پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

شیوه صحیح مذاکره با ایران


شیوه صحیح مذاکره با ایران
اشاره: ویلیام بیمن (William D. Beeman) استاد انسان‌شناسی و مدیرمطالعات خاورمیانه در دانشگاه Brown و نویسنده كتاب "زبان دولت و قدرت در ایران"(Language status and power in Iran) است.كتاب دیگر او كه در دست چاپ است "شیطان بزرگ و روحانیون" نام دارد. بیمن در این كتاب نشان داده كه امریكا و ایران چگونه هركدام به تضعیف یكدیگر می‌پردازند.
یكی از دلایلی كه مقامات امریكایی قادر به فهماندن دیدگاه‌ها و نگرانی‌های خود به ایرانیان نیستند، این است كه شیوه صحیح مذاكره با آنها را نمی‌دانند. یكی از نمونه‌های این شیوه نادرست، انتشار اتهاماتی توسط كمیته روابط خارجی سنای امریكا در ۱۹ می بود. این كمیته بیانیه اعتراض‌آمیز خود را با این عنوان آغاز كرد "ایران: توسعه سلاح های كشتارجمعی، تروریسم و دموكراسی". پیداست كه چنین اصطلاحاتی ازجانب گروه‌های به‌شدت مخالف با ایران علیه این كشور به كار برده شده است. این اتهامات نوعی بزرگ‌نمایی از بی‌قانونی‌ها در ایران است و تنها نتیجه‌ای كه دربردارد این است كه راه‌های هم‌اندیشی و رسیدن به تفاهم میان امریكا و جمهوری‌اسلامی ایران را دشوارتر می‌سازد.
با در نظر گرفتن اقدامات بی‌حاصلی چون انتشار این‌گونه بیانیه‌ها و اتهامات به این نتیجه می‌رسیم كه اگر امریكا به راستی درصدد تحت‌تأثیر قراردادن مقامات ایران و تغییر سیاست‌‌های ایران در همه زمینه‌هاست، تمامی نهادهای دولتی این كشور باید استراتژی دیگری دربرابر ایران برگزینند. لازمه این كار آشنایی با راه‌های مذاكره و چگونگی برقراری ارتباط با ایرانیان است. هرچند كه این راهكارهای اساسی، فراتر از توانایی‌های هر دو طرف در برقراری ارتباط است.
یكی از اصول كلی در سیستم مذاكرات ایران این است كه تنها اعضایی حق اظهارنظر و بیان خواسته و تقاضا از طرف مقابل را دارند كه روابطی قدیمی و طولانی‌مدت با یكدیگر داشته باشند. برای آغاز یك ارتباط، باید نقش هریك از طریق مذاكره روشن باشد؛ به این معنی كه چگونه هر یك، از طرف دیگر حمایت می‌كند. در روابط دوجانبه، چنانچه یكی از دوطرف مذاكره كه از نظر سیاسی در موقعیتی پایین‌تر قرار دارد، از طرف دیگر كه دارای موقعیتی برتر است، تقاضای امری را بكند، این‌طور تلقی می‌شود كه وی قصد قدرت‌طلبی داشته است. تمامی گروه‌های مذاكره‌كننده در ایران به‌شدت به این اصل پایبند هستند و به‌شدت با قدرت‌طلبی طرف مقابل مخالفت می‌كنند، حتی اگر یكی از دوطرف مذاكره‌كننده، سرانجام ناچار به موافقت شود. باز هم نتایج مطلوبی به‌دست نمی‌آید، زیرا این اجبار و اكراه تا مدتی موجب رنجش خاطر شده و طرف موافقت‌كننده همیشه به‌دنبال فرصتی برای تلافی خواهد بود.
امریكا و ایران، هم‌اكنون هیچ‌گونه روابط رسمی با یكدیگر ندارند. بنابراین هرگونه خواسته امریكا از ایران، چه‌ به‌طور مستقیم و با توسل به زور و تهدید عنوان شود و چه برای بیان آنها از اتحادیه اروپایی كمك گرفته شود، باز هم با مخالفت شدید ایران روبه‌رو می‌شود و با اصرار هرچه بیشتر بر این خواسته‌ها مقاومت نیز بیشتر می‌شود. اروپا نیز كه روابط رسمی با ایران دارد، در صورتی شانس موفقیت در مذاكرات با ایران را دارد كه مقامات ایرانی آنها را دست‌نشانده امریكا ندانند. تنها راه امریكا برای پیشبرد منافع خود در مذاكرات با ایران این است كه علیرغم میل خود با شرایط كنار بیاید و به‌طور مستقیم با جمهوری‌اسلامی ایران وارد مذاكره شود. با این‌كه بسیاری از احزاب دولت كنونی امریكا ـ و مطمئناً بسیاری از مقامات ایرانی ـ به‌شدت با این امر مخالف‌اند، اما اهداف سیاسی موجب از سرگیری چنین مذاكراتی خواهد شد.
با توجه به نا‌آگاهی امریكا از چگونگی انجام این نوع مذاكرات پیچیده با ایرانیان، پیشبرد موفقیت‌آمیز این مذاكرات بستگی به جسارت ایرانیان درآغاز گفت‌وگوها و سرانجام موفقیت در آن دارد. انتخابات ریاست‌جمهوری ماه آینده ایران، درواقع از رویدادهای سرنوشت‌ساز در مورد چگونگی ارتباط ایران و امریكا در آینده خواهد بود. آقای علی‌اكبر هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهور پیشین ایران كه این دوره نیز نامزد ریاست‌جمهوری شده است، تجربه كافی در برخورد با امریكایی‌ها را دارد. وی در ماجرای ایران ـ كنترا (اشاره به ماجرای مك‌فارلین) نقش فعالی داشت و باهوش و ذكاوت سیاسی خود به‌خوبی از عهده این مشكل برآمد. وی با اطمینان اعلام كرده است كه با امریكا ارتباط برقرار خواهد كرد و این امر هیچ مشكل سیاسی در كشور برای وی ایجاد نخواهد كرد ـ ادعایی كه كمتر ازجانب سیاستمداران ایرانی شنیده می‌شود و بدیهی است كه در داخل كشور افراد بسیاری با طرز تفكر او مخالف‌اند ـ اما سیاستمداران واقع‌گرای كشور معتقدند كه او می‌تواند روابط ایران و امریكا را از سر بگیرد؛ اتفاقی كه به عقیده آنها سرانجام در آینده رخ خواهد داد. واشنگتن ناچار خواهد بود كه از نو چنین فردی را با چنین دیدگاهی از میان سیاستمداران بنام ایران پیدا كند. با این حال، آقای رفسنجانی یك سیاستمدار باتجربه است. كارل روو (Karl Rove) با این‌كه از‌نظر سیاسی با آقای رفسنجانی هم‌عقیده است، اما باز هم از نظر هوش و ذكاوت سیاسی به او نمی‌رسد. وی اعلام كرده است در صورت پیروزی در انتخابات، رابطه ایران ـ امریكا را بهتر خواهد كرد اما برقراری رابطه با وی كار ‌آسانی نخواهد بود. آقای رفسنجانی هیچ‌گاه كاری نمی‌كند كه از نظر دیگران دست‌نشانده امریكا تلقی شود. بنابراین، واشنگتن سعی می‌كند به‌سرعت و با احتیاط به اظهارات وی پاسخ دهد. این موقعیت تلاش‌های ناموفق مادلین آلبرایت و دیگر سیاستمداران امریكایی را در برقراری روابط دیپلماتیك با ایران به ثمر خواهد رسانید.
امریكا و ایران، هم‌اكنون به فردی همچون آقای رفسنجانی نیاز دارند. بدون انجام یك‌سری مذاكرات رو در رو، روابط این دو كشور همچنان تیره خواهد ماند و ملت امریكا دوباره و چندباره با این پاسخ ناامیدكننده و مزورانه ازجانب محافل جهانی روبه‌رو می‌شود كه "ما تمامی تلاش خود را كردیم."
http://www.agenceglobal.com/article.asp?id=۵۱۵
نویسنده: ویلیام بیمن
منبع : سایر منابع