی است كه مهارت های اجتماعی و مطلوبیت جامعه را ساخته و ساختارپذیر می كند، آنچه كه در این مقال الزام آور است به نقطه مشترك رسیدن افراد جهت تعریف یك الفبای واحد با قواعد و استثنائات خاص خود است و نه بیش از آن چرا كه وقتی زبان تعریف شد، می توان بدون دغدغه و با امنیت خاطر گفت وگو كرد، وقتی شكل و شمایل الفبا تعریف شود، می توان با آسودگی دیكته نوشت و اگر غلط هایی هم پیدا شد می توان از روی غلط ها چند بار بازنویسی كرد تا اصلاح شود، نه اینكه از ابتدا دوباره نویسی كرد. «قانون امری است كلی كه بر همه جزئیاتش منطبق می شود و احكام جزئیات از آن شناخته می شود.»۱ یا «حكم اجباری است كه از دستگاه حكومت مقتدر مملكتی صدور یابد و مبنی و متكی بر طبیعت، عالم تمدن و متناسب با طبیعت انسان باشد و بدون استثنا شامل همه افراد مردم آن مملكت شود و اغراض مستبدانه اشخاص را در آن دخالتی نباشد.»۲ براساس تعریف ساده فوق الفبای قانون عبارت است از: طبیعت عالم تمدن، طبیعت انسان، انسان، مردم، مملكت، اغراض، مستبد، دخالت. اینجانب معتقد است اگر طی یكصد سال گذشته كمی هم راجع به كلیدهای نامبرده به بحث می نشستیم امروزه دستاوردهای بیشتری نصیب مان شده بود، روشن است كه قانون دستوری است كه ضرورت یك عمل را بیان می كند و آن عمل غیر از عمل اخلاقی یا غیراخلاقی نیست.
ماده ۱ قانون مجازات اسلامی بیان می دارد كه «قانون مجازات اسلامی راجع است به تعیین انواع جرم و مجازات و اقدامات تامینی و تربیتی كه درباره مجرم اعمال می شود.» بر این اساس آیا اقدامات تامینی و تربیتی به معنی عمل به فعل اخلاقی یا ترك فعل غیراخلاقی نیست؟ آیا نمی توان با آموزش اخلاقیات میزان جرم در جامعه را كنترل كرد؟خوشبختانه در تمام جوامع بشری اخلاقیات و رفتار اخلاقی یك تعریف واحد دارد و تشتت و اختلاف نظری وجود ندارد؛ خواه حكومت دینی، لائیك، مسیحی، مسلمان، كلیمی، یهودی، دموكرات، مستبد، پادشاهی، كمونیست یا هر نوع دیگری باشد، تعریف دروغ، تهمت، دزدی، غرور، خودخواهی، ریاكاری، فریبكاری، پنهان كاری، ظلم، پایمال كردن حق، حسادت، رشوه، طمع، تملق و خیانت یكسان بوده و درك آن برای آحاد جامعه درك بی واسطه است پس با آموزش اخلاق به شكل وسیع خصوصاً در حوزه خانواده و آموزش و پرورش و استفاده از تمام امكانات و ابزارهای اطلاع رسانی می توان الفبای مهارت زندگی جمعی را كه برشمردیم با ساختارمند كردن روش اجرایی آن قبل از درمان (اجرای قانون) پیشگیری (آموزش) كرد. زمانی كه ریاكاری در عمق رفتارهای اجتماعی نهادینه شده است، حسادت پایه عملكردهای انسانی باشد، دروغ در انواع متنوع آن جایگزین راستگویی شود و دروغگویی جهت حفظ منافع فردی تیزهوشی به شمار آید، چطور می توان توقع داشت كه قرائت یكسانی از قانون و حاكمیت آن بر جامعه ساری باشد، عدالت جاری شود، آزادی حاصل شود، استقلال معنا داشته باشد؟ به نظر می رسد در چنین جامعه ای هر كس قرائت خود را دارد، معانی متفاوتی از یك كلمه استنباط می شود، قانون حاكمیت حقیقی خود را از دست داده و تنها پیكره ای بی جان و شرحه شرحه از آن باقی می ماند. در پی آن روشن است امنیت به مخاطره می افتد، بی عدالتی فراگیر می شود و دوباره نویسی شروع می شود. روز از نو روزی از نو. نتیجه اینكه بعد از گذشت یكصد سال جای آنكه راجع به كلیاتی نظیر قانون، ابهامات قانون، اصلاحات قانون، اجرای قانون، تبیین عدالت، سهم مساوی و... به طور مبهم بحث كنیم، بیاییم به تعریف مشتركی از امور جزیی، ساده و كوچك برسیم، چرا كه الفبا مهم ترین عامل پیچیده ترین مطالب است.
محمد راه
پی نوشت ها: ۱ ۲،: لغت نامه دهخدا