پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

کنار سجاده والدین


کنار سجاده والدین
آیا تربیت صحیح کودک لازم است بدون شک، آری!‎/ آیا صرف تبلیغ زبانی و اعلام مواضع تربیتی و سخنرانی، برای تربیت کودک کافی است قطعاً نه!‎/ آیا صحنه عینی و واقعی زندگی، اعمال و رفتار اعضای بزرگسال خانواده ـ به ویژه پدر و مادر ـ تأثیر عینی و عملی بر برنامه های تربیتی کودک ـ در خانواده ـ نمی گذارد قطعاً می گذارد.‎/آیا میزان تأثیرپذیری کودک از اعمال و رفتارهای مختلف پدر و مادر، یکسان است مسلماً نه.‎/ آیا ظرفیت تأثیرگذاری تربیتی هر یک از رفتارهای مختلف پدر و مادر بر کودک، مساوی و مشابه است مسلماً خیر‎/ نماز پدر و مادر ـ به عنوان یک فعل و رفتار ـ از چه ابعادی در تربیت کودک مؤثر است ‎/ کمیت و کیفیت تأثیرگذاری نماز پدر ومادر و دیگر رفتارها درباره نماز بر کودک چه مقدار است ‎/ آیا برخی رفتارها در خانه، در میان بزرگسالان و کودکان، مشترک است نظیر غذا خوردن، لباس پوشیدن، خواب و بیداری، رفت و آمد به محل کار و مدرسه، تماشای تلویزیون اما نماز بر بزرگسالان تکلیف است و از کودکان ساقط می باشد آیا با این فرض واقعی باز هم بررسی تأثیرگذاری تربیتی نماز پدر و مادر بر کودک، موضوعیت دارد
● بررسی موضوع
مناسب است که اصل سخن را از پاسخ به سؤال ۸ آغاز کنم، از این موضوع که رفتارهای مشترک در میان پدر و مادر و کودک تأثیر مستقیم تر و محسوس تری بر رفتار کودک دارد ، می گذرم. زیرا کودک در خانه گیرنده ای بس قوی دارد. همه وجود کودک ـ برای مثال، بر سر سفره غذا ـ به چشم و گوش تبدیل می شود و پدر و مادر را زیر تیغ نگاه و دیگر ابزارهای دقیق گیرنده خود می گیرد و همه آنها را ضبط می کند و در حافظه ناخودآگاه خویش در فایل ویژه و در دسته بندی خاص خود قرار می دهد.
اما آیا تأثیر تربیتی امور مشترک میان پدر و مادر و کودک بر کودک، مانع از تأثیرگذاری رفتارهای غیر مشترک می شود گفته می شود که اثبات شیء نفی ماعدا نمی کند. بر همین اساس عجیب نیست که حتی در احادیث تربیتی منقول از زبان ائمه معصوم علیهم السلام سخن از تأثیر رفتار و گفتار پدر و مادر بر نوزاد گهواره ای و آرام گرفته در قنداق است. رفتار و گفتاری که هیچکدام با فعالیت های نوزاد، مشترک نیست. بنابراین بسیار ساده انگاری است اگر به صرف مکلف نبودن کودک به ادای نماز، تأثیر تربیتی آن را بر آن وجود «گیرنده به دستی» که هم دوربین عکاسی به همراه دارد، هم دوربین فیلمبرداری و هم ضبط صوت ـ و البته که قوی تر از همه این ابزارها ـ دست کم بگیرید. اینک با استفاده از دونگاه و چشم انداز اجتماعی و فردی نماز به نماز می نگریم و در هر کدام، هفت گام برمی داریم و نحوه برخورد پدر و مادر را با هر یک و تأثیر آن را بر فرزند، به نظاره می نشینیم.
● چشم انداز اول
۱) نماز از اعمالی است که بیشترین ارتباط را با طهارت و پاکی دارد. به گونه ای که حتی نماز پس از مسواک کردن، بهتر از هفتاد نماز مسواک نزده دانسته شده است.
۲) نماز از روشن ترین مصادیق وقت شناسی و زمان سنجی است.
۳) ضرورت رعایت پوشش ویژه در نماز، از بارزترین مظاهر اعتقاد به پوشش و حجاب اسلامی (برای مرد و زن) و عمل به آن است.
۴) نماز سمبل عالی رعایت حق الناس و استفاده نکردن از زمان، مکان و پوششی است که از آن دیگران است یا دیگران حقی در آن دارند.
۵) نماز از مصادیق جمع گرایی، اصالت جامعه و مردم گرایی و فضیلت آن بر فرد و فردگرایی است.
۶) نماز نمونه ای از اجرای یک پروژه برنامه دار و زمان بندی شده همراه با رعایت تقدم و تأخرهای مربوط و یک برنامه دارای مقدمات، متن و پایان کار است.
۷) نماز نمونه کاملی است از مدیریت بر توانمندی ها برای انجام تکلیف و دستیابی به نتیجه و نگذشتن از اصل در صورت فقدان بعضی از مقدمات آن و جایگزین کردن متغیرهای جدید در صورت ناتوانی از استفاده از توانمندی های معمول است.بنابراین می توان نتیجه گرفت که:
۱) فرزند با دیدگانی باز ناظر است که ببیند آیا با این حکم پیوند خورده با طهارت و پاکی، به صورت قشری و مکانیستی برخورد می شود، یا این یاران نمازگزار هم خانه او، در دیگر مقاطع زندگی خویش نیز با طهارت زندگی می کنند و پاک اند آیا پدر و مادر، تن و تن پوش پاک را به جریان طهارت در زندگی خویش بدل کرده اند و یا برعکس نه تنها این پاکی در زندگیشان جاری نیست، که حتی برای حضور در پیشگاه حضرت حق و ادای نماز نیز از رعایت پاکی این سه سمبل زندگی یعنی بدن، لباس و مکان خویش دریغ می ورزند. طبیعت و عالم هستی پاک و از تجلیات مهم پاکی خالق آن است. آیا پدر و مادر همچون جزئی هماهنگ در همه هستی جای دارند، یا ناپاکی را نه فقط در خود، بلکه در تعامل با دیگر اجزای هستی به کار می گیرند و به طور عملی به اسباب تسری ناپاکی، به دیگران و ایجاد خلل در طهارت هستی می شوند.
۲) فرزند، رفیق گرمابه و گلستان پدر و مادر است و تقریباً همه نشانه های داخل و بیرون از منزل پدر و مادر. پیش روی اوست و می بیند که آیا زمان سنجی و موقعیت شناسی ـ که اصل مهمی در نماز است ـ در زندگی فردی و اجتماعی آن ها نیز جاری است آیا پدر و مادر سمبل «و نظم امرکم» هستند یا نظمشان در بی نظمی است و حتی برای ادای آن چه خداوند آن را «کتاباً موقوتاً» خوانده است رعایت وقت درست آن را نمی کنند و فقط نماز صبحشان است که روشنایی روز را درک می کند
۳) آیا پدر و مادر و بویژه مادر فقط خداوند را ـ آن هم به هنگام نمازـ نامحرم تلقی می کنند و در دیگر ساعات روزگار و در حضور آشنا و بیگانه، در خانه و خیابان نیز رعایت های لازم را می کنند
۴) چشم و گوش باز و حساس فرزند در خانه ناظر بر اعمال پدر و مادر است. اگر ساعاتی را که ویژه حضور در محل کار است ـ در مشاغلی که به ازای کار در ساعات معین، مزد معین پرداخت می شود ـ صرف امور دیگری بشود. اگر در مکان هایی که حسب قراردادهای اجتماعی یا اخلاقی برای اموری معین اختصاص یافته است به اموری غیر از موارد معین پرداخته شود و همچنین اگر پدر و مادر دقت لازم را در تن پوش خود نکنند. همه این نابجایی ها آینه صاف گیرندگی فرزند را مخدوش می کند و پدر و مادری دو شخصیتی برای او می آفریند که در نگاه آن ها، نماز در زندگیشان جاری نیست.
این جاست که اگر پدر و مادر مقید به ادای نماز و رعایت شرایط آن نبودند، این تعارض تا این حد وجود کودک یا نوجوان آنان را تسخیر نمی کرد و او را در منگنه چالش و دوگانگی میان حق الناس و حق الله قرار نمی داد و تکلیف فرزند، یکسره بود. در این موارد شاید بتوان گفت که نمازگزار بودن، این چنین پدر و مادری بر بیزاری درونی او از این دورویی می افزاید.
۵) در این گام به فضیلت جمع گرایی و حضور اجتماعی و فضیلت آن بر فرد و فردگرایی می رسیم. هرجا سخن از نماز است، سخن از اقامه و برپاداشتن است که نظر بر جماعت دارد.
میزان اهمیت به حضور در نماز جماعت از طرف پدر و مادر بر فرزند پوشیده نیست. از زاویه دیدی مهمتر نماز را به جماعت برگزارکردن اما فرادی زیستن و در غم و شادی جامعه شریک نشدن نشان از نگاه دوگانه به نماز ظاهری زندگی است و ظرفیت تربیتی مثبت و منفی آن بر فرزند قطعی است.
۶) در گام ششم از این مرحله، نماز را با مقدمات، متن و پایان کار به نظاره می نشینیم تا ببینیم که خروجی آن بر سیستم گیرندگی و تصویر برداری کودک و نوجوان چیست و برخورد دوگانه والدین با نماز و زندگی، چه تعارضی را ممکن است در وجود فرزند موجب شود و یا یگانگی عمل آنها در نماز و زندگی چه آثار مثبت تربیتی، نصیب فرزند می کند.
نماز از وقت شناسی شروع می شود و به رعایت شرایطی مقدمی برای صحت آن می رسد، آنگاه نوبت طهارت است و سپس نیت و آنگاه هم کلام شدن با طنین هستی و ادای الله اکبر...
مشاهده آن چه باید در جای خود انجام شود و رعایت آن در نماز، ذهن و نگاه منتقد موجود در خانه را به ضرورت حرکت بر طبق برنامه پیش بینی شده و اعتقاد به چنین نوع نظم در برنامه را قطعی می کند.
۷) در آخرین گام از این مرحله، نماز را یک بسته نرم افزاری کامل می بینیم که شارع همه مراحل آن را روشن کرده و به ازای هرکدام نیز گزینه های جانشین معرفی کرده است تا در صورت امکان نداشتن برای اجرای اصل، گزینه از پیش تعریف شده ای، آن خلأ را پرکند و زنجیره رفتاری به نام نماز با کم آمدن حلقه ای، نگسلد و رشته پیوند به معبود، قطع نشود.
برای مثال شارع برای کسی که قادر به طهارت وضو نیست، طهارتی جایگزین وضع کرده و از او به تیمم راضی است. از آن که توان ایستادن ندارد به نشستن و یا حتی خوابیده نماز خواندن رضایت داده است، به آن که انجام رکوع یا سجده ها، برایش ناممکن و یا با دشواری ویژه ای همراه است، نوع مقدور از رکوع و سجود را تعریف کرده است نمی تواند... نمی تواند... برای همه این ها راه کارهای جایگزین ومقدور ارائه داده است، و همه اینها یعنی این که او، یک چیز را می خواهد، ادای نماز را در ظرف توان و مقدورات فرد، پس اصل نماز ساقط نیست و نماز را باید ادا کرد حتی با رعایت کمترین شروط آن.
قبل از بحث در دیگر ابعاد نماز و میزان تأثیرگذاری تربیتی و نحوه توجه پدر و مادر به این ابعاد بر فرزند خود به این سؤال می پردازیم که مگر یک فرزند (کودک یا نوجوان) تا چه حد به این ابعاد آگاه است که رعایت یا رعایت نکردن آنها و تطبیق رفتار پدر و مادر با آنچه باید باشد، تأثیر عینی بر تربیت و رفتار کودک بگذارد
پاسخ این است که کودک یا نوجوانی که از ابتدا در خانه ای معتقد و عامل به نماز متولد شده و در آن رشد کرده است، در گذر زمان بخشی از آداب، تربیت و فلسفه نماز را درک می کند، نشانه ایمان بودن آن را - در حد درک خود- می فهمد، توجه به پاکی، محدود بودن اوقات نمازها، حجاب در نماز و دیگر ابعادی که ذکر شد و در ادامه برخواهیم شمرد، می فهمد یا از سخن مبلغان دینی یا کتب درسی یا معلمان خود و یا در تبلیغ های مستقیم و غیرمستقیمی که از بزرگ ترها، در خانه یا بیرون از خانه شنیده است، یاد می گیرد و در هر حال، ملاک تأثیرگذاری مثبت و منفی رفتار عبادی پدر و مادر بر فرزند، متأثر از میزان آگاهی فرزند بر عمق روح نماز و تطبیق اندیشه وعمل پدر و مادر خود با معیارهای درستی و کمال نماز است.
● چشم انداز دوم
۱) نماز از بارزترین تجلیات ایمان است.
۲) برپایی علنی نماز و بویژه نماز جماعت از مصادیق مهم اعلای کلمه الله و تبلیغ حکم خداست.
۳) نماز تابلوی خضوع در برابر خالق و حیا در حضور خالق و مخلوق است.
۴) نماز سمبل قدرشناسی و حمد به درگاه الهی و سر نهادن بر آستانه سپاس و رضایتمندی اوست.
۵) ادای نماز از مصادیق انجام وظیفه در غیاب یک ناظر بشری است.
۶) غرق در عظمت حق شدن و خداوند را برتر و بالاتر از هر آنچه هست، تلقی کردن و همه توانمندی های هستی را در برابر او حقیر و خرد شمردن، از مهمترین ابعاد و ظرفیت هایی است که در عبادتی تنیده شده که کلام نخست آن الله اکبر است.
۷) نمازگزار با ادای دقیق نماز می پذیرد که خداوند در محاسبه اعمال، دقیق است
▪ بنابراین می توان نتیجه گرفت که
۱) فرزند با وابستگی تام و تمامش به پدر و مادر و محیط خانه، بهترین داور برای قضاوت در این امر است که آیا پدر و مادر نمازگزار من با پای نهادن در وادی نماز، تنها به ظاهر آن تمسک می جویند، یا این مصداق بارز تجلی ایمان، حیات آنان را نیز به تسخیر خود درآورده است ایمان پدر و مادر و فقط خدا را عامل اصلی و مهم در سلسله علت و معلول ها محسوب کردن می تواند از نتایج ایمان واقعی به نماز باشد.
۲) آیا نماز پدر و مادر یک حرکت فیزیکی و خالی از روح است یا به واقع نماز آنان سخن گفتن با خداوند و اعلای کلمهٔ الله و اقامه نماز و تبلیغ حکم الهی است.
۳) آیا خضوع در برابر خالق و حیا در حضور خالق و مخلوق صرفاً ظاهری و صوری است و یا حتی صوری و ظاهری هم نیست فرزند درک می کند که خضوع صرفاً به هنگام سخنرانی و هدایت دیگران، ضرورتش مورد تأکید قرار می گیرد، یا آنگاه که پدر و مادر در جایگاه نماز قرار می گیرند خاضعان واقعی و محو در عظمت خدایند و همه وجودشان مشمول از حیا در برابر ذات اقدس الهی است.
۴) در این مرحله به «الله اکبر» می رسیم. اکبر صفت تفضیلی است. اما «من» ندارد و بزرگتر است، اما مقایسه اش نمی کنیم با چیزی، پس می توان گفت او بزرگتر است از هرچه می توان نام برد یا توصیفش کرد. آن کس که عمق اعتقادات خود را پشتوانه کلام خود قرار می دهد و «الله اکبر» را بر زبان جاری می کند در زندگی خود، در برابر هیچ مخلوقی تن به ذلت نمی دهد. او مظهر عزت خدا است. عزتی که تنها برای خدا و رسول او و برای مؤمنان است.
برای انسان موحد دنیا صغیر است، همان صغیر دانستنی که او را عظیم می دارد.
نمازگزار راستین آن است که بگوید «الله اکبر» و در پس آن همه رکعات زندگی خود را ادا کند و شب و روز خود را در محضر آن ذات توصیف ناپذیر بزرگتر از هر موصوفی بداند که بتوان تصور کرد. ظرفیت تربیتی تکبیر می تواند در صورت مراعات در همه زندگی، بسیار بسیار سازنده، آزادیبخش و عظمت آفرین باشد و در صورت عکس، منافق پرور و ذلیل آفرین باشد.
۵) در این وادی از نماز به عنوان یکی از مهمترین عوامل یادآوری کننده و تذکردهنده یاد می کنیم که خداوند سبحان با وضع کردن آن و تکلیف به ادای آن در همه روزها و تقریباً در طول شبانه روز، به بنده خود یادآوری می کند که حساب و کتاب دقیق اعمال را در پیش روی خود دارد.
آن گاه که تعداد رکعات هر یک از نمازهای یومیه حساب دارد، آداب، ترتیب، تقدم و تأخر اعمال نماز از پیش تعریف شده است. ادای کلمات در قرائت نماز و رعایت مخارج حروف تکلیف است، تا مبادا با رعایت نکردن آنها، معانی کلمات تغییر کند و نماز راه نابودی طی کند. نوع انجام رکوع و سجده، قیام متصل به رکوع، انجام دقیق همه ارکان نماز و حتی در صورت حدوث شک، نمازگزار چه باید بکند و ده ها و بلکه صدها قاعده و حکم دیگر برای نمازگزار تعریف شده است که در صورت انجام اشتباه آنها، چه بسا که مسیر نماز سر از راه باطل درآورد.
دکتر مجتبی رحماندوست
منبع : روزنامه ایران