یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

نوار - TAPE


نوار - TAPE
سال تولید : ۲۰۰۱
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : الکسیس الکسانیان، آن واکر مک‌بی و گَری وینیک
کارگردان : ریچارد لینکلیتر
فیلمنامه‌نویس : استیون بلبر، بر مبنای نمایش‌نامه‌ای نوشتهٔ خودش
فیلمبردار : ماریس آلبرتی
هنرپیشگان : ایتان هوک، اوما تورمن و رابرت شان لنرد
نوع فیلم : رنگی، ۱۸۶ دقیقه


̎جان̎ (لنرد) فیلم‌سازی است که تازه وارد شهر زادگاهش، لنسینگِ میشیگان شده تا در نمایش‌ افتتاحیهٔ نخستین فیلمش در جشنواره‌ای محلی شرکت کند. او با شور و علاقه، با رفیق و هم‌شاگردی قدیمی‌اش، ̎وینس̎ (هوک) ملاقات می‌کند که مخصوصاً برای شرکت در این افتتاحیه از اوکلندِ کالیفرنیا به آن‌جا آمده است. ̎جان̎ به ̎وینس̎ توصیه می‌کند که قلدربازی‌های خشن‌اش را که جذابیتی برای زنان ندارد، کنار بگذارد. سپس، ̎جان̎ کارهای ̎وینس̎ را مورد انتقاد قرار می‌دهد و می‌گوید: ̎فکر می‌کنم بهتر از این‌ها می‌توانی قابلیت خود را نشان بدهی.̎ اما ̎وینس̎ ̎آس‌̎هائی در آستین داشته که مدت‌ها از ̎جان̎ پنهان کرده بوده است: او هنوز هم از رابطه‌ای که ̎جان̎ ده سال پیش با دوستش، ̎ایمی̎ برقرار کرده، دل‌چرکین است و رفته‌رفته ̎جان̎ را وادار می‌کند که واقعیت ماجراهای آن رابطه را تعریف کند. با این همه وقتی ̎ایمی̎ (تورمن) که در حال حاضر در دادستانی لنسینگ، دادیار است و توسط ̎وینس̎ به مراسم دعوت شده، سر می‌رسد، در بازیِ قدرتی که بین دو مرد در گرفته، چرخشی نامنتظر ایجاد می‌شود.
● نمونهٔ دقیق حداکثر بهره‌برداری از حداقل امکانات. این تجربهٔ ریچارد لینکلیتر با سه بازیگر در یک اتاق و فیلم‌برداری شده با دوربین DV، در درجهٔ اول نشان‌دهندهٔ استادی کارگردان در طراحی جزءبه‌جزءِ برخوردهای انسانیِ بارور شده از خاطره و گذشته است (که در شاهکارش، پیش از غروب، ۲۰۰۴، به اوج می‌رسد) و از طرف دیگر نشان‌دهندهٔ وقوف او است به این که با بازیگر سرپا، آماده و پُر انعطاف برای بداهه، می‌توان معجزه کرد. این فیلم خیلی کوچک ـ که با انیمیشن فلسفی او ـ زندگی در بیداری در یک سال به نمایش در آمد ـ به‌راستی به نمایش تک‌پرده‌ای مأخذ، نوشتهٔ بلبر، خدمتی بزرگ می‌کند و می‌تواند مایهٔ شرمساری و غبطه برای فیلم‌های دیوید ممت ـ استاد تیاتر ـ باشد. دو ظاهراً دوست قدیمی که در واقع آن‌قدر در مورد عمق این دوستی مطمئن‌اند که کارشان به یک زورآزمائی روانی نه‌چندان دوستانه می‌کشد، امکان تقابل جذابی میان نظریه‌پرداز و عمل‌گرا را ایجاد می‌کنند و گفت‌وگوهای بلبر با تکرارهای یک سئوال یا جمله و واکنش‌های توأم با تأخیر، نیاز به دو بازیگر زمان‌سنج فوق‌العاده دارد که این‌جا حاضرند و به ویژه هوک واقعاً در بی‌پروا و شنگول بودنش، معرکه است. فیلم ماراتنِ اثبات ذهنیت و حقانیت این ذهنیت به دیگری است و با اضافه شدن تورمن به جمع پسرها، پیچش جدیدی در رابطهٔ گناهکار/ قربانی رخ می‌دهد که شیرین‌کاری بزرگ فیلم است و نیم ساعت آخر را باید با ابهام جذاب و فرّار رفتار و واکنش‌های او ـ تسویه حسابی که هم‌بازی‌‌هایش را بهت‌زده می‌کند ـ کلنجار رفت. آلبرتی با تصویربرداری از زاویه‌های مختلف و حفظ عالی وضوح، کاری کارستان انجام می‌دهد و هم طراوت کم‌یابی به فضای بسته و تکراری اتاق کوچک متل می‌دهد و هم حرکات و حالات لحظه‌ای بازیگران را لحظه‌ای از چشم دور نمی‌دارد. تدوین ساندرا آدیر هم ضربِ زنده‌ای به فیلم می‌دهد که در ضمن، مزاحم هم نیست. لینکلیتر با زمان واقعی به طرزی باور نکردنی ̎کوک̎ است. یک جمع‌بندی به غایت ساده و عالی از فیلم در ترانهٔ عنوان‌بندی نهائی، ̎متأسفم̎ با اجرای برندا لی، شنیده می‌شود. یک‌جا در فیلم هوکِ موادفروش با شیطنت تمام در برابر لنرد فیلم‌ساز که می‌گوید مضمون مطلوب فیلمش، نشان دادن این است که جامعهٔ آمریکائی به چه سمت و سوئی می‌رود می‌گوید ̎آخه تو از کجا باید بدونی جامعهٔ آمریکائی به چه سمتی می‌ره؟̎


همچنین مشاهده کنید