شب سان لو رنتسو - La Notte Di San Lorenzo

سال تولید : ۱۹۸۲
کشور تولیدکننده : ایتالیا
محصول : جولیانی دِ نگری
کارگردان : پائولو تاویانی و ویتوریو تاویانی
فیلمنامه‌نویس : تونینو گوئرا، پائولو تاویانی و ویتوریو تاویانی
فیلمبردار : فرانکو دی جاکو
آهنگساز(موسیقی متن) : نیکلا پیووانی
هنرپیشگان : اومرو آنتونوتی، مارگاریتا لوتسانو، میکول گوئیدلی، کلودیو بیگالیه، ماسیمو بونتی، نورما مارتلی، رینالدو میرانالتی و دوناتا پیاچنتینی.
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۶ دقیقه.


طبق عقاید مردم توسکان، هر ستاره‌ای که در شب سان لورنتسو (دهم اوت) از آسمان سقوط کند، آرزوئی را برآورده می‌سازد. «چچیلیا» (گوئیدلی)، در حالی که پسر کوچکش را می‌خواباند، جلوی پنجره باز اتاق آرزو می‌کند بتواند تجربه‌هایش را از دوران جنگ برای پسرش بازگو کند. 1944. وقتی «چچیلیا» شش ساله بوده، شهر زادگاهش، سان مارتینو، به اشغال آلمانی‌های متجاوز در می‌آید، و به مردم دهکده می‌گویند در کلیسای جامع پناه بگیرند. «گالوانو» (آنتونوتی) که به قول دشمن اطمینان ندارد، شبانهف به همراه تعداد زیادی از اهالی دهکده (از جمله «چچیلیا» و مادرش)، برای پیدا کردن نیروهای آمریکائی به‌راه می‌افتد...
* «فیلم ما درباره 1944 نیست، درباره آرزوئی در زمان حال است... اما این داستان را امروز می‌گوئیم، چون بدون مقایسه وضعیت‌مان با آن سال‌های جنگ، نمی‌توانیم دوره حاضر را درک و بر آن غلبه کنیم. البته سال‌های جنگ، سال‌های بی‌رحمی بود، اما در عین حال سال‌هائی بود که هر کسی مجبور می‌شد تمام توانائی‌هایش را بروز دهد، چه در جهت خیر، چه در جهت شر... به‌نظر خودمان خوش شانس بودیم که زیر و رو شدن دنیا را به چشم دیدیم... در آن تابستان، یاد گرفتیم که درست لحظه‌ای که همه چیز را از دست رفته به‌نظر می‌رسد، ممکن است راه نجاتی باشد... برای ما، این فیلم به قصه‌هائی نزدیک است که سینه به سینه نقل می‌شوند، قصه‌هائی که در طول زمان رنگ‌وبوی قصه‌های پریان را به خود می‌گیرند. بچگی ما پُر است از این جور خاطرات... تمام ماجراهای فیلم واقعی است. هر تکه‌ای را از جائی برداشته‌ایم. بعضی چیزها را هم خودمان به چشم دیده‌ایم... فراموش نکنید که تمام ماجراهای فیلم را از دید یک دختربچه شش ساله می‌بینیم».