یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

جهانی شدن؛ فرصت یا تهدید


جهانی شدن؛ فرصت یا تهدید
سیدعلی محمودی دانش آموخته فلسفه سیاسی از انگلستان و فارغ التحصیل دانشگاه ملل متحد از اتریش دارای بیش از ۱۵ جلد کتاب و ۶۰ مقاله در نشریات معتبر به سوال ما در خصوص ارتباط جهانی شدن و دموکراتیزاسیون پاسخ گفت.
جهانی شدن پدیده نوینی است که در اثرگسترش فناوری های ارتباطی، انفجار اطلاعات و نزدیک شدن فاصله بین کشورها و ملت ها به وجود آمده و یکی از نمادهای این پدیده دهکده جهانی مک لوهان است که حالت سمبلیکی از آن ارائه می دهد.
جهانی شدن دارای امواج فلسفی و البته امواج مرتبط با جوامع انسانی و مساله تردد آنها در قاره ها و کشورهاست که به نوعی در چارچوب مهاجرت یا تغییر شرایط زندگی اتفاق می افتد. علاوه بر این جهانی شدن دارای رویه های اقتصادی و فرهنگی عمیق و گسترده ای بوده که همه کشورهای جهان را در شمول خود قرار می دهد. درحقیقت نوعی مواجهه جهانی شدن با کشورهای مختلف را در قالب فرصت یا تهدید می توان مورد مطالعه قرار داد. در این راستا ذهن سیاستمداران، فیلسوفان و جامعه شناسان را به خود مشغول کرده است.
بنابراین این با سیاست ملی هر کشوری در ارتباط است که با چه خط مشی هایی از این فرصت ها استفاده کند و البته از پس نقاط ضعف و تنگناها برآید. در یک مقیاس کلی و در راستای جهت سنجی جهانی شدن و دموکراسی باید اذعان داشت که یکی از دستاوردهای مثبت جهانی شدن پلورالیسم فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است. این کثرت گرایی فضا را برای اظهار وجود و عرضه دستاوردهای مختلف بشری فراهم می کند.
در دموکراسی نیاز به فضا و بسترهای مناسبی داریم تا اندیشه ها و ابتکارات و نوآوری های فردی و اجتماعی جلوه های خود را آشکار سازند. جهانی شدن از این نظر فرصت مغتنمی است برای کشورهای در حال توسعه که فرآورده های فکری و مصنوعات و اکتشافات و اندیشه های فکری و تمدنی خود را به جهانیان عرضه دارند.
در حقیقت جهانی شدن یک میدان رقابت اجتناب ناپذیر است چرا که جهانیان در یک رقابت آزاد با یکدیگر روبه رو می شوند. به یک معنا جهانی شدن را می توان محلی برای عرضه کار خلاق و پیشرفته و دریافت هر آنچه مورد نیاز است دانست. در جریان این فرآیند انحصار قدرت های خاص برای دیکته کردن اندیشه های خود به دیگر کشورها برداشته می شود.
از همین رو نوعی میدان رقابت آزادانه فراهم می شود که هر طرف داشته ها و قدرت خود را عرضه می کند و دیگر نیروها را به چالش می کشد. در اینجا میدانی برای دادوستد فرهنگ ها و تمدن ها فراهم می شود و گفت وگوی متقابلی شکل می گیرد. در یک نگاه کلان این شرایط کمک قابل توجهی به دموکراسی ها در مناطق مختلف جهان می کند.
در مقابل می توان جهانی شدن را به مثابه تهدیدی نیز ارزیابی کرد. آنجا که دیگر کشورها حالت انفعالی به خود گیرند و در پیشبرد فعالیت های علمی، هنری، ادبیات، سیاست ورزی، توجه به اخلاق و تربیت نیروهای متخصص و دمیدن روح همکاری از طریق یک نظم دموکراتیک سست و ناتوان باشند، خواه ناخواه با فاصله گیری از ارزش های دموکراتیک خود را بازمانده از قافله فرهنگ و تمدن بشری و منفعل در مسیر جهانی شدن خواهند یافت.
باید در نظر داشت که در این هنگام رکود و رخوت ایجاد خلاء را سبب می شود و کمبودها پدید می آورد که این همه به طور طبیعی با وجود وسایل ارتباط جمعی جهانی از طریق اینترنت و قدرت نرم افزاری بیش از پیش هویدا می شود. در اینجا مجال کمتری برای کشورهای منفعل خواهد بود که به نوعی به بازیگر فعال و کنش ورز موثر این عرصه بدل شوند، از طرف دیگر جهانی شدن خودآگاهی لازم را برای درک مفهوم اختیار و البته آزادی یا جبر و اینکه چگونه می توان از عنصر اختیار برای ساختن جهانی پیشرفته استفاده کرد فراهم می آورد.
جهانی شدن به ما می آموزد انسان ها خردمند، آزاد و انتخاب گرند و با کنار گذاردن انتخاب بشری خود را تسلیم جبر زمان و محیط می بینند و فرصت ها را از دست خواهند داد. در اینجا باید گفت جهانی شدن بدل به یک تهدید می شود.
مهدی میربد
منبع : روزنامه شرق