جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


تایپوگرافی؛ چشم اسفندیارگرافیک امروز


تایپوگرافی؛ چشم اسفندیارگرافیک امروز
این نوشتار به مناسبت درگذشت مرتضی ممیز گرافیست فقید معاصر و به ۳ دلیل تهیه و تدوین شده است كه به ترتیب عبارتند از:
۱) برپایی نمایشگاهی بزرگ از ۱۶۹ طراح گرافیك با ۳۷۸ اثر در خانه هنرمندان ایران.
۲) نمایش یك فیلم مستند بسیار خوش ساخت و تكان دهنده به كارگردانی مصطفی رزاق كریمی، درباره زندگی و هنر مرتضی ممیز.
۳) انتشار یك كتاب نفیس، با عنوان «نشانه‌ها» كه دربرگیرنده ۳۷۸ نشانه از ۱۶۹ طراح گرافیك است.
اكنون این نمایشگاه برچیده شده، فیلم نیز در حضور جمعی از اهل فن پخش شده، اما كتاب «نشانه‌ها» در اختیار است و امكان مراجعه مكرر و مجدد برای همگان وجود دارد.
▪ در شناسنامه كتاب می‌خوانیم:
ناشر: نشر هفت رنگ./گردآوری و اجرا: كمیته فرهنگی انجمن طراحان گرافیك ایران./نظارت فنی، تولید، آماده‌سازی: كانون تبلیغات پویانما./چاپ اول، پاییز ۱۳۸۵- شمارگان ۳۲۰۰ نسخه، ۱۸۰ صفحه.
در مقدمه كتاب به قلم مصطفی اسداللهی آمده است: «... در سال‌های اخیر با وجود خلق صدها اثر در بخش طراحی نشانه بی‌توجهی غیرمنصفانه‌ای را در ارائه، نقد و پرداختن به آنها رواداشته‌ایم.»
و در ادامه می‌خوانیم: «در پایان برگزاری هفتمین دوسالانه طراحان گرافیك ایران (۱۳۸۰) كه بخش نشانه را نیز در برداشت، تصمیم بر این شد كه با هدف برپایی نمایشگاه‌های سالیانه و مستقل برای هر كدام از بخش‌ها و گرایش‌های طراحی گرافیك، توسعه بیشتری در كار داشته باشیم. اما پس از آن فقط به دوسالانه جهانی پوستر تهران اكتفا شد و بعد از آن همه نگاه‌ها به پوستر معطوف گردید.»
و كمی بعد می‌افزاید: «... اكنون با تلاش واحد فرهنگی انجمن این امكان برای‌مان فراهم شده تا با نگاه به مجموعه حاضر، ضرورت پرداختن بیشتر به مقوله طراحی نشانه را بیش از هر زمان دیگر جدی بگیریم.»
ما نیز پرداختن به مقوله نشانه را جدی گرفته و به مثابه یك رسانه بزرگ به كنكاش این موضوع می‌پردازیم.
«چارلز سندرس پی‌رس» (Peirce) نشانه‌ها را برگرفته از مثلث «دال»، «مدلول» و «مصداق» می‌داند.
به تعبیر او، هر یك از اضلاع این مثلث چنین تعاریفی دارند:
۱) دال: صورت قابل ادراك «نشانه‌» است.
۲) مدلول: چیزی كه چیز دیگری را تأویل یا تعبیر می‌كند.
۳) مصداق: چیزی كه «نشانه» به آن دلالت می‌كند و یا آن را بازنمایی می‌كند.
در مبحث «نشانه نوشته» یا Logo Type بلافاصله باید خاطرنشان ساخت كه هر یك از حرف (Type) و كلمات، اصلاً آن چیزی نیستند كه پرنده، پل، پرواز، باران یا چتر و كلاه و لباس نشان می‌‌دهند. با این حال «حروف» و «كلمات» می‌توانند معنای چیز دیگری جز خود باشند.
در تبارشناسی «نشانه‌ها» با سه دسته نشانه مواجه می‌شویم:
۱) Logo Type «لوگوتایپ» یا نشانه نوشته.
۲) ico Type «آیكوتایپ» یا نشانه شمایلی (تصویری).
۳) Logo mixed «لوگومیكس» یا نشانه تلفیقی.
● لوگو تایپ (نشانه نوشته):
لوگو تایپ‌ها از عناصر نوشتاری به دست می‌آیند. این دسته از نشانه‌ها، هر گاه از «حرف» یا حروف اول نام یك مؤسسه ساخته شوند، با عنوان «مونوگرام» Monogram شناخته می‌شوند كه عنوان بسیار بامعنایی برای چنین لوگوتایپ‌هاست.مونوگرام‌ها جنبه‌های تصویری برجسته‌تری نسبت به لوگو تایپ‌ها دارند. به بیان روشن‌تر، یك لوگوتایپ در نگاه نخست باید «خوانده شود»، اما یك مونوگرام ابتدا دیده می‌شود و با كمی مكث حروف تشكیل دهنده آن فاش شده و برای بیننده قابل درك می‌شود.
در ارزیابی اصولی و علمی یك لوگوتایپ باید توجه داشت كه «خوانایی» فرع بر «زیبایی» است. یا به عبارتی، در طراحی یك لوگوتایپ «زیبایی» باید در استخدام «خوانایی» ‌باشد.
بسیار دیده شده است كه یك لوگوتایپ یا «نشانه نوشته» براثر استفاده مكرر و به مرور زمان برای مخاطبان مثل یك «نوشته قابل خواندن» تلقی نشده و همانند یك «تصویر» یا icon (آیكون) در اذهان جا می‌افتد.
بروز چنین رفتاری در حالی است كه می‌دانیم در ساختار یك Logo Type بیشتر دو ضلع از اضلاع مثلث چارلز سندرس پی‌رس دخیل هستند: «دال» و «مدلول»! زیرا ضلع سوم این مثل، یعنی «مصداق» به بازنمایی تصویری (اعم از فیگوراتیو یا هندسی) دلالت می‌كند و در مبحث نشانه‌های آیكونیك (شمایلی) مورد استفاده دارد.
● آیكو تایپ (نشانه شمایلی):
این نوع از نشانه‌ها یا نماد تجریدی یك نقش هستند و یا تصویر یك شیء را آشكار می‌سازند.
آیكو تایپ‌ها یا فیگوراتیو و یا غیرفیگوراتیو هستند، كه در چنین حالتی از عناصری چون مثلث، دایره، مربع و ... ساخته می‌شوند.نشانه‌های شمایلی (ice Type) سه نوع‌اند:
۱ ) imaginative (تصویری).
۲ ) diagrammatic (نموداری).
۳ ) metaphorical (استعاری).
كه نشانه‌های (تصویری) شباهت بسیاری را با یك پدیده مادی بروز می‌دهند و نشانه‌های «نموداری» به طرزی موجز و ساده، ویژگی‌های یك كالا یا محصول را نشان می‌دهند.
اما نشانه‌های (استعاری)، از طریق جابه‌جایی معنایی و به كار گرفتن عنصری معنادار، عملكرد یا توانایی یك كالا، فرآورده‌ یا خدمات را نشان می‌دهد.
استخراج مبانی فنی و زیبایی‌شناسانه «نشانه» از چهار منشاء زیر به فهم عملی و ساده‌تر «نشانه» یاری بسیار می‌رساند:
۱ ) نشانه‌های خوشنویسانه یا Calligraphic.
۲ ) نشانه‌های مبتنی بر Type و سیستم حروفچینی یا Typographic.
۳ ) نشانه‌های برگرفته از منطق دستخط یا Handwriting.
۴ ) نشانه‌های تصویری یا iconic.
بیشترین تعداد آثار در كتاب «نشانه‌ها» به نشانه‌های تصویری (iconic) مربوط می‌شود.
در پیدا كردن نشانه‌ها براساس حروفچینی یا Typographic متأسفانه هیچ نشانه قابل توجهی در سرتاسر كتاب پیدا نمی‌شود و به راستی چرا نشانه‌های تایپوگرافیك در یك گزینش اینچنینی و در پاسداشت بزرگی از قبیله طراحی گرافیك، غایب‌اند؟
واقعیت آن است كه اصولاً در چرخه نشر و تولید آثار گرافیك، محدودیت‌های رقت‌انگیزی در زمینه فونت (Font) گریبانگیر اهالی نشر و طراحان گرافیك است.
فقدان فونت‌های متعدد و متنوع كه در ضمن برخورداری از ارزش‌های بعدی و زیباشناسانه قابل توجه باشند، سال‌هاست كه «چشم اسفندیار» نشر و گرافیك ایران است.
یك ملت با هزار سال پیشینه نظم و نثر و یك تاریخ، كتاب آرایی و نگارگری، كل پدیده نشر و گرافیك‌اش با ۴ تا ۶ فونت اداره می‌شود. این كه ده‌ها نمونه فونت در نرم‌افزارهای فارسی‌نویس موجود است، در یك نگاه پاكیزه و مبتنی بر رعایت اصول زیبایی‌شناسی، در واقع یادآور نوعی اهانت به شعور بصری ایرانیان و ظرفیت‌های حیرت‌آور زبان فارسی است.
نشر چنین فونتهایی به اشاعه «آلودگی‌ بصری» منجر شده و بخش‌های بسیار مهمی از «زیبایی‌‌شناسی صفحه چاپی» را پیشاپیش مخدوش می‌سازد. زیرا در مبحث «گرافیك مطبوعاتی» و به‌ویژه در طراحی «یونیفورم» دست طراح را برای تدوین Mark up نشریه می‌بندد و ارائه یك «رژیم حروفچینی» اختصاصی را برای یك روزنامه یا سایر نشریات متكی بر چاپ تقریباً ناممكن می‌سازد. و از آنجا كه «نوشتار» سطح وسیعی از صفحات یك نشریه چاپی را به خود اختصاص می‌دهد، تكیه بر تعداد انگشت‌شمار فونت‌های موجود، از جدی‌ترین كمبودهای گرافیك و نشر امروزی به حساب می‌آید.
بیشتر آثار گرافیك از دو ساخت متفاوت بیانی و هارمونیزه كردن و تلفیق خلاق آن دو به دست می‌آیند:
۱ ) بیان تصویری (اعم از عكس، طراح، تصویرسازی، انواع چاپ‌های دستی و...)
۲ ) بیان نوشتاری (اعم از تیتر، متن، شعار و سایر قابلیت‌های كلامی و متنی...)
با توجه به محدودیت‌های بسیار جدی در زمینه تولید «فونت» و مصرف تكراری، كسالت‌بار و نگران‌كننده فونت‌های نازیبا، غلط و بی‌بهره از دانش تصویری؛ طرح‌های متكی بر Text بیشتر از سایر جریانات گرافیكی دچار گرسنگی و فقر ناشی از كمبود دستمایه‌های متناسب در پردازش‌های خلاقه می‌شوند.این «كمبود» در طراحی (به معنای Design) در كلیه رسانه‌های مكتوب ما آشكارا خود را نشان می‌‌دهد.
اصولاً قبل از آن كه به مقوله‌هایی نظیر Typographi پرداخته شود، باید به مقوله Type بپردازیم. Type به معنای «حرف» كه جزیی از كلمه است. طراحی فونت و انتقال دیجیتالی آن به سیستم‌های نرم‌افزاری به غنای هرچه بیشتر گرافیك ما از سویی و طراوت و طربناكی صفحات چاپی و كلی ساختار نشر ما یاری می‌رساند.
اهمیت پرداختن به این مسأله به دلیل اوج‌گیری تایپوگرافی در گرافیك معاصر جهان، از جمله در كره، ژاپن، سوئیس، هلند، ایتالیا، آمریكا و... و از سوی دیگر به دلیل برخورداری ما از یك سنت دیرپا و باشكوه در حوزه كتاب‌آرایی ایرانی است.
ملتی كه مهمترین بخش دارایی تصویری‌اش در كالبد كتاب متجلی شده است، علی‌القاعده باید امروزه در جایگاه بسیار رفیعی در حوزه‌های مرتبط با «نوشتار» ایستاده باشد. به گونه‌ای كه اگر بخواهیم چیزی با عنوان «شیوه ایرانی» را در گرافیك روز جهان به اهتزاز درآوریم، به طور یقین باید به «خط» و كاربرد صنعتی آن در قالب Typeseting و حروفچینی توجه ویژه‌ای داشته باشیم.
احمدرضا دالوند
منبع : روزنامه همشهری