پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

در حوالی جایزه گلشیری


در حوالی جایزه گلشیری
می‌خواستم شش هفت ‌ماه حتی یک سال صبر کنم و با تامل و تعمق و اندیشه متنی چند لایه و اندیشمندانه بنویسم تا نقدی جدی و کارشناسانه از کار درآید بر تصمیم رادیکال هیات داوران جایزه گلشیری که نشد البته و چنین شد که می‌بینید متنی به شدت سطحی و عامیانه که باید بر این قلم ببخشائید که با استفاده از همان تکنولوژی ارتباط آسان این‌گونه داغ‌داغ پابرهنه دویده‌ام وسط این برهوت که یک جوری به این ادبیات نحیف ربط پیدا می‌کند. بار دیگر پیشاپیش بر این قلم ببخشائید لطفا.
اینکه هیات‌داوران محترم جایزه گلشیری پس از بررسی بسیار بالاخره به این نتیجه رسیده‌اند که پس از انتخاب اولیه در یک اقدام بی‌سابقه به هیچ کتابی جایزه ندهند جای خود می‌تواند جای بحث داشته باشد. اما نه این تصمیم که خود بیانیه هیات‌داوران و متن آن به شدت متناقض و بحث‌برانگیز است و (البته گزارش گروه کاری هشتمین جایزه گلشیری) جای سوال بسیاری در ذهن دنبال‌کنندگان و شیفتگان این ادبیات نحیف بر جا می‌گذارد که در زیر به آنها می‌پردازم:
۱) بحث اساسی این است که آیا هیات‌داوران محترم و همچنین گروه کاری هشتمین جایزه گلشیری نسبت به ممیزی موجود ارشاد اعتراض دارد یا نه؟ و اگر اعتراض دارد که دارد پس چگونه می‌توان با این بند در بیانیه هیات‌داوران جایزه گلشیری کنار آمد. «دسترسی به تکنولوژی و ارتباط آسان سبب شده سرعت عکس‌العمل به شرایط و مسائل روز عرصه تامل و تعمق را به عقب راند و ادبیاتی سطحی و عامیانه را جایگزین ادبیات چندلایه و اندیشمندانه کرد». این چه استدلالی است دوستان؟ نمی‌شود نسبت به تکنولوژی موجود که جریان سریع اطلاعات را سبب شده دیدی کلاسیک داشت و هم به ممیزی و در صف ماندن کتاب‌ها و طولانی شدن صدور مجوز اعتراض کرد؟ آیا می‌دانید همین استدلال مورد استفاده شما را ارشاد هم می‌تواند به‌کار ببرد و طولانی شدن صدور مجوز را به این امر مرتبط سازد که این پروسه فقط و فقط به‌خاطر آن است که ادبیات چند لایه و اندیشمندانه مورد توجه سیاست‌گذاران ارشاد جایگزین ادبیات سطحی و عامیانه شود؟ ببینید در صورتی که نگاه‌ها نسبت به ادبیات به اصطلاح فاخر و چندلایه و اندیشمندانه متفاوت است اما استدلال هر دو طرف یکی است.
۲) یک جایزه ادبی می‌تواند بر اساس سلیقه هیات داورانش هر اثری را که دوست داشته باشد شایسته بداند و جایزه‌اش را به آن اثر بدهد. یک جایزه ادبی می‌تواند در اعتراض به برخی محدودیت‌ها جایزه‌اش را برگزار نکند. اما آیا هرگز شنیده‌اید که یک جایزه معتبر ادبی مثل کنگور یا پولیتزر ناشران را متهم به آسان‌گیری در انتخاب کتاب‌ها بکند؟ آیا هرگز شنیده‌اید که جایزه معتبری مثل اسکار تهیه‌کنندگان هالیوودی را متهم به سرمایه‌گذاری روی فیلم‌های کم‌مایه و عامه‌پسند کند؟ آیا این موضوع به کارکرد یک جایزه ادبی و یا هنری مرتبط است؟ آیا کارکرد یک جایزه ادبی در ادبیاتی که تیراژ کتاب‌هایش از دو هزار تجاوز نمی‌کند به هیات داوران محترمش اجازه می‌دهد که یک تنه عوض انتخاب اثری شایسته از بین همین بضاعت اندک برای کل ادبیات ایران از زاویه دید خود نسخه‌پیچی کند؟ آیا یک جایزه ادبی کارکردی چنین وسیع و همه‌جانبه دارد؟
۳) اگرچه برخی از مسائل مطرح شده در بیانیه هیات داوران محترم و گروه کاری هشتمین جایزه گلشیری قابل درک است اما بسیاری از مسائل مطرح شده در این متن بحث برانگیز است که پرداختن به تک‌تک آنها بحث را از این هم دراز‌تر خواهد کرد؛ اما اگر همین نسخه‌پیچی وسیع ادبی را بخواهیم سرلوحه این ادبیات نحیف قرار دهیم همین امروز ناشران باید درهای انتشاراتی‌هایشان را ببندند و نویسندگان هم باید قلم‌ها را غلاف کنند شما استنباط دیگری دارید؟

فرشاد کامیار
منبع : روزنامه فرهنگ آشتی