شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا
۳۰ آبان ـ ۲۱ نوامبر ـ سالروز آغاز جنبش سوسیالیستی « مزدک » متفکر بزرک ایرانی
۲۱ نوامبر سال ۴۸۸ میلادی ، درست ۱۳۶۰ سال پیش از انتشار « مانیفست كمونیست » از سوی كارل ماركس ، مزدك عقاید اقتصادی ــ اجتماعی خود را كه نوعی سوسیالیسم بود اعلام داشت و ترویج آن را آغاز كرد . مزدك پسر بامداد كه یك روحانی زرتشتی بود از شهر استخر فارس ( شیراز ) بود مدعی شد كه این عقاید تفسیر درست آموزشهای زرتشت است كه هدفی جز نیكبختی بشر ندارد و زمانی این نیكبختی تحقق خواهد یافت كه برابری انسانها تامین شود .
از اوایل قرن ۱۹ كه عقاید مزدك مورد تحلیل و تفسیر اندیشمندان و مورخان بزرگ قرار گرفت روز ۲۱ نوامبر برای روشنفكران چپ ، روزی گرامی بوده است .
مزدك كه معتقد به خدا بود می گفت كه برای تامین برابری انسانها ، باید مالكیتها عمومی باشد و هركس در حد نیاز خود از محصول و تولیدات استفاده كند . خدا انسانها را هنگام تولد برابر می آفریند و باید این برابری در طول حیات آنان حفظ شود . آزادی موهبت بزرگی است ، ولی بدون برابری اجتماعی ــ اقتصادی آزادی احساس نخواهد شد .
انسان دا ئما نیاز به اندرز دارد تا از راه صواب خارج نشود . برتری جویی و حرص مال زدن ریشه همه مسائل و مفاسد است كه نباید اجازه داده شود در افراد پدید آید ، زیرا كه ذاتی نیست. مزدك انسان را مستحق زندگی در آرامش و شادی اعلام داشت كه تبعیض ها ، بیعدالتی و عدم برابری این آرامش و شادی را از انسان كه عمری كوتاه دارد سلب می كند و خلاف اراده خدا از آفریدن انسان است ؛ به عبارت دیگر انسان برای زجر كشیدن به دنیا نیامده است و تا منابع تولید مشترك نباشد زجر كشیدن هم از میان نخواهد رفت . مزدك در عین حال با استثمار زنان به صورتی كه بود مخالفت كرد و نسبت به این روش ثروتمندان كه به خود اجازه ازدواج با طبقات دیگر را نمی دهند ابراز انزجار كرد و این عمل را تقسیم انسان به درجه اول و دوم كه خلاف اراده خداست خواند.
جامعه ایران در آن زمان تشنه شنیدن چنین مطالبی بود ، زیرا در سالهای پیش از آن كشور دچار خشكسالی و دو شكست نظامی از هپتالها شده بود كه به شمال خاوری ایران تجاوز كرده بودند و دربارسلطنتی هم پس از مرگ« پیروز» پسر و جانشین یزدگرد سوم وضعیت پایداری نداشت و ضعف « شاه بلاش» باعث قدرت گرفتن بزرگان كشور و فشار بیشتر بر طبقه پایین شده بود . عوام الناس با شنیدن عقاید مزدك پیرو اوشدند و هر روز بر شمار آنان افزوده می شد.
قباد نیز كه تازه شاه شده بود راه حل مزدك را پذیرفت ، از هواداران وی شد و به حمایت از او برخاست .
ثروتمندان و فئودالها كه منافع خود را شدیدا در مخاطره دیدند دست بكار توطئه شدند و در صدد بر آمدند كه روحانیون زرتشتی ( موبدها ) را با خود همراه كنند ، ولی در اوایل كار دهان موبدان بسته بود زیرا كه مزدك عقاید خودرا با استناد به اوستا ی زرتشت ( اوستا به معنای قانون است ) و زند ( تفسیر ــ تفسیر اوستا ) بیان می داشت و به عقاید مانوی و نیز میترائیسم و حتی بودائیسم توسل می جست . فئودالها در سالهای اول به دلیل این كه ژنرالهای ارتش در دوجنگ در گیر بودند و در دسترس نبودند كه از انان استمداد شود جز توطئه پنهانی كار دیگری نمی توانستند بكنند.
پیشرفت عقاید مزدك حدود ۱۱ سال بود و عقایداوكه نوید بزرگی برای عوام الناس بود در این مدت جهانگیر شده بود و كاووس و « زم » دو پسر از سه پسر قباد هم پیرو عقیده مزدك شده بودند.
هنگامی كه پیروان مزدك وارد عمل شدند و به مصادره و اشتراكی كردن اموال ثروتمندان و تحریك كشاورزان به عدم تادیه سهم مالكانه دست زدند كار به جدال كشید . افسران ارتش هم كه عمدتا مازندرانی بودند به صف مخالفان مزدك پیوستند زیرا كه سربازان پیاده تحت تاثیر حرفهای مزدك خواهان پیوستن به سواره نظام و ارتقاء به مقام افسر ی شده بودند .
در این هنگام مزدك روش ازدواج مرسوم را غیر انسانی خواند و خواهان لغو آن شد . هدف مزدك برداشتن سد ملاحظات طبقاتی ازدواج بود زیرا كه در ان زمان پسر ارباب ده نمی توانست با دختر یك كشاورز ازدواج كند و بالعكس و اگر چنین ازدواجی هم صورت می گرفت غیر رسمی بود وچنین زنی زوجه درجه دوم بشمار می آمد. اظهارات مزدك در این زمینه سوء تعبیر شد و روحانیون نیز مخالفت خودرا با او علنی كردند كه حرمت ازدواج را شكسته و آن را هم اشتراكی كرده است .
مخالفان با قباد ملاقات كردند تا از حمایت از مزدك دست بردارد كه قباد نپذیرفت كه برضد او كودتا راه انداختند و در قلعه فراموشی در نزدیكی شوشتر زندانی اش ساختند كه یك سرهنگ سوار به نام سیاوش اورا نجات داد.
قباد پس از بازگشت به قدرت ، دیگر از مزدك حمایت نكرد و دست پسر دیگر ش خسرو انوشیروان ( نوشیروان و انوشك روان هم نوشته اند) را در سركوب مزدكیان باز گذارد و وی مزدك و مزكیان را تا سال ۵۲۴ میلادی قلع و قمع كرد ولی عملیات ضد مزدكیان تا ۵۲۸ میلادی ادامه یافت .
عقاید مزدك در آسیای میانه و اروپا باقی ماند و رو به تكامل گذارد و می توان گفت كه مزدك بانی فرضیه های سوسیالیستی سه ــ چهار قرن اخیر بوده است . عقاید مزدك در دوران جنبش های استقلال طلبانه ایرانیان بار دیگر به میان آمد و در گرایش ایرانیان به شیعه موثر بود.
مورخان بزرگ قرون ۱۸ و ۱۹ عقاید مزدك را بررسی و باز تاب داده اند و تفسیر های متعدد از ان كرده اند.
میان عقاید ماركس و مزدك مشابهت فراوان وجود دارد. برای مثال: هر دو عامل اقتصاد را به وجود آورنده تاریخ می دانند . مزدك می گوید مانمی توانیم انسان كامل بدون تامین برابری میان آنان داشته باشیم و تا به این آرزو دست نیابیم ، دشمنی میان فقیر و غنی از صحنه گیتی رخت بر نخواهد بست و ... و ماركس این قسمت را به جنگ طبقاتی پایان ناپذیر تعبیر كرده است . مزدك می گوید كه اگر دارایی ها همچنان در دست افراد باشد و در دست جامعه نباشد یعنی مشترك میان همه مردم نباشد شادی عمومی و آرامش به وجود نخواهد آمد و ماركس سرمایه داری ( ثروت و منابع تولید در دست فرد) را علت العلل جنگها و استثمار انسان از انسان و رنج و تعب می داند و ... و بالاخره هر دو پیروزی سوسیالیسم و برابری اجتماعی ــ اقتصادی مردم را پیش بینی كرده اند. تفاوت بزرگ میان ماركس و مزدك در این بود كه مزدك عقاید خود را برگرفته از دین و خواست خدا می دانست.
مورخان و اندیشمندان دراین كه مزدك پایه گذار سوسیالیسم و از بزرگترین اندیشمندان ایران و مصلحان جهان بوده است متفق القولند . بسیاری از آنان از جمله « گاس هال » رهبر متوفای حزب كمونیست آمریكا موضوع اشتراك زناشوئی را كه به مزدك نسبت می دهند رد كرده اند و این را كار دشمنان عقاید او می دانند . گاس هال نوشته است كه پس از انهدام مزدك در سال ۵۲۴ قلم به دست دشمن او افتاد و می دانیم كه تاریخ را عمدتا فاتحان نوشته اند كه در این یك مورد هم باید بررسی و دوباره نویسی شود.
زدن رنگ ناسیونالیستی به عقاید مزدك كه درزمان موسولینی در ایتالیا و حزب نازی در آلمان مطرح بود درست نمی تواند باشد كه گفته اند مزدك سوسیالیسم را تنها برای ایرانیان ( آرین ها) می خواست نه همه جهانیان .
از اوایل قرن ۱۹ كه عقاید مزدك مورد تحلیل و تفسیر اندیشمندان و مورخان بزرگ قرار گرفت روز ۲۱ نوامبر برای روشنفكران چپ ، روزی گرامی بوده است .
مزدك كه معتقد به خدا بود می گفت كه برای تامین برابری انسانها ، باید مالكیتها عمومی باشد و هركس در حد نیاز خود از محصول و تولیدات استفاده كند . خدا انسانها را هنگام تولد برابر می آفریند و باید این برابری در طول حیات آنان حفظ شود . آزادی موهبت بزرگی است ، ولی بدون برابری اجتماعی ــ اقتصادی آزادی احساس نخواهد شد .
انسان دا ئما نیاز به اندرز دارد تا از راه صواب خارج نشود . برتری جویی و حرص مال زدن ریشه همه مسائل و مفاسد است كه نباید اجازه داده شود در افراد پدید آید ، زیرا كه ذاتی نیست. مزدك انسان را مستحق زندگی در آرامش و شادی اعلام داشت كه تبعیض ها ، بیعدالتی و عدم برابری این آرامش و شادی را از انسان كه عمری كوتاه دارد سلب می كند و خلاف اراده خدا از آفریدن انسان است ؛ به عبارت دیگر انسان برای زجر كشیدن به دنیا نیامده است و تا منابع تولید مشترك نباشد زجر كشیدن هم از میان نخواهد رفت . مزدك در عین حال با استثمار زنان به صورتی كه بود مخالفت كرد و نسبت به این روش ثروتمندان كه به خود اجازه ازدواج با طبقات دیگر را نمی دهند ابراز انزجار كرد و این عمل را تقسیم انسان به درجه اول و دوم كه خلاف اراده خداست خواند.
جامعه ایران در آن زمان تشنه شنیدن چنین مطالبی بود ، زیرا در سالهای پیش از آن كشور دچار خشكسالی و دو شكست نظامی از هپتالها شده بود كه به شمال خاوری ایران تجاوز كرده بودند و دربارسلطنتی هم پس از مرگ« پیروز» پسر و جانشین یزدگرد سوم وضعیت پایداری نداشت و ضعف « شاه بلاش» باعث قدرت گرفتن بزرگان كشور و فشار بیشتر بر طبقه پایین شده بود . عوام الناس با شنیدن عقاید مزدك پیرو اوشدند و هر روز بر شمار آنان افزوده می شد.
قباد نیز كه تازه شاه شده بود راه حل مزدك را پذیرفت ، از هواداران وی شد و به حمایت از او برخاست .
ثروتمندان و فئودالها كه منافع خود را شدیدا در مخاطره دیدند دست بكار توطئه شدند و در صدد بر آمدند كه روحانیون زرتشتی ( موبدها ) را با خود همراه كنند ، ولی در اوایل كار دهان موبدان بسته بود زیرا كه مزدك عقاید خودرا با استناد به اوستا ی زرتشت ( اوستا به معنای قانون است ) و زند ( تفسیر ــ تفسیر اوستا ) بیان می داشت و به عقاید مانوی و نیز میترائیسم و حتی بودائیسم توسل می جست . فئودالها در سالهای اول به دلیل این كه ژنرالهای ارتش در دوجنگ در گیر بودند و در دسترس نبودند كه از انان استمداد شود جز توطئه پنهانی كار دیگری نمی توانستند بكنند.
پیشرفت عقاید مزدك حدود ۱۱ سال بود و عقایداوكه نوید بزرگی برای عوام الناس بود در این مدت جهانگیر شده بود و كاووس و « زم » دو پسر از سه پسر قباد هم پیرو عقیده مزدك شده بودند.
هنگامی كه پیروان مزدك وارد عمل شدند و به مصادره و اشتراكی كردن اموال ثروتمندان و تحریك كشاورزان به عدم تادیه سهم مالكانه دست زدند كار به جدال كشید . افسران ارتش هم كه عمدتا مازندرانی بودند به صف مخالفان مزدك پیوستند زیرا كه سربازان پیاده تحت تاثیر حرفهای مزدك خواهان پیوستن به سواره نظام و ارتقاء به مقام افسر ی شده بودند .
در این هنگام مزدك روش ازدواج مرسوم را غیر انسانی خواند و خواهان لغو آن شد . هدف مزدك برداشتن سد ملاحظات طبقاتی ازدواج بود زیرا كه در ان زمان پسر ارباب ده نمی توانست با دختر یك كشاورز ازدواج كند و بالعكس و اگر چنین ازدواجی هم صورت می گرفت غیر رسمی بود وچنین زنی زوجه درجه دوم بشمار می آمد. اظهارات مزدك در این زمینه سوء تعبیر شد و روحانیون نیز مخالفت خودرا با او علنی كردند كه حرمت ازدواج را شكسته و آن را هم اشتراكی كرده است .
مخالفان با قباد ملاقات كردند تا از حمایت از مزدك دست بردارد كه قباد نپذیرفت كه برضد او كودتا راه انداختند و در قلعه فراموشی در نزدیكی شوشتر زندانی اش ساختند كه یك سرهنگ سوار به نام سیاوش اورا نجات داد.
قباد پس از بازگشت به قدرت ، دیگر از مزدك حمایت نكرد و دست پسر دیگر ش خسرو انوشیروان ( نوشیروان و انوشك روان هم نوشته اند) را در سركوب مزدكیان باز گذارد و وی مزدك و مزكیان را تا سال ۵۲۴ میلادی قلع و قمع كرد ولی عملیات ضد مزدكیان تا ۵۲۸ میلادی ادامه یافت .
عقاید مزدك در آسیای میانه و اروپا باقی ماند و رو به تكامل گذارد و می توان گفت كه مزدك بانی فرضیه های سوسیالیستی سه ــ چهار قرن اخیر بوده است . عقاید مزدك در دوران جنبش های استقلال طلبانه ایرانیان بار دیگر به میان آمد و در گرایش ایرانیان به شیعه موثر بود.
مورخان بزرگ قرون ۱۸ و ۱۹ عقاید مزدك را بررسی و باز تاب داده اند و تفسیر های متعدد از ان كرده اند.
میان عقاید ماركس و مزدك مشابهت فراوان وجود دارد. برای مثال: هر دو عامل اقتصاد را به وجود آورنده تاریخ می دانند . مزدك می گوید مانمی توانیم انسان كامل بدون تامین برابری میان آنان داشته باشیم و تا به این آرزو دست نیابیم ، دشمنی میان فقیر و غنی از صحنه گیتی رخت بر نخواهد بست و ... و ماركس این قسمت را به جنگ طبقاتی پایان ناپذیر تعبیر كرده است . مزدك می گوید كه اگر دارایی ها همچنان در دست افراد باشد و در دست جامعه نباشد یعنی مشترك میان همه مردم نباشد شادی عمومی و آرامش به وجود نخواهد آمد و ماركس سرمایه داری ( ثروت و منابع تولید در دست فرد) را علت العلل جنگها و استثمار انسان از انسان و رنج و تعب می داند و ... و بالاخره هر دو پیروزی سوسیالیسم و برابری اجتماعی ــ اقتصادی مردم را پیش بینی كرده اند. تفاوت بزرگ میان ماركس و مزدك در این بود كه مزدك عقاید خود را برگرفته از دین و خواست خدا می دانست.
مورخان و اندیشمندان دراین كه مزدك پایه گذار سوسیالیسم و از بزرگترین اندیشمندان ایران و مصلحان جهان بوده است متفق القولند . بسیاری از آنان از جمله « گاس هال » رهبر متوفای حزب كمونیست آمریكا موضوع اشتراك زناشوئی را كه به مزدك نسبت می دهند رد كرده اند و این را كار دشمنان عقاید او می دانند . گاس هال نوشته است كه پس از انهدام مزدك در سال ۵۲۴ قلم به دست دشمن او افتاد و می دانیم كه تاریخ را عمدتا فاتحان نوشته اند كه در این یك مورد هم باید بررسی و دوباره نویسی شود.
زدن رنگ ناسیونالیستی به عقاید مزدك كه درزمان موسولینی در ایتالیا و حزب نازی در آلمان مطرح بود درست نمی تواند باشد كه گفته اند مزدك سوسیالیسم را تنها برای ایرانیان ( آرین ها) می خواست نه همه جهانیان .
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سیستان و بلوچستان چین دولت انتخابات مجلس شورای اسلامی جنگ دولت سیزدهم حسن روحانی نیکا شاکرمی رهبر انقلاب معلمان رسانه
سیل هواشناسی ایران تهران آتش سوزی باران هلال احمر سازمان هواشناسی اصفهان روز معلم شهرداری تهران پلیس
خودرو قیمت خودرو قیمت دلار تورم مسکن قیمت طلا بازار خودرو حقوق بازنشستگان سهام عدالت دلار ایران خودرو بانک مرکزی
صدا و سیما مهران غفوریان تلویزیون ساواک صداوسیما سریال موسیقی سینمای ایران دفاع مقدس رضا عطاران
رژیم صهیونیستی جنگ غزه فلسطین غزه آمریکا ترکیه روسیه حماس اوکراین انگلیس نوار غزه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر سپاهان جواد نکونام علی خطیر باشگاه استقلال بازی تراکتور باشگاه پرسپولیس لیگ قهرمانان اروپا
آیفون اپل ناسا گوگل صاعقه عکاسی تماس تصویری تلفن همراه
کبد چرب فشار خون