پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

چرا گفت‌وگو؟ چرا مصر؟


چرا گفت‌وگو؟ چرا مصر؟
تیری دوژار دن، نویسنده کتاب مشهور «صدمیلیون عرب» سال‌ها پیش گفته بود: «مصر خواه‌ناخواه کانون جهان عرب خواهد بود. برای جهان عرب هیچ رویداد مهمی رخ نخواهد داد مگر آنکه از مصر متاثر باشد.»
وقتی در مهرماه ۱۳۸۲ دکتر سیدحسین نصر را به هنگام برگزاری مجمع عمومی یونسکو در بازگشتش از قاهره در پاریس دیدم، او وضع و حال مصر را در چارچوب دغدغه‌های خاص خود به گونه‌ای دیگر می‌گفت: «مصر آبستن اندیشه‌ها و رویدادهایی است نظیر سال‌های پیش از انقلاب اسلامی ایران.»
مصر از ششم تا دهم فروردین‌ماه امسال میزبان سیدمحمد خاتمی رئیس موسسه بین‌المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها بود؛ سفری که متن و حاشیه‌های فراوان داشت و نشست‌ها و گفت‌وگوهای گوناگون او با نخبگان مصری از جمله در دانشگاه الازهر، اسکندریه و مزرعه هیکل به رویدادی مهم در مصر بدل شد. گفت‌وشنود صمیمانه و بلند خاتمی و بزرگان اندیشه و سیاست مصر در خانه هیکل فرصت مناسبی برای آزمودن آن نظرها بود که از پیش خوانده و شنیده بودم. حال بهتر می‌توانستم ببینم مصر در کجای دوران ما قرار دارد و نسبت آن با ایران ما در این میانه کدام است؟
مصرشناسان و ایران‌شناسان، ایران و مصر را در حوزه سیاست و تاریخ با ویژگی «همکاری و رقابت» برجسته کرده‌اند، اما شاید در جغرافیای اندیشه و فرهنگ بتوان مختصات دیگری برای این دو یافت: «همسایه‌ترین کشورهای امروز جهان اسلام.»
مصر و ایران هم در فرازها و فرودهای تمدنی و تاریخی و هم در دگرگونی‌های فرهنگی و سیاسی دو نقطه به هم پیوسته‌اند، از این رو نخبگان و حتی عامه مردم مصر چنان با مسایل ایران آشنایند که گویی در ایران می‌زیند.
از دیرباز ایران و مصر دو کانون تمدنی شرقی و غربی جهان اسلام بوده‌اند و در برابر مسایل مختلف تاریخی واکنش‌هایی نظیر هم داشته‌اند. در تاریخ تعلق خاطر ایران و مصر به اسلام با میل به کسب استقلال سیاسی از نظام خلافت اموی و عباسی همراه بوده و نظام سیاسی فاطمیان و ریشه‌های ایرانی آنان که آثار و مواریث فرهنگی و فکری فراوانی را در مصر و شمال آفریقا به‌جا نهاده شواهد بسیار از این‌ رویکرد متشابه دارد. البته ایرانیان در پیوستن به جهان اسلام نه‌تنها استقلال زبانی خود را نگاه داشتند، بلکه زبان فارسی را به عنوان زبان تمدن اسلامی در دوردست‌های جهان قدیم از جمله مصر نیز گستراندند، در حالی که مصریان از زبان قدیم خویش گذشتند و در جهان اسلام بر قوت و غنای زبان عربی افزودند.
در دوران جدید هم ایران و مصر دو منزلگاه مهم تجدد بوده‌اند و جنبش احیاگری دین و نهضت‌های ضداستعماری در این دو سرزمین بالندگی و بروز بسیار داشته‌اند. حضور سیدجمال‌الدین اسدآبادی در قاهره و هم‌رایی و همراهی بزرگان مصری چون شیخ‌محمد عبده و رشیدرضا با او، تاسیس «دارالتقریب بین مذاهب اسلامی» و فتاوای تاریخی آیت‌الله العظمی سیدمحمدحسین بروجردی و شیخ محمود شلتوت، حضور تاریخی دکتر محمد مصدق در مصر و دریافت دکترای افتخاری از سوی دکتر طه‌حسین متفکر و نویسنده بزرگ جهان عرب و پیوستگی رویداد ملی کردن کانال سوئز به وسیله جمال عبدالناصر با نهضت ملی شدن نفت، آثار پیروزی انقلاب اسلامی در مصر و تاثیرگذاری‌های عالمان و روشنفکران ایرانی و مصری در فضاهای سیاسی و فکری دو کشور، مهم‌ترین نشانه‌های همسایگی معرفتی ایران و مصر است.
به‌رغم این تشابه‌ها نمی‌توان از تفاوت‌های درخور توجه جامعه روشنفکری و سیاسی ایران و مصر به آسانی گذشت. جامعه روشنفکری مصر به شدت سیاسی و پیگیر مسایل روز است، نگاهی حساس‌تر و رادیکال‌تر از روشنفکران ایرانی در قبال سیاست‌های آمریکا و اسرائیل دارد، کمتر از ایران در بند دوگانگی‌ها و دوگانه‌گرایی‌های نظری است، کثرت‌گراتر و همپذیرتر است و برای پیوند میان تجدد و سنت و «هویت‌مندی و دیگرپذیری» راه‌هایی عملی‌تر یافته است.
جامعه فرهنگی، علمی و سیاسی مصر بسیار زنده و پویاست و روشنفکری دینی جریانی مشهود و حاضر در عرصه‌های زندگی آنجاست. این جریان نگاهی پیگیرانه به مسایل ایران دارد و انقلاب و اصلاح در ایران را از اندیشه‌های امام خمینی(ره) و دکتر علی شریعتی تا خاتمی و روشنفکران مسلمان دیگر با رویکردی همدلانه دنبال می‌کند. علاقه به ایران البته نگرانی نسبت به مسایل ایران و موقعیت منطقه‌ای و بین‌المللی آن را نیز افزون کرده است و در این میان حساسیت‌های حتی دوستان و دوستداران ایران در مصر درخور توجه است. نخبگان مصری هم در عرصه فرهنگ و هم در عرصه سیاست به وفور از غلبه هویت شیعی و فارسی بر جنبه‌های اسلامی و ایرانی هویت در ایران طی سال‌های اخیر یاد می‌کنند و آن را تهدیدی برای پیشبرد نقش‌های موثر ایران و اندیشه‌های دموکراتیک اسلامی در منطقه به حساب می‌آورند.
در این میانه است که اهمیت و اولویت گفت‌وگو میان نخبگان ایرانی و مصری برجسته می‌شود.
انجام «گفت‌وگوهای ایران و عرب» به واقع یک ضرورت و یک نیاز مبرم است هم برای جهان، هم برای جهان اسلام و هم برای جهان عربی و جهان ایرانی. این ضرورت و نیاز را می‌توان هم در عرصه‌های علمی و فرهنگی، هم در حوزه‌های اقتصادی و هم در عرصه سیاسی به وضوح ملاحظه کرد. ارتباط و گفت‌وگوهای عمیق مستمر ایرانی- عربی، هم ضریب امنیت ملی، منطقه‌ای و جهانی را بالا می‌برد و هم ظرفیت‌های جدیدی در دو حوزه به وجود می‌آورد. با شناخت واقعی و دادوستد فکری بیشتر این دو حوزه توان تفکر دموکراتیک اسلامی، توانمندی‌های فرهنگی و سیاسی و حتی ظرفیت‌های مکمل اقتصادی و اجتماعی در هر جامعه و در کل منطقه افزایش می‌یابد و به گفت‌وگو در جوانب دیگر از جمله‌ گفت‌وگوها میان اسلام و غرب جامه عمل می‌پوشاند.
به دلایل فراوان در انجام گفت‌وگوهای ایرانی- عربی، نقش و سهم مصر و ایران برجسته است، نبض فرهنگی و علمی و حتی سیاسی جهان عرب در مصر می‌زند و ایران یکی از مهم‌ترین کانون‌های تغییر، تحرک و توسعه در منطقه است. از آنجا که نگاه مصری و نگاه ایرانی مشترکات فراوان و در عین حال تفاوت‌هایی بارز دارد، باید این دو وجهه را در نهایت روشنی و صراحت در عین تسامح و صمیمیت شناخت و در مسایل پیش‌رو به همدیگر نزدیک کرد.
نخستین همایش گفت‌وگوهای ایران و عرب، نگاه مصری- نگاه ایرانی نخستین تجربه غیردولتی و مدنی بود که از سوی موسسه بین‌المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها در ایران و مرکز مطالعات تمدنی و گفت‌وگوی فرهنگ‌ها در دانشگاه قاهره به انجام رسید. این تجربه از این‌رو اهمیت داشت که به عنوان کوششی فرهنگی و علمی در حوزه سیاست در شرایطی به انجام رسید که فقدان رابطه سیاسی میان دو کشور موانع ارتباطی فراوانی را در سر راه نخبگان، روشنفکران، عالمان و محققان قرار داده است. نه‌تنها سیاستمداران و سیاست‌ورزان، بلکه استادان، دانشمندان و روشنفکران ایرانی و مصری بسیار علاقه‌‌مندند که از یکدیگر بیشتر بدانند و این علاقه را نمی‌توان محدود در عرصه‌های رسمی و سیاسی دید.
نخستین همایش که ۶ تن از متفکران مصری و ۱۱ تن از صاحب‌نظران ایرانی در آن شرکت داشتند، در پنج نشست فشرده موضوعات سیاسی و فرهنگی مورد علاقه را مطرح و به بحث گذاشت. سودمندی مباحث در آشنایی طرفین با دیدگاه‌ها بر سر مسایل جدید و جدی پیش‌رو بود اما همچنان که در خلال اظهارنظرها و جمع‌بندی نشست‌ها آمد، تلاش‌های بعدی بر موضوع‌های محدود متمرکز خواهد بود. روشنفکران و صاحب‌نظران ایرانی شرکت‌کننده در نشست‌ها به چهار موضوع اشاره داشتند:
۱) ضرورت اهتمام به گفت‌وگوی میان نخبگان از جمله روشنفکران دینی ایران و مصر و تلاش مشترک برای یافتن پاسخ بر سر مسایل مهمی چون اسلام و دموکراسی، اسلام و مدرنیته و...
۲) ضرورت توسعه گفت‌وگو از حوزه سیاست به حوزه‌هایی دیگر چون ادبیات، هنر و فرهنگ
۳) ضرورت انجام گفت‌وگوهای مشترک میان کانون‌های فعال و پرتجربه جهان اسلام در مواجهه با دنیای جدید با تاکید بر تجربه‌های ایران، مصر و ترکیه
۴) تخصصی کردن موضوعات گفت‌وگو و اهتمام به طرح و نقد دیدگاه‌ها در خصوص مسائل معین.
نشست بعدی در مصر و از آن پس به طور منظم در دو کشور ادامه خواهد یافت.
هادی خانیکی
منبع : شهروند امروز