شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

در فوتبال امارات از خودم هم بدم آمده است


در فوتبال امارات از خودم هم بدم آمده است
▪ در امارات روزهای زندگی چگونه است؟
ـ بستگی به ساعات تمرین دارد. روزهایی که بعد از ظهر تمرین است، صبح با دخترم مشغول می‌شوم و بعد تمرین، یک گردش کوچک در شهر و بعد استراحت.
▪ چقدر زمان برد تا با این شیوه عادت کنی؟
ـ اوایل که به شرایط هوایی هم عادت نداشتم، سخت بود؛ اما کم کم خودم را وقف دادم.
▪ حالا همان اکبرپور ایران هستی؟
ـ ۳۰، ۴۰ درصد با اکبرپور ایران فاصله دارم. این اختلاف بیشتر به دلیل پستی است که در آن بازی می‌کنم.
منظور از نظر اخلاقی بود.
از آن لحاظ که خیلی فرق کردم. در امارات ۱۶ هفته متوالی بدون اینکه محروم شده و جنجالی داشته باشم، بازی کردم؛ حتی یک کارت زرد هم نگرفتم. سعی کرده ام فقط به فوتبال فکر کنم تا برای سال بعد که می‌خواهم تصمیم بگیرم، راحت باشم.
▪ روابط بیرون زمین هم تغییر کرده است؟
ـ بیرون زمین از اول خوب بودم. زمان بازی چون تیم را خیلی دوست داشتم، همه چیز یادم می‌رفت.
در نوجوانی مربی مثل محمود یاوری را بالای سر خود داشتی. تعجب می‌کنیم چطور نتوانست در شما تاثیر داشته باشد.
خصوصیت فوتبالی من همین است. در تیم نوجوانان هم که حمید درخشان سرمربی بود، همینطور بودم. کلا دعوا کردن در زمین را دوست داشتم.
▪ یاوری ایراد نمی‌گرفت؟
ـ نه، فقط سال ۸۵ به آن شکل به حاشیه رفتم.
▪ کاری به فصل قبل نداریم. از گذشته می‌گویم.
ـ قبلا اینطور نبودم. یادم نمی‌آید.
▪ کلا بازیکن خیلی سر به زیری نبودی؟
ـ نه، شر بودم؛ ولی نه به این فضاحت که شش جلسه محروم شوم.
▪ سال‌هایی که در فجر (مقاومت)سپاسی بودی، آرام‌ترین سالهای فوتبالی تو بود؟
ـ بله، فضای تیمی مثل فجر با استقلال، زمین تا آسمان فرق می‌کند. فجر بهترین باشگاه ایران است.
▪ چطور؟
ـ همیشه همه از فولاد به عنوان کارخانه بازیکن سازی می‌گویند؛ اما فجر شایسته این عنوان است. هر سال ۲ تا ۳ بازیکن خوب به تیم ملی و تیم‌های خوب معرفی می‌کند.
▪ آن محیط آرام چقدر به خاطر پیروانی است؟
ـ خیلی زیاد. رفاقتی که او بین بومیان شیرازی و بقیه ایجاد می‌کند، مثال زدنی است. در تمرین فجر هیچگاه از دعوا خبری نیست.
▪ چقدر تحت تاثیر او بودی؟
ـ همه فوتبالم را مدیون ایشان هستم. هر چه دارم، از او است. اشتباه نکرده باشم، در ۱۶ سالگی در جام باشگاه‌های آسیا مرا بازی داد؛ حتی پنالتی زدم. روزی که قرار شد به استقلال بیایم، برای اولین بار در تاریخ فجر، من که یک سال از قراردادم مانده بود، توانستم به تهران بیایم.
▪ از این جا به بعد امیر قلعه نویی وارد زندگی حرفه‌ای‌ات شد؟
ـ به هر حال، یک جاهایی هم مدیون او هستم.
▪ چطور هم مدیون پیروانی هستی و هم قلعه نویی؟
ـ در یک مقطعی، آقا غلام کمک کرد. از ۱۶ تا ۲۰ سالگی که در این تیم بودم، خیلی چیزها را یاد گرفتم. بازی درگیرانه‌ام در زمین را مدیون شاغلام هستم.
▪ چطور؟
ـ پیروانی بازی درگیرانه را دوست دارد. خود هم اینطور که تعریف می‌کرد، زمان بازیگری همین گونه بود. بعد از آن، تجربه‌ام را مدیون قلعه‌نویی هستم. بازیکنی بودم که به همراه ازیکنانی نظیر سامره، عنایتی، نیکبخت و فکری از فجر به استقلال آمده بودم و خیلی کمکم کرد. او سامره را بیرون می‌گذاشت تا من بازی کنم.
در واقع باعث شد تا حرف و حدیث‌هایی نیز بوجود آید. می‌گفتند درصدی از قراردادت به او رسیده.
سالی که آمدم به استقلال، پول خوبی گرفتم. باشگاه مبلغی حدود ۱۲۰ میلیون بابت رضایتنامه داد. این را بگویم که استقلال برای بدست آوردن من خیلی زحمت کشید.
▪ استقلال یا امیر قلعه نویی؟
ـ امیر قلعه نویی مرا خیلی دوست داشت و هنوز که هنوز است، این حس را دارد. سال گذشته اگر مقابل مس مصدوم نمی شدم و آن حاشیه ها درست نمی‌شد، حالا وضعیت دیگری داشتم و می‌توانستم به تیم ملی هم برسم.
▪ مربی که بازیکن را بشناسد، در مواقع حساس او را فرا نمی‌خواند؟
ـ در مورد من نمی‌شد. بازیکنی که ۸ جلسه محروم شده باشد، هرقدر هم خوب باشد، نمی‌تواند به تیم ملی برود. باید از نفرات بهتر استفاده می‌شد. اگر اکبرپور سال ۸۵ بودم، یک حرف بود. آن سال خیلی زحمت کشیدم.
▪ اما آن سال قهرمانی استقلال به نام جباری نوشته شد.
ـ فوتبال همین است. او هم بازیکن خوبی است که دوستش دارم.
▪ یادم می‌آید در همان مقطع، از این موضوع گله داشتید.
ـ هیچ وقت از پیشرفت بازیکنی ناراحت نمی‌شوم. شاید بازیکنی باشم که به نظر خودم حسود هستم.
▪ یعنی چی؟
ـ اگر در لیگ ایران باشم و ببینم بازیکنی در پست خودم خوب است، به او حسادت می‌کنم؛ به قدری که حد ندارد. شاید بعضی بازیکنان به هم تیمی‌های خود حسادت کنند؛ ولی لیگ این حس را دارم. می‌گویم چرا او خوب است و من نباید بهتر از او نباشم. این حسادت کمک می‌کند تا بهتر کار کنم.
▪ در واقع، غبطه می‌خوری.
ـ به نوعی بله، اکنون که در لیگ امارات هستم، تمام بازی‌های لیگ ایران را می‌بینم. آنهایی که من را می‌شناسند، می‌دانند به خاطر پول به امارات نیامدم. به دلیل آن محرومیت مجبور به ترک ایران شدم.
▪ صحبت با شاه حسینی هم فایده‌ای نداشت؟
ـ با او حرف زدم و گفت به دلیل اینکه زیاد مورد عفو قرار گرفتم، نمی‌تواند کاری کند. اکنون هم در امارات تمام حاشیه‌ها را کنار گذاشتم که مدیون او هستم. در ایران دو پیشنهاد خوب داشتم. حیف شد. فکر می‌کنم به خودم ظلم کردم. می‌توانستم در اردو باشم.
▪ توانایی بازی در اروپا را در خودت می‌بینی؟
ـ بله، وقتی بعضی اوقات می‌بینم برخی بازیکنان در تلویزیون با چه اعتماد به نفسی حرف از بارسلونا و رئال می‌زنند، به خودم امیدوار می‌شوم. این مدل فکری عیب نیست؛ اما خودم را در حد فوتبال خودم می‌بینم. حضور در رئال و بارسلون یک رویا است. آنها سوپراستارهای هر کشوری را دارند. دوست دارم به لیگ ایتالیا، سری A و B بروم چون فوتبال خودم درگیرانه است.
▪ به خاطر همین ویژگی‌های متفاوت نسبت به سایر مهاجمان، همیشه بازیکن محبوب دنیزلی بودی.
ـ اگر او در ایران بود، حتما مرا جذب می‌کرد؛ حتی صحبت‌هایی هم شد که به پرسپولیس بروم. البته هرگز این کار را نمی‌کنم.
▪ چرا؟
ـ آدم بسیار احساسی هستم و نمی‌توانم توهین هواداران را تحمل کنم. بازی آخر سال قبل با هواداران خودی درگیر شدم. به حاشیه رفتم.
▪ چرا این همه مشکل داشتی؟
ـ واقعا نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده بود. هر کاری می‌کردم گل بزنم، نمی‌شد. استقلال امسال با سال گذشته زمین تا آسمان فرق می‌کرد.
▪ مثلا؟
ـ سال قبل برای یک چپ پا می‌مردیم؛ اما امسال چند بازیکن چپ پای خوب دارد.
▪ چقدر دوست داشتی در این استقلال باشی؛ آن هم کنار برهانی؟
ـ خیلی‌ زیاد. وقتی تمرین رفتم، حالم عوض شد. در مورد برهانی هم بگویم که بازیکن خوبی است. در واقع بهترین مهاجم ایران است. فورواردی که برای خودش موقعیت ایجاد می‌کند، بهترین است.
▪ چطور از بازیکنی که با هدر دادن موقعیت‌ها اعصاب هواداران را خرد می‌کند، دفاع می‌کنید؟
ـ آدم‌ها از تلویزیون یک صحنه‌ای می‌بینند و نمی‌توانند خودشان را جای او قرار دهند. نمی‌دانید وقتی از همه طرف‌ فشار روی بازیکن باشد، چه عذاب آور است. همین اتفاق سر من افتاد. انگار یکی من را به سمت حاشیه هل می‌داد.
▪ هیچ وقت هم کسی سعی نکرد کمک کند؟
ـ در پرسپولیس و استقلال وقتی روی نوار بدی بیفتی، از دست کسی کاری ساخته نیست. سال ۸۵ روی نوار خوبی بودم و تا پایان فصل هم هیچکس نتوانست مرا از آن شرایط خارج کند. آرش به این منجلاب افتاده و هر چقدر می‌خواهد خودش را خوب نشان دهد، نمی‌تواند.
▪ در همین لیگ، مهاجمانی هستند که اندازه او تلاش نمی‌کنند؛ اما موفق تر از او هستند.
ـ بله، محسن خلیلی فوروارد خوبی است؛ اما قابل مقایسه با آرش نیست. او در پست دایی و عنایتی بازی می‌کند؛ اما برهانی شلوغ کاری می‌کند و کارش را بلد است.
▪ در تمرین استقلال چیز جدیدی ندیدی؟
ـ تنها مسئله‌ای که برایم جالب آمد، زمین شماره ۲ آزادی بود. التماس چنین زمینی را می‌کردیم؛ البته ساخت رختکن در کنار زمین هم تازگی داشت.
▪ در خود تیم چیز جالبی ندیدی؟
ـ البته که دیدم. استقلال خیلی جوان است؛ روزی که به این تیم آمدم، بازیکنانی نظیر برومند، نیکبخت واحدی، منصوریان، فکری، سامره، پاشازاده، اکبری و ... بودند.
▪ یعنی استقلال بازیکن بزرگ ندارد؟
ـ اولا که به نظر من هر بازیکن کوچکی، بزرگ می‌شود. در این استقلال به غیر از منصوریان، نوازی و مجیدی، زیاد بازیکن ندیدم که بزرگ باشد. آقای کریمی حتما خودش بهتر از همه می‌داند. تیم‌های پرسپولیس و استقلال به بازیکن بزرگ احتیاج دارند. در کنار ۴ بازیکن جوان، تیم نیاز به بازیکن با تجربه هم دارد. هیچ کس نمی‌تواند بزرگی در پرسپولیس و استقلال را منکر شود. تماشاگران تیم ملی کم می‌شوند؛ اما هواداران این دو تیم هرگز.
▪ ظاهرا در امارات هم همه فوتبال ایران را به این دو تیم می‌شناسند؟
ـ مطمئنم فوتبال ما آنقدر قدرتمند است که اگر یک تیم از دسته دوم هم به آسیا برود، از حیثیت آن دفاع می‌کند؛ اما اینجا، ایران را با پرسپولیس و استقلال می‌شناسد. حیف که زمانه بدی داریم. چرا باید خوب‌های این دو تیم به امارات بیایند؟ در ایران فوتبال شغل فوتبالیست است؛ اما در همین تیم الظفره، از ۲۵ بازیکن، ۲۴ نفر شغل ثابت دارند که درآمدشان از فوتبال بیشتر است. در ایران اینگونه نیست. بازیکن باید همه حواسش به این باشد که قراردادش را چطور بگیرد. با همه این حرف‌ها، دلم می‌خواهم بار دیگر پیراهن استقلال را بپوشم.
▪ سال قبل از سوی خیلی‌ها مورد انتقاد قرار گرفتی. از کسی بابت آن روزها گله ای نداری؟
ـ یک گله بزرگ از فردوسی پور دارم.
▪ چرا؟
ـ روزی که اکبرپور در ایران بازی می‌کرد و حاشیه داشت، برای او مارش جنگ گذاشت. او را به گلادیاتور تشبیه کرد. فقط یک دوربین مخصوص من گذاشت. البته او و برنامه تلویزیونی ۹۰ را خیلی دوست دارم و همیشه هم نگاه می‌کنم. حالا که به حاشیه هایم پایان دادم و حتی یک بار گلم در الظفره بهترین گل ماه آسیا شناخته شد، اشاره‌ای نکرد. خراب کردن یک بازیکن خیلی راحت است؛ اما در یک سال گذشته یک بار هم به من و ۱۶ بازی بدون دردسرم در امارات اشاره نکرد. اخلاق خوب داشتن هم مثل گل زدن است.
بد یا خوب، در ایران به بازیکنی در امارات موفق می‌گویند که گل بزند.
اشتباه است. در امارات بازیکن خارجی همیشه باید گل بزند؛ در غیر اینصورت عذر او را می‌خواهند. در استقلال شاید کنار دست من ۱۱ ستاره بازی می‌کردند؛ اما در امارات هر تیم دو تا سه بازیکن خوب دارد و همه فشار روی آنها است. آدم پایش را به امارات می‌گذارد، همه چیز برایش عوض می‌شود.
▪ یعنی چه؟
ـ موقعی که ایران بودم، شاید روزی ۲۰ تلفن از خبرنگاران داشتم؛ اما پایم را به امارات گذاشتم، هیچ کس زنگ نمی‌زند که حالم را بپرسد. خودم از خودم بدم آمده و می‌گویم خدا به کجا آمدیم؟ یک زمانی بازیکن استقلال بودم و دوستم داشتند.
شاید این بی‌توجهی‌ها تنبیه باشد.
▪ خب اگر امارات نرویم، کجا برویم؟
ـ خودتان ادعا می‌کنید از اروپا پیشنهاد دارید.
با ۲۳ سال سن و ۹ سال تجربه بازی در لیگ، می‌خواهم به اروپا بروم. پیشنهاد هم دارم؛ اما وقتی از من سابقه بازی ملی ام را می‌پرسند و می‌فهمند تعداد بازی های ملی ام ۳ دیدار است، از همان مسیری که آمده‌اند، راهشان را کج می‌کنند و می‌روند.
▪ چرا سیاوش اکبرپور که تمام رده‌های سنی در تیم ملی بود، این قدر سهم کمی از حضور در تیم ملی دارد؟
ـ از بس بد اقبال هستم. در رده امید که مایلی کهن چندان اعتقادی به من نداشت. زمان برانکو سه تا بازی خوب انجام دادم؛ حتی گل هم زدم. بعضی روزها به عنایتی می‌گویم، واقعا یک روز نمی‌شود که یکی بیاید و مرا دوست داشته باشد. این همه مربی در تیم ملی آمده و من هم مدام مسیر تیم ملی را رفتم و برگشتم.
▪ حتی قلعه نویی هم این فرصت را نداد؟
ـ کاری به او ندارم. سالی که در ایران خوب بودم، رفتند سراغ لژیونرهای اماراتی؛ آن هم بازیکنی که اخراج شده بود. او به جام جهانی رفت. حالا که به امارات رفتم، نظرشان عوض شده و می‌گویند باید به بازیکنان لیگ اهمیت بدهند.
▪ در آن مقطع حاضر می‌شدید علی دایی را حذف کنید؟
ـ در فوتبال یک الگو دارم که شاید وقتی همه متوجه این قضیه شوند، خنده‌شان بگیرد؛ اما عاشق مجتبی محرمی هستم. همیشه به هوش پروین و قلعه نویی و فوتبال او علاقه داشتم. همیشه برنامه با خاطرات فوتبال را می‌دیدم تا بازی‌های او را ببینم. او اسطوره فوتبال ایران است. روزی که با او از نزدیک حرف زدم، ضربان قلبم دو برابر شده بود و دوست نداشتم از کنارم بلند شود.
▪ اینها چه ربطی به سوال من داشت؟
ـ گریزی زدم که در این مورد صحبت نکنم. مطمئن باشید اگر در آن مقطع دایی را هم نمی‌بردند، من هم به جام جهانی نمی‌رفتم.
دایی را همیشه همه به سختکوشی می‌شناسند؛ اما هستند بازیکنانی که به لحاظ تکنیکی از او بالاتر هستند، اما به جایگاه او نمی‌رسند.
فوتبال یک جرقه است. جرقه‌ای زده می‌شود و فوتبالیست به لیگ برتر می‌آید. جرقه می‌خورد و به تیم ملی دعوت می‌شود. مهرزاد معدنچی در تیم پروین بد بازی می‌کرد؛ اما به تیم ملی دعوت شد و به جام جهانی هم رفت و تا الان هم هست. حالا مانده‌ام این جرقه کی برای من زده می‌شود؟ همراه تیم ملی به کره رفتم. دقیقه ۹۰ داخل زمین شدم و سه دقیقه بعد هاشمیان گل زد. مقابل امارات در آزادی ۲ بر صفر بردیم. دو تا پاس گل دادم و بهترین‌های تیم بودم؛ اما نیمه دوم تعویض شدم.
▪ شنیدیم آنقدر از قلعه نویی عصبانی شده بودی که گفتی حیف آن همه تلاشی که برای او در استقلال انجام دادی.
ـ این حرف را نزدم. او را دوست دارم؛ حالا هر چقدر هم که به من ظلم کند. او در حقم پدری کرد. می‌توانست خیلی راحت نیمکت نشینم کند. کنار او تجربه پیدا کردم. بحث تیم ملی ربطی به او ندارد. در این فوتبال آنقدر که به خیلی ها میدان داده شد، به من ندادند. وقتی ابراهیم زاده فهرست ۵۰ نفره را داد، خنده‌ام گرفته بود. یعنی من جز ۵۰ بازیکن اول فوتبال ایران نبودم؟ باز قبلا نفر پنجاهم دعوت می‌شدم. وقتی تیم ملی ۱۰۰۰ دقیقه گل نمی‌زند و همه مهاجمان را امتحان می‌کنند، اینقدر قابل نیستم که امتحانم کنند؟
▪ اکنون که در الظفره فوروارد نیستی؟
ـ اگر علی کریمی را در السد قطر در پست غیر تخصصی‌اش استفاده کنند، دیگر نباید او را دعوت کرد؟ فقط برای یک بار هم شده بازی ام را ببینند. مگر در پست هافبک دفاعی نیستم؛ در همین پست دعوتم کنند.
▪ چرا در الظفره در آن پست بازی می‌کنی؟
ـ مربی ما از بازی درگیرانه‌ام خوشش می‌آید. معتقد است به درد آن پست می‌خورم. صراحتا می‌گویم هر کدام از بازیکنان ایرانی به جای در این تیم بودند، اخراج می‌شدند. هیچ مهاجمی طاقت نمی‌آورد دو خط عقب تر بازی کند.
▪ برای رسیدن به تیم ملی چقدر فاصله داری؟
ـ نمی‌دانم. حاشیه را کنار گذاشتم و می‌خواهم با خیال راحت برای فصل بعد یک انتخاب خوب در ایران داشته باشم.
▪ چرا نخواستی در مورد دایی صحبت کنی؟
ـ آنقدر برای بازی انگیزه دارم که زمین را هم می‌خورم. اکبرپور چه سنخیتی با علی دایی دارد؟ اصلا سوابق فوتبالی ما با هم قابل مقایسه نیست. پس فردا کارشناسان نمی‌گویند من چه می‌گویم؟ اگر ۲۰۰ بار دیگر هم از طرف دایی به تیم ملی دعوت نشوم، حرفی در مورد او نمی‌زنم. همیشه احترام بزرگترهایم را حفظ کردم.
Arash Ghasemiyan
منبع : سایت بی نقاب


همچنین مشاهده کنید