یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دایره‌ی عبادت در اسلام


دایره‌ی عبادت در اسلام
عبادت در دین اسلام معنای شامل و وسیعی دارد و تنها در مجموعه شعایری که مسلمانان به عنوان فرایض آن را در مقابل پروردگارشان انجام می‌دهند و به آن‌ها شعایر دینی گفته می‌شود، ‌خلاصه نمی‌شود. این شعایر با تمام اهمیتی که دارند و ارکان دین محسوب می‌شوند، ‌تنها و تنها جزئی از عبادت‌های واجب محسوب می‌شوند: (قُلْ إِنَّ صَلاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ لا شَرِیکَ لَهُ وَبِذَلِکَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ ) انعام ۱۶۲/۱۶۳
« بگو: نماز و عبادت و مردن و زیستن من از آن خداست که پروردگار جهانیان است و او شریکی ندارد.»
نماز و سایر عبادت‌ها جزو شعایر دینی به شمار می‌آیند؛ اما آن چه مطلوب است، ‌بزرگتر از اینهاست. مطلوب این است که زندگی از ابتدا تا انتها یعنی تا زمان مرگ و حتی خود مرگ و کیفیت آن، ‌تماماً عبادتی باشد خاص خداوند و هیچ شریکی در این عبادت برای او یا با او تصور نشود. یعنی بندگی خدا، ‌تمام زندگی و لحظات و اعمال و افکار و تمام احساسات و عواطف انسان را تحت شعاع خود قرار دهد:
(وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإنْسَ إِلا لِیَعْبُدُونِ ) ذاریات/۵۶
« ما جن و انس را نیافریدیم مگر این که مرا عبادت کنند».
وقتی هدف از آفرینش انس و جن در عبادت خداوند خلاصه می‌شود، ‌پس آیا شعایر ذینی و واجبات، ‌تمام زندگی و حتی مرگ را دربر نمی‌گیرد؟ این هدف (هدف از خلقت) وقتی محقق می‌شود که عبادت، ‌شامل و در بر گیرنده‌ی تمام جوانب زندگی باشد. و این همان معنای عبادت در اسلام است.
تمام شعایر دینی و واجبات دارای زمان مشخص هستند؛ نماز، ‌حج، ‌روزه، ‌زکات و ... انسان گاهی با انجام نوافل دامنه‌ی این شعایر را گسترش می‌دهد، ‌اما با این وجود چنین عباداتی تمام زندگی را در بر نمی‌گیرند و انسان نمی‌تواند با انجام آن‌ها همه‌ی زندگی را در آن خلاصه کند؛ زیرا چنین کاری شأن و توانایی فرشتگان است؛ فرشتگانی که خداوند آن‌ها را از نور آفریده است پس آن‌ها:
(یُسَبِّحُونَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ لا یَفْتُرُونَ ) انبیاء/۲۰
« شب و روز [دائماً] مشغول تسبیح و تقدیسند و سستی به خود راه نمی‌دهد».
(لا یَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَیَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ ) تحریم/۶
« از خدا در آن چه که با ایشان دستور داده است نافرمانی نمی‌کنند و همان چیزی را انجام می‌دهند که بدان مأمور شده اند.».
اما انسانی که او را از مشتی خاک زمینی آفرید و سپس او را با نفخه ای از روح خود عجین کرد، ‌و با این کار کالبدی گشت که سستی به خود راه می‌دهد و عقلی گشت که سرکشی می‌کند، ‌بدون شک نمی‌تواند شب و روز بدون کوچک ترین سستی و کوتاهی خدایش را تسبیح کند.خداوند نیز او را این چنین مکلف نکرده است؛ زیرا او بر هیچ نفسی بیش از حد توانائیش تکلیف نمی‌کند. خداوند او را در قالب و شکل خاصی آفریده است و خوب می‌داند که توانایی‌هایش تا چه حدی است، ‌پس او را بیش از آن، ‌مکلف نکرده است. اما با این وجود او را مکلف کرده که تمام زندگیش را خاص خداوند گرداند، ‌و به این نکته هم اشاره کرده است که او را تنها و تنها برای عبادت آفریده است. حال آیا اگر عبادت‌های مطلوب خداوند تنها و تنها در مجموعه ای از فرایض و شعایر تعبدی چون نماز و روزه و... خلاصه شوند، ‌هدف خللقت محقق خواهد شد؟ هرگز، ‌زمانی این امر تحقق می‌یابد که عبادت تمام فعالیت‌های بشری را شامل شود و این امر نیز زمانی صورت می‌گیرد که تمام اعمال انسان مرتبط با «لا اله الا الله» و «لا اله الا الله» با تمام مقتضیاتش منهج و برنامه‌ی زندگی انسان گردد. سیاست و امر حکومت، ‌زمانی وسیله‌ای برای اجرای منهج ربانی و عدالت الهی در زمین و نیز وسیله‌ای جهت رشد خیر و صلاح در دل‌های مردم از یک طرف و از بین برنده شر و بدی از طرف دیگر باشد، ‌و مردم را از هر غیر خدایی آزاد کند و آن‌ها را بنده و عبد خداوند یکتا گرداند، ‌عبادت محسوب می‌شود.
فعالیت‌های اقتصادی وقتی عبادت محسوب می‌شوند که جمع آوری مال از راه حلال صورت و انفاق آن در بهترین راه‌ها انجام گیرد. حال این فعالیت‌ها خواه به شکل فردی انجام گیرد خواه به شکل گروهی یا در قالب حکومتی.
آنگاه که خطابه و سخن گفتن نیز ویله ای برای دعوت به خیر و مبارزه با شر باشد و در جهت تشویق و تحریک مردم به تلاش و کوشش برای آبادانی زمین بر اساس برنامه‌ی الهی و تلاش در جهت اعلای کلمه و نام خدا در زمین بکار گرفته شود، ‌عبادت است.
حتی لقمه ای که انسان در دهن همسرش می‌گذارد عبادت است، ‌همانطور که حضرت به آن اشاره می‌کند، ‌تا از این طریق به مردم بفهماند که عبادت دامنه ای بس و سیع دارد و شامل مسایل بسیار کوچک و بزرگ زندگی می‌شود.
در منهج ربانی (برنامه‌ی خداوند)، ‌عبادت شامل تمام اموری است که به دنیا و آخرت انسان مرتبط باشند. این امور خواه شعایر دینی باشند یا هر گونه فعالیتی که انسان به وسیله‌ی آن حیاتش را ادامه می‌دهد. عبادت‌ها اموری محض آخرتی نیستند، ‌آنگونه که برخی گمان می‌کنند. این دین برای اصلاح مردم در دنیا آمده است، ‌تا از عقیده و شریعتش گرفته، ‌تا عبادت و معاملات و هر آن چه در آن است:
(لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ) حدید/۲۵
« ما پیامبران خود راهمراه با دلایل روشن و متقن روانه کرده ایم، ‌و با آن‌ها کتاب‌های [آسمانی] و موازین نازل نمودیم تا مردم [برابر آن] دادگرانه رفتار کنند.»
در این دین، ‌دنیا با آخرت با تمام جزئیات و کلیاتش مرتبط است. مردم در این دنیا با اجسادشان کار می‌کنند و در همان حال دل‌هایشان نیز به آخرت معلق است:
(إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ ) عنکبوت/۴۵
« همانا نماز [انسان]را از فحشا و اعمال ناپسند منع می‌کند.»
انسان در دنیا خود را از فحشا و منکر نگه می‌دارد و در آخرت نیز پاداش آن را کسب می‌کند. انسان مسلمان برای جلب رضایت خداوند ، ‌در دنیا، ‌اعمالی چون نماز و روزه انجام می‌دهد. این اعمال علاوه بر این که او را از منکر و اعمال ناپسند محفوظ می‌کنند و زندگی دنیایی او را صالح و نیکو می‌گردانند، ‌در آخرت نیز به اجر و پاداش آن‌ها دست می‌یابد:
(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ )بقره /۱۸۳
«ای کسانی که ایمان آورده اید بر شما روزه واجب است همانگونه که برکسانی که پیش از شما بوده اند. باشد که پرهیزگار شوید».
انسان در دنیا اوامر خداوند را انجام می‌دهد و با انجام آن‌ها زندگیش اصلاح می‌شود و علاوه بر این در آخرت نیز اجر و پاداش آن را دریافت می‌کند:
(خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِمْ بِهَا ) توبه/۱۰۳
« از اموال آنان زکات بگیر تا بدین وسیله ایشان را پاک داری و ایشان را بالا بری و رشد دهی».
(وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ (٢٤)لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ) معارج/۲۵-۲۴
«همان کسانی که در دارایی ایشان سهم مشخصی است. برای دادن به گدا و بی چیز».
(إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاکِینِ وَالْعَامِلِینَ عَلَیْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِی الرِّقَابِ وَالْغَارِمِینَ وَفِی سَبِیلِ اللَّهِ وَاِبْنِ السَّبِیلِ فَرِیضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ) توبه/۶۰
«زکات مخصوص مستمندان، ‌بیچارگان، ‌گردآوردندگان آن، ‌کسانی که جلب محبتشان می‌شود، ‌[آزادی] بردگان، ‌بدهماران، ‌در راه خدا و واماندگان در راه است».
تطهیر و تزکیه، ‌گرفتن مال از ثروتمندان و دادن آن به فقرا و نیز قیام رهبر دینی به گرفتن زکات و خرج کردن آن در راههایی که خداوند مشخص کرده است، ‌تمام این مسایل در دنیا انجام می‌گیرند و اجر و پاداش آن در آخرت دریافت می‌شود.
(وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالا وَعَلَی کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَی مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الأنْعَامِ فَکُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیرَ )حج/۲۸-۲۷
« به مردم اعلام کن پیاده یا سواره بر شتران باریک اندام که راههای فراخ و دور را طی می‌کنند به حج کعبه بیایند و ندای تو را پاسخ دهند. تا منافع خویش را با چشم خود ببینند و در ایام معینی که [روز عید قربان و دو یا سه روز بعد از آن است، ‌به هنگام ذبح قربانی] نام خدا را بر چهارپایانی ببرند که خدا نصیب آنان کرده است. پس[از ذبح]، ‌خودتان از آن‌ها بخورید و بینوایان مستمند را نیز بخورانید».
تمام این مسایل در دنیا انجام می‌گیرند و پاداش آن‌ها در آخرت دریافت می‌شود. پس این مسایل در آن واحد هم عبادتی دنیایی محسوب می‌شوند و هم آخرتی. از طرف دیگر هیچ عملی در زندگی انسان مسلمان که مرتبط به «لا اله الا الله» باشد، ‌حتی مسئله‌ی جنسی که انسان چنین گمان می‌کند مسئله ای جسمی و محض دنیایی است نیز اینچنین می‌باشد. پیامبر درباره‌ی این مسایل ( مسایل جنسی ) می‌فرماید:
«همانا در همبستری شما با همسرانتان اجر و پاداش است گفتند: یا رسول الله! یکی از ما با همسرش همبستر می‌شود و خود را ارضا می‌کند، ‌اجر و پاداش دارد؟ فرمود: اگر شهوت خود را در راه حرام ارضا کند، ‌آیا بر او گناهی نیست؟ پس اگر در راه حلال ارضا کند دارای اجر و پاداش است».
پس مسئله‌ی جنسی در آن واحد هم یک مسئله دنیایی محسوب می‌شود و هم اخروی.
این چنین «لا اله الا الله» در زمینه‌ی عبادت تمام فعالیت‌های زندگی را در بر می‌گیرد، ‌و این چنین انسان در هر لحظه از لحظات زندگی بنده و عبد خداوند است؛ خواه در حال انجام عبادت مفروض باشد و از این طریق خدا را یاد کند یا مشغول عبادت خداست. آنگاه که از شرم و حیا نسبت به خدا و جلب رضایت او نفسش را از شری محفوظ می‌کند که به آن روی آورده است در این هنگام نیز از کسانی است که خداوند درباره‌ی آنان می‌فرماید:
( إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلا تَخَافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ نَحْنُ أَوْلِیَاؤُکُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الآخِرَةِ وَلَکُمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِی أَنْفُسُکُمْ وَلَکُمْ فِیهَا مَا تَدَّعُونَ نُزُلا مِنْ غَفُورٍ رَحِیمٍ )فصلت/۳۲-۳۰
«کسانی که می‌گویند: پروردگار ما تنها خداست و سپس پابرجا و ماندگار می‌مانند، ‌فرشتگان پیش ایشان می‌آیند [و مژده می‌دهند] که نترسند و غمگین مباشید و شما را بشارت باد به بهشتی که به شما وعده داده می‌شود. ما یاران و یاوران شما در زندگی دنیا و آخرت هستیم، ‌و در آخرت برای شما هرچه آرزو کنید هست، ‌و هر چه بخواهید برایتان فراهم است. اینها به عنوان پذیرایی از سوی خداوند آمرزگار و مهربان است».
منبع:
محمد قطب، لا اله الا الله روح زندگی،
مترجم: جهانگیر ولدبیگی، صص۹۰ تا ۹۵، نشر احسان
منبع : پایگاه اطلاع رسانی اصلاح


همچنین مشاهده کنید